کلام ایام – ۳۴۲، امیرالمؤمنین علی (ع) و حقوق آیندگان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

کلیات

* امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- شهید تأویل قرآن.

* جهاد رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- برای استقرار تنزیل قرآن.

* جهاد امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- برای تأویل قرآن.

* کلام امام صادق درباره جهاد امیرالمؤمنین علی (سلام الله علیهما)

* معانی قرآن مجید و حقایق آن سهم عموم انسانها است.

* هیچکس و هیچ دانشمندی و هیچ حکومتی حق ندارد انسان ها را از برکات قرآن‌ مجید محروم کند.

* حفاظت خدای سبحان از قرآن کریم.

* حفاظت ملائکه از قرآن کریم.

* حفاظت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و امامان معصوم- علیهم السلام- از قرآن مجید.

* حمایت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- از دین خدا در زمان حیات دنیوی رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)

* پرورش شخصیتی مثل امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- خارج از قدرت علوم و فرهنگ عادی بشری است.

* وظایف مقام امامت و حفاظت از حقوق مردم و آیندگان.

* در جریان غصب خلافت، امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- جهت محافظت از اصل دین آسمانی از حکومت صرف نظر کرد.

* مدیریت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- در بحران به وجود آمده از رحلت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- سبب بقای اصل بنای دین آسمانی شد.

* در دوره حکومت کوتاه امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- مراتبی از کمالات و فضائل دین خدا در بخش وسیعی از جهان منتشر شد.

* در کلام و رفتار امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- جلوه‌های باشکوهی از حقایق عمیق و گسترده قرآن و به یک معنی «تأویل قرآن» برقرار می باشد.

* در این ایام قلوب پیروان دین خدا با ذکر و یاد شخصیت قدسی امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- معطّر شده است.

* موضوع «تأویل قرآن» و تأثیرات آن در وجود «راسخان در علم» و سخنان و رفتار و شخصیت آنها.

* امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- شاهد رسالت رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم)

* عدم شکر بر نعمت ها و همچنین اندک بودن آن، موجب فرار نعمت ها می‌شود.

* نظام حاکم بر عالم و فضای زندگی انسانها از طرف مشیّت خداوند.

* * * * * * * * * *

در ماه رمضان سال های قبل (۱۳۹۶) در سالگرد حادثه شهادت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- مقالاتی تحت شماره و عنوان ذیل در بخش کلام ایام منتشر شد:

کلام ایام- ۱۴۳، امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- شهید تأویل قرآن کریم (در ۶ بخش و با شماره‌های – ۱۴۳، ۱۴۹، ۱۵۰، ۱۵۲، ۱۵۶، ۱۵۷) بحث در آن مقالات و پیرامون عنوان فوق با ذکر کلامی از وجود مبارک رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- شروع شد! و توضیح داده شد که روزی آن حضرت در جمع بعضی از اصحاب خود فرمود:

«إِنَّ مِنکُم مَن يُقَاتِلُ عَلَي تَأوِيلِ القُرآنِ کَمَا قَاتَلتُ عَلَي تَنزِيلِهِ» بعضی از اصحاب حاضر در آن جمع سؤال کردند که شخص مورد نظر چه کسی است؟ رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- به امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- اشاره فرمود. باز در آن مقاله ذکر شد که این مطلب در بعضی از سخنان نقل شده از ائمه معصومین- علیهم السلام- هم نقل شده از جمله: امام صادق- علیه السلام- در «دعای ندبه» درباره آن حضرت فرمود:

«وَ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ وَ لا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ» یعنی: او [امیرالمؤمنین علی علیه السلام] برای تأویل قرآن مبارزه می‌کرد و در راه خدا ملامت، ملامت کننده ای او را باز نمی داشت.

 در ادامه مقالات فوق‌ الذکر (شماره- ۱۴۹) و مقالات بعدی بحث فشرده ای درباره معنای «تأویل قرآن» بعمل آمد و در آن مقالات به شرح و توضیح فشرده ای درباره معانی «تأویل» و موضوع تأویل قرآن در مقابل «تنزیل» آن و همچنین تفاوت تفسیر قرآن و تأویل آن پرداختیم.

بحث تأویل قرآن متضمّن نکات بسیار دقیق و پرفایده علمی است و ما علاقه مندان را به مطالعه نظریات تفسیری علامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) در تفسیر المیزان(۱) توصیه می‌کنیم و یا حداقل به مطالعه مقالات فوق یعنی:

 امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- شهید تأویل قرآن کریم که عمدتاً مبتنی بر همان بحث تفسیری است.

 در این نوشتار و ادامه آن می پردازیم به بحثی در این زمینه و موضوع امامت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- و توجه به حقوق آیندگان در سیره و رفتارهای آن حضرت و بصیرت مخصوص مقام عصمت و امامت و استمداد می کنیم از الطاف و فضل بی پایان پروردگار عالمیان- عزّوجلّ- و توفیقات او.

در مباحث قبلی و در مقالات فوق الذکر گفته شد که آیات قرآن صورت تنزیل یافته و به صورت کلام در آمده از حقایق رفیعی است که در عالم فوق دنیا برقرار است. و همچنین گفته شد که قرآن مجیددر یک مقام رفیعی قبل از مرتبه نزول قرار دارد. آن مرتبه رفیع از قرآن مجید- یعنی مرتبه قبل از نزول- و آن حقایق متعالی، قابل ادراک عادی انسانی نمی باشد و پروردگار عالمیان آن حقایق رفیع و متعالی را نازل فرموده و بصورت کلام در آورده که امکان فهم و بهره‌برداری از آنها برای انسان‌ها فراهم شود.

 قرآن موجود و الفاظ آیات آن صورت نازل شده حقایق رفیعی مثل بهشت و جهنم و ملائکه و پدیده‌های زندگی اخروی و اسماء و صفات ذات قدوس الله است. و اگر انسان ها با این صورت تنزیل یافته و بصورت لفظ و کلام در آمده آشنا شدند و بعداً به عالم بعدی منتقل شدند، و قدرت ادراکی آنها وسعت یافت و پرده‌ها از مقابل قوای ادراکی آنها کنار رفت صورت اصلی آن حقایق و موجودات را مشاهده خواهند کرد. و در آن صورت تأویل قرآن را مشاهده خواهند کرد.

 قرآن موجود که در دسترس ما انسان‌ها قرار دارد- همچنانکه به آن اشاره شد- تنزیلی از آن حقایق رفیع است و خود اصل آن حقایق «تأویل» این صورت از قرآن یعنی الفاظ آیات می‌باشد.

 کلمه تأویل معانی دیگری هم دارد و گاهی به معنای باطنی یک کلام در مقابل معنای ظاهری آن گفته می‌شود. یعنی مراتب عمیق‌تر از معانی قرآن نسبت به معانی لفظی سطحی آن هم «تأویل قرآن» نامیده می‌شود.

معانی قرآن مجید و حقایق آن سهم عموم انسان‌ها است

کسانی که با قرآن مجید آشنایی مختصری دارند و اطلاعاتی از فرهنگ دینی، می دانند که این کتاب برای عموم انسان ها و تمام زمان ها نازل شده است. و این کتاب آخرین کتاب آسمانی و تصدیق کننده کتاب‌های آسمانی قبلی و مشتمل بر معارف آنها و صورت کامل آموزش های آسمانی است. در خود قرآن مجید در آیات متعددی این موضوع مورد تصریح قرار گرفته است. از جمله:

«إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ» (ص/۸۷) یعنی: این قرآن نیست جز آموزشی برای عالمیان. طبعاً کلمه «عالمین» شامل همه انسانها چه کسانی که در زمان نزول بوده‌اند و چه در زمان های بعدی و همچنین صاحبان استعدادها و نیازهای مختلف و متفاوت. در مقالات منتشر شده در همین روزها و مربوط به ماه رمضان حاضر هم این موضوع مورد بحث قرار گرفت و اشاره ای شد به اینکه قرآن مجید هم «هُدًى لِلنَّاسِ» است و هم «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» و هم «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِين» و بطور کلی برای همه انسانها و در همه جای عالم و در همه زمان‌ها.

 همه انسانها در کلام پروردگار عالمیان حقی و سهمی دارند و هیچکس و هیچ حکومتی و هیچ عالم و دانشمندی حق ندارد افرادی از انسان‌ها و گروه‌هائی از آنها را از این حق عطا شده از طرف خدای سبحان و سهمیه آنها از علم و معرفت موجود در این کتاب محروم کند.

 خدای سبحان توسط گروهی از ملائکه و فرمانروای ملائکه یعنی «جبرئیل امین»- علیه السلام- آیات این کتاب را به قلب شریف خاتم پیامبران حضرت محمد- صلّی الله علیه و آله و سلّم- نازل فرموده. آیات قرآن چه در جریان نزول به آن وجود مبارک- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و چه انتقال به صورت لفظ و کلام و رفتار از وجود شریف آن حضرت به انسانها توسط ملائکه محافظت شده! همچنانکه ذات قدوس الله- عزّوجلّ- فرمود:

«وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ– نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ– عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ– بِلِسَانٍ عَرَبِي مُبِينٍ» (الشعراء/ ۱۹۲ – ۱۹۵) یعنی: همانا این [قرآن] تنزیل یافته از پروردگار عالمیان است، روح الامین آن را نازل کرده، بر قلب تو تا از هشدار [آموزش] دهنده ها باشی. و همچنین فرمود:

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (الحجر/۹) یعنی: همانا خود ما این قرآن را نازل کردیم و همانا ما محافظ آن خواهیم بود.

حفاظت از قرآن مجید را ذات قدوس الله- سبحانه و تعالی- خود بر عهده گرفته است و این حفاظت خدائی به چند صورت تحقّق می یابد و یکی از آن صورت ها و انواع حفاظت توسط ملائکه مخصوص انجام می یابد و نوعی از آن توسط وجود مبارک رسول خدا- صلّی الله علیه آله و سلّم- و حجت های پروردگار عالمیان یعنی ذوات مقدسه معصومین جریان می‌یابد! و امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- بعد از رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- آن مقام و مأموریت را برعهده داشت. استقرار اصل قرآن مجید و معرفی آن به جهانیان و فراهم شدن امکان دسترسی به آن و بهره برداری از آن زمان پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- با فعالیت های شبانه روزی و طاقت فرسای آن حضرت تحقق یافت. در آن زمان فعالیت های امیرالمؤمنین علی- علیه السلام و حمایت او از دین خدا- عزّوجلّ- و پیامبر گرامی او- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و کتاب آسمانی، کاملاً چشمگیر و مشهود بود، اما در آن دوره ریاست آن جریان باشکوه یعنی فعالیت برای استقرار دین توحیدی و کتاب آسمانی و آشنائی انسان‌ها با آن و انتشار اخبار مربوط به آن در سطح عالم در عهده شخص رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- بود، و امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- بعنوان حامی و پشتیبان و ناصر آن حضرت- صلّی الله علیه و آله و سلّم- فعالیت داشت. اما بعد از رحلت رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- این مقام قدسی یعنی حفاظت از دین خدا و کتاب آسمانی بعهده خود آن حضرت قرار گرفت یعنی دوره امامت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- شروع شد.

 طبعاً مهمترین مسئولیت و مأموریت امام معصوم یعنی جانشین حقیقی پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- حفاظت از دین خدا و کتاب آسمانی و هدایت انسانها بسوی آن بود. امام معصوم- علیه السلام- عهده‌دار هدایت انسانها بسوی دین خدا و راه‌های زندگی حقیقی و آموزش آنها می باشد! و آموزش های او هم باید از زمان شروع مقام امامت تا انتهای تاریخ حیات انسان ها برقرار بماند. یعنی کلام امام معصوم- علیه السلام- و رفتارهای او «حجّت شرعی» محسوب می شود و بطور دائم مورد توجه و استفاده پیروان دین خدا خواهد بود و صحت و اعتبار آن در همه زمانها برقرار خواهد ماند و در این جهت کلام معصوم- علیه السلام- شباهتی با قرآن مجید خواهد داشت.

امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- امام و راهنما و معلم انسانهای زمان خود و زمان های بعدی و زمان ما و بعد از ما بوده و حفاظت از اصل قرآن مجید و اعتبار و قداست و مطلوبیت و محبوبیت آن را برای همه زمان ها بعهده داشت و همه ذوات مقدسه امامان معصوم- علیهم السلام- دارای این اوصاف و این مقام و مأموریت بوده اند.

 این مأموریت و مسئولیت را حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا- سلام الله علیها- دختر رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و همسر امیرالمؤمنین و مادر امامان معصوم- علیهم السلام- هم بعنوان حامی و ناصر امیرالمؤمنین- علیه السلام- بعهده داشت. چون در آن دوره کوتاه عمر حضرت زهرا- سلام الله علیها- بلحاظ وضعیت حاکم در جامعه تا مدتی امکان هیچگونه فعالیت اجتماعی و حتی علمی و فرهنگی هم برای امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- وجود نداشت.

وظایف مقام امامت و حفاظت از حقوق مردم و آیندگان

دوره امامت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- و از اولین روز آن مصادف شد با جریان غصب خلافت و برقراری یک حکومت عادی بشری بجای حکومت مقام عصمت یعنی حکومت حقیقی دینی! و جامعه دینی از ناحیه برقراری آن وضعیت دچار آسیب های شدیدی شد و ضربات سنگین شکننده‌ای به بنای آن و ارکان آن بنا وارد شد. امام امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- ناچار از حکومت فاصله گرفت و به فعالیت بسیار محدود فرهنگی اشتغال یافت. چون در محدویت شدید سیاسی از طرف حکومت جامعه قرار گرفته بود و اجازه فعالیت آزادانه حتی در جهات علمی و فرهنگی هم به او داده نمی‌شد.

 طبعاً وقتی امکان برقراری حکومت دینی و به رهبری امام معصوم- علیه السلام- جانشین حقیقی پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و صاحب علم و فضائل شخصیتی و کرامات اخلاقی او از بین رفت، برقراری صورت‌کامل کمالات و ارزش‌های آن هم امکان نخواهد داشت مگر بعضی از احکام و آموزش‌های آن بصورتی پراکنده و ظاهری و محدود و صورت‌هائی از اخلاق دینی که بعضی از آنها هم تغییراتی از صورت حقیقی پیدا می‌کرد.

 اما اصل کتاب آسمانی یعنی قرآن مجید جایگاه رفیعی در فرهنگ جامعه پیدا کرده بود. یعنی فعالیت‌های رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- در استقرار قرآن مجید بصورتی که حداقل ظاهر آن مورد توجه عمومی قرار بگیرد و جایگاه رفیعی پیدا کند به نتیجه مطلوبی رسیده بود و از آسیب ها مصون مانده بود و حفاظت خدای سبحان درباره آن تحقق آشکاری پیدا کرده بود.

 اما همچنانکه بطور مکرر گفته شد، این کتاب آسمانی مشتمل بر علوم و معارفی است برای همه انسانها و همه زمان‌ها و وقتی اصل آن در جامعه دینی و جوامع دیگری برقرار بماند، امکان استفاده سطحی و محدود برای عامه مردم و امکان استفاده گسترده و عمیق برای دانشمندان و پیروان حقیقی و خالص دین خدا و امکان استفاده گسترده تر و بیشتر برای آیندگان برقرار خواهد بود.

مردم زمان نزول قرآن از معانی ظاهری آیات و مجموع علوم به کار رفته در قرآن در مرتبه ای و سطحی متناسب با استعدادهای خود بهره‌مند می‌شدند و همان مقدار بهره علمی و اخلاقی آنها را بطرف دین خدا و کتاب آسمانی آن جذب کرد. در بین کسانیکه جاذبه دین خدا آنها را بسوی خود کشید، هم مشرکان منطقه ظهور پیامبر خاتم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- وجود داشتند و هم مللی که دارای سابقه تمدنی طولانی بودند مثل اهل ایران و مصر و یمن و بعضی بلاد دیگر. و هم عده‌ای از پیروان شریعت های قبلی مثل یهود و نصاری همچنین زرتشتی ها و بعضی از ملل دیگر!

کلام ایام- 280، ماه رمضان و رحمت و برکات بی پایان
بخوانید

اما بطوریکه بارها متذکر شده ایم در قرآن مجید علوم و معارف نامحدودی از ناحیه اسلوب اختصاصی به کار رفته در آن قرار گرفته و متمرکز شده لذا در زمان های بعدی نسبت به زمان نزول- امکان استفاده بیشتر و وسیع تر از علوم و معارف آن برای مردم و بالخصوص دانشمندان ژرف نگر فراهم می شود، همچنانکه در زمان ما امکان استفاده های بسیار بیشتر و برتر از علوم بکار رفته در آن فراهم شده است.

 حکومت هائی که در جوامع دینی برقرار می‌شد، کاری با این مسائل نداشتند و آنها غالباً از توجه به قرآن مجید و تجلیل و تکریم آن به اهداف سیاسی خود می رسیدند! و تا وقتی که بین قرآن و منافع سیاسی آنها اصطکاک و درگیری آشکاری به وجود نمی‌آمد، آنها یا اصل قرآن و ظواهر آن را تکریم می‌کردند و یا مقابله ای و مخالفتی با آن برحسب ظاهر انجام نمی‌دادند. آنها از موضوع تکریم قرآن به منافع سیاسی خود و مقبولیت بین عامه مردم می‌رسیدند! اما غالباً جرأت و جسارت مخالفت آشکار با احکام و معارف قرآن را پیدا نمی‌کردند، جز در موارد قلیلی و بصورتی پنهانی و یا نیمه پنهان و نیمه آشکار.

 اما حساب امامان معصوم- علیهم السلام- و رفتارهای آنها و در رأس همه آن ها، امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- از دیگران جدا بود. بطوریکه رهبری بحران به وجود آمده از حادثه غصب خلافت و تبدیل حکومت حقیقی دینی به حکومت عادی بشری، از طرف آن حضرت عامل حفاظت از اصل دین و اصل کتاب آسمانی شد و در حقیقت حفاظت خدای سبحان از کتاب آسمانی و برقراری دین خدا و پیروزی و قدرت یافتن آن از همین طریق تحقق یافت و برقرار ماند.

بصیرت خاصّ مقام امامت به همه زمانها و همه جوامع انسانی احاطه داشت و محدود به زمان خاص و محدوده یک حکومت نمی شد. فعالیت های علمی و فرهنگی امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- و امامان بعدی- علیهم السلام- عامل برقراری قرآن مجید و جاذبه های آن و عطف توجهات عمومی مردم، بالخصوص دانشمندان به آن شد و امکان استفاده آیندگان را از کتاب آسمانی و علوم بی پایان متمرکز در آن برای همه زمان‌ها فراهم کرد.

 در دوره کوتاهی هم که امیرالمؤمنین- علیه السلام- به حکومت ظاهری رسید و حکومت حقیقی دینی در بخشی از جهان و در جامعه دینی برقرار شد مراتبی از کمالات و فضائل دین خدا و حکومت دینی در سطح جامعه و بخش عظیمی از جامعه جهانی منتشر شد و موجب جلب توجه دانشمندان و محققان و مصلحان اجتماعی بطرف معارف قرآن مجید گردید. کتاب آسمانی و شکوه و حشمت و کرامت و جاذبیّت آن برای آیندگان برقرار ماند و خطر آسیب اصل و حقیقت آن از بین رفت.

امام- علیه السلام- در دوره حکومت کوتاه خود که کمتر از ۵ سال بود با صورت های تقلبی و سیاسی ساخته شده از دین، مقابله کرد و راه های اصلی انتشار صورت‌های کاذب و تقلّبی از آن را مسدود کرد و یا به انسان‌ها و پیروان بعدی دین خدا و برای آیندگان نشان داد. در نتیجه دانشمندان و اهل تحقیق و عقلا حساب دین خدا و معارف حقیقی قرآن مجید را از حساب جاهلان علاقمند به دین و یا مدعیان دروغین دینداری جدا کردند و به دور از سر و صداها و اغتشاشات و درگیری‌های صاحبان صورت های تقلبی از دین به مطالعه و تحقیق درباره علوم و معارف آسمانی متمرکز در کتاب خدا مشغول شدند و این جریان نورانی و مبارک در سطح جهان ادامه یافت.

 در کلام و رفتارها و بطور کلی سیره شریف امیرالمؤمنین علی- علیه السلام -جلوه‌های باشکوهی از معانی عمیق و گسترده قرآن مجید و به یک معنی «تأویل قرآن» برقرار می‌باشد و تحقیق و مطالعه و فعالیت‌های علمی گسترده و با استفاده از روش‌های متنوع و متحول علمی در سخنان و رفتارهای آن وجود قدسی ثمرات گرانبهائی برای همه عالمیان خواهد داشت. ان شاء الله تعالی.

 در زمان و روزهایی که از ناحیه ماه مبارک رمضان و اعمال آن ماه مثل تلاوت زیاد قرآن و دعاها و عبادت باشکوه روزه و انفاق ها بالخصوص اعمال شب های قدر، بحث و گفتگو درباره مواردی از کلام شریف امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- را که در سال های قبل شروع شده بود مجدداً برقرار می کنیم. بالخصوص که در این ایام قلوب پیروان دین خدا با ذکر و یاد شخصیت قدسی آن بزرگوار و ذکر فضائل او معطّر شده است.

علم به تأویل قرآن در اصل اختصاص به ذات قدوس الله- عزّوجلّ- دارد و او نوعی و صورتی از آن علم را به ذوات مقدسه معصومین- علیهم السلام- و طبق تعبیر به کار رفته در قرآن مجید به «راسخان در علم» عطا کرده است! و آن علم و توجه به آن منشأ تأثیرات عظیمی در وجود مبارک و قدسی آنها شده است! موضوع تأویل قرآن و تأثیرات آن در وجود «راسخان در علم» و عظمت شخصیت علمی و اخلاقی و ایمانی آن ذوات مقدسه خارج از منطقه ادراک ما انسان‌های عادی قرار دارد. اما جلوه‌هائی از آن علم و آن تأثیرات عظیم یا صورت نازل شده ای از آنها در سیره شریف و کلام و رفتار آن بزرگواران قابل مشاهده می باشد.

امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- شاهدی و دلیلی برای اثبات رسا لت پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- می باشد و شهادت او به رسالت، در ردیف شهادت ذات قدوس الله در قرآن مجید ذکر شده است.(۲) و در حقیقت شخصیت علمی و اخلاقی و ایمانی آن حضرت به منزله معجزه ای است از او جهت اثبات مقام نبوت و رسالتش. یعنی پرورش شخصیتی مثل امیرالمؤمنین، خارج از قدرت علوم و فرهنگ عادی بشری است و مستلزم مقام نبوت و رسالت و علم و قدرت مخصوص آن مقام می باشد. عظمت علم و رفتارها و عدالت و بصیرت و شجاعت و استقامت در مقابل مشکلات و بطور کلی کرامت های اخلاقی او همگان را شگفت‌زده کرده حتی عده زیادی از دشمنان و مخالفان او را.

 در کلام و رفتارهای آن وجود قدسی نوری درخشش دارد که مرتبه ای از آن برای انسانهای عادی هم قابل مشاهده است! و ما قبلاً در بعضی از مقالات مواردی از کلام شریف و بعضی از رفتارهای شکوهمند آن حضرت را با شرح و توضیحی آوردیم اما به جهت فاصله زیادی که با مقالاتی از این نوع به وجود آمده، شماره های جدیدی برای آن ها در نظر می گیریم:

شرح و تفسیری بر بعضی از سخنان امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)

۱- «إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلاَ تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ»(۳) وقتی مقدمات نعمت ها به شما رسید [بقیه و ادامه و] مرتبه کامل آن را با ناچیز بودن شکر از دست ندهید. امام امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- در این کلام شریف به یکی از سنت های برقرار در عالم و در نظام زندگی انسانها از طرف پروردگار عالمیان اشاره ای فرموده و آن اینکه لازمه دریافت یک نعمت بطور کامل از طرف خدای سبحان شکر زیاد برای دریافت مقدمات آن نعمت و بخشی از آن است. و بنده خدا در مقابل دریافت نعمت ها مؤظف به شکر برای بدست آوردن آنها می باشد.

 شکر یک نعمت عمل و رفتاری است که نفع و فایده آن به خود بنده می‌رسد، یعنی خدای غنیّ حمید احتیاجی به شکر بنده و هیچ کاری از طرف او ندارد و ذات قدوس الله بطور کلی بی نیاز و غنیّ مطلق است. اما او در عالم نظامی برقرار کرده است که رفتارش با بندگان و عطایای او به آنها مطابق با آن نظام انجام می گیرد. او خطاب به بندگان خود می فرماید:

«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» (الإبراهيم/۷) یعنی: و آنگاه پروردگارتان اعلام کرد که اگر شکر کردید، حتماً و قطعاً [نعمت] شما را زیاد خواهم کرد. پس راه رسیدن به نعمت های زیاد، بجای آوردن شکر پروردگارمان جهت اعطاء نعمت های قبلی و مقدمات و بخش اول نعمت ها است. لازم به ذکر است که این نظام و این سنت در عالم برقرار است! چه ما انسانها حکمت آن را بدانیم و چه ندانیم! و عقلی که پروردگارمان به ما عطا کرده و آموزش‌های دینی به ما اعلام می‌کند که رسیدن به خواسته ها و تأمین نیازهای ما از طریق هماهنگی و موافقت با قوانین و سنت های حاکم بر عالم تحقق می‌یابد، نه از جهاتی که صِرفاً در تصورات ما قرار دارد.

 مقابله و مواجهه با سنت های حاکم بر عالم از طرف خدای سبحان جز شکست خوردن و محرومیت نتیجه دیگری ندارد! و اصلاً چرا انسان بخواهد با قوانین حاکم به عالم مقابله کند، مگر نه این است که آن قوانین و آن سنت ها از طرف پروردگار کریم و رحیم و غنی و از ناحیه فضل او و رحمتش بر بندگان و محبت او به آنها و همه مخلوقات و بندگانش برقرار شده است، پس چرا انسان بخواهد با آنها مقابله کند. مخالفت با سنت های پروردگار عالمیان و فرمان‌های تشریعی او از ناحیه جهلی خطرناک و فکر ضعیف و فقدان فعالیت عقلی و امثال آنها جریان می‌یابد! و هیچ عقل سالمی آن را تأیید و تحسین نمی‌کند.

 در مخالفت با فرمان‌های شرعی خدای سبحان و سنت های حاکم بر عالم از ناحیه او، خسران و زیان های زیاد و گاهی بی پایان و دائمی به وجود می‌آید. بعضی از انسان ها حداقل بصورت ناخودآگاه همچنانکه با دستورات والدین در ابتدای شروع زندگی و ادامه آن و در مرحله بعدی معلمان و مربیان و در مرحله بعدی حکومت ها مخالفت می‌کنند، با همان روحیه با فرمان های پروردگارشان هم حالت مقابله و مخالفت پیدا می‌کنند و این روحیه عامل گرفتاری های سنگینی در زندگی و زیان های عظیم و گاهی نابودی انسان خواهد شد. منشأ این روحیه یعنی مخالفت با فرمان های پروردگار عالمیان عمدتاً روش نادرست و غیر عالمانه والدین و معلمان و مجریان قوانین حکومتی درباره انسان ها می باشد و إلّا انسان طبعاً و ذاتاً به توصیه ها و دستورات خدای سبحان علاقه مند خواهد بود و در روح خود- اگر از ناحیه روش‌های نادرست تربیتی تخریب نشده باشد- نسبت به آنها شیفتگی و اشتیاق پیدا خواهد کرد! مگر نه این است که خدای سبحان مهربان ترین مهربانان است و بنده خود را دوست دارد و صاحب دارائی بی پایان و دارای علم و همه کمالات بی پایان است و بی نهایت دوست داشتنی، پس در عالم تعقّل چه وجهی برای مخالفت با او یا بی اعتنائی به فرمان های او باقی می ماند.

 مگر نه این است که انسان دارائی ها و نعمت ها را دوست دارد و در راه رسیدن به این نوع از خواسته ها دائماً تلاش می‌کند و سرمایه عمر خود را هم در این راه هزینه می‌کند؟! از طرف دیگر پروردگار غنی و حمید و کریم او هم راه هائی برای بندگانش جهت رسیدن به خواسته ها به وجود آورده و انسان‌ها را به آن راه ها هدایت می کند.

 امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- بعنوان حجت پروردگار عالمیان و یک معلم آسمانی و عالِم نسبت به نظامات عالَم و آشنایی کامل با سنت های حاکم بر عالم، به بندگان خدا اطلاع می‌دهد که چنین سنتی در عالم برقرار است که در اثر شکر بنده و شکر زیاد او نعمت های پروردگارش برای او ازدیاد می یابد و استمرار پیدا می کند و در اثر عدم شکر و یا اندک بودن آن مراتب بعدی نعمت ها و صورت کامل آنها از او قطع می شود.

 امام- علیه السلام- در کلام دیگری در این زمینه فرمود:

«مَنْ كَثُرَ شُكْرُهُ تَضَاعَفَ نِعَمُهُ»(۴) یعنی: هرکس شکرش زیاد شود نعمت هایش [از طرف خدا] افزون گردد. در این کلام هم امیرامؤمنین علی- علیه السلام- به موضوع ازدیاد نعمت ها در اثر شکر کثیر تصریح فرموده است.

 امام حسن مجتبی- علیه السلام- فرمود:

«الخَيرُ الّذي لا شَرَّ فيهِ: الشُّكرُ مَع النِّعمَةِ ، و الصَّبرُ على النّازِلَةِ»(۵) یعنی: خیری که هیچ شرّی در آن نیست، شکر بر نعمت است و صبر در مصیبت. طبق این کلام شریف شکر بر نعمت های پروردگار عالمیان خیر خالص است و هیچ شرّی و مشکلی همراه آن نمی‌باشد و این عبادت پرفایده هزینه‌ای برای انسان ندارد.

 از پروردگار عالمیان در این ایام یعنی روزهای آخر ماه مبارک رمضان عاجزانه و ملتمسانه تقاضا می‌کنیم که توفیق شکر زیاد بر نعمت های خودش را به ما عطا کند و ما را از شاکران قرار دهد بلکه توفیق ذکر الله کثیر و دعای زیاد و قرائت زیاد قرآن و انفاق زیاد به نیازمندان، در این فرصت اندک باقی مانده از ماه رمضان و زمان‌های بعدی و دیگر، نصیبمان بشود.

الیاس کلانتری

۱۳۹۹/۰۲/۲۹

پاورقی ها:

۱- تفسیر المیزان، آیه هفتم از سوره آل عمران و صورت کامل بحث یعنی تفسیر لفظی آیه و بحث روائی مربوط به آن.

و همچنین کتاب قرآن در اسلام تألیف علامه طباطبائی .

۲- منظور آیه آخر سوره مبارکه رعد است که در مباحث قبلی یک یا چند بار به آن اشاره شده است.

۳- نهج البلاغه، حکمت شماره- ۱۳

۴- غررالحکم و دررالکلم، شیخ آمدی، حکمت- ۸۸۱۵ (نسخه دارالکتاب الاسلامی، ص ۵۸۹ )

۵- تحف العقول، شیخ ابومحمد حرّانی، بخش سخنان امام حسن مجتبی (علیه السلام)

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن