۲۱-چرا قرآن خطاب به مردان است؟
سؤال: چرا قرآن خطاب به مردان است؟ بویژه در سوره نساء آیه ۳۴ اگر (زنان) از شما پیروی کردند راهی برای تعدی بر آنها نجویید» و سوره مائده آیه ۵: «و زنان پاکدامن از مسلمانان….. حلالند هنگامی که مهر آنها را بپردازید». در مورد سؤالی که کرده بودم: «قرآن خطاب به مردان است» همچنین آیه ۶ سوره مائده درباره تیمم آمده است: «چنانچه با زنان آمیزش جنسی داشته اید و آب نیافتید بر زمین پاکی تیمم کنید». در اینجا فقط آقایان مورد خطاب قرار گرفتهاند و ذکر نشده است که اگر خانمها هم آمیزش جنسی داشتند غسل کنند.
پاسخ: در قرآن انسانها به صورتهاي زیر مورد خطاب قرار گرفتهاند:
يا ايها الناس، يا ايها الانسان، يا بنيآدم، يا ايها الذين آمنوا، در اينگونه خطابها فرقي بين مرد و زن وجود ندارد، ناس به انسان گفته ميشود، اعم از مرد يا زن، همچنان که بنيآدم يعني فرزندان آدم و در آن فرقي بين مرد و زن وجود ندارد، همينطور مؤمنان كه به مرد و زن هر دو مؤمن اطلاق ميشود.
اما يك نكته كه به آن توجه لازم معطوف نميشود اين است كه در زبان و ادبيات عرب واژههايي وجود دارد كه هم براي مذكر بهكار ميرود هم بهعنوان واژه مشترك در بين صاحبان عقل، مثل انسان، ملائكه و ذات مقدس خداوند. اين واژهها وقتي درباره انسان بهكار ميرود به مرد و زن ـ بدون تفكيك ـ اطلاق ميشود، اما در مقام تفكيك به مذكر دلالت ميكند. مثلاً: كلمه «هو» يعني او اگر مقام تفكيك بين مرد و زن نباشد به هر دو اطلاق ميشود.
بهعنوان مثال اگر موجودي از فاصله خيلي دور ديده شود، همينكه معلوم شود انسان است و نه یک درخت يا يك حيوان، اين كلمه در مورد آن اطلاق ميشود، درحاليكه معلوم نيست مرد است يا زن. مثل كلمه «MAN» در زبان انگليسي كه هم در مورد انسان بهكار ميرود ـ مطلق انسان اعم از مرد يا زن ـ و هم در مورد مرد بهكار ميرود ـ در مقام تفكيك بين مرد و زن. پس اين نوع خطابها در قرآن شامل مرد و زن هر دو ميشود و اكثر خطابهای قرآن هم درباره انسان از اين چند نوع است.
اما در مواردي هم مردان مورد خطاب قرار گرفته اند و اين به آن خاطر است كه در زندگي اجتماعي و مشترك بين انسانها سرپرستي اين نوع زندگي بهعهده مردان است. البته علت اين موضوع در جاي خود بايد تبيين و توضيح شود و چرايي آن مورد بررسي قرار گيرد، اما در هر صورت در اخلاق ديني و نظام زندگي مبتني بر آن مرد وظیفه سرپرستي دارد و عهدهدار زندگي زن نیز میباشد، يعني علاوه بر اينكه وسايل و اسباب و امكانات زندگي خود را بايد فراهم كند عهدهدار ايجاد فضاي مناسب براي زندگي زن هم هست و اين يك مسئوليت است و فوايد و نتايج آن هم عمدتاً به زن برميگردد، يعني خداوند مرد را موظف كرده است كه زندگي زن را هم برقرار سازد و نيازهاي او را تأمين كند.
پس در اين نظام نهتنها به زن بياعتنايي يا كماعتنايي نميشود، بلكه فوايد و منافع اين نظام اخلاقي عمدتاً عايد زن ميشود. در اين صورت طبيعي است كه مرد بهعنوان سرپرست زن و حمايتكننده از او مورد خطاب قرار بگيرد. در اين زمينه به دو آیه از آيات قرآن اشاره ميكنيم:
«… وَ عَاشرُِوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسىَ أَن تَكْرَهُواْ شَيًْا وَ يجَْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيرًْا كَثِيرًا» «يعني با زنها بهخوبي رفتار كنيد و با آنها خوشرفتاري كنيد و اگر از آنها كراهت داريد و خوشتان نميآيد، در نظر بگيريد كه چه بسا شما از چيزي كراهت داريد و آن را دوست نداريد و خداوند در آن خير فراواني قرار داده است» (النساء / ۱۹).
«يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَكمُْ وَ أَهْلِيكمُْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِْجَارَةُ عَلَيهَْا مَلَئكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ» «اي كساني كه ايمان آوردهايد خود و خانواده خود را محافظت كنيد از آتشي كه ماده سوختي آن انسانها و سنگها هستند …» (التحريم /۶). در اين آيه هم محافظت و مراقبت خانواده را برعهده او گذاشته، آن هم محافظت از آتش جهنم. يعني يك انسان با خانواده خود طوري رفتار كند و آموزش ديني آنها را طوري فراهم كند كه آنها به مقصد حيات برسند و در جهنم سقوط نكنند.
الیاس کلانتری