۲۸۴- اهل البیت در قرآن مجید و در جامعه دینی چه موقعیتی دارند؟!

b824f85901d9a92733484c4ba647e881_XLبخش اول

سؤال: اهل البیت چه کسانی هستند و در جامعه دینی چه نقشی به عهده دارند؟

 پاسخ:

کلیات

 *مراد از «تطهیر» اهل البیت و دور کردن «رجس» اعطاء مقام عصمت به آن ها است.

 *مراد از اهل البیت در آیه تطهیر طبق مدلول بیش از هفتاد روایت، وجود مبارک رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین- سلام الله علیهم اجمعین- هستند.

 *در منابع اهل سنت بیش از چهل روایت درباره شخصیت های مشمول آیه تطهیر نقل شده است.

* اهل سنت روایات مربوط به «آیه تطهیر» را از طرق زیادی از ام ّسلمه و عایشه و ابی سعید خدری و سعد و وائلة بن القع و ابی الحمراء و ابن عباس و ثوبان غلام پیامبر ]صلّی الله علیه و آله و سلّم[ و عبدالله بن جعفر و علی علیه السلام  و حسن و حسین علیهما السلام نقل کرده اند.

 *علمای شیعه آن روایات را از امام علی و امام سجاد و امام باقر و امام صادق علیهم السلام- و ابی الاسود دؤلی و عمرو بن میمون اودی  و سعد بن ابی وقاص از سی و چند طریق نقل کرده اند.

 *همسران پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم- مشمول آیه تطهیر نبودند.

* مقام و موقعیت اهل البیت- علیهم السلام- در جامعه دینی

 *قرآن حقیقتی است دارای مراتب مختلف علمی و صورت اصلی و قبل از نزول آن در کتابی مکنون- لوح محفوظ-  قرار دارد.

* کتابی که برای همه انسان‌ها در سطوح مختلف قابل استفاده باشد لازم است دارای مراتب مختلفی از علوم و معارف و کمالات باشد.

* برای آموزش معارف قرآن علاوه بر معلمان عادی بشری، احتیاج به معلمان آسمانی هم وجود دارد!

 * شخصیت های اهل البیت تحت تعلیم اختصاصی پروردگار عالمیان قرار داشته و در معرض عنایات و الطاف خاصّ او پرورش یافته‌اند.

* شخصیت های خاندان رسالت معلمان آسمانی جوامع انسانی هستند و به انسان ها روش زندگی مطلوب را می آموزند.

*  ضرورت تجسّم فضائل اخلاقی و کمالات روحی در رفتارهای شخصیت های آسمانی.

* * * * * * * * * *

عبارت «اهل البیت» در دو آیه ای از قرآن کریم آمده است. خدای سبحان می فرماید:

«إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (الأحزاب/۳۳) یعنی: خدا فقط می‌خواهد آلودگی را از شما اهل البیت ]خاندان رسالت[ دور کند و شما را به نوع خاصی ]یا بطور کامل[ پاک بگرداند.

 در آیه دیگری هم این عبارت به کار رفته که مربوط می شود به خاندان حضرت ابراهیم – علیه السلام – اما مراد در این مباحث و این سؤال همان آیه اول و اهل بیت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- می باشند.

 مراد از تطهیر در این آیه و دور کردن «رجس»، مقام عصمت است. یعنی شخصیت هائی که دارای مقام عصمت می باشند، بطوریکه علم آن ها آمیخته به جهل نیست و ایمان آنها هم بطور کامل خالص می باشد و هیچ گونه شرکی به آن ایمان آمیخته نیست.

این گروه از انسان ها مشمول تطهیر دائمی و خاصّ پروردگار عالمیان می باشند، چون فعل «تطهیر» در آیه کریمه بصورت مضارع به کار رفته و همچنین اشاره ای در آن به کار رفته است که این تطهیر شامل همه انواع رجس (آلودگی) و بطور مطلق می باشد! و بطور کلی آیه کریمه حاکی از داشتن مقام عصمت در گروه مورد نظر از خاندان رسالت می باشد.

 علامه طباطبائی در تفسیر المیزان بعد از نقل اقوال و احتمالات مختلف درباره مشمولان این آیه کریمه و بررسی آنها می فرماید:

«با بیانی که گذشت آنچه در اسباب نزول آیه وارد شده تأیید می شود و آن اینکه آیه کریمه درباره پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و علی و فاطمه و حسنین- علیهم السلام- نازل شده است و ]اوصاف مذکور در آن[ اختصاص به آن ‌ها دارد و هیچ شخص دیگری با آنها مشارکت ندارد! و این روایات بسیار زیاد و افزون بر هفتاد روایت است که بیشتر آنها از طریق اهل سنت نسبت به طرق شیعه نقل شده، اهل سنت آن روایات را از طرق زیادی از امّ سلمه و عایشه و ابی سعید خدری و سعد و وائلة بن القع و ابی الحمراء و ابن عباس و ثوبان غلام پیامبر ]صلّی الله علیه و آله و سلّم[ و عبدالله بن جعفر و علی- علیه السلام- و الحسن و الحسین- علیهما السلام- نزدیک به چهل طریق نقل کرده‌اند.

 و شیعه آن روایات را از امام علی و امام سجاد و امام باقر و امام صادق- علیهم السلام- و امّ سلمه و ابی ذر و ابی لیلی و ابی الاسود دؤلی و عمرو بن میمون اودی و سعد بن ابی وقاص از سی و چند طریق نقل کرده اند.»(۱)

اینکه آیه کریمه اختصاص به ذوات مقدسه «خمسة النجباء» (پنج تن آل عبا» –  علیهم السلام- دارد، از قطعیات است، گرچه عده ای از مفسّران اهل سنت با وجود بیش از هفتاد حدیث در این زمینه سعی کرده اند زنان پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- را داخل در بین مشمولان آیه تلقّی کنند. حتی نزول آیه را اختصاصاً درباره همسران آن حضرت معرفی کنند، اما این مطلب هیچ مقبولیتی حتی در بین مفسران اهل سنت پیدا نکرده و بطوریکه گفته شد، روایات نقل شده که حاکی از اختصاص آیه کریمه به رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و امیرالمؤمنین علی و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین- علیهم السلام- می باشد، بیشتر از شیعه در منابع اهل سنت قرار دارد و آنها از طرق متعدد و بیش از چهل طریق آن روایات را در منابع حدیثی و تفسیری خود نقل کرده اند.(۲)

مقام و موقعیت اهل البیت (علیهم السلام ) در جامعه دینی

طبق دلالت «آیه تطهیر» احادیث نقل شده از وجود مبارک رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- شخصیت‌ های مورد بحث در مقام و موقعیت بسیار رفیع علمی و ایمانی قرار دارند، و پروردگار عالمیان آن ها را در معرض عنایات و الطاف و مراقبت‌ های خاصّی قرار داده است و بطور مستمر آن ها را از هرگونه آلودگی به صفات نقص از جمله جهل و شرک دور می‌کند. این اراده پروردگار عالمیان- عزّوجلّ- بطوریکه اشاره شد، صورت دائمی و استمراری دارد.

از آن ذوات مقدسه در آیه ای از قرآن مجید با کلمه «مطهّرون» ذکری به میان آمده است و مجموعاً در آیاتی از «سوره واقعه» به موقعیت علمی رفیع و خاصّ آن ها نسبت به قرآن کریم اشاره ای شده است. خدای سبحان می فرماید:

  «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ–  فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ–  لَا يمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ–  تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الواقعة/ ۷۷ – ۸۰) یعنی: آن است قرآنی گرانقدر و متعالی، در کتابی پوشیده، آن را مسّ نمی کنند (به حقیقت آن نمی رسند) جز انسان های پاک شده- ]صورت ظاهری[ تنزیلی است از پروردگار عالمیان. از این آیات روشن می شود که قرآن حقیقتی است دارای مراتب مختلف علمی و صورت اصلی آن در کتابی مکنون (لوح محفوظ) قرار دارد! و آن مرتبه از حقایق قرآن بالاتر از فهم و درک و احاطه علمی انسان‌های عادی است و به آن مقام رفیع قرآن فقط عده معینی از انسان ها راه می یابند و خدای سبحان آن عده معین از انسان ها را «مطهّرون» نامیده است.

 جهت توضیح بیشتر موضوع و استفاده مناسب از موقعیت علمی و اخلاقی شخصیت‌های «اهل البیت» – علیهم السلام-  لازم است به موقعیت علمی خاصّ قرآن مجید اشاره ای شود و برای این منظور قطعاتی از یک مقاله منتشر شده قبلی را از آن نقل می‌کنیم، و آن مقاله در پاسخ به سؤالی تحت عنوان ذیل نوشته شده است.

 «کتابی که ۱۴ قرن قبل نازل شده در زمان ما چگونه قابل استفاده خواهد بود؟!»

«قرآن مجید خصوصیتی دارد که موجب امتیاز آن از هر کتاب دیگری- حتی کتاب های آسمانی قبلی- شده است!

این خصوصیت ریشه اصلی سایر اوصاف اختصاصی آن می باشد توضیح این که این کتاب از نظر لفظی محدود و از نظر معانی نامحدود است! یعنی قرآن مجید معارف و معانی بی پایانی دارد به طوری که هر مقدار تحقیق و پژوهش و تدبر جدید در آن انجام گیرد، به طور مستمر معانی جدیدی از آیات آن کشف خواهد شد.

علت این خصوصیت آن است که قرآن مجید از علم بی پایان خداوند به وجود آمده و برای زمان های نامحدود و نیازهای علمی انسان ها در همه زمان ها- از زمان نزول آن تا انتهای دوره حیات انسان در دنیا- در نظر گرفته شده است.

علت اصلی این که انسان ها نمی توانند کلامی مثل قرآن پدید آورند حتی یک سوره مثل آن، همین خصوصیت قرآن مجید است یعنی این که در آن علم نامحدود به کار رفته است و در نتیجه دارای معانی نامحدود می باشد. چون علوم انسان ها اگر هم یک جا جمع شود باز هم محدود خواهد بود و علم محدود نمی تواند محصول نامحدود ایجاد کند.

آن چه ذکر شد عنوان موضوع یا صورت اجمالی و فشرده آن است و ما صورت تفصیلی آن را در بعضی از تألیفات خود، عمدتاً در کتاب سلسله مباحث «قرآن شناسی» جلد اول تحت عنوان «کتاب محدود و نا محدود» به صورت مستدل آورده ایم، و محور مباحث کتاب مذکور همین موضوع است، یعنی اثبات این که در قرآن معانی نامحدودی وجود دارد.

معانی قرآن در مراتب متعددی قابل فهم و درک و کشف و استخراج است. قرآن مجید تنها کتابی است که متناسب با فهم و درک و استعداد انسان ها در سطوح مختلف می باشد. همچنین تنها کتابی است که متناسب با نیازهای علمی متغیر در همه زمان ها و شرایط مختلف علمی و فکری و فرهنگی می باشد. کتاب های آسمانی قبلی هم دارای این امتیاز نبوده اند، چون آن کتاب ها برای زمان محدود و نیاز ها و استعدادهای محدود تنظیم شده بودند.

لازم به ذکر است که کتاب های آسمانی قبلی «معجزه» پیامبران آورنده آن ها محسوب نمی شدند، یعنی کتاب تورات معجزه حضرت موسی (ع) نبود، بلکه او معجزات دیگری داشت، و همچنین کتاب انجیل معجزه حضرت عیسی (ع) نبوده و آن حضرت معجزات دیگری داشت. و کتب مورد ذکر فقط مشتمل بر معارف دینی بود، برای زمانی محدود و معین، اما قرآن مجید علاوه بر این که مشتمل بر معارف کامل دین توحیدی است، معجزه پیامبر اسلام هم می باشد و چون برای زمان نامحدودی پدید آمده، متضمّن معانی نامحدودی است.

قرآن مجید به نحوی تنظیم و ترکیب شده است که به طور دائم با به کار بردن روش های متنوع تحقیق و پژوهش، معانی جدیدی از آن کشف می شود. مطالب این کتاب هم برای انسان های مبتدی در تحصیل علم و هم برای دانشمندان و هم برای انسان های دارای علم و ادراک فوق عادی یعنی ذوات مقدسه پیامبران خدا (ع) و امامان معصوم یعنی جانشینان حقیقی پیامبر اکرم اسلام متناسب می باشد. البته طبعاً در این صورت این کتاب آسمانی لازم است دارای مراتب متعددی از معانی باشد، و حقیقت هم همین است، یعنی مراتبی از معانی قرآن قابل فهم انسان های مبتدی و متناسب با نیازهای علمی آن ها است، و مراتب دیگری از معانی آن متناسب با فهم و درک دانشمندان و دانشمندان متخصّص در قرآن شناسی و سرانجام مراتبی از معانی آن متناسب با انسان هائی است که قدرت فهم و ادراک آن ها بالاتر از افق فهم های عادی بشری است! یعنی ذوات مقدسه حجت های پروردگار عالم و آن بزرگواران به معانی عمیق و گسترده باطنی قرآن علم دارند.

معانی قرآن از یک لحاظ به دو قسم تقسیم می شود و آن دو عبارتند از: معانی ظاهری و معانی باطنی. معانی ظاهری از الفاظ آیات قابل فهم است، اما معانی باطنی عمدتاً از روابط بین آیات مختلف. و ما در جلد دوم کتاب های سلسله مباحث «قرآن شناسی» تحت عنوان «حجاب های معانی قرآن» این موضوع را به طور مشروح توضیح داده ایم.

کلام ایام ـ 287، ماه رمضان و رحمت و برکات بی پایان
بخوانید

در حدیث مشهوری از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمود:

« وَلَهُ‌ ظَهرٌ‌ وبَطنٌ، فَظاهِرُهُ‌ حکمٌ‌ وَ‌ باطِنُهُ‌ عِلمٌ، ظاهِرُهُ‌ اَنیقٌ‌ وَ‌ باطِنُهُ‌ عَمیقٌٍ، . … وَ‌اِنَّ‌ القرآنَ‌ ظاهِرُه‌ اَنیق‌ وَ‌ باطِنُه‌ عَمیقٌ، لا‌ تُفنی‌ عَجائِبُهُ‌ ولاتَنقضی‌ غَرائِبُهُ‌»(۳)

یعنی قرآن دارای ظاهری و باطنی است، ظاهر آن حکم است و باطن آن علم، ظاهر آن جلوه و زیبائی دارد و باطنش ژرف و عمیق است. ستارگانی دارد و ستارگانش هم ستارگانی دارند. عجائب و شگفتی های آن به شماره در نیاید و غرابتش کهنه نمی شود.

از این حدیث شریف بر می آید که قرآن دارای معانی بی پایانی است و معانی عجیب آن هرگز تمام نمی شود و شگفتی های آن به شماره در نمی آید.

قابل توجه است که پیامبر اکرم (ص) نفرمود قرآن دارای ستارگان فراوانی است! بلکه فرمود: ستارگانی دارد و آن ستارگان هم ستارگان دیگری دارند! یعنی معانی آن دائماً در حال گسترش است.

از امیرالمؤمنین علی (ع) در یکی از خطبه هایش نقل شده که فرمود:

«ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ نُوراً لَا تُطْفَأُ مَصَابِيحُهُ وَ سِرَاجاً لَا يَخْبُو تَوَقُّدُهُ وَ بَحْراً لَا يُدْرَكُ قَعْرُهُ …» یعنی خداوند بر رسولش کتابی نازل کرد و آن نوری است که شعله هایش خاموشی نخواهد داشت و چراغی که افروختگی آن فرو نمی نشیند و دریائی که به قعر آن نمی توان رسید.(۴)

با این توضیحات روشن می شود که قرآن مجید کتاب ۱۴ قرن پیش نیست و بلکه کتاب همه زمان ها است و دائماً تازگی خواهد داشت و عرب معاصر پیامبر خدا (ص) و زمان نزول قرآن و همچنین اقوام و ملل دیگر در آن زمان فقط بعضی از مراتب معانی آن را متناسب با فهم و علم و نیازهای خود درک می کردند و انسان های دیگر در زمان های بعدی سطح دیگری از معانی آن را، و انسان های دانشمند و ژرف نگر در زمان های متحوّل از نظر علمی به منابع عظیم دیگری از معانی آن می توانند راه بیابند، و این وضعیت و حالت در قرآن کریم همیشه برقرار است.»(۵)

حاصل و نتیجه بحث اینکه: در آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن مجید علوم و معارف و کمالات بی پایانی وجود دارد و این کتاب حاوی برنامه زندگی تمامی انسان ها در سطوح متفاوت علمی و ادراکی می باشد. لازمه داشتن این خصوصیت ترکیب و تنظیم این کتاب با اسلوبی اختصاصی و فوق عادی می باشد. لذا صدور آن با همین الفاظ محدود و معانی نامحدود اختصاص به علم و قدرت بی پایان خدای سبحان دارد. توضیح بیشتر اینکه لازمه به وجود آمدن کتابی که هم برای انسان های مبتدی در علوم و آموزش ها و هم برای دانشمندان متعمّق در سطوح بالاتر از علم و معرفت، و استعداد و هم صاحبان علوم فوق عادی! آن هم در زمان های مختلف و شرایط متحوّل، به کار رفتن علوم بی پایان و قدرت بی پایان در آن است و این مقام هم اختصاص به پروردگار عالمیان- عزّوجلّ- دارد.

 کتابی با این اوصاف لازم است دارای مراتب مختلفی از علوم و معارف و کمالات باشد تا برای عموم انسان ها که در سطوح و مراتب مختلف علمی و استعدادی قرار دارند، قابل فهم و قابل بهره برداری شود.

 از جهت دیگر برای آموزش مطالب این کتاب به انسان ها احتیاج به وجود معلمانی در سطوح مختلف علمی و قدرت تعلیمی وجود دارد. یعنی گروهی از معلمان قرآن مجید می توانند الفاظ آیات آن را به افراد مبتدی یاد بدهند و گروه دیگر در سطحی بالاتر می توانند معانی لفظی و ظاهری آیات را به متعلّمین در سطوح بعدی یاد بدهند، و گروهی دیگر می توانند معانی عمیقی از آیات قرآن را با به کار بردن روش های تحقیقی و پژوهشی متناسب با اسلوب اختصاصی قرآن از آن بدست آورند و آن ها را به پژوهشگران و دانشمندان عرضه کنند.

 و سرانجام گروهی دیگر که لازم است دارای علمی و قدرتی فوق عادی باشند تا بتوانند به مراتب بسیار رفیعی از علوم کتاب آسمانی راه پیدا کنند و آن علوم را با  سخن و کلام و رفتارهای خود برای همه انسان ها در سطوح مختلف عرضه کنند و آن ها همان «مطهّرون» مورد نظر در این بحث می باشند. یعنی ذوات مقدسه «اهل البیت» و صاحبان مقام عصمت و صاحبان باصطلاح «علم لدنّی» پس اگر گفته شود «اهل البیت» چه کسانی هستند؟ در جواب این سؤال می‌گوئیم. آن ها شخصیت ‌های ممتاز آسمانی هستند که تحت تعلیم اختصاصی پروردگار عالمیان قرار داشته و در معرض عنایات و الطاف خاصّ او پرورش یافته اند و خدای سبحان ظرفیت علمی و اخلاقی خاصّی به آن ها عطا کرده و علم به همه پدیده‌های عالم و همه حقایق دین آسمانی در وجود قدسی آن ها متمرکز شده است! و آن ها معلمان آسمانی جوامع انسانی هستند.

 و اگر گفته شود که آن ها چه موقعیتی و چه نقشی در جامعه دینی دارند؟! در جواب این سؤال هم می‌گوئیم: همچنانکه قبلاً متذکر شدیم آن ذوات مقدسه معلمان آسمانی جوامع انسانی هستند و به عموم انسان ها روش زندگی مطلوب و حقیقی را با سخنان و رفتارهای خود می آموزند. آن ها دارای شخصیت اخلاقی فوق عادی هستند بطوریکه جاذبه اخلاقی خاصّ آن ها انسان‌ها را به سوی کمالات و فضائل اخلاقی جذب می کند.

 با این توضیحات نقش آن ذوات مقدسه در جوامع انسانی آشکار می شود. نیاز انسان ها به آن شخصیت های قدسی از نوع همان نیازی است که انسان‌ها در زمان ها و جوامع مختلف به پیامبران خدا- علیهم السلام- داشته اند.

 این گروه مورد نظر که در رأس آن ها وجود مبارک پیامبر خاتم یعنی حضرت محمد -صلّی الله علیه و آله و سلّم- قرار دارد و دیگران از آن ها عبارتند از: امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- خلیفه و جانشین آن حضرت و وجود قدسی حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا- سلام الله علیها- دختر رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و همسر امیرالمؤمنین و مادر امامان معصوم- علیهم السلام- و دو فرزند آن حضرت یعنی امام حسن و امام حسین- علیهما السلام- وارث همه فضائل و کمالات پیامبران خدا و واجد همه فضائل اخلاقی دین آسمانی بودند.

آنچه گفته شد عمدتاً به موقعیت علمی شخصیت های اهل البیت مربوط می‌شد و آن بزرگواران در جهت شخصیت اخلاقی و رفتارهای خود هم در مقام و موقعیت بسیار رفیعی قرار داشتند! و جوامع انسانی در این جهت هم مثل جهت علمی به وجود آن ها و اقامت آن ها بین مردم نیاز داشتند. آن ها منشأ رفتارهای کریمانه و محبت به انسان ها و کمک به نیازمندان و عفو و گذشت درباره دیگران بودند.

ضرورت تجسّم فضائل اخلاقی و کمالات روحی

 انسان ها برای آشنائی با راه‌ های زندگی مطلوب و شناختن بیراهه ها و پرتگاه های کنار جاده زندگی علاوه بر آموزش از طریق سخن و کلام به آموزش از طریق رفتارها احتیاج دارند و این نوع از آموزش از نوع اول یعنی آموزش با سخن و کلام اهمیت بیشتر و موقعیتی برتری دارد.

 اگر آموزش از طریق سخن و کلام و گفتن و شنیدن به تنهائی اثرات مطلوب و مورد انتظار را در انسان ها داشت، دیگر مشکل قابل توجهی در مسیر زندگی آن ها باقی نمی ماند و وجود این همه کتاب علمی و اخلاقی و تاریخی برای اصلاح جوامع انسانی کفایت می کرد و از ناحیه این نوع آموزش ها مشکلات جوامع انسانی برطرف می شد و جامعه برتر در سطح جهانی برقرار می‌شد!

بعنوان مثال: در اغلب جوامع انسانی و فرهنگ های مختلف و بلکه به یک معنی در تمام آن ها عملی به نام «دزدی» عملی زشت و پست و رذیلانه تلقّی می شود و همگان این عمل را تقبیح می کنند و افراد عمل کننده به آن را محکوم می کنند و مجازات هائی درباره آن ها به کار می برند. اما آیا تقبیح این عمل در مقام آموزش با سخن و کلام اثرات مورد انتظار و مورد نیاز را در جوامع انسانی به وجود آورده است؟! طبعاً جواب این سؤال منفی است! به همین صورت زشتی، دروغ گوئی و خیانت و خشونت در رفتار با دیگران و پایمال کردن حقوق انسان ‌ها، مورد پذیرش اغلب انسان ها و در فرهنگ های مختلف است! اما آیا تذکرات اخلاقی در این زمینه و توصیه ‌های افراد اخلاق‌ مدار به صورت گفته ها و نوشته ها، مشکلات انسان ها را برطرف کرده است؟!

 و در جهت مقابل راستگوئی و کمک به انسان ‌ها و وطن دوستی و خدمت به آن و احترام به مردم بالخصوص افراد سالمند و احترام خاصّ به والدین و سایر بستگان و وفاداری و امانتداری و محبت به کودکان و دوست داشتن آن ها، در اغلب جوامع انسانی رفتارهای مطلوب و ممدوح تلقّی می‌شود، اما آیا ممدوح بودن این نوع اعمال و تذکرات معلمان اخلاق و والدین و گفته‌ های خطبا و مقالات و کتاب های نویسندگان در تشویق مردم به این نوع اعمال اثرات لازم و مورد نیاز را به وجود آورده است؟!

البته جواب این نوع سؤالات روشن است! بلکه نه تنها این نوع آموزش ها یعنی آموزش با سخن و کلام و تذکرات اخلاقی و تشکیل کلاس های درسی در این زمینه اثرات مورد انتظار را به وجود نیاورده، بلکه به عللی- که در ادامه بحث به آن اشاره ای خواهیم داشت- انسان ها و جوامع امروزی با سرعت زیادی دارند از فضائل اخلاقی و رفتارهای ممدوح فاصله می‌گیرند. و دزدی ها و تبهکاری ها و ظلم ها و حق کشی ها در جوامع انسانی روز به روز در حال افزایش است.

در برنامه آموزشی دین آسمانی رفتارها و اعمال شخصیت های اخلاقی جایگاه بسیار رفیعی دارد و آموزش منحصر به سخن و کلام و تذکرات اخلاقی نمی‌شود. در این نوع آموزش معارف دینی در رفتارهای پیامبران و تربیت یافتگان کامل و برتر آنها الگوی رفتاری پیروان دین آسمانی قرار می‌گیرد و حقایق دینی در رفتارهای آنها تجلّی می‌یابد و صورت تجسّمی پیدا می‌کند.

 آموزش ‌های دین توحیدی، هم به صورت سخن و کلام به انسان ‌ها ابلاغ می‌شود و هم در رفتارهای خالص دینی در زیباترین و باشکوه ترین صورت ها آشکار می شود.

 آموزش از طریق رفتارها در معارف دین آسمانی امری است بسیار ضروری و اجتناب ناپذیر! و کمال برنامه آموزشی از این طریق تحقّق می‌یابد. و جاذبه های حقیقی معارف دینی عمدتاً از این طریق در فضای روحی انسان ها جریان می یابد.

با این توضیحات نقش اهل البیت و شخصیت های آسمانی در جامعه دینی و بطور غیر مستقیم در جوامع دیگر آشکار می‌شود. آن ها عامل تجسّم جمال حقیقی معارف دین آسمانی و کمالات اخلاقی بودند و از ناحیه شخصیت و رفتارهای آنها مشعل های علم و اخلاق و فضائل انسانی بطور دائم روشن خواهد ماند.

این بحث بخش دومی خواهد داشت که به دنبال این بخش خواهد آمد و در ضمن آن به نمونه های تحقّق یافته ای از تجسّم فضائل اخلاقی و کمالات روحی اشاره ای خواهد شد. (إن شاء الله تعالی)

۱۳۹۸/۴/۱۶

پاورقی ها:

  1. المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، تفسیر آیه ۳۳ از سوره احزاب، بحث روائی مربوط به آیه کریمه تطهیر
  2. علاقه مندان به تحقیق موضوع می توانند به تفسیر المیزان، آیه ۳۳ از سوره احزاب مراجعه کنند.
  3. اصول کافی، کتاب فضل القرآن، حدیث ۲، (انتشارات علمیّه اسلامیّه، ج ۴، ص ۳۹۹)
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸
  5. وبسایت حکمت طریف، بخش پرسش و پاسخ، تحت عنوان و شماره: ۴۵- کتابی که ۱۴ قرن قبل نازل شده در زمان ما چگونه قابل استفاده خواهد بود؟!

 

 

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن