۱۳۸-علت تقاضای امام حسین (علیه السلام) از سپاه دشمن چه بود؟!
سؤال: آیا درست است که امام حسین (ع) از سپاه دشمن تقاضا می کرد که به فرزندان او آب بدهند؟!
پاسخ: سپاه دشمن آب را بر روی امام حسین (ع) و همراهانش بسته بودند و چندین هزار نفر از آن سپاه از نهر آب مراقبت می کردند و از دسترسی سپاه امام به نهر آب ممانعت می کردند. آب متعلّق به کسی نبود یعنی سپاه ابن سعد (لعنه الله) که مالک آب نبودند و حق ممانعت از آن را نداشتند، و طبعاً سپاه امام حسین (ع) و همراهان او حق استفاده از آب نهر را داشتند. حال وقتی آن سپاه آب را بستند و مانع رسیدن سپاه امام (ع) به آب نهر شدند، طبیعی است که امام (ع) با آن ها مذاکره کند تا بلکه آن ها را از این رفتار ناجوانمردانه و رذیلانه منصرف کند.
در تمامی حوادث مربوط به نهضت عاشورا، امام حسین (ع) فعالیت ارشادی و آموزشی خود را نسبت به سپاه دشمن قطع نکرد. و خیرخواهی خود را نسبت به آن سپاه به کار بست. آن حضرت وقت مواجه شدن با سپاه حرّ که جهت بستن راه او و بازداشت او آمده بودند، وقتی احساس کرد که آن سپاه تشنه هستند، دستور داد همراهانش همه آن سپاه را سیراب کنند، حتی دستور داد به اسب های آن سپاه هم آب بدهند. آب دادن به یک سپاه هزار نفری و اسب های آن ها، با وجود مشکلات حمل آب با طرق متداول در آن زمان، یک عمل اخلاقی بسیار متعالی و بزرگوارانه بود. اما امام حسین (ع) یک شخصیت آسمانی و یک قهرمان اخلاق فوق عادی بود و این رفتار با عظمت از وجود شریفش صادر شد. آن بزرگوار و رفتارهای او را نباید با سایر انسان ها، جز پیامبران خدا و ذوات مقدسه معصومین (صلوات الله علیهم) مقایسه کرد. او حجت پروردگار عالم بود و امامت انسان ها را به عهده داشت، رهبری فکری و عقیدتی و رفتاری انسان ها وظیفه شرعی او بود، آن بزرگوار نسبت به انسان های معاصر خود اعم از شیعیان و طرفدارانش و دیگر انسان ها حتی مخالفان خود و انسان های زمان های دیگر در موقعیت یک معلم آسمانی قرار داشت و نسبت به همه انسان ها خیر خواهی می کرد و فضائل اخلاقی و رفتارهای کریمانه را با عمل و سخن خود به آن ها یاد می داد. حال وقتی عده ای جاهل و گمراه اقدام به یک عمل ناجوانمردانه و رذیلانه ای کرده اند و آب را به روی عده ای از انسان ها بسته اند و مانع دسترسی آن ها به آب نهر شده اند، خیلی طبیعی است که آن بزرگوار آن ها را از این عمل نهی کند و از آن ها بخواهد از این رفتار خود دست بردارند و حق استفاده از آب را برای انسان ها در نظر بگیرند.
بستن آب به روی کاروان امام حسین (ع) هیچ گونه توجیه عقلی و شرعی نداشت. این رفتار ناجوانمردانه حتی هیچ توجیه نظامی هم نداشت. توضیح این که در جنگ ها غالباً دو گروه متخاصم برای ضربه زدن به سپاه مقابل اقدام به کارهائی می کنند که جنبه اخلاقی آن کارها مورد توجه قرار نمی گیرد و بیشتر جهت شکستن روحیه دشمن و کشتن افراد بیشتری از آن ها مورد نظر قرار می گیرد. اما در آن جنگ و مقابله لشکر حکومت یزید (لعنه الله) با امام حسین (ع) چنین موقعیتی هم وجود نداشت، چون در مقابل هزاران نفر از سپاه حکومت (حدود سی هزار نفر)، سپاه امام حسین (ع) هفتاد و چند نفر و یا نهایتاً صد و چند نفر بودند. به علاوه در کاروان امام (ع) تعدادی از بانوان و کودکان حضور داشتند که آن ها تأثیری در وضعیت جنگ نمی توانستند ایجاد کنند.
تشنگی سپاه امام (ع) و مهم تر از آن تشنگی زنان و کودکان بی گناه برای آن بزرگوار مصیبتی عظیم بود. و او سعی می کرد این مشکل را با مذاکره با آن قوم و موعظه آن ها برطرف کند. سپاه امام (ع) از زمانی که دشمن آب را به روی آن ها بستند، چند بار- حداقل یک بار- توانستند از طریق توسل به جنگ مقداری آب (حدود بیست مشک) به خیمه ها بیاورند، چون موعظه و نصیحت در آن ها اثر نکرد و سپاه امام (ع) ناچار به این کار اقدام کردند. اما امام (ع) می خواست این مشکل با مذاکره و صحبت برطرف شود. چه طریقه دیگری برای آن حضرت باقی مانده بود؟! آیا او می توانست نسبت به تشنگی شدید کودکان بی اعتنا باشد؟! یا از ارشاد آن قوم جاهل صرف نظر کند؟! در مورد جنبه های آموزشی رفتارهای امام حسین (ع) در نهضت مقدس عاشورا در فرصت مناسبی در بخش «کلام ایام» به خواست خداوند مباحثی ذکر خواهیم کرد، اما در این جا در پایان این بحث عرض می کنیم که درخواست آب برای کودکان تشنه از فضائل اخلاقی و کرامت های رفتاری امام حسین (ع) بود. آن ها مالک آب نهر که نبودند و آبی را که همگان حق استفاده از آن را داشتند، به طور ظالمانه به روی دیگران بسته بودند و آن حضرت آن ها را به رفع ظلم و ترک آن عمل نادرست توصیه می فرمود.
الیاس کلانتری
۹۴/۹/۴