کلام ایام – ۳۵۹، معارف دین توحیدی در سیره و کلام امام باقر (علیه السلام)

 بخش اول

کلیات

  • روش تبریک و تسلیت ما در ایام ولادت یا رحلت و شهادت معلمان آسمانی.

  • سالروز شهادت امام باقر  (علیه السلام).

  • سبب ابتلاء به گرفتاری ها و نکبت ها.

  • نقش و تأثیر گناهان انسان در حوادث زندگی او.

  • کدام نوع از گرفتاریها در اثر گناه بنده به او اصابت می کند.

  • پاداش و مجازات قراردادی و یا طبیعی و حقیقی.

  • مجازاتهای خدا از ناحیه قوانین و سنت های حاکم بر عالم و فضای زندگی انسانها است.

  • رحمت و فضل پروردگار عالمیان آثار خیلی از گناهان را از بین می برد.

  • مجازاتهای دنیوی خدا درباره اهل ایمان جنبه باز دارندگی دارد.

  • گناهان صادر شده از انسان ها آثار نامطلوب و زیانباری در زندگی آنها خواهد داشت.

  • نتایج و آثار اصرار بنده برای استجابت دعای خود.

  • خدای کریم اصرار و التماس انسانها را در درخواست از آنها دوست ندارد.

  • فایده عظیم تر دعا علاوه بر دریافت خواسته ها.

  • خدای کریم دوست دارد بنده ها از او درخواست و طلب کنند.

  • کلام امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ درباره دعا و استجابت آن.

  • انواع و اَشکال مختلف مختلف استجابت دعا.

  • تناسب جریان استجابت دعا با نیت و قدرت روحی بنده.

  • کلید های خزائن خدای غنی کریم.

  • استمرار در دعا مطلوب و محبوب خدای سبحان است.

روز هفتم ماه ذی الحجة سالروز شهادت وجود مبارک امام باقرالعلوم – علیه السلام – فرا رسید و طبعاً مناسبت دارد که مقالات مربوط به اعمال و دعاهای تعیین و توصیه شده برای ایام این دهه پرفضیلت را متوقف کنیم و مقاله ای درباره آن حضرت بعنوان تسلیت ایام شهادت او بنویسم. اما کسانیکه با این سایت یعنی «حکمت طریف» آشنا هستند، می‌دانند که هم تبریک ما برای زمان ولادت ذوات مقدسه معلمان آسمانی و هم تسلیت ما برای ایام رحلت و شهادت آنها عمدتاً بصورت ذکر بعضی از رفتارها و مواردی از سخنان آن ذوات مقدسه می‌باشد.

قبلاً به مناسبت چنین ایام در مقاله‌ای که درباره سیره شریف امام باقر – علیه السلام – منتشر شد، به ذکر و توضیح چند مورد از سخنان نقل شده از آن وجود مبارک پرداختیم و در این مقاله بجهت فاصله زیادی که با آن مقالات واقع شده آن چند روایت را با ترجمه آنها مجدداً نقل می‌کنیم و این نوع مقالات را تحت عنوان فوق در مناسبت‌های بعدی إن شاء الله تعالی ادامه خواهیم داد. روشی که درباره بعضی از ذوات مقدسه معلمان آسمانی قبلاً شروع شده و بخواست خدا بصورتی منظم تر ادامه خواهد یافت.

در مقالات قبلی مجموعاً چهار مورد از احادیث نقل شده از وجود مبارک امام باقر – علیه السلام – همراه با شرح و توضیحی ذکر شده که اصل آن ها را با ترجمه و بدون شرح و توضیح اینجا می آوریم(۱) و بحث در این زمینه را با ذکر موارد دیگری از احادیث نقل شده از آن وجود قدسی همراه با شرح و تفسیر و توضیحی ادامه می‌دهیم:

۱- قال ( علیه السلام ): «إِنَّ اللّهَ کَرِهَ إِلْحاحَ النّاسِ بَعْضِهِمْ عَلى بَعْض فِى الْمَسْأَلَهِ وَ أَحَبَّ ذلِکَ لِنَفْسِهِ، إِنَّ اللّهَ جَلَّ ذِکْرُهُ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ وَ یُطْلَبَ ما عِنْدَهُ »(۲) یعنی آن حضرت فرمود: خداوند دوست ندارد انسانها در درخواست از یکدیگر اصرار و سماجت کنند، اما در مورد خودش این را دوست دارد، خداوند – جلّ ذکره – دوست دارد بندگانش از او درخواست کنند و از آنچه نزد اوست طلب کنند.

۲- عن ابی جعفر ( علیه السلام ) قال: «کان ابی اذا کانت له الی الله حاجه طلبها فی هذه الساعه، یعنی زوال الشمس»(۳) یعنی امام باقر ( علیه السلام ) فرمود: پدرم هر وقت حاجتی بسوی خدا داشت در این ساعت آن را از خدا درخواست می کرد، یعنی وقت زوال آفتاب . وقت زوال آفتاب همان اول ظهر است که آفتاب به طرف مغرب تمایل پیدا می کند.

۳- عن ابی جعفر (علیه السلام ) قال: « کَفَى بِالْمَرْءِ عَیْباً أَنْ یَتَعَرَّفَ مِنْ عُیُوبِ النَّاسِ مَا یَعْمَى عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِ نَفْسِهِ أَوْ یَعِیبَ عَلَى النَّاسِ أَمْراً هُوَ فِیهِ لَا یَسْتَطِیعُ التَّحَوُّلَ عَنْهُ إِلَى غَیْرِهِ أَوْ یُؤْذِیَ جَلِیسَهُ بِمَا لَا یَعْنِیهِ »(۴)

از امام باقر ( علیه السلام ) نقل شده است که فرمود: این عیب برای انسان بس است که از عیوب مردم چیزی را جستجو کند که از دیدن آن در خودش نابینا  [و بی اعتنا] است، انسانها را عیبجوئی  [و سرزنش]  کند برای امری که در خود او هست  [یا خود او در آن است]  و نمی تواند از آن بیرون آید و بجهت دیگری متحول شود، یا هم نشین خود را بیازارد برای یک چیز بی اهمیت و غیر قابل اعتناء.

۴- از بُرَید عجلی نقل شده است:

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : فِی قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّمٰا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هٰادٍ» فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْمُنْذِرُ وَ لِکُلِّ زَمَانٍ مِنَّا هَادٍ یَهْدِیهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ نَبِیُّ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ اَلْهُدَاهُ مِنْ بَعْدِهِ عَلِیٌّ ثُمَّ اَلْأَوْصِیَاءُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِد»(۵) یعنی: برید عجلی گوید: امام ابوجعفر- علیه السلام- درباره کلام خدا- عزّوجلّ- «جز این نیست که تو هشدار دهنده ای و برای هر قومی هدایت کننده ای است» فرمود: رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- منذر (هشدار دهنده) است و برای هر زمانی از ما، هدایت کننده ای وجود دارد که مردم را هدایت می کند به آنچه پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- آورده است، پس هدایت کننده بعد از او علی و سپس اوصیاء آن حضرت یکی بعد از دیگری بودند (سلام الله علیهم).

* * * * * * * * * *

۵- امام باقر – علیه السلام – فرمود:

«مَا مِنْ نَكْبَةٍ تُصِيبُ اَلْعَبْدَ إِلاَّ بِذَنْبٍ وَ مَا يَعْفُو اَللَّهُ عَنْهُ أَكْثَرُ»(۶) یعنی: نکبتی به بنده نرسد مگر از ناحیه گناهی و آنچه خدا از آن عفو می‌کند بیشتر است! ذَنب: کار خطرناک، کاری که نتیجه وخیمی خواهد داشت، گناه، این کلمه غالباً برای گناه به کار می‌رود، اما در اصل به معنی کاری است که نتیجه وخیمی دارد. طبعاً عملی بنام گناه هم نتیجه و اثر وخیم و دردناکی خواهد داشت. و به آن جهت به گناه ذنب گفته شده.

امام – علیه السلام – در این کلام شریف می فرماید که گناهان صادر شده از انسان‌ها، نتایج دردناک و مصیبت باری برای صاحبانش خواهد داشت! و گرفتاری ها و درد و رنج هائی که به انسان اصابت می‌کند، در واقع نتیجه اعمال و رفتارهای او است و گاهی نتیجه کارهای خلاف دیگران. مراد این است که امام – علیه السلام  – تصریح نفرمود که همه گرفتاری‌ها و بلاهائی که به بنده اصابت می کند فقط از ناحیه گناهان و اعمال خلاف خود آن بنده است – اگرچه از ظاهر کلام همین احتمال داده می‌شود – اما ممکن است گناهان و اعمال خلاف بعضی از افراد دیگر هم در زندگی یک انسان مؤثر باشد. مثل گناهانی که عده ای در یک جامعه انجام می‌دهند، اما آثار نامطلوب و زیانبار آن ها شامل دیگر افراد و بطور کلی عموم اهل آن جامعه می‌شود.

و یا گناهانی که پدر و مادری انجام می‌دهند و در نتیجه به گرفتاری‌هائی مبتلا می‌شوند و آن گرفتاری مثل فقر و بعضی امراض برای اعضاء خانواده و فرزندان آنها هم مشکلاتی به وجود می آورد.

پس در این کلام تذکر و هشدار امام – علیه السلام – درباره گناهان است! و لازم است انسان بداند که اعمال خلاف و گناهان او گرفتاریها و مصیبت هائی به وجود خواهد آورد چه برای شخص خود او و چه برای افراد خانواده و فرزندان و دیگر افراد جامعه.

در آموزش های دینی بطور مکرر به انسان‌ها هشدار داده شده است که وضعیت زندگی آنها چه در جهت رفاه و آسایش و امنیت و فراوانی رزق و کثرت نعمت ها و چه در جهت گرفتاری ها و بلاها و کمبود ها و گرانی قیمت‌ها، ارتباط گسترده ای با اعمال و رفتارهای آنها دارد! لذا لازم است انسان مراقب و مواظب اعمال خود و دیگران باشد! اگر طالب آسایش و رفاه و غنا و نعمت فراوان است، اعمال و رفتارهای معینی را باید انجام دهد، مثل کمک به نیازمندان و ارتباط محبت آمیز با بستگان و خویشاوندان و خوشرفتاری با اهل خانواده و همسایگان و دیگران و در رأس همه این نوع اعمال تکریم والدین و احسان به آنها قرار دارد.

و اگر نگران کمبودها و فقرها و گرفتاری‌ها و بیماریها و حوادث نامطلوب است، از ظلم به دیگران و مزاحمت به آنها و انجام رفتارهای خشن و بد خُلقی و بی احترامی به والدین و قطع ارتباط قوم و خویشی و امثال آنها خودداری کند.

قابل توجه است که گرفتاری‌های ناشی از گناهان و رفتارهای نامطلوب غالباً اثر اجتناب ناپذیر اعمال است و مجازات های مورد نظر معلوم نیست که از نوع مجازات قراردادی باشد! مثل مجازات هائی که در دادگاه ها و محاکم برای خلافکاران تعیین می کنند!

یعنی اینکه عالم آفرینش و فضای زندگی انسان ها بصورت قانونمند اداره می شود! و از طرف پروردگار عالمیان سنت هائی در عالم برقرار است! و این مجازات های مورد بحث هم اثر طبیعی و حقیقی اعمال است. مثل کشنده بودن زهر و سوزاننده بودن آتش و جاری شدن آب زیاد نازل شده از آسمان در سرازیری ها یعنی سیل!

قابل تذکر است که قبلاً در بعضی از مقالات متذکر شدیم که پاداش‌ها و مجازات‌ها از یک نظر به دو قسم تقسیم می شود و آن دو عبارتند از:

الف: پاداش و مجازات قراردادی.

ب: پاداش و مجازات طبیعی و حقیقی.

نوع اول مثل جوایزی که در مسابقات و امتحانات برای افراد موفق در نظر می گیرند و در جهت دیگر مثل جریمه های مالی و زندانی کردن و اخراج از محل کار و مثلاً مردودی در امتحانات مراکز علمی و امثال آنها.

اما پاداش و مجازات نوع دوم نتیجه طبیعی عمل است مثل محصولی که انسان‌ها از باغ و مزرعه خود بر می‌دارند و سلامت بدن و پیدا کردن قدرت جسمانی در اثر ورزش و رعایت اصول بهداشتی و آرامش روحی در اثر کمک به دیگران و محبت به آنها و نشاط روحی از ناحیه مطالعه کتاب های مفید علمی! و در جهت مقابل مثل ابتلاء به بیماریها در اثر عدم رعایت اصول بهداشت بدن – و تصادف و مجروح شدن در اثر آن از ناحیه بی احتیاطی در راه رفتن و رانندگی.

حال در توجه سطحی ابتدائی روشن نیست که مراد امام باقر – علیه السلام – در این کلام شریف کدام نوع از گرفتاری‌ها است که در اثر گناه بنده به او اصابت می کند؟ آیا پروردگار مهربان بجهت ارتکاب گناه از طرف بنده، بطور خاص اراده می‌کند که مصیبت و گرفتاری مناسبی برای او به وجود آید تا او تنبیه شود یعنی یک نوع مجازات از نوع متعارف و متداول در دادگاه ها و سازمان های اجتماعی و در عرف حکومت‌ها و مجریان قوانین اجتماعی؟

تطبیق آیات قرآنی با مناجات خمس عشره
بخوانید

یا مراد این است که گرفتاریهای نشأت گرفته از گناهان در نظام قانونمند حاکم بر عالم نتایج طبیعی و حقیقی دارد و آن گرفتاریهای مورد نظر همان نتایج طبیعی و حقیقی اعمال است که شامل صاحبان اعمال خلاف و گناهکاران می شود؟

نوع اول با رحمت واسعه و مهربانی پروردگار عالمیان و لطف و رحمت او به بندگان چندان سازگار نیست، مگر به قصد بازدارندگی و اصلاح نظام زندگی و برگشت بنده به راه اصلی حیات. که البته این نوع مجازات در حقیقت لطفی است به حال بنده و رحمتی است که از طرف پروردگارش که شامل حال او می شود.

اما نوع دوم از مجازات از ناحیه قوانین و سنت های حاکم بر عالم و فضای زندگی انسان‌ها است و این نظام از علم و حکمت و رحمت پروردگار عالمیان نشأت می‌گیرد و با فضل و عدالت او کاملاً سازگار است! و غالباً مجازات های خدا درباره بندگان از این نوع دوم است. یعنی اثر و نتیجه طبیعی اعمال بنده.

این مطلب و این دیدگاه با عبارت دوم کلام شریف تأیید می‌شود بطوریکه فرمود:

«وَ مَا يَعْفُو اَللَّهُ عَنْهُ أَكْثَرُ» یعنی: آنچه خدا از آن عفو می‌کند بیشتر است. توضیح اینکه: در نظام حاکم بر عالم از ناحیه رحمت و فضل پروردگار عالمیان آثار خیلی از گناهان هم از بین می‌رود و باصطلاح صاحب آن مقدار از اعمال بخشیده می شود.

حال اگر قبول کردیم که مجازات های خدای سبحان از نوع ظهور و تحقّق آثار طبیعی و حقیقی اعمال است، می توانیم بگوئیم که عفو و بخشش او هم جنبه طبیعی و حقیقی دارد و آن هم بصورت قانومند در فضای زندگی انسان ها جریان می یابد.

سرانجام اینکه گناهان صادر شده از انسانها چه در جهت زندگی فردی و شخصی و چه در جهت اجتماعی، آثار نامطلوب و زیانباری در زندگی آنها خواهد داشت و انسان گرفتار آن آثار زیانبار خواهد شد، پس لازم است انسان جهت مصونیّت از بلاها و گرفتاریها و مشقّت ها از ارتکاب گناهان خودداری کند و ملتزم اعمال حسنه و صالحات باشد و اگر مرتکب گناهانی شده از آنها بسوی خدا توبه کند و سعی کند با اعمال حسنه آن گناهان را جبران کند. در جهت اجتماعی هم سعی کند دیگران را به اجتناب از گناهان و انجام اعمال صالح و رفتارهای مفید به حال خود و دیگران تشویق و توصیه نماید.

۶- امام باقر – ابوجعفر – علیه السلام  فرمود:

«واللّه لا يُلِحُّ عبدٌ مُؤمِنٌ علَى اللّه عزّوجلّ في حاجتِهِ إلّا قضاها لَهُ»(۷) یعنی: به خدا سوگند هیچ بنده مؤمنی در دعا به الله – عزّوجلّ – درباره حاجتش اصرار نکند جز اینکه حاجتش را بر آورد. در این کلام شریف امام باقر – علیه السلام –  به انسان ها توصیه می فرماید که درباره حاجت های خود به درگاه پروردگارشان اصرار و پافشاری کنند. مراد از «الحاح» در این کلام و در مقام دعا، اصرار و استمرار و جدیّت در دعا است که لازم است با امیدواری به استجابت همراه باشد.

اینکه در عرف عامه مردم می‌گویند: نباید از خدا به زور چیزی را درخواست کرد. مطلبی است که با این حدیث شریف و احادیث متعدد مشابه آن ناسازگار است. البته مراد از به زور چیزی را درخواست کردن، همان اصرار و سماجت یا همان چیزی که گفتیم یعنی پافشاری و استمرار و جدیّت است که عامه تعبیر به زور می کنند.

در هر صورت خدای سبحان به لحاظ این حدیث شریف الحاح یعنی اصرار در دعا و درخواست را دوست دارد. البته اصرار و درخواست از خود ذات قدوس او و الّا او اصرار و سماجت انسان از دیگران را دوست ندارد، بطوریکه از امام صادق – علیه السلام – نقل شده است که فرمود:

« إِنَّ اَللَّهَ كَرِهَ إِلْحَاحَ اَلنَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ فِي اَلْمَسْأَلَةِ وَ أَحَبَّ ذَلِكَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ يُحِبُّ أَنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ»(۸) یعنی: خدای – عزّوجلّ – خوش ندارد اصرار و پافشاری انسانها را نسبت به یکدیگر در خواسته های خود، اما آن [یعنی اصرار و پافشاری] را درباره خودش دوست دارد، همانا الله – عزّوجلّ – دوست دارد از آنچه نزد او است درخواست و طلب کنند! و ما قبلاً در بعضی از مقالات این حدیث شریف از امام صادق – علیه السلام – را همراه با شرح و  توضیحی ذکر کردیم.

لازم به یادآوری است – اگرچه در مقالات قبلی – بطور مکرر ذکر شده – به تأخیر افتادن استجابت دعا به نفع بنده است و حداقل فایده آن یعنی تأخیر در استجابت این است که بنده بطور مکرر دعا می کند و هر بار دعا کردن فایده جدیدی برای او خواهد داشت،  علاوه بر موضوع دریافت حاجت از خدا. یعنی نفس دعا با صرف نظر از دریافت حاجت، برای بنده خدا، فواید عظیمی خواهد داشت و گاهی ارزش ها و فواید اصل ارتباط با خدای سبحان از طریق دعا بیشتر از ارزش حاجتی خواهد بود که بنده از پروردگارش درخواست و دریافت کرده است.

ارتباط با خدای سبحان از طریق دعا و اعمال دیگر مثل شکر به نعمتهای او و خواندن نماز و تلاوت قرآن و مجموعاً انواع «ذکرالله» ارزش زیاد و آثار گرانبهائی خواهد داشت که این ارزش – بطوریکه گفته شد – گاهی از خود حاجت درخواستی بیشتر است. پس بنده لازم است طبق این نوع از احادیث نقل شده از معلمان آسمانی از استجابت دعای خود ناامید نشود و جهت استجابت دعای خود اصرار و پافشاری کند و در دعای خود مداومت و استقامت به کار ببرد.

امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در نامه مشهور خود به وصیّ و جانشین و امام بعد از خود می فرماید:

«ثُمَّ جَعَلَ فِي يَدَيْكَ مَفَاتِيحَ خَزَائِنِهِ بِمَا أَذِنَ لَكَ فِيهِ مِنْ مَسْأَلَتِهِ، فَمَتَى شِئْتَ اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ وَ اسْتَمْطَرْتَ شَآبِيبَ رَحْمَتِهِ»(۹) یعنی: سپس [ خداوند ] کلیدهای گنج های خود را در دستان تو قرار داد از جهت اینکه اذن درخواست به تو داد؛ پس هر وقت خواستی می توانی با دعا درهای نعمت او را باز کنی و بارانی از رحمت او را به سوی خود جاری کنی. امام – علیه السلام – در ادامه کلام خود می فرماید:

«فَلَا [يُقْنِطَنَّكَ‏] يُقَنِّطَنَّكَ إِبْطَاءُ إِجَابَتِهِ، فَإِنَّ الْعَطِيَّةَ عَلَى قَدْرِ النِّيَّةِ؛ وَ رُبَّمَا أُخِّرَتْ عَنْكَ الْإِجَابَةُ لِيَكُونَ ذَلِكَ أَعْظَمَ لِأَجْرِ السَّائِلِ وَ أَجْزَلَ لِعَطَاءِ الْآمِلِ، وَ رُبَّمَا سَأَلْتَ الشَّيْ‏ءَ فَلَا [تُعْطَاهُ‏] تُؤْتَاهُ وَ أُوتِيتَ خَيْراً مِنْهُ عَاجِلًا أَوْ آجِلًا أَوْ صُرِفَ عَنْكَ لِمَا هُوَ خَيْرٌ لَكَ، فَلَرُبَّ أَمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فِيهِ هَلَاكُ دِينِكَ لَوْ أُوتِيتَهُ» پس تو را ناامید نکند تأخیر در استجابت خداوند، چون عطایای او به اندازه نیّت بنده است. گاهی تأخیری در استجابت دعا پیش می آید تا موجب اجر بیشتری برای سؤال کننده و جزای کامل تری برای امیدوار باشد. گاهی چیزی را از خداوند درخواست می کنی، آن خواسته به تو داده نمی شود و در مقابل چیزی بهتر از آن، یا در همان زمان و یا در زمان دیگری [ یا در دنیا یا آخرت] به تو داده خواهد شد. گاهی تو چیزی را خواسته ای که اگر به تو داده شود، هلاک دین تو در آن خواهد بود.

امام – علیه السلام – در این کلام به بیان موضوع دعا و فواید عظیم آن و موضوع استجابت و تأخیر در آن و فواید تأخیر در استجابت پرداخته. ما قبلاً این عبارات از کلام شریف امام – علیه السلام – را در بعضی از مقالات ذکر کردیم(۹) حاصل کلام آن حضرت در این بخش از نامه و کلام شریف این است که دعا کلید گنج های بی پایان خدای غنیّ کریم است و او کلید گنج های خود را در اختیار بنده قرار داده و به او اذن داده است که هر وقت خواست می‌تواند با آن کلید درهای خزائن پروردگارش را باز کند و از آن گنجینه های بی پایان و نعمت های فراوان بردارد.

همچنین تأخیر در استجابت دعا هم نباید سبب یأس و ناامیدی بنده شود، چون عطایای پروردگار عالمیان متناسب با نیت بنده می باشد. یعنی او می تواند با نیت قوی تر و در اثر استمرار دعا به نعمت‌های عظیم و استجابت خواسته‌های خود برسد و ای بسا تأخیر در استجابت اجر و نفع  بیشتری برای دعا کننده خواهد داشت.

در این کلام شریف و بعضی از احادیث ذکر شده است اگر درخواست بنده به نفع او نباشد خدای سبحان خواسته او را به او عطا نمی کند و اما در مقابل دعای او، چیز بهتری به او عطا می‌کند یا بلائی و خطری را از او دفع می کند.

پس لازم است انسان بدون نگرانی و بدون ناامیدی و بلکه با امیدواری کامل دعا کند و نیازهای خود را با اصرار و استمرار در دعا از پروردگارش بخواهد و یقین کند به اینکه اگر درخواست او به نفعش نبود، پروردگار کریم حکیم چیز بهتری به او عطا خواهد کرد و یا بلائی و خطری را از او دفع خواهد کرد.

الیاس کلانتری

پاورقی ها:

۱- وبسایت حکمت طریف، بخش کلام ایام، شماره و عنوان:

کلام ایام – ۸۶، حادثه شهادت امام باقر (علیه السلام)

– همان، شماره و عنوان:

کلام ایام – ۲۳۷، شهادت امام باقر (علیه السلام)

۲- تحف العقول، بخش سخنان امام باقر ( علیه السلام )

۳- اصول کافی، کتاب الدعاء، «باب الاوقات و الحالات الّتی ترجی فیها الاجابه»، ح ۴ ( نسخه چاپ انتشارات علمیّه اسلامیه، ج ۴، ص ۲۲۷، ح ۴ )

۴- اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، «باب من یعیب الناس»، ح ۳ ( نسخه چاپ انتشارات علمیّه اسلامیه ج ۴، ص ۲۰۱ )

۵- اصول کافی، شیخ کلینی، چاپ انتشارات علمیّه اسلامیّه، ج ۱، ص ۲۷۲

۶- الکافی، اصول، کتاب الایمان و الکفر باب الذنوب، حدیث ۴ (نسخه انتشارات علمیّه اسلامیّه، ج ۳، ح ۴)

۷- الکافی (اصول) شیخ کلینی، کتاب الدعا، «باب الالحاح فی الدعا و التلبث» (انتشارات علمیه اسلامیه ج ۴، ص ۲۲۴، ح ۱

۸- نهج البلاغه، نامه – ۳۱

۹- وبسایت حکمت طریف، بخش پرسش و پاسخ، شماره و عنوان ذیل:

۳۱- چرا دعاهای ما مستجاب نمی شود؟

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن