۳۹-چگونه باید در مقابل فعالیّت های ضدّ دینی مقاومت کرد؟
با سلام با ورود دانشجو در محیط آموزشی دانشگاه، انواع خطوط اعتقادی به صورت فوری و بسته بندی جلو آدم ردیف می شود، حقیقتاً تربیت قوی می خواهد که یک جوان مقاومت کند، از همان جا بی خدائی هم تزریق می شود به ما. من که از خانواده پائین اجتماعم این را می توانم یک پیروزی فکر ببینم و همان جا گمراه شوم سؤالم این است:
۱- آیا آموزش ابتدائی در خانواده ها را می شود به سرعت شروع کرد که حداقل ۲۰ سال دیگر نتیجه اش را ببینیم؟! یا این که سرعت رشد فساد و بی دینی و بی مرامی بچّه هایمان را در منجلاب غرق می کند و در نتیجه من نوعی هم بی تفاوت می شوم و می گویم خواست خدا بوده.
۲-اسلام دارد مثل زمان حضرت رسول (ص) غریب می شود؟
۳-این حبّ ذاتی که انسان به فساد دارد را، چطوری می شود به سمت راست هدایت کرد؟
۴-شیاطینی را که دشمن ساخته چطوری خورد کنیم؟
۵-می شود ارزش های کوچک امام زمانی درست کرد؟
یک راه عملی می خواهم و فوری
پاسخ: سؤال شما در حقیقت از پنج سؤال تشکیل یافته و ما آن ها را با اندکی ویرایش به صورت فوق تفکیک و تنظیم کردیم و تحت شماره های ۳۹ تا ۴۴ به آن ها جواب می دهیم.
پاسخ: این که عنوان کرده اید دانشجو با ورود در محیط آموزشی دانشگاه، خطوط اعتقادی به صورت بسته بندی برای او ردیف می شود. احتمالاً در اکثر محیط های دانشگاهی جریانات فکری به همین صورت باشد، اما این جریان لزوماً به محیط آموزشی دانشگاه ها ارتباطی ندارد و در سایر محیط های آموزشی هم وضع به همین صورت است. این جریان ناشی از فعالیت های گسترده صاحبان این نوع افکار است. آن ها افکار و عقاید خاصی را ترویج می کنند و برای گسترش آن افکار و عقاید هم هزینه زیادی صرف می کنند. فعالیت های فکری آن ها عمدتاً متوجّه نسل جوان است و نسل جوان کشور هم عمدتاً در دانشگا ه ها حضور دارند.
اما در مقابل فعالیّت های گسترده آن ها، دیگران در یک نوع بی اعتنائی و بی توجّهی به زندگی روزمره خود ادامه می دهند. جای تأسف است که محیط دانشگاه محل عرضه افکار بسته بندی شده باشد، در حالی که دانشگاه باید محل تلاقی و تقابل افکار گوناگون و انتخاب عالمانه و کارشناسانه آن ها باشد.
فریب خوردن نسل جوان دانشگاهی از عدّه ای عقیده فروش حرفه ای مغرض خیلی تأسف انگیز است. یکی از عوامل موفقیّت کوتاه مدّت و زود گذر این گروه، کمبود و یا نبود مطالعه در بین نسل جوان و به طور کلی در محیط کشور است. مطالعه نسبی در محیط جامعه ما در سطح بسیار پائین قرار دارد و اصلاً قابل مقایسه با میزان مطالعه در اغلب کشور های جهان نیست. در بعضی از کشور های غربی گاهی بعضی از کتاب ها در چند میلیون نسخه چاپ و منشر می شود (در یک چاپ) اما در کشور ما اغلب کتاب ها در یک هزار نسخه چاپ می شود، طبیعی است که وقتی سطح مطالعه در جامعه ما در این حد باشد، افکار وارداتی بسته بندی شده چه جایگاهی پیدا خواهد کرد، فرضاً این فکر معین بی خدائی تزریقی را کنار بگذاریم.
آیا جامعه دانشگاهی ما فعالیت علمی مورد انتظار در جهات دیگر را دارد؟
آیا در حیطه علومی مثل فیزیک، شیمی، زیست شناسی، طب، حقوق، تعلیم و تربیت، روانشناسی، جامعه شناسی، فعالیّت ها در حد نیاز جامعه علمی کشور است؟! جواب سؤال برای کسانی که اندک اطلاعی از محیط های دانشگاهی کشور دارند، مشخّص است.
وقتی جامعه دانشگاهی ما افکار بسته بندی شده- به قول شما- وارداتی را مبنای فعالیت های علمی قرار می دهد، وضع بهتر از این نخواهد شد. یعنی در جهات عقیدتی و اخلاقی هم جامعه دانشگاهی در معرض افکار وارداتی معیّن عقیده فروشان حرفه ای قرار خواهد گرفت.
اما این که تأسف می خورید از این که در محیط آموزشی دانشگاهی انواع خطوط اعتقادی بسته بندی جلو نسل دانشگاهی ردیف می شود و لازم است یک جوان تربیت قوی داشته باشد تا مقاومت کند، اولاً این روحیه شما قابل تحسین و قدر دانی است و نشان دهنده این که در مقابل این جریان استقامت دارید.
ثانیاً: این نظرتان درست است که یک نوع تربیت و آموزش قوی جهت مقاومت یک جوان مورد نیاز است. بلی جهت مقاومت در مقابل این جریان عظیم احتیاج به تربیت مطلوب نسل جوان دانشگاهی و دیگران وجود دارد و در همه جهات زندگی هم نیاز به این نوع تربیت به طور آشکار احساس می شود. و در صورت بی اعتنائی به تربیت مورد بحث کشورمان از همه جهات آسیب خواهد دید.
هم در بعد عقیدتی، هم اخلاقی، هم اقتصادی، هم سیاسی و جهات دیگر. اما فکر تزریقی بی خدائی در محیط آموزشی و فکری دانشگاهی، محکوم به شکست است. رونق کاذب و موقتی این فکر مبتذل از ناحیه چاشنی های سیاسی تندی است که به آن اضافه می کنند. مثل این که غذا های مانده و کهنه و فاسد شده را روی اجاقی قرار بدهند و مدت زمانی بجوشانند و بعضی از ادویه جات تند به آن بزنند که طعم بد و بوی نا مطلوب آن از بین برود- به طوری که در بعضی از مراکز تولید و فروش مواد غذائی متداول است- یعنی برای همیشه و حتی زمان های طولانی نمی شود فکر و عقیده بی محتوا را به خورد مردم داد و اگر یک فعالیت تحقیقی و تعقلی در مورد یک فکر و عقیده انجام گیرد، میزان حقیقی و ساختگی بودن آن روشن خواهد شد.
اما این نکته به آن معنی نیست که صاحبان فکر و اندیشه و مسئولان فرهنگی و اخلاقی جامعه دست روی دست بگذارند و منتظر حوادث جاری فرهنگی باشند. چون افکار منحط و بی اساس علمی هم می توانند عامل فریب عده ای از انسان ها و سبب اغتشاش فکری آن ها شود. پس با فعالیت های علمی لازم باید جلو خسارت ها را گرفت و عوامل تقویت فکری و عقیدتی و اخلاقی نسل جوان دانشگاهی را فراهم کرد.
لازم است به جوانان یاد داد که استقامت آن ها در مقابل عوامل فساد اخلاقی و عقیدتی، عمل قهرمانانه ای است که لذّت ناشی از شکوه آن بسیار برتر و عظیم تر از لذت های کاذب و آلوده موقتی همرنگ با اهل فساد شدن است.
الیاس کلانتری