پرسش و پاسخ ـ ۲۰،آیا دین پیامبران منطقه ای است یا جهانی؟!
سؤال: برای ما بهعنوان یک ایرانی پیامبر ایرانی بهتر است یا پیامبر عرب؟
پاسخ :بعضی از پدیدهها و علوم و حقایق جنبه جهانی پیدا میکند و از حصار یک زمان و یک منطقه فراتر میرود، اغلب فرآوردههای علمی از اینگونه است. مثلا فرآوردههای علم طب وقتی برای پزشکان و انسانهای مورد معالجه پزشکان شناخته شده است در سطح جهانی و از طرف انسانها در جوامع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. چه این علم از مطالعات و تحقیقات پایه گذار علم طب یعنی بقراط حکیم که دو هزار و چند سال پیش زندگی میکرده بدست آمده باشد، چه اطبای زمان ما، چه در یونان قبل از میلاد مسیح، چه در ایران چه در مصر یا هندوستان یا اروپا و یا هر جای دیگر عالم. آیا ما به عنوان یک ایرانی از فرآوردههای علم طب که از دانشمندان امروز اروپا بدست آمده استفاده نمیکنیم و آیا درست است که ما مثلا از قانون پاستوریزه کردن برخی مواد غذایی استفاده نکنیم، به بهانه اینکه یک ایرانی هستیم و طبیب ایرانی برای ما بهتر است و این کار حاصل تحقیقات یک دانشمند اروپایی است؟ آیا اروپاییها از کتاب های طب ابو علی سینا بهعنوان یک طبیب ایرانی استفاده نمیکنند؟ اگر ما بخواهیم از این نظریه که در این سؤال مطرح شده، پیروی کنیم باید فرآوردههای علمی همه دانشمندان عالم را کنار بگذاریم و به علوم صرفاً ایرانی توجه کنیم.
نبوت یعنی بهره بردن از علم خداوند که از طریق یک پیامبر به انسانها عرضه می شود. این آموزش آسمانی با عظمتتر از آن است که در محدوده مرزهای جغرافیایی یک منطقه محبوس شود.
آیا ملتهای اروپایی و آمریکایی مدعی پیروی از حضرت عیسی(ع) نمیباشند؟ آیا حضرت عیسی(ع) یک پیامبر اروپایی بود؟ او که در شرق و بیتالمقدس بدنیا آمده و همان منطقه زیسته بود. آیا درست است که به ملل غربی گفته شود که چرا شما از یک پیامبر شرقی پیروی میکنید؟ اگر علمی را پیامبری از طرف خداوند آورده باشد، باید مورد بهره برداری قرار بگیرد، حال آن پیامبر در هر منطقه از زمین به دنیا آمده و زندگی کرده باشد فرقی نمیکند. مهم آن است که اثبات شود او پیامبر خداست و پیام خدا را به انسانها عرضه می کند و همچنین این پیام آسمانی به طور خالص و دست نخورده باقی مانده و با سخنان انسانها آمیخته نشده است. باید به این سؤال کننده گفت که آن پیامبر ایرانی مورد نظر کیست که برای ما ایرانیها بهتر است؟ اگر منظور زرتشت است که اصلاً او تاریخ مشخصی ندارد و معلوم نیست از کجا ظهور کرده و در چه تاریخی بوده و آموزش ها و احکام دینی او کدام است؟ اگر پیامبری به نام زرتشت بوده است و دینی آسمانی داشته قطعاً مورد احترام خواهد بود، اعم از این که ایرانی بوده باشد یا غیر ایرانی. اما بحث سر این است که هیچ دلیل قطعی بر نبوت او و اینکه او کتاب آسمانی داشته است وجود ندارد. از این مهمتر موضوع پیامبرانی است که تاریخ معینی داشتهاند و نبوت آنها اثبات شده و آنها دارای کتاب آسمانی بودهاند و آخرین کتاب آسمانی یعنی قرآن مجید، نبوت آن پیامبران و کتاب آسمانی آنها را به طور صریح تأیید کرده است. اما همان پیامبران پیروان خود را به پیروی از آخرین پیامبر خدا و تبعیت از احکام و معارف آخرین کتاب آسمانی توصیه کردهاند. با پیروی از آخرین پیامبر، موضوع نبوت پیامبران قبلی و علوم موجود در کتابهای آسمانی نفی نمیشود، بلکه هر یک از شریعتها و کتابهای آسمانی کتابها و پیامبران قبلی را تصدیق کردهاند. قرآن مجید پیامبران قبلی و کتابهای آنها را تصدیق کرده و احترام به پیامبران و بهرهبرداری از علوم و سخنان آنها را توصیه کردهاست. به عنوان نمونه در قرآن مجید از جمله اوصاف متقین ایمان به کتابهای آسمانی قبلی ذکر شده، بطوری که میفرماید: «وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنْزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْأَخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ» (بقره، ۴/۲)
در این آیه از قرآن ایمان به آنچه به پیامبر آخری نازل شده و آنچه به پیامبران قبلی نازل شده از شرایط دینداری حقیقی معرفی شده است. اما بحث اصلی بر سر این موضوع مطرح میشود که انسانها موظف به پیروی از سخنان خداوند می باشند، نه آنچه علمای دینی در ادیان مختلف و یا سایر مردم به نام دین و آموزش های دینی وارد دین کردهاند.
کتابهای آسمانی قبلی که نزول آنها از طرف خداوند قطعی بوده و مورد تأیید همگان میباشند، در معرض انواع تحریفات قرار گرفتهاند و در آنها سخنان انسانها با سخنان خداوند مخلوط شده و آنها سخنان خدا ـ بصورت کامل و دست نخورده ـ محسوب نمیشوند، حتی در نظر پیروان ادیان قبلی بخصوص دانشمندان آنها، تا چه رسد به کتابی که هیچ دلیل قابل قبولی برای آسمانی بودن آن و تاریخ آن وجود ندارد.
الیاس کلانتری