کلام ایام –۳۰۱، محرم الحرام و شکوه و جلال مراسم عزای حسینی (علیه السلام)

5238092_444بخش چهارم

کلیات

* منشأ اصلی جاذبه های زیارت حرم امام حسین- علیه السلام- و مراسم عزاداری برای او.

 *اراده و قدرت مغلوب نشدنی و دائمی و مستمر و مسلّط بر همه اراده‌ها.

*  هدایت بذرها و دانه های گیاهان در زمین.

 * هدایت جوجه داخل تخم مرغ.

* خدای سبحان برای بندگان خود راه روشن و هموار و علامت ها و چراغ های پرنوری قرار داده است.

* راه دین خدا و چراغ ها و پرچم های آن هرگز از بین نمی رود.

* خدای سبحان هرگز راضی نمی شود که بندگان او در فضای زندگی سرگردان و بدون راهنما بمانند.

* حسرت های کافران در راه مخالفت و دشمنی با دین خدا.

* دشمنان خدا در مخالفت و جنگ با دین خدا و پیروان آن دائماً شکست خواهند خورد.

* وجود مبارک پیامبران و امامان معصوم- سلام الله علیهم- بمنزله پرچم ها و چراغ های راه خدا هستند.

* خانه خدا یعنی «کعبه مقدسه» پرچم رفیعی است برای دین خدا و چراغ روشنی برای عالمیان.

* شریعت های آسمانی و کتاب‌های آسمانی قبلی بخشی و مرتبه ای از دین خدا بودند.

* تکامل تدریجی دین خدا با ظهور پیامبران و نزول کتاب های آسمانی.

* شریعت خاتم پیامبران صورت کامل معارف دین خدا و مشتمل بر کمالات و فضائل شریعت های قبلی است.

* * * * * * * * * *

در بخش قبلی از این مقالات (شماره ۲۹۹) گفته شده که علت اصلی تجلیل و تکریم حادثه عاشورا و برقراری سنت شریف زیارت حرم حسینی- علیه السلام- و سنت باشکوه عزاداری برای آن حضرت و یاران و همراهان او، اراده قاهر و قدرت بی پایان خدای عزیز و حکیم است- سبحانه و تعالی- جاذبه خاصّ این سنت شریف زیارت و مراسم عزاداری برای امام حسین- علیه السلام- هم به همان اراده ارتباط دارد و از آن نشأت گرفته است، اراده و قدرتی که مغلوب ناپذیر است و دائمی و مستمر و مسلّط بر همه اراده‌ها و قدرت ها، و به بیان دیگر همه اراده‌ها و قدرت ها در اصل از ناحیه اراده و قدرت و حکمت او به وجود آمده و او هر وقت اراده کند آنها را از بین می برد.

اقتضای ربوبیّت ذات قدوس الله آن است که هر موجودی را آفرید، راه رسیدن آن موجود به مقاصد خلقتش را بلافاصله و گاهی همراه خلقتش، برای آن ایجاد کند. یعنی خلقت موجودات، با هدایت آنها به طرف مقاصد تعیین شده، توأم با یکدیگر و کنار هم قرار دارند. بطوریکه در کتاب آسمانی ]به نقل از کلام پیامبرش حضرت موسی[ فرمود:

  «قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» (طه/۵۰) یعنی: ربّ ما همان است که بر هر چیزی خلقتش را عطا کرد، پس ]او را[ هدایت کرد.

 وقتی بذر و دانه یکی از گیاهان و درختان در زمین قرار می‌گیرد و رطوبت به آن می رسد، شروع می کند به رشد! قسمتی از آن در زمین و داخل خاک رشد می کند و قسمتی خارج از زمین، آن قسمت داخل خاک که ریشه نامیده می شود برای جذب آب و موادی از زمین و نگهداری قسمت ساقه رشد می‌کند و ساقه و شاخه ها و بوته ها و برگ ها هم برای جذب هوا و نور و حرارت آفتاب. این پدیده جلوه ‌ای از ربوبیّت پروردگار عالمیان و قانون هدایت عمومی است که او در عالم برقرار کرده است.

وقتی نوزاد یک حیوان متولد می شود از همان لحظات اولیه تولد در جستجوی غذا حرکت می کند اگر لازم است از شیر مادر تغذّی کند، سراغ آن می رود و اگر از پرندگان است حرکاتی برای دریافت غذا از منقار و دهان مادر انجام می دهد و پرنده مادر هم تلاشی برای تغذیه جوجه ها و هم حفاظت آنها انجام می‌دهد. این پدیده هم جلوه ای از قانون و سنّت عمومی هدایت الهیه است.

این نوع قوانین هدایتیِ خدای سبحان بر همه عالم حاکم است و شامل همه مخلوقات او می شود و جهاتی از آن حتی قبل از تولد مخلوقات آنها را هدایت می کند! مثل جوجه‌ای که بعد از روزهای معینی پوسته تخم مرغ را می شکند و از آن بیرون می‌آید و این کار نه چند روز زودتر و نه دیرتر انجام می‌گیرد، چون در غیر آن صورت امکان حیات او وجود نخواهد داشت. حال آیا این جوجه داخل تخم مرغ از چه تقویمی و و وسیله زمان نما و روز شمار استفاده می کند و زمان خروج از تخم را شناسائی می کند، در جای خود قابل تدبّر و تحقیق و بحث علمی است! و جلوه های دیگری از قانون هدایت عمومی الهیه را  با خود دارد.

 اما موجودی به نام انسان از خلقت متعالی خاصّی در بین سایر مخلوقات برخوردار است! و همچنانکه هدایت جانداران با گیاهان و درختان و بطور کلی نباتات تفاوت‌هائی دارد و همچنانکه هدایت نوزاد یک حیوان اهلی مثل گوسفند و گاو و اسب تفاوت هائی با حیوانات وحشی دارد و باز هدایت نوزاد یک پرنده با نوزاد شیرخوار یک حیوان تفاوتهائی دارد، هدایت انسان هم در مراحل مختلف عمر خود مثل زمان نوزادی و کودکی و جوانی و میانسالی و پیری تفاوت هائی با سایر جانداران خواهد داشت.

 نکته ای در اینجا قابل تذکر است و آن اینکه خلقت و حیات مخلوقات دیگر زمینی غیر از انسان به همین عالم دنیا محدود و ختم می شود، اما زندگی انسان بعد از دنیا در عالم دیگری ادامه می‌یابد و حیات و استمرار دارد و مرگ ناپذیر است.

نکته دیگر اینکه قصد اصلی خدای سبحان از آفرینش عالم دنیا انسان و حیات  او است و موجودات دیگر زمینی برای این موجود آفریده شده است و زندگی موجودات زمینی بطور مستقیم و یا غیر مستقیم و با چند واسطه برای به راه انداختن زندگی انسان و استمرار آن تحقّق می‌یابد.

علاوه بر این، خدای سبحان گروه های عظیمی از موجودات دیگری به نام ملائکه را هم برای برقراری زندگی انسان آفریده و در این جهت به آنها قدرت و مأموریت داده است.

 قوانین هدایتی این موجود برتر و متعالی در جهاتی شبیه به قوانین هدایتی مخلوقات و موجودات دیگر است و در جهاتی متفاوت و مخصوص به نوع خود. جهت اختصاصی قوانین هدایتی انسان به موضوع «نبوت» و پیام‌های آسمانی و قوای عقلی در وجود او ارتباط می‌یابد.

 پروردگار عالمیان برای هدایت انسانها به راه های زندگی شخصیت هائی از بین بندگان خود را انتخاب کرده و آنها را به صورت خاصّی پرورش داده و قدرت دریافت پیام های خود را به آنها عطا کرده و آنها را در فضای زندگی زمینی بعنوان مربیان و معلمان آسمانی ساکن کرده است.

 خدای سبحان پیامبران خود را به علم و قدرت و کمالات و فضائل خاصّی مجهز فرموده یعنی لوازم هدایت مخصوص انسانها را به آنها عطا کرده است. علوم و قوانین هدایت مخصوص موجود مورد بحث یعنی انسان در مجموع «دین خدا» نامیده می شود، و خدای عزیز حکیم معارف دین خود را توسط پیامبران به بندگان خود ابلاغ می کند و علم مخصوص و قدرت مخصوصی را برای ارشاد انسان‌ها و رهبری آنها بسوی دین آسمانی در اختیار آنها قرار می دهد.

خدای سبحان برای دین خود و رسیدن انسان ها به آن و ورود در راه های هموار و روشن آن علامت هائی قرار داده و در راه‌های وصول به آن چراغ های پرنوری روشن کرده و پرچم‌های رفیعی برافراشته است. این راه ها هرگز ناپدید نمی شود و این چراغ ها هرگز خاموش نمی‌شود و این پرچم ها هرگز مندرس یا سرنگون نمی شود.

 هیچ وقت و در هیچ شرایطی راه رسیدن به دین او بطور کامل بسته نمی شود، اگرچه در این راه مخالفان دین خدا موانعی ایجاد کنند و رهروان را به بیراهه ها و پرتگاه ها دعوت کنند. یا بطور علنی با آنها وارد جنگ شوند و فعالیت هائی امثال آنها.

 حاصل کلام اینکه خدای قادر عزیز حکیم هرگز راضی نمی شود بندگان او در فضای زندگی سرگردان و بدون راهنما و در معرض گرفتاری ها و محرومیت ها قرار بگیرند. مگر اینکه عده ای با بی اعتنائی به قوانین هدایتی پروردگارشان و از ناحیه جهل و غفلت به بیراهه ها و راه های شیطان بروند و مبتلا به انواع گرفتاری ها شوند و در فضای زندگی خود سرگردان شوند و بصورت طعمه هائی برای شیطان و سپاهیان او در آیند، و زندگی دیگر انسان ها را هم به آشوب بکشند! و مع الاسف این نوع اغتشاش و آشوب در زمان ما جهانگیر شده و اغلب جوامع انسانی را فرا گرفته است.

پرچم های رفیع و چراغ های پرنور دین خدا

 گفته شد که دین خدا علائمی و پرچم هائی برافراشته و چراغ هائی روشن در تمام زمان ها دارد که هرگز خاموش نمی‌شوند اگرچه دشمنان خدا همه قوا و امکانات خود را برای خاموشی آن چراغ ها به کار ببرند. تلاش‌های مخالفان دین خدا برای نابودی آن مثل تلاش‌های عده‌ای از انسان‌ها است برای خاموش ‌کردن آفتاب و از بین بردن نور آن و طبعاً وصول به آن مقصد هرگز امکان پذیر نخواهد بود.

 بلی امکان دارد عده ای شیّاد با فریب انسانها به طرق مختلف آن ها را از معرض تابش آفتاب دور کنند و به زندگی و اقامت در بناهای زیرزمینی تشویق یا وادار کنند، اما آفتاب و نور آن برقرار خواهد بود و محبوسین در فضاهای زیرزمینی می‌توانند از آن زندان‌ها خارج شوند و در فضای روشن و آزاد قرار بگیرند و از برکات آفتاب بهره مند شوند.

بطوریکه قبلاً متذکر شدیم خدای سبحان اراده کرده است که دین خود را قدرت دهد و آن را بر همه ادیان پیروز گرداند و استشهاد کردیم به آیه‌ای از قرآن مجید که فرمود:

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» (التوبة/۳۳) یعنی: او است آنکه فرستاد رسولش را با هدایت و دین حق تا آن را بر تمام ادیان (روش های زندگی) پیروز گرداند، هرچند مشرکان خوش نداشته باشند.

 و در آیه دیگری از کلام مجید خود فرمود:

  «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ينْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَينْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يحْشَرُونَ» (الأنفال/۳۶) یعنی: بطور قطع کسانی که کافر شدند اموال خود را مصرف می کنند تا مردم را از راه خدا باز دارند، پس آنها اموال خود را خرج خواهند کرد، و آنگاه ]این کار[ حسرتی برای آنها خواهد شد، سپس مغلوب خواهند شد و کسانیکه کافر شدند بسوی جهنم گرد آورده خواهند شد.

کلام ایام ـ 294، خانه خدا و بهای حفظ حرمت و شرافت و کرامت آن
بخوانید

 پرچم ها و چراغ های راه خدا عبارتند از وجود مبارک پیامبران خدا و امامان معصوم- سلام الله علیهم اجمعین- و کتاب های آسمانی و خانه خدا و در سطحی پائین‌تر گروهی از اهل ایمان که پرورش یافته های متعالی و برتر توسط پیامبران و امامان معصوم- علیهم السلام- می باشند.

خانه خدا یعنی کعبه مقدسه پرچم رفیع باشکوهی است برای راهنمائی انسان ها به راه خدا و مقصد حیات. این پرچم هرگز و از طرف هیچ قدرتی سرنگون نخواهد شد. بطوریکه اراده قطعی الهیه برای حفاظت از آن در زمان های مختلف تجلّی کرده، بالخصوص زمان حمله «ابرهه» سردار حبشی به شهر مکه جهت نابودی خانه خدا و نزول امداد فوق عادی خدای سبحان جهت نابودی آن سپاه مهاجم و سرانجام نابودی تمام آن ها.

کتاب خدا قرآن مجید هم یک چراغ همیشه فروزان و پرچمی است که از همه نقاط عالم قابل مشاهده است و تمام تلاش مخالفان آن برای نابودی آن و یا منصرف کردن افکار و توجهات انسانها از آن به هیچ نتیجه مطلوب آنها نرسیده و بلکه توجهات بیشتری به آن معطوف شده است. خدای عزیز حکیم خود حفاظت از این چراغ پرنور آسمانی را به عهده گرفته و وعده حفاظت خاص درباره آن داده است. بطوریکه فرمود:

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (الحجر/۹)یعنی: قطعاً خود ما این قرآن را نازل کردیم و قطعاً خود ما نگهبان آن خواهیم بود.

امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- در یکی از خطبه های خود بعد از بیان موضوع نبوت و رهبری انسان ها توسط پیامبران و موضوع نبوت پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و اشاره ای به اتمام برنامه رسالت و نبوت و سرانجام رحلت آن حضرت می فرماید:

«وَ خَلَّفَ فِیکمْ مَا خَلَّفَتِ اَلْأَنْبِیاءُ فِی أُمَمِهَا، إِذْ لَمْ یتْرُکوهُمْ هَمَلاً بِغَیرِ طَرِیقٍ وَاضِحٍ وَ لاَ عَلَمٍ قَائِمٍ»(۱) یعنی: و باقی گذاشت در بین شما آنچه را پیامبران در بین امت های خود باقی گذاشتند، چون آنها مردم را سرگردان و به حال خود رها شده و بدون راه روشن و پرچمی برافراشته ترک نکردند.

مراد از آنچه رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- در بین امت خود باقی گذاشت، یا جانشینان تعیین شده از طرف خدای سبحان یعنی عترت طاهره و امامان معصوم- علیهم السلام- می باشند و یا قرآن مجید. و یا هر دو امانت رسول الله- صلّی الله علیه و آله و سلّم- یعنی «کتاب الله» و «عترت طاهره» بطوریکه در حدیث مشهور و متواتر رسیده از آن حضرت به این موضوع تصریح شده است. آنجا که فرمود:

«إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ»(۲) یعنی: من باقی می گذارم در بین شما دو امانت گرانبها و تا شما به آن دو ارتباط داشته باشید ]و متّصل شوید[ هرگز بعد از من گمراه نخواهید شد و آن دو، «کتاب خدا» و «عترت و اهل بیت» من هستند و آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار ]حوض[ کوثر کنار من حاضر شوند.

حاصل بحث اینکه خدای عزیز حکیم بعد از خلقت انسان راهی جهت هدایت او بسوی مقصد حیات ایجاد کرد و برای آن راه علائم و نشانه ها و چراغ های روشنی نصب کرد. آن راه عبارت است از دین او و علمی که در دینش استقرار یافته یعنی مجموعاً راه و روش زندگی که از علم و قدرت و اراده ذات قدوس الله به وجود آمده است.

 اصل «دین خدا» هرگز و در هیچ شرایطی از بین نمی رود اگرچه همه کافران و مشرکان و دشمنان آن با هم اجتماع کنند و قوای خود را جمع کنند و علیه آن به کار ببرند. چون حفاظت از اصل دین توحیدی را خود ذات قدوس الله- سبحانه و تعالی- بر عهده گرفته و اراده فرموده است که آن را به همه ادیان دیگر پیروز کند. بطوریکه قبلاً مورد بحث قرار گرفت و کلام خدای سبحان در این زمینه مورد استشهاد قرار گرفت.

قابل توجه است که در بعضی از مقالات قبلی به مناسبتی متذکر این موضوع شدیم که «دین خدا» یکی بیش نیست و تمامی پیامبران انسان‌ها را بسوی آن دعوت کرده اند و دین خدا با ظهور هر پیامبر صاحب شریعت و آوردن کتاب آسمانی کامل تر شده و سرانجام با بعثت آخرین پیامبر و نازل شدن آخرین کتاب آسمانی و تعیین جانشینان معصوم برای او از طرف خدای سبحان و معرفی آن ها از طرف پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم- بالخصوص معرفی کامل اولین شخصیت از آنها یعنی وجود مبارک امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- آن دین کامل شده و به همه عالمیان عرضه شد.

بنابراین صورت حقیقی دین یهود که کتاب آسمانی تورات مشتمل بر آن بود و حضرت موسی- علیه السلام- آن را به انسان‌ها عرضه کرد و همچنین صورت حقیقی دین مسیحیت که کتاب آسمانی انجیل مشتمل بر آن بود و حضرت عیسی- علیه السلام- آن را بر انسان‌ها عرضه کرد، هر دو مرتبه ای و بخشی از دین خدا بوده و کلمه اسلام هم صحیح است برای آن‌ها به کار رود، اما کاملاً آشکار است و مورد اعتراف دانشمندان و محقّقان همان شریعت ها قرار گرفته است که کتاب های آسمانی قبلی در طول تاریخ و در چند مرحله مورد تحریف قرار گرفته و صورت اصلی آنها موجود نیست و آنچه امروزه بنام تورات و انجیل موجود است، ترکیبی است از بعضی سخنان خدا و سخنان عادی انسان ها و علمای آن شریعت ها و مخلوطی از دین بشری و دین الهی.

 حتی با صرف نظر از موضوع تحریف کتاب‌های آسمانی قبلی. لازم به تذکر است که شریعت های آسمانی در طی مسیر تکاملی خود به شریعت آخری یعنی شریعت حضرت محمد- صلّی علیه و آله و سلّم- منتهی شده و آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن مجید مشتمل بر حقایق موجود در اصل آن کتاب ها می باشد. مثل تکامل مراحل مختلف تحصیلی و رسیدن به مرتبه ای متعالی و برتر. لذا پیروان حقیقی پیامبران قبلی همان افرادی هستند که در زمان ظهور و تشریع شریعت های قبلی به آن ها ایمان آوردند و در زمان ظهور آخرین پیامبر خدا، طبق دستور پیامبران خود به آن حضرت و کتاب آسمانی او ایمان آورده و اطاعت از پیامبران قبلی و پیامبر آخری را به عهده گرفتند.

باز قابل تذکر است که در آیه کریمه مورد بحث (یعنی آیه ۳۳ از سوره توبه) خدای سبحان فرمود که دین حق را بر سایر ادیان پیروز خواهد کرد، اگرچه مشرکان را خوش نیاید، پس در این آیه ادیان مشرکان هم مورد نظر است. مراد از آن در آیه کریمه دین، به معنی اصلی لغوی آن می باشد. بنابراین مراد از تمام ادیان در این آیه کریمه صِرفاً دین کلیمی و مسیحی و یا زرتشتی نمی باشد، چون مشرکان آن ادیان را هم قبول ندارند، بلکه مراد ادیان مشرکان هم می باشد. توضیح اینکه از نظر قرآن مجید مشرکان هم دارای ادیانی هستند و ادیان آنها از نوع شرک و بت پرستی می باشد و می شود به آن ها دین بشری اطلاق کرده در مقابل دین خدا و همچنین صورت های تحریف یافته شریعت های قبلی هم عنوان دین بشری خواهد داشت.

بعد از این مباحث توضیحی برای روشن شدن نکاتی از موضوع اصلی برمی‌گردیم به اصل بحث و ادامه آن! و مجدّداً متذکر محورهای اصلی آن می شویم. بطوریکه قبلاً گفته شد:

دین خدا راهی است روشن و آشکار که در آن علائم و نشانه ها و چراغ هائی روشن برقرار است، و انسان ها میتوانند با هدایت توسط پیامبران و دیگر رهبران آسمانی آن راه را طی کنند و به مقاصد اصلی در نظر گرفته شده از خلقت خود برسند. در کنار این راه پرچم های رفیعی بر افراشته شده که قابل رؤیت و مشاهده از همه نقاط جهان می باشد.

کتاب خدا یعنی قرآن مجید بمنزله چراغ های پرنوری است که تمام زوایای زندگی انسان‌ها را روشن می کند.

خانه خدا یعنی کعبه مقدسه هم یکی از این پرچم های رفیع است و چراغ روشنی است برای عالمیان.

پیامبر خاتم حضرت محمد- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و جانشینان حقیقی او یعنی ذوات مقدسه معصومین- علیهم السلام- هم بمنزله چراغ ها و نور آشکاری هستند برای هدایت انسان ها بسوی پروردگارشان و مقاصد حقیقی حیات آنها و خدای سبحان اراده فرموده است که این پرچم‌ها و نشانه ها و چراغ ها دائماً بر قرار بمانند و خود حفاظت از آنها را بعهده گرفته است.

 محبوبیّت و جاذبه شخصیتی حضرت سیدالشهداء امام حسین- علیه السلام- و جلالت و عظمت نهضت باشکوه او جلوه های آشکاری از این اراده پروردگار عالمیان را در خود دارد. همچنانکه خدای عزیز قدیر حفاظت از قرآن کریم و کعبه مقدسه را بعهده گرفته و دشمنان و مخالفان دین خود را از ساحت آنها دفع می کند. همچنان آن ذات قدوس از ساحت قدس و جلال و شکوه شخصیت اولیاء خاصّ خود یعنی رهبران آسمانی دفاع می کند.

 حمایت و دفاع خدای سبحان از مقام رفیع حضرت سیدالشهداء امام حسین- علیه السلام- و نهضت باشکوه او در مرتبه ای بسیار رفیع و متعالی تحقّق یافته است، بجهت اینکه تمامی جلالت و شکوه دین خدا و کمالات و شخصیت قدسی پیامبران خدا و ذوات مقدسه معصومین- علیهم السلام- و تمامی فضائل قرآن مجید و قداست کعبه در این نهضت مقدس متمرکز و جلوه گر شده است.

 این بحث در بخش‌های بعدی مورد توضیح بیشتر قرار خواهد گرفت (ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

۱۳۹۸/۰۷/۰۸

پاورقی ها:

۱- نهج البلاغه، خطبه ۱

۲- اصل این حدیث شریف با اندک اختلافی در عبارات- که البته محتوای همه آن ها یکی است- به نحو متواتر در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت نقل شده. مثل کتاب الکافی، کتاب الحجة باب «الاشارة و النص علی امیرالمؤمنین علیه السلام» حدیث، ۳

 — امالی طوسی، ص ۵۴۷ و در منابع حدیثی اهل سنت نیز بطور مکرّر نقل شده است.

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن