پرسش و پاسخ ـ ۱۰، آیا داشتن مرجع تقلید لازم است؟
پرسش:
-
آیا داشتن مرجع تقلید لازم است؟
-
اگر بله در چه مواردی باید به مرجع تقلید مراجعه کرد؟
-
در چه مواردی باید مقلِّد بود؟
-
در چه موضوعاتی خودمان باید استنتاج کنیم؟
پاسخ : تقلید در احکام دینی، یعنی رجوع به کارشناس در علم فقه و عمل به احکام تکلیفی مطابق نظر فقهی او، یعنی آن عده از مؤمنان که در علوم دینی تبحری در حد اجتهاد ندارند و کارشناس در علوم دینی نیستند، لازم است از نظریات علمی دانشمندان دینی استفاده کنند و اعمال دینی را در مواردی که تقلید در آنها جایز است، از آن دانشمندان یاد بگیرند و مطابق نظر فقهی آنها عمل کنند. حال اسم این عمل خواه تقلید باشد، یا اسم دیگری لازم باشد روی آن گذاشت. این عمل استفاده از علم یک دانشمند است.
اما تقلید بهمعنای دیگری هم بهکار میرود و آن پیروی یک جاهل از یک جاهل دیگر است و یا بهطور کلی پیروی جاهلانه و بدونتعقل از دیگری است. طبعاً چنین عملی مورد تأیید در معارف دینی نمیباشد، این عمل را تقلید کورکورانه مینامند و در قرآن کریم این نوع تقلید مورد انتقاد و نکوهش قرار گرفته است.
تقلید در معارف دینی شامل احکام تکلیفی میشود، اما عقاید دینی خارج از حوزه تقلید است. این نوع تقلید بهطوریکه گفته شد کمک گرفتن از علم یک کارشناس در عمل به احکام دینی میباشد. این نوع تقلید یعنی تقلید عالمانه اختصاصی به علم فقه ندارند و در علوم دیگر هم متداول است. و بهطور کلی استفاده از علم یک معلم نوعی تقلید است، یعنی تقلید عالمانه. مثلاً وقتی یک مریض به یک طبیب مراجعه میکند، در حقیقت در شناسایی مریضی خود و معالجه آن نظریات و علم آن طبیب را میپذیرد و به آن عمل میکند و در حقیقت از او تقلید میکند.
در احکام دینی هم یک نفر میتواند بهطور عمیق مطالعه کند و این نوع علم را فرابگیرد در حدی که خودش صاحبنظر در علم فقه شود و از کسی تقلید نکند، اما اگر این کار برای او عملی نیست یا تا زمان معینی امکانپذیر نیست، لازم است از یک فقیه مجتهد یعنی کارشناس کامل تقلید کند.
اما تقلید در عقاید دینی جایز نیست یعنی یک مسلمان اصول عقاید دینی را باید خودش یاد بگیرد و آنها را بپذیرد، اگرچه بهنحو اجمالی و فشرده، و البته در این رشته از علوم دینی میتواند از علم دانشمندان استفاده کند، اما حق تقلید از آنها را ندارد.
در احکام تکلیفی هم تقلید شامل بعضی از جهات آنها میشود و آن مواردی است که در بیانات دینی اعم از قرآن مجید و احادیث معصومین (علیهمالسلام) ، مطلب بهطور کاملاً صریح و آشکار بیان نشده است، و یا اینکه مطلب بهطور صریح بیان شده ولی عدهای از علما نسبت به آن موضوع نظر دیگری پیدا کردهاند و موضوع محل بحث و گفتوگو است. در این قبیل موارد هم احتیاج به نظر فقیه وجود دارد و موضوع تقلید از یک فقیه در مورد آن مطرح میشود.
بهعنوان مثال: در واجببودن نمازهای پنجگانه روزانه و تعداد رکعات این نمازها و یا واجببودن روزه در یک ماه در سال یعنی ماه رمضان و امثال آنها نیازی به استفاده از نظریات یک فقیه وجود ندارد، اما در جزئیات این احکام تقلید برای کسی که خودش مجتهد نیست، لازم خواهد بود.
لازم به ذکر است که اگر فقیه در مورد یک موضوع فقهی نظر صریح و قطعی داشت به این نظر اصطلاحاً «فتوی» گفته میشود، اما اگر فقیه به یک نظر قطعی نرسید در بیان نظرش احتیاط میکند. و اگر در یک مسأله فتوی نداد و بهجای فتوی احتیاط کرد به آن «احتیاط واجب» گفته میشود، اما اگر فتوا داد و بعداً باز هم احتیاط کرد به آن احتیاط مستحب گفته میشود.
الیاس کلانتری
۱۳۹۳/۰۴/۰۶