۱۲۷/۱- برای لذت بردن بیشتر از نماز و خواندن قرآن چه کاری باید کرد؟!

IMAGE635759673712331899بخش دوم

سؤال: چگونه لذت بردن از نماز و قرآن خواندن را در وجود خود زیاد کنیم و با میل و رغبت نماز بخوانیم؟!

پاسخ: در بخش اول پاسخ این سؤال به موقعیت نماز در آموزش های دینی اجمالاً اشاره کردیم، در این بخش نکاتی را در جهت عملی و رفتاری مربوط به این موضوع ذکر می کنیم:

۱-توجه مستمر پی در پی به موقعیت نماز، روح انسان را در معرض جاذبه خاص آن قرار می دهد. اگر چه به موقعیت نماز در بخش اول این مقاله اشاره ای شد، اما این جا منظور نحوه توجه به آن و میزان این توجه است.

به طور کلی توجهات پی در پی و در دفعات زیاد به یک شیء یک نوع تمایل و علاقه و بعد اشتیاق نسبت به آن شیء را در دل انسان به وجود می آورد، حتی اگر آن شیء در اصل مطلوب طبع انسان نباشد و یک شیء نفیس و ارزشمندی محسوب نشود و این نوع خاصیت در انسان از کمالات روح او می باشد. اما اگر یک شیء ذاتاً دارای ارزش و مطلوب طبع انسان باشد، این شیفتگی شدیدتر و متعالی تر خواهد شد. می توان از این حالت روح انسان استفاده کرد و علاقه و شیفتگی به پدیده ها و اعمال ارزشمند را در آن به وجود آورد.

توضیح بیشتر این که یک وقت یک شیء نفیس و قیمتی در اختیار یک انسان قرار می گیرد مثل یک قطعه طلا و یا قطعه ای از جواهرات قیمتی، اما این انسان هیچ توجهی به ارزش و قیمت آن شیء ندارد و این عدم توجه امکان دارد از ناحیه اشتغال فکری آن شخص و گرفتاری های زندگی او و یا از داشتن روحیه کودکی در او و یا عدم تعقل و یا امثال آن باشد. همچنین ممکن است یک انسان به چیزی علاقه شدید در حدّ شیفتگی و عشق پیدا کند و در نتیجه به اشیاء دیگر به طور کلی بی اعتنا شود، حتی به اشیاء بسیار نفیس و قیمتی و ارزشمند. به عنوان مثال امکان دارد یک شخص یک خانه وسیع و قیمتی در مکانی مطلوب و مناسب داشته باشد، اما از سکونت در آن خانه و مالکیت آن هیچ لذتی نبرد و به آن بی اعتناء باشد، در حالی که برای انسان های زیادی آن خانه مطلوبیت زیادی دارد و حسرت داشتن چنین خانه ای را دارند.

همین طور است موضوع نماز، یعنی با وجود جلالت خاص این عبادت باشکوه، عده ای از انسان ها به موقعیت خاص آن توجه ندارند، اگر چه آن را به جای می آورند و ملتزم آن هستند اما لذت مورد انتظار و استحقاقی آن را در درون خود احساس نمی کنند، یعنی انتظار لذت بیشتری از آن را دارند. برای رسیدن به این مقصد مطلوب می شود از این خاصیت روحی انسان استفاده کرد و با توجهات پی در پی به اهمیت و موقعیت رفیع آن علاقه و اشتیاق و شیفتگی شدید در روح خود نسبت به آن ایجاد کرد.

برای این کار لازم است از «ذکر کثیر» خداوند استفاده کرد. یعنی وقتی انسان خدا را زیاد یاد کند، اشتیاقش به او زیادتر خواهد شد. نماز هم از عالیترین مراتب ذکر الله است. پس زیاد شدن ذکر خدا چه از نوع نماز و چه تلاوت قرآن و چه مطالعه در سیره شریف رسول خدا (ص) و ائمّه اهل بیت (ع) عامل اشتیاق زیاد به نماز و لذت بردن زیاد از آن خواهد شد. لازم است با رفتارها و سخنان رهبران آسمانی در مورد نماز آشنا شد و این کار مستلزم مطالعاتی در سیره شریف آن بزرگواران است. امیرالمؤمنین علی (ع) در مورد نماز (در ادامه خطبه مذکور در بخش اول این سؤال) می فرماید:

«وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ يَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ»(۱) یعنی حق نماز را شناختند کسانی از مؤمنان که آن ها را زینت متاع دنیا و نه آن چه عامل روشنائی چشمشان است از فرزند و مال، از آن بازشان نداشت.

240-آیا عفو عمومی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ درمورد مخالفان و مشرکان باعث خسارتی به دین اسلام نشد؟!
بخوانید

خداوند می فرماید:

«رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِکْرِ ﭐللَّهِ وَإِقَامِ ﭐلصَّلَوٰةِ وَإِيتَاءِ ﭐلزَّکَوٰةِ …» (النور / ۳۷) یعنی انسان هائی که کسب و کار و خرید و فروش آن ها را از ذکر خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات بازشان نمی دارد. امیرالمؤمنین علی (ع) بعد از ذکر موقعیت نمازگزاران حقیقی، به رفتار وجود مبارک رسول خدا (ص) در مورد نماز اشاره ای کرد و فرموده:

 

«و کان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نصباً … نفسه»(۲) یعنی رسول خدا (ص) خودش را برای نماز به زحمت می انداخت در حالی که بشارت بهشت به او داده شده بود، به جهت کلام خداوند که فرمود:

«وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِـﭑلصَّلَوٰةِ وَﭐصْطَبِرْ عَلَيْهَا» (طه / ۱۳۲) یعنی اهل خود را به نماز امر کن و بر آن شکیبائی کن و او اهلش را به آن امر می کرد و خود نیز بر آن شکیبائی داشت.

۲-خواندن نماز در اول وقت آن. خداوند می فرماید:

«فَأَقِيمُواْ ﭐلصَّلَوٰةَ إِنَّ ﭐلصَّلَوٰةَ کَانَتْ عَلَى ﭐلْمُؤْمِنِينَ کِتَاباً مَّوْقُوتاً» (النساء / ۱۰۳) یعنی پس نماز را بر پای دارید، چون نماز برای مؤمنان در وقت های معیّن مقرر شده است.

خداوند عالم برای این عبادت جلیل اوقات خاصی را تعیین فرموده است و لازم است آن را در اول وقت تعیین شده به جای آورد! مگر انسان در نوعی اضطرار قرار بگیرد و خواندن نماز در اول وقت آن، امکان پذیر نباشد و یا مشقّتی ایجاد کند که در آن صورت و یا به دلائل معین دیگر مذکور در احکام تکلیفی، می شود آن را از اول وقت به تأخیر انداخت. اما وقتی یک عامل موجهی وجود ندارد، تأخیر انداختن آن از وقت تعیین شده، دارای اشکالاتی خواهد بود.

تأخیر نماز از وقت تعیین شده، آثار نامطلوب اخلاقی و آثار زیان باری خواهد داشت، از جمله ایجاد حالت عدم اشتیاق نسبت به آن.

۳-در حدّ امکان نمازها باید با جماعت و در مساجد خوانده شود. مگر در صورتی که این کار برای انسان مشقّت ها و مشکلاتی ایجاد کند، مثل دور بودن مسجد از خانه و محل کار و عدم استطاعت نمازگزار برای رفتن به مسجد و امثال آن ها. نماز خواندن در مسجد و بالخصوص با جماعت آثار پر برکتی در زندگی انسان به وجود می آورد و لذت بردن از نماز در نتیجه اشتیاق به آن را در انسان زیاد می کند.

امیرالمؤمنین علی (ع)  وقتی محمد بن ابی بکر را به حکومت مصر منصوب فرمود در دستورالعملی که برای او نوشته،فرموه است:

«صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُوَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ» (۳) یعنی نماز را در وقت تعیین شده برای آن به جا آور، نباید در مورد آن جهت فراغت عجله کنی و همچنین نباید آن را به جهت اشتغال به کار دیگری به تأخیر بیاندازی.

۴-نماز باید محور کارهای دیگر روزانه قرار بگیرد یعنی برنامه های دیگر زندگی مثل تهیه غذا و صرف آن و خرید برای منزل و مهمانی رفتن و مجالست ها و امثال آن ها را باید با وقت نماز تنظیم کرد مثلاً اگر انسان بنا دارد جهت خرید مایحتاج زندگی روزمره یا رفتن به مهمانی و شرکت در مجلسی و یا امثال آن ها از منزل خارج شود، باید زمان خروج و یا رسیدن به مقصد مورد نظر را طوری تنظیم کند که تزاحمی بین آن کار و نماز به وجود نیاید.

امیرالمؤمنین (ع) در ادامه دستورالعمل خود به محمد بن ابی بکر نوشته است:

«وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِكَ»(۴) یعنی بدان همه اعمال تو تابع نمازت می باشد.

مراد آن حضرت از این کلام محوریت نماز برای سایر اعمال است، چه قبولی اعمال دیگر به جهت قبولی نماز، چه محور قرار دادن نماز نسبت به امور دیگر زندگی.

موضوع مورد بحث احتیاج به تفصیلی دارد که آن را به خواست خداوند به فرصت دیگری موکول می کنیم.

الیاس کلانتری

پاورقی ها:

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹
  2. همان
  3. نهج البلاغه، نامه ۲۷
  4. همان
برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن