کلام ایام ـ ۲۷۵ ، شعبان المعظم ماه رحمت و رضوان خدا

imagesبخش هشتم

اعیاد شعبانیه و کثرت رحمت و برکات خدا

ذکر الله در سیره شریف حضرت سید الشهدا

امام حسین (علیه السلام)

کلیات

*نهضت مقدس حسینی – علیه السلام – «ذکر الله» را در سطح عالم به جریان انداخت.

* خدای سبحان اعلام فرموده است که ذکر بنده از پروردگارش سبب ذکر متقابل او نسبت به بنده اش می‌شود.

* عظمت و وسعت ذکر الله- عزّوجلّ- در نهضت مقدس حسینی – علیه السلام – سبب انتشار و جریان وسیع یاد او در سطح عالم و عوالم فوق دنیا شده است.

* نقش پیامبران خدا – علیهم السلام – در انتشار و جریان کرامت های اخلاقی و فضائل انسانی در سطح عالم.

* فضائل عظیم ظهور یافته در رفتارهای حضرت سید الشهداء – علیه السلام – ارتباطی هم با تمام پیامبران و امامان معصوم- علیهم السلام- دارد.

* همه پیامبران و امامان معصوم- علیهم السلام- در عظمت و جلالت به وجود آمده در نهضت عاشورا شریک و سهیم هستند.

*عنایات خاصّ پروردگار عالمیان و اراده او در انتشار یاد امام حسین – علیه السلام – عامل اصلی محبوبیت شدید او در قلوب انسان ها شده است.

* رفتار کریمانه امام حسین – علیه السلام – با سپاه حرّ و ادب حرّ نسبت به آن حضرت.

* تکریم عبادت جلیل نماز در رفتار امام حسین – علیه السلام – در زمان مواجه با سپاه حرّ.

*خودداری امام حسین – علیه السلام – از شروع جنگ با سپاه حرّ

* رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – هرگز جنگ با دشمن را شروع نمی کردند و زمانی که دشمن جنگ را شروع می کرد ، آنها به دفاع بر می خواستند

* پاسخ امام حسین – علیه السلام – به پیشنهاد یکی از اصحاب که از طریق جنگ سپاه حرّ را  دفع کنند.

* ذکر فضائل شخصیت های دیگر غیر از صاحبان مقام عصمت، به صورت گفتار و نوشتار سنگینی کمتری دارد.

ضرورت آشنایی با سیره شریف شخصیت‌های خاندان رسالت، علاوه بر  ذوات مقدسه معصومین (علیهم السلام)

* * * * * * * * * *

رفتارهای عظیم شکوهمند امام حسین – علیه السلام – و همراهان وفادار غیرتمندش در دفاع از دین خدا و فرزند رسول الله  ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و عدم تسلیم در مقابل حکومت شیطانی جریانی از ذکر الله را درفضای  عالم انسانی به وجود آورد که هیچ زمانی  و در هیچ شرایطی متوقف و قطع نخواهد شد. و در تمام زمان ها اهل عالم از آن بهره مند خواهند شد.

نهضت مقدس حسینی – علیه السلام – ذکر الله را در سطح عالم به جریان انداخت، همان نوع از  ذکر الله که در ذکر موضوع بعثت حضرت موسی – علیه السلام – به آن اشاره شد! اما  با قدرتی از عظیم  و در سطحی وسیع و نه در منطقه محدود و معینی از زمین و بخشی از زمان! بلکه در سطح عالم و در طول تاریخ حیات انسانی ذات قدوس الله  در کلام شریف خود می فرماید

   «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ » (البقرة/۱۵۲) یعنی: پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر مرا  به جای آورید و نسبت به من کفر  نورزید.  در این آیه کریمه اعلام فرموده است که  ذکر بنده از پروردگارش موجب ذکر متقابل او نسبت به بنده اش می شود!و بلحاظ آیات دیگری از قرآن مجید و احادیث متعدد رهبران آسمانی، نوع ذکر الله بنده و مرتبه آن در جهت مقابل هم تحقق متناسب خواهد داشت،

بنابراین اگر یکی از بندگان خدا بصورت  فردی و شخصی به ذکرالله مشغول شد مثل اقامه نماز و تلاوت کلام خدا و انجام هر عبادتی که جنبه فردی و شخصی دارد، متناسب با آن عمل عبادی وذکر قلبی و میزان و درجه آن مشمول عنایات پروردگارش خواهد شد.  اما اگر او به ذکر اجتماعی الله پرداخت و در جوامع انسانی ذکری از ذات اقدس او بعمل آورد، همچنانکه اثر رفتار او علاوه بر شخص او شامل دیگران هم خواهد شد، پروردگار عالمیان هم در مرتبه ای برتر ذکر او را به جریان خواهد انداخت و یاد او از ناحیه عنایات و الطاف پروردگارش در سطح وسیعی از عالم ملکوت برقرار خواهدشد.

در این مرحله هم جریان ذکر بنده در عالم ملکوت متناسب با میزان ذکر الله او در جوامع انسانی و مرتبه آن خواهد بود. یعنی اگر یک انسان با اخلاق حسنه و رفتارهای جمیل خود با نوعدوستی ها و صفا و صداقت خود و فداکاریها برای دین خدا مثل کمک به نیازمندان  و تکریم انسانها و جدیت در عمل به احکام خدا ـ جلّ جلاله ـ  مثل آنچه اشاره شد و شرکت در نمازهای جماعت و مساجد و انتشار علوم و معانی آیات قرآن، مردم را بطرف دین خدا دعوت کند و به معارف آن علاقمند سازد، خدای سبحان یاد او را در سطح وسیعتری در عالم ملکوت و در نتیجه در عالم دنیا به جریان خواهد انداخت و رحمت و برکات بیشتری به فضای  زندگی او نازل خواهد کرد و حفاظت بیشتری از او در مقابل بلاها و گرفتاری ها و حوادث نامطلوب به عمل خواهد آورد.

پیامبران خدا و امامام معصوم و بطور کلی رهبران آسمانی ـ علیهم السلام ـ با نوع رفتارهای خود و کرامت های اخلاقی و جاذبه های شخصیتی خود، فضائل انسانی مثل نوع دوستی ها و مهربانی ها به دیگران و تکریم انسانها و احترام به حقوق آنها و تکریم خاص والدین و همسر و فرزندان و کمک به نیازمندان و امثال آنها را در سطح جوامع انسانی به جریان انداختند. پروردگار عالمیان هم ذکر و یاد آن بزرگواران را اول در عالم ملکوت و در نتیجه در عالم دنیا در سطح وسیعی به جریان انداخت،بطوریکه همه آنها در بین انسانها، بعنوان شخصیت های متعالی و محبوب و خوشنام و بزرگوار مشهور شدند، در حدی که حتی مخالفان دین خدا هم غالباً ناچار به فضائل اخلاقی آنها اعتراف می کردند.

در بین رفتارهای شخصیت های آسمانی و حوادث عمر آنها، نهضت با شکوه و نورانی حضرت سید الشهداء امام حسین (علیه السلام) موقعیت بسیار ممتاز اختصاصی پیدا کرد، اگر چه  همه ذوات مقدسه  رهبران آسمانی دارای برترین  و متعالی ترین فضائل اخلاقی و کمالات شخصیتی بودند، اما در هر صورت این فرصت بسیار متعالی و برتر در آن شرایط خاص زمانی و اجتماهی حاصل شد و امام ـ علیه اللسام ـ  با تمام قدرت روحی پیامبران و امامان معصوم ـ سلام الله علیهم اجمعین ـ و فضائل روحی آنها، به آن رفتار بسیار عظیم و بسیار باشکوه و جلال اقدام کرد و موفق شد جریان مبارک ذکر الله را در سطح عالم و در مرتبه ای بسیار متعالی برقرار کند.

فضائل عظیم ظهور یافته در رفتارهای آن حضرت ارتباطی هم با تمام پیامبران  و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ دارد و همه آنها در فضائل مورد نظر  سهیم و شریک هستند و امام ـ علیه السلام ـ هم وارث همه کمالات و ارزش های روحی پیامبران و بالخصوص جد بزرگوارش رسول اکرم حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلِّم ـ و وجود مبارک پدرش امیرالمؤمنین و مادرش فاطمه زهرا و برادرش امام حسن مجتبی ـ علیهم السلام ـ بوده، و شکوه و عظمت رفتار حیرت انگیز و شگفت آور او  ارتباط عمیقی با رفتارهای پیامبران و کتابهای آسمانی و سرانجام صفات و افعال ذات قدوس الله ـ جلّ جلاله ـ دارد.

پروردگار عالمیان هم طبق وعده ای که در آیه فوق الذکر داده ذکر و یاد حسین (علیه السلام) را متناسب با رفتارهای ظهور یافته از آن بزرگوار در تمام عالم برقرار کرد.

منظور این است که این محبوبیت عظیم که امام حسین – علیه السلام – در قلوب گروه های عظیمی از انسانها پیدا کرده از ناحیه عنایات خاص پروردگار عالمیان است و اراده ذات اقدس او- سبحانه و تعالی- عامل انتشار نور شخصیت امام- علیه السلام- در این سطح و در این مرتبه در بین اهل عالم شده است. اراده پروردگار عالمیان هم در این زمینه به رفتارها و عظمت شخصیت قدسی امام – علیه السلام – ارتباط دارد. محبوبیت آن بزرگوار و یاد او در قلوب گروه های عظیمی از انسان ها در طول تاریخ با وجود اختلافات در افکار و عقاید آنها، بالخصوص در قلوب شیعیان و پیروان خاندان رسالت، عامل جذب انسان های زیادی به طرف دین خدا و معارف آن و صفات مطلوب و ممدوح و فضائل اخلاقی شده و یا بهتر است گفته شود زمینه این تحول عظیم جهانی را در حوزه فرهنگ و اخلاق در جوامع انسانی ایجاد کرده است. یعنی آن تحول عظیم اخلاقی و فرهنگی که زمینههای آن با رفتارهای امام حسین- علیه السّلام- و همراهان و یارانش فراهم شده میتواند در سطح جهانی به جریان بیافتد و آن تحول به حق مورد انتظار انسان شناسان و جامعه شناسان بصیر و دانشمندان متفکر و انسان های آزاد اندیش است، حتی کسانی که هنوز به فضای قدسی صورت حقیقی دین آسمانی وارد نشدهاند ، اما امکان ورود آنها وجود دارد!


 آشنائی ملل مختلف در سطح جهانی با سیره شریف امام حسین- علیه السلام- آن ستاره درخشان آسمان جلال  میتواند نظام زندگی انسانها را تغییر دهد و تحولی شکوهمند با ابعاد جهانی ایجاد کند و تحقّق این تحوّل نیاز به فعالیت های علمی و فرهنگی دانشمندان و تمام علاقمندان به شخصیت قدسی او دارد. و قطعاً هم پروردگار عالمیان چنین افرادی را در این مسیر با شکوه یاری خواهد کرد و چراغ ها و علائمی را در کنار راه آنها برقرار خواهد ساخت. رهروان این مسیر لازم است به طور مستمر در قلوب خود و نسبت به یکدیگر و به کسانی که در کنار این جاده به تماشا ایستاده اند، جلوه هائی از آن رفتارهای عظیم را متذکر شوند! و موانع تابش نور آن نهضت مقدس را برطرف کنند و انسانها را به طرف فضای این پناهگاه مستحکم و نورانی و وسیع رهنمون شوند.


در جریان این نهضت قدسی رفتارهائی از حجت خدای عزّ و جلّ وصی و جانشین پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و همراهان او تجلّی یافته و فضای وسیع اخلاق و فضائل انسانی را معطّر و نورانی ساخته است.


 امام- سلام الله علیه- به محض برخورد با سپاه «حرّ» احساس کرد که افراد آن سپاه تشنه هستند، او دستور داد همراهانش افراد آن سپاه هزار نفری را سیراب کنند و حتی به اسب های آنها هم که تشنه بودند آب بدهند! سپاهی که آمده برای بازداشت او و همراهانش! و اینکه حمل آب با مشک ها و بر روی شتر ها در  آن سفر ها با چه مقدار مشکل همراه بود. آن هم مقدار آبی که هزار نفر از سپاه دشمن و اسب های آنها را سیراب کرد. با توجه به اینکه خود سپاه امام – علیه السلام – و همراهانش چه مقدار به آن آب حمل شده در مشک ها احتیاج داشتند.
در آن وقت یعنی زمان برخورد همراهان امام – علیه السلام – با سپاه حرّ حدود یک هزار نفر سپاه جنگی علاوه بر افراد خاندان از بانوان و کودکان-  همراه امام علی – علیه السلام – و در کاروان او بودند. و طبعاً آن کاروان احتیاج زیادی به همراه داشتن آب داشتند. قابل تذکر است که در آن زمان به طور متداول و متعارف افراد یک سپاه غالباً آب را به روی سپاه مقابل و دشمن می بستند و سعی می کردند افراد سپاه دشمن را از دسترسی به آب محروم کنند!


وقتی کاروان امام – علیه السلام – از طرف سپاه دشمن محاصره شدند و آن سپاه مانع حرکت کاروان امام – علیه السلام – شدند، یکی از همراهان به آن حضرت عرض کرد ما اکنون قدرت مقابله با این سپاه را داریم و اما بعداً گروه ها و سپاهیان زیادی از طرف حکومت به این ها خواهند پیوست و در آن صورت ما قدرت جنگ و مقابله با آن ها را نخواهیم داشت، اجازه بدهید ما از طریق جنگ این حلقه محاصره  را بشکنیم و به راه خود برویم!  اما امام – علیه السلام – فرمود: این را میدانم اما من نمی خواهم شروع کننده جنگ باشم!


این رفتار امام – علیه السلام – بسیار عظیم و عجیب است و اختصاص به مقام عصمت دارد و فقط از شخصیت پیامبران و امامان- سلام الله علیهم- امکان ظهور و بروز آن وجود دارد. او می داند که بعد از این سپاه اندک گروه های عظیمی از سپاه دشمن خواهند رسید! و سپاه همراه او که آنها هم تقریباً هزار نفر بودند، به راحتی می توانستند آن گروه هزار نفری از سپاه دشمن را دفع کنند و حتی در سپاه امام – علیه السلام – افرادی حضور داشتند که به تنهائی و یا با چند نفر همراه می توانستند آن سپاه هزار نفری را در هم بریزند و وادار به عقب نشینی کنند، مثل وجود مبارک آن قهرمان فضای شجاعت و غیرت و جوانمردی، یعنی حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام).


اما  امام- علیه السلام- اقدام به جنگ و شروع آن بالخصوص جنگ داخلی دو گروه از یک ملت را روا نمی دید، حتی اگر آن خودداری از اقدام به جنگ از نظر  نظامی و سیاسی در کوتاه مدت به نفع او و همراهانش  هم تمام می شد.


امام- علیه السلام- مثل جدّ بزرگوارش رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و پدر بزرگوارش امیرالمومنین علی – علیه السلام – رحمتی بود برای عالمیان و هرگز تمایل نداشت مشکلات سیاسی و اجتماعی را با شمشیر و اقدام به جنگ برطرف کند! مگر دشمن به رفتار صلح آمیز او و پیشنهاد صلح اعتناء نکند و جنگ را شروع کند، در آن صورت ناچار او در مقام دفاع و از روی ناچاری به رفتارهای جنگی خواهد پرداخت!


باز جالب توجه است که وقتی امام – علیه السلام – با حرّ یعنی فرمانده سپاه دشمن در حال مذاکره و گفتگو بود، وقت نماز ظهر رسید، او به حرّ فرمود: ما می خواهیم نماز بخوانیم و و شما هم با سپاه خود نماز بخوانید و بعد از اقامه نماز به بحث و گفتگو ادامه می دهیم! یعنی: امام – علیه السلام – اندک اهانت و تحقیری را نسبت به سپاه دشمن روا نمی دید، با آنکه آنها بر خلاف قوانین دینی و در جهت اطاعت از حکومت فاسد و نامشروع و غیر قانونی بنی امیه، اقدام به مقابله با حجت پروردگار عالمیان و فرزند پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و محاصره او کرده بودند، در حالی که افراد خاندان او از بانوان و کودکان همراه او بودند و او هم قصد جنگ نداشت و اقدامی برای آن نمی کرد. یعنی سپاه دشمن در مسیر رفتاری کاملاً نامشروع و غیر قانونی و ضدّ دینی و مخالف کتاب آسمانی قرار داشتند.


در این رفتار امام – علیه السلام – تکریم نماز و اهمیت آن و تکریم انسان ها حتی دشمنان و احترام به حقوق آنها موج می زند. اگرچه افراد سپاه مقابل، عملاً در جهت مخالفت با دین خدا و احکام آن قرار گرفته بودند. اما این مقابله و آن رفتارها حداقل در عده ای از آنها از نوعی جهل و یا غفلت نشأت میگرفت و امام – علیه السلام – علاقه مند بود به اینکه به آنها آموزشی بدهد و افکار آنها را روشن کند و آن ها را از رفتن در راه هائی که شیطان ایجاد کرده است منصرف کند، حتی اگر موفق به اصلاح رفتار غیر شرعی یک نفر از آن افراد شود.


یعنی امام- علیه السلام- تمایل داشت به اصلاح عقاید و ایمان و رفتارهای افراد جامعه و کمک به آنها برای تغییر مسیر زندگی خود و نه کشته شدن آنها، و رفع مزاحمت های آنها از طریق جنگ و مقابله نظامی!


البته آن رفتار صادر شده از امام – علیه السلام – هم در امیر سپاه دشمن مؤثر شد و او از آن حضرت اجازه خواست که همراه او و سپاهش نماز بخوانند و در نماز به آن بزرگوار اقتداء کنند و امام – علیه السلام – هم درخواست او را پذیرفت و به آنها اجازه داد.


این رفتارها با صدها و هزاران نمونه دیگر با جاذبه های حیرت انگیز جلوه هائی از معارف و رفتارهای دین آسمانی است که از حجت خدا و مقام عصمت و امامت – علیه السلام – و همراهان و تربیت یافتگان مکتب اخلاقی او ظاهر شد و در فضای معارف دین آسمانی و غیرت و جوانمردی و انسان دوستی تجلّی کرد! و به صورت گنجینه ای از جواهرات قدسی برای رفع نیاز انسان ها ذخیره شد.

پرورش یافته های مکتب اخلاقی امام حسین  (علیه السلام)

امامت امام معصوم و فعالیت های او در آموزش انسان ها محدود به منطقهای در روی زمین و زمان معینی و گروهی از انسانها نمی شود، بلکه آنها در مقام تعلیم انسان ها چه با سخنان خود و چه با رفتارهای خود همه آن ها را در سطح جهان و همه مردم در همه زمان ها را در نظر خود داشتند. اما طبعاً کسانی که معاصر آن ذوات مقدسه بودند و با آنها مصاحبت و مجالست داشتند و بالاتر از آن از اهل خاندان رسالت بودند، بهره های بیشتری از علوم و فضائل اخلاقی و شخصیتی آنها می بردند.

290 - نسل جوان امروزی چگونه و در چه جهتی می تواند حضرت ابوالفضل العباس (ع) را اسوه خود قرار دهد؟ - بخش دوم
بخوانید


امام حسین – علیه السلام – در غروب روز تاسوعا که جنگ و درگیری نظامی دو گروه تقریباً قطعی شده بود- البته آن جنگ و درگیری نظامی از قبل هم برای خود آن بزرگوار قطعی و یقینی بود- و امام وقوع جنگ و شهادت همراهان خود از مردان را به طور آشکار و قطعی اعلام فرمود، و در ضمن خطابه ای رضایت کامل خود را از افراد خاندان و همچنین از اصحاب خود اظهار فرمود و صداقت و غیرت و جوانمردی و وفاداری و اخلاص همراهان خود را از خاندان رسالت و از اصحاب، ستود و آن ها را مخیّر کرد بین رفتن از نزد او و نجات دادن خود از کشته شدن و یا ماندن در آن مکان و جنگیدن و کشته شدن! و بلکه به طور مکرّر آنها را به رفتن تشویق کرد و فرمود که سپاه دشمن فقط قصد کشتن شخص او را دارند! اما همراهان، اعلام وفاداری کردند و دفاع از آن حضرت و مجموعاً دفاع از دین خدا را به عهده گرفتند و اظهار کردند که در هیچ صورتی و هیچ شرایطی او را تنها نخواهند گذاشت و کشته شدن در کنار او را به زندگی و ادامه آن ترجیح می دهند.
آن جوانمردی ها و شجاعت و غیرت و وفاداری و تمایل به دفاع از دین خدا حتی با تحمل خطر کشته شدن که از همراهان امام – علیه السلام – بروز کرد، در حقیقت انعکاسی از معارف دین توحیدی و آیات کلام الله و فضائل اخلاقی خود آن بزرگوار و رهبران آسمانی قبلی بود، که از همراهان او ظهور کرد و در گنجینه های فرهنگی انسان ها ذخیره شد. البته آموزش هائی از قرآن مجید که توسط حجت های پروردگار عالمیان و معلمان آسمانی انسانها تحقّق یافته بود.
در بین همراهان امام – علیه السلام – افرادی هم حضور داشتند که از خاندان رسالت بودند که هم زمینه تعالی روحی و رسیدن به عالی ترین مراتب از ملکوت آسمانها و زمین را از ناحیه وراثت داشتند و هم تمام عمر خود را در کنار رهبران آسمانی و مصاحبت و مجالست با آنها گذرانده بودند و کمالات بیشتری از آن ها دریافت کرده بودند و در رأس این گروه وجود مبارک حضرت ابوالفضل العباس – علیه السلام – و حضرت علی بن حسین مشهور به علی اکبر- علیه السلام – قرار داشتند که ولادت هر دو بزرگوار در همین ماه شعبان المعظّم واقع شده است! و وقوع ولادت آن دو موجب افزایش فضائل و برکات این ماه عظیم شده است.

شخصیت حضرت ابوالفضل العباس  (علیه السلام)

آشنائی با سیره شخصیتهای خاندان رسالت علاوه بر ذوات مقدسه حجت های پروردگار عالمیان و رهبران آسمانی منشأ نزول برکات عظیمی در زندگی انسانها می شود. و مطالعه و بحث و گفتگو درباره سیره این عده از شخصیت ها از جهات متعددی ضرورت دارد! از جمله:

۱- وقتی انسان وارد فضای بحث و گفتگو و مطالعه در سیره شریف پیامبران خدا و امامان معصوم- علیهم السلام- می شود، فکر و اندیشه و تصورات او تحت الشعاع مقام عصمت و نبوت و رسالت و امامت قرار می گیرد و احساس می کند که فضائل آن بزرگواران دور از دسترسی فکر و علم عادی بشری است و فضائل آن ها چون عمدتاً در حوزه مقام عصمت قرار دارد و از ناحیه اعطاء خدای سبحان در وجود شریف آنها استقرار یافته،پس تناسبی با فضای کوچک تفکرات و تصورات انسان های عادی ندارد.اما ذکر فضائل شخصیت های دیگر  غیر از صاحبان مقام عصمت، به صورت گفتار و نوشتار سنگینی کمتری دارد در قیاس با ذکر فضائل صاحبان مقام عصمت یعنی وجود مبارک رسول اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم –  و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا- سلام الله علیها- و دوازده امام معصوم (سلام الله علیهم)

۲شخصیت های مورد نظر پرورش یافته های مستقیم ذوات مقدسه رهبران معصوم آسمانی بودند مثل حضرت زینب کبری- سلام الله علیها-  که تحت تربیت مستقیم سه امام معصوم یعنی : امام امیر المومنین و امام حسن و امام حسین- علیهم السلام-  قرار داشت و در سنین کودکی از فضائل جدّ بزرگوارش رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و مادر گرامی خود حضرت صدّیقه طاهره فاطمه زهرا- سلام الله علیها- هم بهره هایی برده بود. و آن بزرگوار در مقام عصمت صغری قرار داشت.

بنابراین شخصیت ممتاز و فضائل عظیم اخلاقی آن ها محصولی از علوم و حکمت ها و ایمان و اخلاص فوق عادی ذوات مقدسه معصومین- علیهم السلام- بوده است. یعنی نوعی از فضائل وجود مبارک معصومین- سلام الله علیهم- پرورش آن شخصیت های ممتاز مورد بحث بوده است. لذا شناسایی شخصیت آن ها که محصول فعالیتهای مقام نبوت و رسالت و امامت بوده است، از این نظر هم ضروری و مورد نیاز می باشد.

۳وقتی انسان ها آثار مبارک مودّت و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت- علیهم السلام- و ارتباط با آنها را در شخصیت و اخلاق و رفتار شاگردان ممتاز آنها مشاهده می کند. علاقه شدیدی  نسبت به ارتباط با سیره شریف آنها پیدا می کند و تمایل پیدا می کند به شنیدن و یاد گرفتن موارد بیشتری از سخنان نقل شده از آنها و آشنایی بیشتری با سیره شریف آن ذوات مقدسه یعنی صاحبان مقام عصمت.و طبعاً این تمایل وقتی منشأ رفتاری در انسان ها شود درهای بیشتری از برکات خدا را به روی آن ها باز خواهد کرد.

۴وجود مبارکه امامان معصوم- علیهم السلام- از ناحیه حکومت های غاصب غالباً تحت فشار ها و محدودیت هایی قرار داشتند و حتی در بعضی از زمان ها  امکان ارتباط مردم با آنها وجود نداشت و یا با سختی ها و مشقّت ها و خطرات  زیادی همراه بود. لذا آن ذوات مقدسه عده ای از فرزندان و شاگردان خود را برای نشر معارف دینی و نشان دادن چهره حقیقی دین آسمانی بین مردم تربیت و آماده می کردند،و لذا معارف دینی گاهی بلکه غالباً از طریق سخنان و رفتارهای آن شخصیت های عظیم بین مردم منتشر می شد و  می شود گفت حکمت داشتن فرزندان زیاد درباره بعضی ازامامان معصوم -علیهم السلام- همین بوده است حتی علاوه بر موضوع مشکلات سیاسی ارتباط مردم با ائمه معصومین- علیهم السلام- و صرف نظر از آن،  خود ارتباط شخصیت های خاندان رسالت و فرزندان امامان معصوم- علیهم السلام- با مردم منشأ جریان مراتب عظیمی از رحمت و برکات خدای سبحان در جامعه دینی می شد. امروزه هم می شود مراتبی از آن برکات  از طریق آشنایی با سیره آن بزرگواران و بحث و گفتگو درباره آنها در فضای زندگی  انسان ها جریان یابد.

یکی از شخصیت های عظیم خاندان رسالت وجود مبارک حضرت ابوالفضل العباس فرزند رشید امیرالمؤمنین و پرچمدار سپاه توحید در نهضت مقدس حسینی- سلام الله علیهم- بوده است.نام مقدس آن شخصیت قدسی، انسان های مستعد شایسته را وارد فضای باشکوه جوانمردی ها و شجاعت ها و غیرت ها و وفاداری ها می کند. رفتار باشکوه او در دفاع از حریم دین توحیدی و فرزندان رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – دارای عظمتی بود که صاحبان بصیرت و حکمت را متحیّر کرده و تحسین جوانمردان تاریخ را برانگیخته است.

شهرت و آوازه آن بزرگوار بیشتر به ایام منتهی به روز عاشورا و موقعیت و نقش او در آن نهضت باشکوه مربوط می شود، اما از سخنان نقل شده از امامان اهل البیت، بصیرت نافذ و فضائل عظیم اخلاقی او در همه جهات و تمام ایام عمر شریفش آشکار می شود و بهتر است گفته شود در ایام منتهی به عاشورا و در جریان آن نهضت باشکوه فرصت مناسبی برای ظهور و بروز شخصیت ممتاز و فضائل عظیم اخلاقی و ایمان و اخلاص متعالی او حاصل شد.

فضائل شخصیتی آن بزرگوار محدود و منحصر به جوانمردی و غیرت و وفاداری او نسبت به برادرش حضرت سید الشهداء، امام حسین – علیه السلام – نمی شود. بلکه این رفتارهای باشکوه جلوه هائی از کمالات و فضائل شخصیتی او بود و او دارای فضائل عظیم دیگری بود که از بررسی سیره شریفش و با وجود محدودیت منابع تاریخی و ممنوعیّت نشر فضائل شخصیت های خاندان رسالت از طرف حکومت های غاصب، آشکار می شود.

رفتار حضرت سید الشهداء امام حسین و سخنان شریف او درباره حضرت عباس- سلام الله علیهما- نشان دهنده رفعت مرتبه کمالات و فضائل او درفضای ایمان و اخلاص نسبت به پروردگار عالمیان و بصیرت نافذ او می باشد. در این بخش قطعه ای از یک مقاله منتشر شده قبلی را عیناً نقل می کنیم :

«امام حسین (علیه السلام)در عظیم ترین و با شکوه ترین جنگ دفاعی تاریخ، او را به عنوان پرچمدار انتخاب فرمود. در جنگی که هفتاد و چند نفر و یا یکصد و چند نفر مقابل یک سپاه سی هزار نفری قرار گرفتند و با استقامت خود و دفاع از حریم دین توحیدی و پیامبران خدا و فرزند رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) عظمت و شکوهی آفریدند که در تمام تاریخ نظیری برای آن پیدا نخواهد شد.

آن قدرت عظیم و شکوه و جلال فوق عادی، ناشی از ارتباط در مرتبه خاصی با قدرت و جلال پروردگار عالم بود که از طریق رهبری امام حسین (علیه السلام) و در مرتبه بعدی حضرت عباس (علیه السلام) بوجود آمد. یعنی قدرت ایمان و اخلاص آن بزرگوار، نقش عظیمی در تجلی آن عظمت بی نظیر در حادثه عاشورا داشت و اینکه ظرفیت روحی او امکان انتقال مراتب برتر از کمالات فوق عادی حجت پروردگار عالم به فضای آن جنگ شکوهمند را ایجاد کرد.

در تاریخ حادثه عاشورا آمده است که وقتی عصر روز تاسوعا سپاه ابن سعد به طرف خیمه های کاروان امام حسین (علیه السلام) حرکت کردند، امام (علیه السلام) به حضرت عباس فرمود:

«یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی اَنْتَ یا اَخِی حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْاَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِمْ»(۱) یعنی ای عباس سوار شو از طرف من ( یا جانم فدای تو ) ای برادر و به نزد این قوم برو و با آنها صحبت کن و بگو چه شده است و چه می خواهید و از علت آمدنشان سؤال کن.

این کلام امام (علیه السلام) حاکی از ارزش مقام حضرت عباس (علیه السلام) می باشد و بهترین دلیل بر جلالت شأن او.

حضرت عباس (علیه السلام) جهت اجرای امر امام (علیه السلام) با بیست نفر از سپاه آن حضرت مقابل سپاه دشمن می روند و آن سپاه را متوقف می کنند و او به آنها می فرماید: چه می خواهید؟ آنها می گویند که دستور امیر رسیده است که شما یا باید تسلیم امر او بشوید و یا با شما می جنگیم.

حضرت عباس (علیه السلام ) پیام آنها را به امام (علیه اسلام ) ابلاغ می کند امام (علیه السلام) می فرماید:

«ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلَى الْغُدْوَةِ وَ تَدْفَعَهُمْ‏عَنَّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنَا نُصَلِّي لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ أَنِّي قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کِتَابِهِ وَ الدُّعَاءَ وَ الِاسْتِغْفَار »(۲) یعنی برگرد به سوی آنها و اگر می توانی تا فردا صبح آنها را به تأخیر بیانداز و امشب آنها را از ما دفع کن، بلکه ما امشب برای پروردگارمان نماز بخوانیم و به دعا و استغفار بپردازیم، و او می داند که من نماز برای او و تلاوت کتاب او و دعا و استغفار زیاد را دوست دارم.

در این رفتارِ امام (علیه السلام) و در کلامش چند نکته در مورد عظمت شخصیت حضرت عباس (علیه السلام) و مقام او نزد امام (علیه السلام) وجود دارد. از جمله: امام ( علیه السلام) به او فرمود: اگر می توانی امشب را از آنها مهلت بگیر. امام (علیه السلام ) نحوه کار را به او و بصیرت و درایت و کاردانی و شجاعت او واگذار کرد و در مورد نحوه رفتار برای مهلت و تأخیر انداختن، کلامی نفرمود.

امام (علیه السلام) به او فرمود: "اگر می توانی امشب آنها را از ما دفع کن". این عبارت نشان دهنده قدرت و صلابت و شجاعت خاص حضرت عباس (علیه السلام) است یعنی او قدرت مقابله با یک سپاه و دفع آنها را داشت، اگرچه فقط بیست نفر همراه او بودند و سپاه دشمن چند هزار نفر بودند!!!

هیبت و صلابت و شجاعت و رفتار حضرت عباس (علیه السلام) در تصمیم دشمن برای پذیرش مهلت درخواست شده، قطعاً مؤثر بود و آنها ناچار آن پیشنهاد را پذیرفتند و در آن روز از شروع جنگ منصرف شدند»(۳)

حضرت ابوالفضل العباس در زمان حیات دنیوی خود پناه نیازمندان و گرفتاران  و صاحبان حاجت بود و بعد از شهادت و انتشار فضائل اخلاقی و ایمانی و شخصیتی او و نام و یاد و حرم باشکوهش موجب آرامش روحی صاحبان حاجت و نیازمندان شده و لقب زیبای «باب الحوائج» در بین سایر القاب شریفیش شهرت بیشتری پیدا کرده است. موقعیت بسیار ممتاز آن حضرت در جهت توسل انسانها به او و دریافت حاجات خود از پروردگار عالمیان- جلّ جلاله- از ناحیه توسل به او و تقرّب به خدا از ناحیه محبت به آن وجود مبارک و تکریم او، شهرت جهانی پیدا کرده است.

شخصیت حضرت علی اکبر (علیه السلام)

در روز یازدهم ماه شعبان طبق بعضی از نقل ها ولادت حضرت علی بن الحسین مشهور به «علی اکبر» واقع شده است. سن شریف او را  در زمان شهادتش در حادثه عاشورا در اقوال مشهور تر ۱۸ سال یا ۲۵ سال گفته اند. اگر سن ۲۵ سالگی درباره آن بزرگوار صحیح باشد،او فرزند ارشد امام حسین – علیه السلام – محسوب می‌شود و لقب علی اکبر از این لحاظ درباره او صدق می کند و اگر غیر از این باشد، به لحاظ اینکه دو فرزند از امام حسین – علیه السلام –  که اسم هر دو علی بود در کربلا شهید شدند، از این جهت به آن حضرت «علی اکبر» گفته شده و به فرزند کوچکتر «علی اصغر».

مادر آن حضرت لیلی دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی بود و معلوم نیست که آیا زمان حادثه عاشورا در قید حیات بوده و در کربلا حضور داشت یا نه؟

حضرت علی اکبر دارای شخصیت اخلاقی عظیمی بود و کرامت های انسانی را از اجداد بزرگوارش رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و امیر المؤمنین علی و قبل از آن ها از حضرت ابراهیم و اسماعیل – سلام الله علیهم اجمعین- به ارث برده بود. و این موضوع از کلام حضرت سیدالشهداء، وقت رفتن او به میدان جهاد در روز عاشورا آشکار می شودبطوریکه نقل کرده اند، وقت رفتن او به میدان جنگ، امام- علیه السلام- با اظهار حزن شدید قلبی خود آیات کریمه ذیل را تلاوت فرمود :

«إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ–  ذُرِّيةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» (آل عمران/ ۳۳ – ۳۴) یعنی: قطعاً خدای- عزّوجلّ- برتری داد ]و برگزید[ آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان- فرزندانی که بعضی از آن ها از نسل بعضی دیگرند و خدا شنوا و داناست.

از این دو آیه مقامات رفیع خاندان عصمت و طهارت و شخصیت های خاندان رسالت از جمله حضرت علی اکبر- سلام الله علیهم اجمعین- در علم و اخلاق و فضائل انسانی آشکار می شود.

امام  – علیه السلام – محبت شدیدی نسبت به او داشت،  البته نه فقط از نوع علاقه پدر به فرزند، بلکه از نوع علاقه و محبت یکی از اولیاء خاصّ پروردگار عالمیان نسبت به یکی دیگر از آنها. مثل محبت و علاقه متقابل رسول خدا  – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – نسبت به یکدیگر و همچنین محبت و علاقه متقابل امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین- علیهم السلام-  به یکدیگر.

احترام اصلی و توجه اختصاصی امیرالمؤمنین به آن دو وجود گرامی از علاقه شدیدش نسبت به رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – نشأت می گرفت چون به لحاظ آیه کریمه مباهله- آیه ۶۱ از سوره آل عمران- آن دو بزرگوار فرزندان رسول خدا محسوب می شدند.  ( سلام الله علیهم) 

در سیره شریف حضرت علی اکبر فضائل انسانی و کرامات اخلاقی و شخصیتی عظیمی نقل شده است. گفته شده است که آن بزرگوار عمده فرصت های عمر شریفش را صرف عبادت پروردگار عالمیان و اطعام مساکین و مهمان نوازی و رفع نیاز و برآوردن حاجات فقرا و نیازمندان می‌کرد و بهره  او از دنیا همان اعمال صالح بود.

از بعضی سخنان امام حسین – علیه السلام – و رفتارش با آن شخصیت قدسی و در لحظه شهادت او بر می آید که آن بزرگوار به مراتب بسیار  متعالی در تقرّب به ذات قدوس الله- جلّ جلاله- و اشتیاق قلبی و اخلاص به او رسیده بود.

ما ذکر فضائل آن شخصیت قدسی را به زمان دیگری و عمدتاً به مقالات مخصوص ایام ماه محرم الحرام و شرح حادثه عاشورا موکول می کنیم اگر حیاتی باقی بود و توفیقی حاصل شد. ( ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

۱۳۹۸/۰۲/۷

پاورقی ها:

۱-ارشاد، شیخ مفید، کتابفروشی علمیّه اسلامیّه، جلد ۲، ص ۹۲

۲-همان

۳- وبسایت حکمت طریف، بخش کلام ایام، شماره و عنوان:

 47-کلام ایام، ولادت حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن