مناظرات و محاورات ـ ۱۸ ( مناظرات آسمانی )

کلیات

  •  نتایج غفلت انسان ها از موضوع مشارکت شیطان در زندگی آنها.

  •  لوازم اصلی مورد نیاز انسان ها یا مواد اولیه و اصلی آنها بطور فراوان در فضای زندگی آنها قرار دارد.

  •  انسان ها در اصل می‌توانند در فضای زندگی سالم اشیاء مورد نیاز و خواست خود را با سهولت بدست آورند.

  •  اغلب انسان‌ها و اکثریت آنها می‌توانند علاوه بر خود، برای عده دیگری مثل افراد خانواده خود امکانات رفاهی فراهم کنند.

  •  چرا تهیه مسکن در زندگی امروزی با این همه مشکلات همراه شده است؟!

  •  مشکل اصلی زندگی انسان ها چیست و چرا عده‌ای از آنها مبتلا به دردها و رنج ها و مشقّت ها و محرومیت ها هستند؟!

  •  چرا حتی صاحبان مال و ثروت زیاد هم غالباً آسایش و راحتی مورد نیاز خود را ندارند؟

  •  آیا هزینه‌ها و قیمت اشیاء مورد نیاز انسانها با ارزش حقیقی آن اشیاء هماهنگ و متناسب است؟!

  •  آیا زندگی پیشرفته و با امکانات رفاهی حتماً باید دارای این میزان مشکلات باشد؟!

  •  نظام زندگی برقرار شده از طرف اراده خدای سبحان همه امکانات رفاهی و نیازهای حقیقی انسان ها را در فضای زندگی آنها قرار داده است.

 

ارتباط شیطان با زندگی انسان ها

در شماره قبلی نکاتی درباره شیطان و نوع فعالیت های او درباره انسان و موضوع دشمنی او با انسان ها ذکر شد و به بعضی از نکات تفسیری آیات مورد بحث اشاره ای شد. مطالب اصلی و فرعی مورد بحث در آیات مورد استشهاد در مجموع مقالات قبلی با شماره های جداگانه ای از همدیگر تفکیک شد. حال جهت انسجام موضوعات مورد بحث و جلوگیری از پراکندگی، مطالب را با ادامه شماره های اصلی در مقاله شماره ۱۲ از این مجموعه می آوریم یعنی مقاله:

مناظرات – ۱۲ (مناظرات آسمانی)

مناظره و گفتگوی خدای سبحان با آدم- علیه السلام- و انسان ها و ملائکه و ابلیس

و از شماره اصلی پانزدهم بیان مطالب را ادامه می دهیم.

پانزدهم: در مجموع آیات قرآن در ارتباط با جریان خلقت آدم- علیه السلام- و امر خدای سبحان به ملائکه جهت سجده برای او و تمرّد ابلیس از فرمان پروردگار عالمیان و اسکان آدم و همسرش در بهشت و اخراج آن ها از ناحیه فریب خوردن از ابلیس و تبدیل ابلیس به شیطان مطالب علمی و اخلاقی بسیار مفید فراوانی وجود دارد که بعضی از آن ها از نوع معانی آشکار ظاهری و لفظی است و بعضی دیگر از ارتباط دقیق فنی بین آیات قابل استخراج و استنباط است! و یاد گرفتن بعضی از این موارد ضرورت زیادی برای انسان ها دارد و غفلت از آن ها و اهمال در این زمینه امکان دارد سبب ابتلاآت و گرفتاری های زیاد حتی تباهی زندگی و سرانجام سقوط در جهنم شود. اما ورود در همه این مباحث حتی موارد بسیار مهم آن ها احتیاج به فرصت های مناسب و تحقیقات گسترده ای دارد و این موضوع تناسبی با روش اختصاری که در نوشتن مقالات به کار بسته می شود ندارد. لذا به ذکر و توضیح بعضی از نکات اساسی و بسیار ضروری در این زمینه اکتفاء می کنیم.

 در شماره قبلی (مناظرات – ۱۷ ) اشاره ای شد به موضوع مشارکت شیطان در اموال انسان‌ها و چند نکته با اهمیت زیاد در جریان زندگی در این زمینه ذکر شد حال در ادامه آن بحث به ذکر و توضیح نکات دیگری در ردیف آنها می‌پردازیم:

۹- در مباحث قبلی اشاره ای شد به اینکه لوازم اصلی مورد نیاز انسان ها یا مواد اولیه و اصلی آنها در زمین و فضای اطراف آن وجود دارد و قابل دسترسی آنها می باشد. انسان ها نیاز بسیار ضروری به غذا و آب دارند و مواد غذائی و آب مورد نیاز انسانها هم بطور فراوان در فضای زندگی آن ها وجود دارد. بطوریکه اراده خداوند و قوانینی که او در نظام حیات برقرار کرده مقداری آب و خاک و هوا را به انواع مواد غذائی و میوه ها تبدیل می کند و انسان ها می توانند با اندک فعالیتی در مسیر جریان آن قوانین همه مواد غذائی مورد نیاز خود و حتی عده دیگری از انسان‌ها را به دست آورند، پس بنابراین نباید هیچ انسان گرسنه ای در اجتماعات بشری وجود داشته باشد. چون یک انسان با اندک فعالیتی می تواند غذای مورد نیاز خود و افراد خانواده خود و حتی عده‌ای نیازمند را هم بدست آورد. آب مورد نیاز انسان ها هم همینطور و بلکه بسیار راحت تر از غذا در اختیار او قرار می‌گیرد.

 نیاز بسیار مهم دیگر انسانها مکانی است که جهت سکونت به آن احتیاج دارند. مسکن انسان هم تشکیل یافته از قطعه ای زمین و مصالح و مقداری کار بدنی و فکری و هیچکدام از آنها مفقود و ناپیدا و صعب الحصول نیست. آیا زمین برای ساختن مسکن کمیاب است یا سنگ و یا خاکی که از آن آجر بسازند و یا چوب و امثال آنها. یعنی در حالیکه این همه زمین خالی و بدون صاحب با اندکی فاصله از شهرها و قریه ها وجود دارد باید دید علت اصلی گرانی غیرمعقول زمین در شهرها و روستاها چیست؟! زمین‌هائی که صاحبی ندارند و مسکنی در آنها ساخته نشده و درختی کاشته نشده و مزرعه ای و کارخانه ای و امثال آنها در آن زمینه ها به وجود نیامده است. اما در نظام فعلی زندگی در اغلب نقاط دنیا بالخصوص در زندگی شهرنشینی، و در بعضی کشورها و شهرها تهیه مسکن مناسب مشکل بزرگ انسان ها محسوب می شود و عده زیادی از انسان ها از داشتن مسکن شخصی محروم می مانند و عده ای به جهت همین مشکل از ازدواج و تشکیل خانواده محروم هستند و یا مسکن آنها شرایط لازم برای یک زندگی مطلوب متوسط را ندارد.

 نیاز انسانها به لباس مناسب در گرما و سرما و وسیله نقلیه عادی و تحصیل خود و افراد خانواده و تأمین بهداشت و طبیب و دارو و امثال آنها هم از همین نوع و مشابه آن می باشد.

 پس مشکل اصلی زندگی انسان ها چیست؟ چرا اکثر انسان ها در درد و رنج و گرفتاری های گوناگون و محرومیت های مختلف زندگی می‌کنند و با مشکلات زیادی درگیر هستند؟! اموال انسان‌ها که غالباً با تحمل مشکلات و سختی‌ها بدست می‌آید در کجا و در ارتباط با چه اموری مصرف می شود؟! چرا حتی صاحبان مال و ثروت زیاد هم آسایش و آرامش و راحتی مورد خواست خود را ندارند؟

 اگر کسی بگوید این زندگی پر هزینه و مشکلات آن به جهت علاقه مردم به رفاه زیاد و بهره‌برداری از امکانات پیشرفته زندگی شهری مثل نیروگاه های تولید برق و سیستم پیشرفته اطلاع رسانی و استفاده از رادیوها و تلویزیون ها و تحصیل در مدارس و دانشگاه‌های معتبر و پارک ها و گردشگاه ها و استفاده از هواپیما برای مسافرت ها و استفاده از بیمارستان‌های مجهّز با امکانات پیشرفته و پزشکان متخصّص و امثال آنها است و این قبیل مطلوب ها سبب گرانی‌ها و سختی‌ها و مشقّت های زندگی شده، در جواب می گوئیم: اولاً سختی‌ها و مشقّت های زندگی اختصاصی به این نوع زندگی ندارد و کسانیکه در روستاها و مناطق کم جمعیت و بدون امکانات پیشرفته موجود و متداول هم زندگی می‌کنند گرفتار مشکلات و محرومیت‌های زیادی هستند. اگرچه در بعضی موارد زندگی آنها هزینه‌های کمتری دارد. ثانیاً: آیا زندگی پیشرفته و با امکانات رفاهی حتماً باید دارای این میزان مشکلات و هزینه‌های سنگین باشد؟! آیا نمی شود نظام عادلانه و عالمانه ای برای زندگی انسان‌ها ایجاد کرد که امکانات رفاهی و آسایش و مثلاً داشتن مسکن و ازدواج برای همه انسانها در آن فراهم شود.

مناظرات و محاورات ـ 3 (مناظرات آسمانی)
بخوانید

ثالثاً: آیا هزینه‌ها و قیمت های اشیاء مورد انسانها در نظام  زندگی امروزی با ارزش حقیقی آن اشیاء هماهنگ است و امکانات مالی و علمی انسانها در جایگاه حقیقی و معقول خود قرار می گیرد؟! و آیا انسان ها متناسب با کار و تلاش و استحقاق خود از امکانات زندگی بهره مند می شوند و عدالتی در این زمینه‌ها در جوامع انسانی برقرار است؟!

نظام معقول زندگی و رفاه و آسایش انسان ها

 در این مرحله از بحث ضرورت برقراری نظام عاقلانه و عالمانه زندگی برای انسان‌ها مطرح می‌شود که در آن رفاه و آسایش برای عموم مردم حاصل شود و ظلم و بی عدالتی و ناامنی در روابط بین آنها و در مجموع جوامع انسانی از بین برود. البته این موضوع، مطلوب ریشه‌دار و خواسته عموم مصلحان اجتماعی و به یک معنی خواسته و مورد آرزوی عموم انسان ها و یا اکثریت قریب به اتفاق آنها بوده است و خواسته مشترک بین اقوام و ملل مختلف می باشد. اما اصل این موضوع و مسائل مربوط به آن احتیاج به بحث و گفتگو و تحقیق و بررسی مستقل و کارشناسانه ای دارد لذا ورود در آن بحث را به فرصت دیگری موکول می‌کنیم اما در حدّ تکمیل این قسمت از مناظرات و نتیجه گیری از این قسمت از مباحث به چند نکته اساسی در این زمینه اشاره ای می کنیم:

نکته یکم: خدای سبحان لوازم مورد نیاز حقیقی انسان ها و باصطلاح رزق آنها را در فضای زندگی آنها قرار داده است- بطوریکه قبلاً به آن اشاره ای کردیم- و انسان‌ها با اندک کار و فعالیتی می‌توانند مواد مورد نیاز زندگی از قبیل غذا و آب و لباس و مسکن و وسیله نقلیه و امثال آنها را با سهولت بدست آورند! یعنی مشکلات زندگی عدّه کثیری از انسانها در بدست آوردن اشیاء مورد نیاز خود از ناحیه کمبودها و محدودیت های اجتناب ناپذیر نیست.

 نظام زندگی برقرار شده از طرف اراده خدای سبحان همه امکانات رفاهی و نیازهای زندگی را در مسیر آنها و فضای زندگی آنها قرار داده است، بطوریکه حتی یک انسان می‌تواند با مقداری کار و فعالیت لوازم زندگی خود و عده دیگر حتی ده‌ها نفر از انسان ها را بدست آورد و برای خود و گروهی از افراد مثل اعضاء خانواده و بستگان و نیازمندان رفاه و آسایشی به وجود آورد! و بطوریکه قبلاً متذکر شدیم زمین برای ساختن مسکن بسیار زیاد است و آب و خاک برای تولید مواد غذائی و لباس و آجر و چوب و امثال آنها هم برای ساختن مسکن و وسیله نقلیه فراوان! پس باید کمبودها و محرومیت های عده زیادی از انسان ها از اشیاء مورد نیاز خود، علت دیگری داشته باشد.

 نکته دوم: اگر نظام زندگی تغییر یابد و انسان‌ها امکانات زندگی و مواد موجود در زمین را برای ساختن و بکار بردن وسایل تسلط بر دیگران و آدمکشی مصرف نکنند و بجای آن در مسیر تحقیقات علمی برای زندگی برتر و ایجاد جامعه برتر و مطلوب و تأمین لوازم مطلوب زندگی و بهداشت و آسایش و امنیت در مقابل حوادث طبیعی بکار ببرند، برای همه آن ها امکان بهره مندی از یک زندگی توأم با آسایش و رفاه و امنیت و تأمین خواسته‌های حقیقی و معقول فراهم خواهد شد.

 نکته سوم: کسانیکه از راه های نادرست و غیرقانونی و ظلم به دیگران و تضییع حقوق دیگران به خواسته های خود می رسند و یا در مسیر رسیدن به خواسته‌های خود تلاش می‌کنند، آنها هم مثل انسان های شریف و نیکوکار و دارای شخصیت اخلاقی، زحمت می‌کشند و خسته می شوند و مبتلا به سختی ها و مشقّت ها می شوند! یعنی حرکت در راه انحرافی و نادرست و بیراهه هم مثل حرکت در راه درست احتیاج به صرف وقت و وسیله نقلیه و هزینه های سفر دارد.

 اگر اقوام و ملل و ممالکی بجای ایجاد جنگ با دیگران و شرکت در آن جنگ ها و تحمل خطر کشته شدن خود و در نتیجه آسیب زدن به زندگی خود و دیگران، در مسیر ایجاد آسایش و رفاه از طرق معقول و مطلوب و نوعدوستانه فعالیت می‌کردند، به خواسته‌های حقیقی و معقول خود می رسیدند به علاوه از آسایش و لذات روحی بیشتری بهره مند می‌شدند.

 نکته چهارم: کسانیکه برای رسیدن به اهداف سیاسی و نظامی جنگی را علیه یک ملت و یک کشور به وجود می آورند، مثل مردم کشور و ملت مورد حمله تلفاتی متحمّل می‌شوند و لوازم زندگی خود آنها هم از بین می‌رود و مبتلا به نگرانی‌ها و ناامنی ها و زیان ها و خسران ها می شوند! بعنوان مثال: آیا مردم کشور آلمان که جنگ جهانی دوم را علیه بعضی از کشورها مثل فرانسه و انگلیس و روسیه به راه انداختند و سبب کشته شدن ده‌ ها میلیون انسان در کشورهای مختلف شدند، آیا سرانجام به آسایشی رسیدند و ثروت و قدرت مورد آرزوی خود را بدست آوردند؟!

 آیا از خود همان مردم یعنی آلمانی ‌ها در آن جنگ بزرگ و جهانی کسانی کشته نشدند؟!! باید از آن ملت سؤال کرد که در جنگ جهانی دوم چه میزان تلفات انسانی خود آنها یعنی شروع کننده های جنگ داشتند و چه تعداد در آن حادثه شوم تبهکارانه کشته دادند؟! آیا مجموعاً حاصل آن جنگ برای خود آتش افروزان چه بود؟! و به همین صورت سایر جنگ‌ها و ظلم ها و بی عدالتی ها!

نکته پنجم: در بررسی نوع زندگی افراد انسانی و ملت‌ها و گروه‌ها و ممالک مختلف آشکار می‌شود که عده زیادی از انسانها در اصل تمایلی و علاقه ای به ظلم به دیگران و تضییع حقوق آنها ندارند، اما گاهی ناخواسته و از روی اهمال و بی‌توجهی به نتایج اعمال خود و در مجموع از ناحیه اراده و خواست دیگران در مسیر زندگی خود به بیراهه ها می روند و مشکلاتی برای خود و دیگران فراهم می‌کنند و حتی بطور ناخواسته عامل تباهی اصل زندگی و عامل نابودی خود هم می شوند.

 همچنین در این نوع بررسی کارشناسانه و عالمانه و به کمک علوم وحیانی روشن می شود که این نوع تباهی ها و فسادها از ناحیه مشارکت شیطان در اموال آنها می باشد. یعنی مشارکت شیطان در اموال انسان ها (بنی آدم) و در نتیجه افکار و تصوّرات و دیدگاه‌های آنها سبب اصلی این نوع مشکلات رفتاری و بطور کلی شیوع فساد و تبهکاری در زندگی انسانها و یا یکی از سبب های اساسی، همین نوع مشارکت، یعنی مشارکت شیطان در اموال انسان‌ها می‌باشد.

 در مجموع و سرانجام بخش عظیمی از اموال و دارائی‌های بعضی از انسانها و اکثریت آنها سهم شیطان می شود! بطوریکه اموال بدست ‌آمده در اثر تلاش ها و زحمت ها بجای رفع نیاز صاحبان مال و افراد خانواده آنها، در مسیر اهداف شیطان هزینه می‌شود.

 غارت اموال انسانها توسط شیطان و محرومیت صاحبان آن اموال در دوره‌ای از زندگی دنیوی و در عوالم بعدی یعنی زندگی برزخی و در قیامت و مجموعاً در حیات اخروی از چند طریق انجام می‌گیرد. و ما بخواست خدا در بخش بعدی در این زمینه متذکر توضیحات لازم خواهیم شد. (ان شاء الله تعالی).

الیاس کلانتری

۱۳۹۸/۱۱/۰۷

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن