۱۲۱- آیا حضرت موسی (ع) احتیاج به تعلیمی از حضرت خضر داشت؟!

1230197135158578909010511717749200156سؤال: با این که حضرت موسی (ع) از پیامبران اولواالعزم بود و کتاب آسمانی داشت، چرا نیازمند به یاد گرفتن علومی از حضرت خضر (ع) بود؟!

پاسخ: حضرت موسی (ع) از پیامبران صاحب شریعت و کتاب آسمانی بود و طبعاً دانشمندترین انسان زمان خودش بوده و آن چه را از علم شریعت و معارف دینی احتیاج داشت از طریق وحی از خداوند دریافت می کرد. اما آن چه را از حضرت خضر (ع) درخواست کرد، از نوع علم متعارف شرعی نبود، بلکه یک نوع علم اختصاصی بود که خداوند در اختیار او قرار داده بود. آیاتی از قرآن متضمّن داستان ملاقات حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) است اگر در آن آیات دقت کنیم، علت این موضوع روشن می شود.

خداوند می فرماید:

«فَوَجَدَا عَبْداً مِّنْ عِبَادِنَا ءَاتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْماً — قَالَ لَهُ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَىٰ أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً» (الکهف / ۶۵-۶۶) یعنی پس بنده ای از بندگان ما را یافتند که از نزد خود به او رحمتی عطا کرده و از نزد خود به او علمی آموخته بودیم. [موسی] به او گفت آیا با تو همراهی کنم تا از آن چه به تو تعلیم شده، رشدی به من تعلیم کنی.

قابل توجه است موسی (ع) از خضر (ع) تقاضای تعلیم رشد کرد. می شود گفت «رشد» در این آیات نوعی از علم است، نه مطلق علم به معنای متعارف.

وقتی در آیات بعدی دقت می کنیم، متوجه می شویم که آن چه حضرت موسی (ع) از خضر (ع) یاد گرفت علم خاصی بود که خضر (ع) مطابق آن علم عمل می کرد. او کارهایی انجام می داد که با ظواهر احکام شرعی در تعارض بود، فلذا موسی (ع) به کارهای او اعتراض می کرد، اگر چه قول داده بود در مقابل کارهای او اعتراض نکند و صبر کند تا در فرصت مناسب او حکمت و علت کارهای خود را به موسی (ع) بیان کند، اما چون ظاهر کارهای خضر (ع) با قوانین و ضوابط ظاهری شرعی سازگار نبود، مثل اقدام به خراب کردن آن کشتی که بر آن سوار شده بودند و کشتی پر از مسافر بر روی آب در حرکت بود و یا کشتن آن نوجوان که در بیابان به او برخورد کردند. یعنی اعتراض موسی (ع) به کارهای شگفت انگیز خضر (ع) کار موجهی بود.

21-چرا قرآن خطاب به مردان است؟
بخوانید

اما وقتی بنا شد موسی (ع) از خضر (ع) جدا شود، او حکمت و علت کارهای خود را به موسی (ع) بیان کرد. و معلوم شد که خضر (ع) از خداوند عالم اذن اختصاصی برای بعضی از رفتارها دارد. و کارهای خاص او به لحاظ داشتن «اذن» اختصاصی از خداوند جایز می باشد. و به طور کلی خضر (ع) حامل رحمت خاص پروردگار عالم به بعضی از انسان ها در مواقعی خاص است. او عهده دار انتقال امدادهای استثنائی و فوق عادی خداوند به بندگان است. همچنان که او در انتهای کلامش خطاب به موسی (ع) گفت:

«وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ذَ ٰلِکَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْراً» (الکهف / ۸۲) یعنی من این کارها را از امر خود انجام ندادم، این بود تأویل کارهائی که نتوانستی در مقابل آن ها صبر کنی. منظور این است که آن کارهای شگفت انگیز فوق عادی از ناحیه دستورات و اراده های خداوند بود و من فرمان های او را اجرا کردم.

موضوع ملاقات موسی (ع) با خضر (ع) و جریاناتی که در همراهی آن دو به وقوع پیوست و آثار و نتایج اعمال خضر (ع) و اعتراض موسی (ع) مشتمل بر مباحث عقیدتی و علمی مهمی است و احتیاج به بحث مستقلی دارد.

الیاس کلانتری

۹۴/۶/۱۷

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن