۳۰-رفتار پیروان دین توحیدی با اسیران جنگی چگونه است؟

downloadسؤال: چرا در آخر جنگ زنان به عنوان غنیمت گرفته می شدند؟

پاسخ: این سؤال احتیاج به مقدمه ای دارد و آن موضوع بردگی و رفتار مسلمین با بردگان است. لازم به ذکر است که دین توحیدی در مسیر الغاء بردگی ابتدا راه های برده گیری را مسدود کرد و گرفتن برده از طرق مختلف را ممنوع اعلام کرد بجزء راه جنگ و اسیر جنگی. توضیح اینکه به دلائلی که در پاسخ به سؤال قبلی ذکر شد، وقوع جنگ در جامعه دینی در صورت حمله مشرکان به آن اجتناب ناپذیر است، و جنگ از این نوع جنبه دفاعی خواهد داشت.

حال آیا در جنگ، انسان  بتواند دشمن را اسیر کند بهتر و انسانی تر است یا او را بکشد؟طبعاً در صورت قدرت بر اسیر کردن بهتر است او را اسیر کند و در حد امکان از کشتن او صرف نظر کند. در این صورت طبعاً مشکلی در جهت نحوه رفتار با اسیران پیش خواهد آمد، و آن این که با اسیر چگونه باید رفتار کرد؟

ملل مختلف رفتارهای مختلفی با اسیران دارند، به طوری که در فرهنگ و اخلاق تعدادی زیادی از آن ها زجر دادن و شکنجه کردن و حتی کشتن اسیران به بهانه های مختلف متداول است. ما کاری با رفتار های ملل مختلف با اسیران جنگی نداریم و رفتارهای خشن و غیرانسانی آن ها با اسیران، توجیهی برای رفتارهای دیگران نمی تواند باشد: فلذا در مورد رفتارهای پیروان دین توحیدی با اسیران جنگی بحث می کنیم.

  طبعاً رفتار خشن غیر انسانی با اسیران معقول و مشروع نیست و آن ها هم به عنوان یک انسان باید حقوقی داشته باشند و این حقوق باید شناخته شود و در مورد آن ها رعایت شود. فلذا جهات مختلف موضوع را بررسی می کنیم:

اسیر جنگی را طبعاً نمی شود فوراً و در هر صورتی آزاد کرد، به جهت این که این کار موجب تقویت جبهه دشمن و ادامه جنگ می  شود، بلکه اگر بنا گذاشته شود به آزاد کردن آن ها، این کار باید به صورت تدریجی و در زمان های مناسب انجام گیرد.

راه دیگر این است که اسیران را  به صورت زندانی و در حبس نگهدارند و نیازهای آن ها را از قبیل غذا و مسکن و وسائل آسایش تأمین کنند! و به طور کلی با آن ها خوشرفتاری کنند تا زمان آزادی یا از دنیا رفتن آن ها.

این راه و روش دوم هم اگر چه یک روش بزرگوارانه ای است امّا مشکلاتی را برای مردم یک جامعه ایجاد می کند. توضیح این که گروهی انسان اقدام به جنگی کرده اند و عده ای انسان را که یک وقت هم بی گناه هستند به قتل رسانده اند و وسایل زندگی انسان ها را تخریب کرده و منطقه ای را دچار نا امنی کرده اند و سرانجام اسیر شده اند و حالا باید با آن ها خوشرفتاری شود و از نظر غذا و لباس و وسائل زندگی هم تأمین شوند!در این صورت در حقیقت به آن ها نوعی پاداش داده می شود، پاداش ایجاد جنگ و آدمکشی!

آیا این نوع رفتار معقول است؟! و باید به آدمکش پاداش داد؟! یعنی تا او قدرت داشته جنگیده و بی گناهان را کشته و حال هم که دستگیر شده باید به او جایزه داد ؟! یعنی دیگران کار کنند و زحمت بکشند و حاصل کار و تلاش خود را برای عده ای آدمکش هزینه کنند؟! آیا این عاقلانه است؟یعنی گروهی در بازداشتگاه حبس شوند و روز را به شب برسانند و شب منتظر آمدن روز شوند به طوری که هم عمر خودشان ضایع شود و هم دیگران ناچار زندگی آن ها را در زندان تأمین کنند و به مشکلاتی بیفتند. یعنی عده ای جنگ طلب به قصد جنگ و کشتن انسان ها اقدامی کرده اند و جنگ را شروع کرده اند و کسانی که مدافع زندگی و حقوق خود بودند، در حین جنگ آن ها را اسیر کرده اند و حالا آن ها باید در زندان هائی و اردوگاه هائی بیکار و بدون فعالیّت به سر ببرند و دیگران زندگی آن ها را تأمین کنند. طبعاً این یک رفتار معقولی نمی تواند باشد یا حداقل می شود گفت بهترین و عاقلانه ترین رفتارها نخواهد بود.

راه دیگری می شود برای رفتار با اسرای جنگی در پیش گرفت و آن این که آن ها نه به صورت زندانی، بلکه به نوع دیگری تحت نظر قرار بگیرند و اشتغال به کار پیدا کنند و زندگی خود را تأمین کنند و پاداش آدمکشی هم به آن ها داده نشود و تحت نظارت افرادی زندگی کنند و بعد در شرایط مناسب و به تدریج آزاد شوند. این روش معقول ترین و انسانی ترین راه ها است. این همان روشی است که در اخلاق دینی به کار بسته می شود. یعنی رفتاری که پیروان دین توحیدی با اسرای جنگی دارند.

توضیح اینکه: در جنگ های اسلامی در حد امکان به جای کشتن دشمن در حال جنگ، او را اسیر می کنند، یعنی اگر امکان اسیر کردن باشد، او را نمی کشند و اسیر می کنند و این اسیر در اختیار حکومت اسلامی و مسلمین قرار می گیرد. اگر مانع سیاسی و اجتماعی در کار نبود غالباً آن ها را به تدریج آزاد می کنند. در زمان اسارت هم با آن ها خوشرفتاری می کنند.

در اخلاق و رفتار پیروان دین توحیدی آزاد کردن اسیر و برده کار بسیار ممدوح و کریمانه ای تلقی می شود. هم در آیات قرآن این عمل عبادت مهمی تلقی شده و هم رفتار های پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) عظمت این عبادت را نشان می دهد.

خداوند می فرماید: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿١١﴾ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿١٢﴾ فَكُّ رَقَبَةٍ ﴿١٣﴾ أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ (۱۴)» (البلد آیات ۱۱ تا ۱۴) یعنی پس او از گردنه بالا نرفت و چه می دانی که آن گردنه سخت چیست؟ آزاد کردن بنده ای یا طعام دادن در روز گرسنگی، اینجا و در این آیات در رأس عبادات با عظمت و با شکوه، آزاد کردن بنده را معرفی کرده است.

وجود مبارک رسول خدا (ص) در هر فرصتی که پیش می آمد یک یا چند برده را آزاد می کردند و نقل شده است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در طول عمر پربرکت خود در مجموع یک هزار برده را خریدند و آزاد کردند و این عمل با عظمت یعنی آزاد کردن برده ها و اسیران کار دائمی امامان معصوم (علیهم السلام) بوده است.

امّا در مدتی که یک اسیر آزاد نشده است طبعاً رفتار با او و زندگی خود او احتیاج به قوانینی دارد. یعنی مطابق قوانین و احکام خاص با آن ها باید رفتار کرد. اسراء از این نوع، که برده محسوب می شوند، هم حقوقی دارند و هم محدودیت هائی، تا زمانی که آزاد شوند. در قوانین جامعه دینی برده ها در اختیار مؤمنان قرار می گرفتند و تحت مالکیت آن ها در می آمدند و مالک برده هر وقت می خواست آن ها را آزاد می کرد. این مالکیت تقریباً در حد کار آن ها بود و مالکان برده ها حقوق معین و محدودی در ارتباط با آن ها داشتند. بطور کلی در اخلاق دینی بنا بر آزاد کردن برده ها بود و طرق مختلفی هم برای آزاد کردن آن ها وجود داشت.

242ـ تعریف غیبت و راههای خود داری از آن.
بخوانید

در زمینه موضوع بردگی و برده داری و نحوه رفتار با برده ها و موضوع الغاء بردگی احتیاج به بحث مستقل مفصلی وجود دارد و شما می توانید جهت اطًلاع بیشتر به تفسیر المیزان آیات ۱۱۶ تا ۱۲۰ سوره مائده در جلد  ششم دوره بیست جلدی و جلد دوازدهم دوره چهل جلدی مراجعه بفرمائید و اگر سؤالات دیگری هم در این زمینه بود، انشاءالله پاسخگو خواهیم بود.

رفتار مسلمین با زنان اسیر

امّا در مورد زنان اسیر شده در جنگ های اسلامی، مشکلات ذکر شده سر جای خود برقرار است به اضافه مشکلاتی دیگر، به جهت اینکه آن ها آسیب پذیرتر از مردان هستند، و نقش آن ها در جنگ متفاوت با مردان است.

گاهی در جنگ ها جهت تشویق مردان به جنگ از جنس زن استفاده می کردند و یا وقتی جنگ شروع می شد از آن ها برای ادامه جنگ، در نتیجه کشتار بیشتر انسان ها بهره برداری می کردند. اخلاق دینی بنا بر جلوگیری از جنگ دارد و یا در صورت شروع شدن، بنا بر قطع سریع آن، و می خواهد در حد امکان از کشته شدن انسان ها، حتی دشمنان جلوگیری کند. طبعاً در این جنگ ها عده ای از زنان حاضر در میدان جنگ هم اسیر می شدند. همان مطلبی  که در رفتار با اسیران جنگی به آن ها اشاره شد، در مورد زنان هم برقرار است و آن اینکه با این نوع از اسیران چگونه باید رفتار کرد؟

در دین خدا ارتباط مرد کافر با زنش وقتی که زن اسیر شده قطع می شود. یعنی نباید این زن را مجدداً به جامعه کفّار بر گرداند در اخلاق دینی از این زنان اسیر شده باید حمایت کرد و اساس این اخلاق بر بهره برداری از آن ها نیست بلکه نگهداری آن ها و حمایت از آن ها مورد نظر اصلی است.

زنان اسیر را نمی شود به کفّار بر گرداند چه آنهائی را که همسرشان در جنگ کشته شده، چه غیر آن ها. چون در صورت برگرداندن آن ها به کفّار بازیچه دست کفّار قرار خواهند گرفت، همچنان که آن ها را به میدان جنگ آورده بودند. قابل توجه است که اصلاً لطافت روحی زن با جنگ و خشونت سازگار نیست.

این گروه از زن ها که اسیر شده اند در بین کفّار زندگی کریمانه و احترام آمیز و توأم با آسایشی  نخواهند داشت و مورد ظلم ها و اذیّت ها و بی احترامی ها قرار خواهند گرفت.

در اخلاق دینی از زنان اسیر مراقبت و حمایت به عمل می آید: فلذا آن ها تحت نظر مردان یا زنانی در جامعه دینی قرار می گیرند و در بین خانواده های دینی زندگی می کنند. در اخلاق و احکام دینی یک نوع حق ازدواج بین زنان اسیر و مالکان آن ها وجود دارد و مالک زن اسیر می تواند با آن زن ازدواج کند، البته روش کریمانه و خداپسندانه این است که مالک زن اسیر او را آزاد کند و اگر برای او امکان دارد وسیله ازدواج آن زن را با یک مرد فراهم کند، و اگر این کار را نکرد و یا برای او ایجاد ازدواج به این صورت، یعنی اول آزاد کردن و بعد او را به ازدواج مردی در آوردن، ممکن نبود، این اسیر زن یعنی کنیزی که در اختیار او است همسر او خواهد بود.طبیعی است که یک اسیر اعم از مرد یا زن در مدتی که به صورت برده زندگی می کند، احتیاج به ازدواج هم دارد، چون این دوره، بخشی از زندگی است.

اگر مالک این برده و یا کنیز آدم بزرگواری بود و رفتار کریمانه ای داشت که برای آن ها امکان ازدواجی را فراهم می کند، امّا این نوع رفتار بزرگوارانه اگر چه در معارف دینی خیلی سفارش شده، از همگان بر نمی آید و نمی شود مردم را به آن اجبار کرد، بلکه سفارش و توصیه و تشویق در مجموع اثر بیشتری خواهد داشت.

اگر چه در ابتدا و قبل از بررسی ابعاد مختلف موضوع احتمال دارد همین جهت از موضوع یعنی حق ازدواج یک مالک کنیز با او به نظر بعضی دارای نوعی سنگینی باشد،امّا در صورت بررسی کامل موضوع و در نظر گرفتن جهات مختلف آن، روشن خواهد شد که راه دیگری که بهتر از این راه باشد وجود ندارد.جهت اثبات این ادعا، علاقه مندان به این موضوع را، توصیه می کنیم به مطالعه نظریات جامع و مفصل علامه طباطبائی (ره)  در تفسیر المیزان، به طوری که قبلاً به آن اشاره شد.

نکته دیگری را به این بحث اضافه می کنیم و آن این که، دین توحیدی بنا را بر آزاد کردن برده ها گذاشته و به این خواسته عمل کرده،با توجه به  این جهت از موضوع که لازم است  برده ها هم از لحاظ ظاهری و جسمانی آزاد شوند، و هم از جهت روحی و فکری و عقیدتی. یعنی نوع رفتار با برده ها که آیات قرآن متضمّن آن است و پیامبر خدا (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) به آن سفارش و توصیه کرده اند، و خود به آن عمل کرده اند، نشان می دهد که اسیر در زمانی که در جامعه دینی و خانه مسلمین زندگی می کند،با اخلاق دینی یعنی بزرگواری ها و مهربانی ها و به طور کلی فرهنگ دینی مواجه می شود و جاذبه های اخلاق دینی تأثیرات مطلوبی در او ایجاد می کند و اگر او تمایل پیدا کرد، به حوزه دین توحیدی وارد می شود و در آن صورت  بطور کامل یعنی هم از نظر جسمی و هم روحی و فکری و عقیدتی از بردگی رها می شود و در مسیر ارتباط با خداوند قرار می گیرد.

تذکر این نکته هم لازم است  به طوری که قبلاً گفته شد منظور از مالک برده مالک کار اوست یعنی شخصی که مالک برده ای است مالک کار و بعضی از حقوق و اختیارات  اوست نه مالک حقیقی برده یعنی این برده در اختیار او قرار می گیرد نه این که او همه نوع اختیار در مورد این برده داشته باشد.

این موضوع یعنی بردگی و الغاء بردگی و رفتارهای مختلف با برده ها در فرهنگ های مختلف و بین ملل مختلف، موضوع مهم و گسترده ای است با ابعاد و جهات مختلف و این جا ما در حد جواب یک سؤال، آن هم به طور فشرده موضوع را طرح کردیم.

این نکته را هم متذکر می شویم که برای سنجش ارزش و اهمیّت رفتار پیروان دین توحیدی با برده ها، لازم است مطالعه ای در رفتارهای اقوام و ملل مختلف با آن ها به عمل آید. دیگر این که تحقیقی انجام گیرد در مورد نحوه رفتار رسول اکرم اسلام (ص) و جانشینان حقیقی آن حضرت یعنی امامان معصوم (علیهم السلام) با برده ها و چگونگی آزاد کردن آن ها.

الیاس کلانتری

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن