۹۳- ارتباط ارواح با یکدیگر قبل از دنیا
لطفاً بفرمایید تفسیر این حدیث از پیامبر چیست. أنّ رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلّم- قال: «الأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ ، مَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ ، وَمَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ ». با توجه به معنی حدیث عجیب نیست که بگوییم: پس بعضی ارواح قبل از آمدن به این عالم، و در نشئه سابق با هم انس و الفت داشتند و برخی اختلاف و نفرت و جنگ و ستیز!
پاسخ: این کلام از وجود مبارک رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و همچنین از امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده است. 1
ترجمه کلام به این صورت است: روح ها لشکرهای ترتیب داده شده و منظّم و آماده هستند، پس هر کدام که با دیگری آشنایی داشته است الفت دارد، و آنان که یکدیگر را نمی شناخته اند با یکدیگر اختلاف دارند و از هم جدا هستند.
آن چه بر حسب ظاهر از این کلام بر می آید این است که روح انسان ها در عالمی غیر از عالم دنیا و قبل از آن در جایگاهی حضور داشته اند و همدیگر را می دیدند و حال که در عالم دنیا به بدن ها تعلّق گرفته اند، اگر در عالم قبل از دنیا همدیگر را می شناختند و با هم آشنایی داشته اند در عالم دنیا نیز با هم ائتلاف پیدا می کنند، یعنی الفت می گیرند. اما اگر در آن عالم همدیگر را نشناخته اند، در این عالم از یکدیگر جدا خواهند بود و انسی با هم پیدا نخواهند کرد.
ظاهراً مراد این است که بین انسان ها به لحاظ شخصیت و اخلاق و اهداف و عقایدشان یک نوع تناسب و سنخیتی وجود دارد که منشأ این نوع تناسب و سنخیت که موجب گرایش به یکدیگر و انس و الفت می شود، عالم قبل از دنیا است.
در عالم دنیا عدّه ای از انسان ها به یکدیگر علاقه قلبی پیدا می کنند، مثل انسان های مهربان و نیکوکار و بزرگوار با کسانی که این صفات را دارند. همچنین انسان های تبهکار، ظالم و فاسق هم نسبت به یکدیگر کشش قلبی و علاقه پیدا می کنند. اما این حالت یک امر اتفاقی و بدون ریشه و زمینه نیست و بلکه زمینه این نوع گرایش و این نوع نفرت در بین انسان ها در عالمی قبل از این عالم وجود داشته است.
کلامی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده است که با کلام قبلی مرتبط است و آن این که ایشان فرمودند:
« المَوَدَّةُ تَعاطُفُ القُلوبِ فِي ايتِلافِ الأَرواحِ »۲ یعنی دوستی و مودّت، تمایل و علاقه قلب ها در الفت گرفتن روح ها به یکدیگر است.
البته بحث روح انسان و صفات و خصوصیات آن پیچیدگی های زیادی دارد که از عظمت این مخلوق خداوند، یعنی روح انسان، و اندک بودن علم انسان نشأت گرفته است. خداوند عالم درباره روح و حقیقت آن می فرماید:
«وَيَسْأَلُونَکَ عَنِ ﭐلرُّوحِ قُلِ ﭐلرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن ﭐلْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلاًَ» (الاسراء / ۸۵) یعنی ای پیامبر از تو درباره روح می پرسند، بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از علم جز اندکی داده نشده است. مراد این می تواند باشد که شناسایی حقیقت روح از قدرت علم عادی بشری خارج است و اگر بنا باشد انسان نسبت به آن در محدوده ای علم پیدا کند باز از طریق علم وحی این کار امکان پذیر است.
الیاس کلانتری
۹۴/۴/۲۰
پاورقی ها:
۱-بحارالانوار، تألیف علّامه محمّد باقر مجلسی، چاپ مؤسسه الوفا، بیروت، لبنان، ج ۶۱، ص ۶۳
همان. ج ۲. ص ۲۶۴
۲-غررالحکم و دررالکلم، تألیف عبدالواحد بن محمّد تمیمی آمدی، با مقدّمه و تصحیح میر جلال الدین حسینی، چاپ دانشگاه تهران، ص ۱۲۲، حدیث ۲۰۵۷