۹۷- تکلیف کسانی که با دین حقیقی آشنائی ندارند، چیست؟!

complete-religionسؤال: کسانی در کشورهای غیر مسلمان در خانواده ای مثلاً بودائی یا کمونیست به دنیا آمده اند و به روش و فرهنگ آن خانواده تربیت شده اند و هیچ اطّلاعی از ادیان دیگر ندارند، و نسبت به ادیان دیگر در جهل به سر می برند بالخصوص آن هائی که در زمان های سابق زندگی می کردند و وسائل ارتباطی امروزی وجود نداشت.

پاسخ: التزام انسان ها به قوانین و مقرّرات حاکم بر یک جامعه دو نوع اثر در زندگی آن ها خواهد داشت. یکی اثر قرار دادی، دیگر اثر طبیعی و حقیقی.

اثر قرار دادی مثل این که شخصی به مقرّرات شهروندی به رسمیّت شناخته شده در جامعه خود پایبند باشد مثلاً اگر او در یک مؤسسه و سازمانی و اداره ای کار می کند، به مقرّرات و آئین نامه ها ی تعیین شده ملتزم شود مثلاً سر وقت تعیین شده سر کارش حاضر شود و وظایف تعیین شده را به طور کامل انجام دهد از سر کارش غیبت نکند و فرضاً در صورت مریض شدن به مسئولان سرکارش اطّلاع دهد. او در این صورت یک شخص وظیفه شناس و منظّم تلقّی خواهد شد امکان دارد برای این نوع کار کردن پاداشی دریافت کند و مزایایی به او تعلّق بگیرد و پیشرفتی در محل کار پیدا کند.

اما در غیر این صورت امکان دارد جریمه شود و یا از سرکار خود اخراج شود و امثال آن ها.

این نوع پاداش و مجازات از نوع قرار دادی است و امکان تخلّف و تقلّب هم در آن ها وجود دارد. اما اگر شخصی بعضی از قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت نکند مثل این که وقتی در سر یک چهار راه، چراغ قرمز است و عبور ممنوع می باشد، بی اعتنا به آن عبور کند و یا با سرعت غیر مجاز در خیابان یا جاده ای حرکت کند در این صورت دو نوع مجازات امکان دارد شامل حال او شود. یکی مجازات قرار دادی یعنی جریمه ای که برای این نوع تخلّف در آن جامعه تعیین شده است و نوع دیگر مجازاتی است که قرار دادی نیست و کسی آن را تعیین نکرده است و آن تصادفی است که امکان دارد از ناحیه این تخلّف حادث شود، در این صورت آسیب دیدن از ناحیه آن تخلّف مثل مجروح شدن و خسارت از ناحیه خراب شدن وسیله نقلیّه، اثر طبیعی و حقیقی آن مجازات می باشد و این مجازات اگر شرایطش فراهم باشد اجتناب ناپذیر است، چه شخص متخلّف آن را می دانسته چه نمی دانسته است.

باز به عنوان مثال: اگر کسی غذائی را در حالی که مسموم است مصرف کند، اگر درجه مسمومیت آن غذا پائین بود، عامل ناراحتی ها و مریضی ها خواهد شد، اما در صورتی که میزان مسمومیت شدید بود، امکان دارد عامل مرگ آن شخص بشود، در این صورت دانستن این که آن غذا مسموم بوده است یا نه تأثیری در نتیجه نخواهد داشت. یعنی اگر نمی دانست آن غذا مسموم است و در محیط و شرایطش قرار گرفته بود که نسبت به این جهل عذر موجهی هم داشت. او از نظر اخلاقی تخلّفی مرتکب نشده است و نمی شود او را نسبت به این عمل مجازات کرد. -منظور مجازات قرار دادی است- اما آیا جهل به این موضوع، اگر چه این جهل موجه هم باشد، می تواند مانع تأثیر غذای مسموم در بدن آن شخص شود. یعنی اگر شخصی نمی دانست این غذا مسموم است و آن را مصرف کرد به خاطر ندانستن آن سمّ موجود در آن غذا بی تأثیر می شود و آن شخص بی اطّلاع را نمی کشد؟!

در مورد موضوع پایبندی به قوانین و آموزش های ادیان هم موضوع شبیه به همین است. اگر شخصی با علم به این که خداوند عالم برای زندگی او راه و روشی تعیین کرده است و این راه و روش را به وسیله پیامبران به اطّلاع انسان ها رسانده است و انسان ها را موظّف به اطاعت از آموزش ها و دستورات خود کرده است، بخواهد نسبت به وظایف خود بی اعتنایی کند، یک مجازات قرار دادی دینی برای او اعمال خواهد شد. یعنی این شخص در مقابل پروردگارش نا فرمانی کرده و از او اطاعت نکرده. پس مجازاتی خواهد داشت. یعنی مجازات از نوع قرار دادی. اما اگر شخصی نسبت به دین حقیقی آسمانی و معارف آن جهل داشت و در شرایطی زندگی می کرد که هیچ گونه اطّلاعی از ظهور یک پیامبر و ابلاغ فرمان های پروردگار به انسان ها نداشت و او در این جهل بی تقصیر بود. یعنی شرایط زندگی او چنین فرصتی را برای او به وجود نیاورده بود، در این صورت امکان دارد او از ناحیه رحمت خداوند از این نوع مجازات معاف شود و مشمول عفو خدای مهربان قرار بگیرد. اما در جهاتی که پایبندی به دین و اجرای دستورات خداوند سلامت و آرامش او در زندگی فردی شود و عامل ایجاد نظام عادلانه و عالمانه زندگی در جامعه گردد. در آن صورت عدم پایبندی به آموزش های دینی آثار زیان باری برای خود او و دیگران خواهد داشت.اشتمال این آثار در زندگی افراد آن جامعه اجتناب ناپذیر خواهد بود. به عنوان مثال: اگر در امر تعلیم و تربیت افراد یک جامعه آموزش ها و قوانین تعیین شده در دین خدا به کار بسته نشد، در نتیجه افراد در آن جامعه به صورت انسان های متخلّف تبهکار و شرور پرورش یافتند، حال نتیجه آن تبهکاری ها و شرارت ها دامن گیر افراد آن جامعه خواهد شد چه مدیران و مربیان جامعه به آثار این اهمال و این بی اعتنایی توجه داشته باشند یا نه؟! توضیح بیشتر این که آموزش های دین توحیدی برنامه ای برای ایجاد یک نظام مطلوب برای زندگی انسان ها دارد. اساس این نظام مبتنی بر علم خداوند است، طبعاً عواملی که مانع ایجاد این نظام بشود و یا در صورت تأسیس اختلالاتی در آن ایجاد کند، منشأ آثار زیان بار و نا مطلوبی خواهد شد. در آن صورت این آثار هم شامل اشخاص متخلّف و هم دیگران خواهد شد و علم داشتن به نتایج این نوع تخلّفات و یا نداشتن آن مانع جریان یافتن آثار نا مطلوب خلاف کاری ها نخواهد شد. پس انسان لازم است به فراورده های علمی دانشمندان توجه کند و با آثار تحقیقات آن ها آشنا شود، اگر نه احتمال دارد از ناحیه جهل به این موضوع مبتلا به گرفتاری های عظیمی شود. به عنوان مثال: در عالم علم طب به طور مستمر تحقیقاتی از ناحیه بعضی از دانشمندان انجام می گیرد و عوامل بعضی از بیماری ها ی جسمی و روحی شناخته می شود. و انسان ها از ابتلاء به بعضی بیماری ها نجات می یابند. حال اگر کسی نسبت به بهداشت بدنی و روحی خود بی اعتنا باشد، در نتیجه از این فراورده های علمی بی بهره خواهد بود. در این جا چه کار باید کرد؟! آیا این که یک انسان به جهت قرار گرفتن در موقعیتی از زندگی و شرایط خاصی، از این فراورده های علمی بی خبر باشد، دچار این نوع محرومیت ها نخواهد شد؟! اگر چه در این بی اطّلاعی و جهل مقصر هم نباشد.

292 - چرا محمد بن حنفیّه برادر امام حسین (ع) و عبدالله بن جعفر از همراهی با آن حضرت خودداری کردند؟!
بخوانید

در نظام دین توحیدی علم خداوند هم برای نحوه زندگی در دنیا و هم جهت آماده شدن برای زندگی اخروی در اختیار انسان قرار می گیرد. اگر کسی به هر علتی از آشنا شدن با معارف دین توحیدی محروم شود و به فضای ایجاد شده به وسیله آن وارد نشود، طبعاً از آثار پر برکت آن محروم خواهد شد. او ناچار خواهد شد همراه دیگران با علم آمیخته به جهل انسان ها یک نظام دیگری برای زندگی ایجاد کند. چون اساس این نظام علم آمیخته به جهل است در نتیجه این نوع زندگی یعنی زندگی غیر دینی برای او و دیگران مشقّت های عظیمی ایجاد خواهد کرد و در اصل این زندگی مشقّت بار رنج آور توأم با جنگ ها و نا امنی ها و فقرها و محرومیت ها ناشی از این نوع زندگی است یعنی زندگی غیر دینی، همچنان که این نوع زندگی مشقّت بار و توأم با جنگ ها، خوف ها، نا امنی ها و محرومیت ها از حقوق انسانی در بیشتر نقاط عالم برقرار است و روز به روز ابعاد وسیع تری پیدا می کند. البته لازم به تذکر است که در بعضی از جوامع انسانی صورتی کاذب و تقلّبی از دین خدا جریان می یابد و یا آموزش های دین توحیدی با هواهای نفسانی انسان ها مخلوط می شود. در این شرایط هم آثار حقیقی معارف دین توحیدی در جامعه برقرار نخواهد بود یعنی آموزش های دین خدا در صورت برقراری نظام حقیقی و کامل آن، منشأ آثار مورد بحث خواهد بود. و نظام عقیدتی و رفتاری که در آن بعضی آموزش های دینی با افکار و عقاید و رفتارهای ناشی از جهل انسان ها با یکدیگر مخلوط شده، در حقیقت یک نوع دین بشری است نه دین توحیدی.

سرانجام این که انسان موظّف است جهت برقراری نظام مطلوب زندگی، مطالعات و تحقیقاتی انجام دهد و با صورت حقیقی دین توحیدی آشنا شود و در نتیجه از آثار و برکات علم خداوند بهره مند شود همچنان که از نظر عقلی موظّف است از فراورده های علمی دانشمندان و عقلاء استفاده کند.

الیاس کلانتری

۹۴/۴/۲۴

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن