کلام ایام – ۴۰، گردش کنار نهری در بهشت
گردش کنار نهری در بهشت
بخش پنجم
«اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ–جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ» یعنی پروردگارا به من عطا کن بجهت درخواستم از تو، همه خوبی های دنیا و همه خوبی های آخرت را. در این عبارت از دعای شریف رجبیّه اشاره شده به اینکه درخواست از خداوند عالم نباید محدود و اندک باشد بلکه انسان همه نیازها و همه نعمت ها و خوبی ها را باید از او درخواست کند. چون هم دارائی خداوند نامحدود است، و هم کرم و رحمت او، و اینکه دارائی او با بخشیدن و اعطاء کم نمی شود.
پس بنده لازم است در مقام دعا و درخواست از خداوند، بلند همت باشد و نعمت های عظیم را از خداوند بخواهد. و برای خداوند فرقی نمی کند که حاجت درخواستی بنده کم باشد یا زیاد. چون دارائی و قدرت او محدود به هیچ حدّی نیست و حقیقتاً نامحدود است.
این عبارت شبیه به کلامی است که در مقدمه خطبه ای به نام «خطبه اشباح» از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده است. آن حضرت فرمود:
«اَلْحَمْدُللهِ الَّذِی لاَیفِرُهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُودُ، وَلاَیکْدِیهِ الْاِعْطَاءُ وَ الْجُودُ; إِذْ كُلُّ مُعْط مُنْتَقِصٌ سِوَاهُ، وَ كُلُّ مَانِع مَذْمُومٌ مَا خَلاَهُ»(۱) یعنی حمد مخصوص الله است که منع و عدم بخشش دارائی او را زیاد نمی کند و اعطاء و بخشش هم موجب فقر او نمی شود، در حالیکه هر عطا کننده ای دارائیش کم می شود، جز او، و هر امساک کننده و خودداری کننده از بخشش هم مذموم است، جز او.
با این حساب بنده نباید به خواسته های کوچک و اندک از خداوند اکتفا کند، بلکه لازم است از او نعمت های زیادی را درخواست کند، چون اعطاء و بخشش زیاد نقصانی در دارائی های او ایجاد نمی کند و او دوست دارد بندگانش از او درخواست کنند و او درخواست های آن ها را بپذیرد.
اما احتمال دارد یک انسان تصور کند که، درخواست های او پذیرفته نمی شود و پروردگار عالم به او اعتنائی ندارد! در ادامه این بحث جواب این شبهه روشن خواهد شد. و توضیح داده خواهد شد که عدم استجابت دعا از ناحیه وضعیت و موقعیت بنده است و خداوند در مقابل دعای بنده وعده استجابت داده است و خداوند خُلف وعده نمی کند!
امیرالمؤمنین علی (ع) در ادامه کلام شریفش فرمود:
«عِیالُهُ الْخَلاَئِقُ، ضَمِنَ أَرْزَاقَهُمْ، وَ قَدَّرَ أَقْوَاتَهُمْ، وَ نَهَجَ سَبِیلَ الرَّاغِبِینَ إِلَیهِ، وَ الطَّالِبِینَ مَا لَدَیهِ، وَ لَیسَ بِمَاسُئِلَ بِأَجْوَدَ مِنْهُ بِمَا لَمْ یسْأَلْ»(۲) یعنی مخلوقات عالم تحت تکفّل او هستند و او رزق آن ها را ضمانت کرده و قوت های آن ها را مقدّر کرده، و راه رغبت کننده ها بسوی او و خواستاران آنچه را نزد او است آشکار کرده است. و او نسبت به آنچه از او درخواست شود بخشنده تر نیست نسبت به آنچه از او درخواست نشده.
امام (ع) در این کلام مخلوقات را «عیال» خداوند معرفی کرده است و چه تعبیر جالبی بکار برده! یعنی خداوند عالم نسبت به مخلوقاتش حالت نوعی سرپرستی دارد و محال است که از وضع یکی از آن مخلوقات غفلتی کند و نسبت به آن و نیازهای آن موجود بی اعتناء باشد. اما اگر کسی گفت: چطور است که مشاهده می کنیم عده ای از انسان ها در نهایت مشقّت و سختی و گرسنگی زندگی می کنند، حتی گاهی کسانی از گرسنگی می میرند، آیا خداوند رزق آن ها را هم تضمین کرده و به عهده گرفته است؟! در جواب این شبهه می گوئیم بلی خداوند رزق این افراد را هم تضمین کرده است و گرسنگی و محرومیّت آن ها علت دیگری دارد که باز در ادامه همین بحث در مورد آن توضیح داده خواهد شد.
در مقام بیان پاسخ تفصیلی به اصل موضوع و شبهاتی که ذکر شد، بحث را از آنجا شروع می کنیم که به لحاظ عبارات اولیه این دعای شریف گفته شد که خداوند به انسان ها دو نوع نعمت عطا می کند، نوعی از آن ها با دعا و درخواست به آن ها عطا می شود و نوعی بدون درخواست. یعنی اینکه انسان ها لازم است نیازهای زندگی خود و نعمت های معینی را از خداوند درخواست کنند، و عمده نعمت های خداوند از طریق دعا به آن ها عطا می شود- به هر علتی- یعنی طریق دریافت آن نوع از خواسته ها، دعای بنده و درخواست از پروردگارش می باشد.
اما اینکه رزق انسان ها و همه مخلوقات خداوند از طرف او مقدّر شده به این معنا نیست که انسان برای بدست آوردن آن رزق مقدر و معین شده، به هیچ گونه فعالیتی احتیاج ندارد؟! و همچنین این مطلب به این معنی نیست که رزق تعیین شده و مقدّر شده خداوند را عاملی نمی تواند از بین ببرد.
یعنی اگر یکی از بندگان خداوند رزق مقدر خداوند را در خانه خودش قرار داده باشد، امکان ندارد دزدی وارد خانه شود و آن رزق مقدر را سرقت کند و صاحب آن رزق محروم بماند؟!
بعنوان مثال: خداوند با نازل کردن باران آب مورد نیاز ساکنان منطقه ای در زمین را بسوی آن ها می فرستد، و این آب در جویبارها و در محیط زندگی آن گروه از انسان ها جاری می شود و یا در سفرهای زمینی جمع می شود، اما آیا نباید انسان ها برای بدست آوردن این رزق مقدر شد فعالیتی کنند، مثلاً نباید آن ها این آب را از نهرها و چشمه ها بردارند و در ظروفی پر کنند و به مصارف لازم برسانند؟! یا اینکه لازم نیست آن را در منابعی جمع کنند و از طریق لوله کشی به منازل و مزارع خود منتقل کنند.
همچنین آیا امکان ندارد که عده ای از انسان ها از طُرق مختلف منابع آب آن گروه از انسان ها یعنی ساکنان آن منطقه را که باران در آن نازل شد، آلوده کنند، بطوریکه دیگر قابل استفاده نباشد و در نتیجه آن گروه از انسان ها از این رزق محروم شوند؟!
جواب این سؤالات روشن است. یعنی انسان لازم است برای بدست آوردن رزق تعیین شده خداوند، فعالیتی بکند و دیگر اینکه از رزق خداوند محافظت کند و آن را در جهات صحیحی مصرف کند. بطور کلی می شود انسان ها رزق خداوند را فرضاً از طریق نوعی سرقت از دست بدهند و از آن محروم شوند.
در نظام های مختلف زندگی که در نقاط مختلف عالم برقرار است، انسان ها گاهی از ناحیه جهل خود و یا فسادهای اخلاقی و یا نابسامانی های ناشی از نظام های حکومتی، از بعضی نعمت های خداوند محروم می شوند، و گاهی عامل اصلی این محرومیت خود آن ها هستند! و این منافاتی با این عقیده که خداوند رزق بندگانش را به عهده گرفته است، ندارد. چون رزق خداوند در بعضی از نظام های زندگی به عوامل نابسامانی ها و انواع بیماری ها تبدیل می شود.
این که بعضی از انسان ها در انواعی از محرومیت ها زندگی می کنند، از ناحیه کمبود امکانات زندگی، عامل اصلی آن، نوع زندگی انسان ها است نه کمبود رزق خداوند. و علت اینکه خداوند رزق بعضی از افراد و یا جوامع انسانی را محدود می کند بجهت این است که رزق زیاد در زندگی آن گروه از انسان ها عامل فساد و تباهی زندگی می شود، حتی اگر در آن جوامع انسان های صالح و پاکی زندگی کنند. بعنوان مثال اگر درآمد افراد یک جامعه و امکانات زندگی آن ها بطور ناگهانی چند برابر شود، آیا در آن جامعه آن ازدیاد درآمد و امکانات صَرف رفاه و آسایش انسان ها خواهد شد؟! گاهی وضعیت این گونه نیست و بلکه در آن جامعه احتمال دارد در عرض مدت کم تعداد معتادها چند برابر شود و همچنین قیمت های اجناس چند برابر شود و احتکارها بیشتر شود و همچنین امکان دارد میزان طلاق و از هم پاشیدن خانواده ها بیشتر شود!
اکنون مثلاً در جامعه خود ما وقتی گفته می شود چرا آمار ازدواج پائین آمده و آمار طلاق خیلی بالا رفته فوراً گفته می شود عامل اصلی این دو نوع مشکل وضعیت نابسامان اقتصادی است، یعنی هیچ تناسبی بین درآمد عمومی و متوسط مردم و مخارج زندگی وجود ندارد. قیمت مسکن و لوازم زندگی خیلی بالاتر از حدّ متوسط درآمد افراد است. این مطلب قابل قبول است و گرانی مسکن و لوازم زندگی مانع ازدواج عده زیادی از انسان ها می شود. اما آیا مشکل کم شدن ازدواج ها فقط همین است؟! و آیا اگر یک مرد همسرش را طلاق دهد و یا یک زن از همسرش جدا شود، زندگی آن ها رونق پیدا خواهد کرد؟! آیا میزان طلاق بالاتر از ۷۰% در مکزیک و حدود ۶۰% در آمریکا و حدود ۴۰% تا ۵۰% در بعضی از کشورهای اروپائی از ناحیه فقر و گرانی مسکن است؟!
در جهان امروز عمده امکانات زندگی، حتی بخش عظیمی از حاصل علوم و تحقیقات دانشمندان صِرف ساختن وسایل جنگی و آدمکشی می شود و کشورهای قدرتمند و پیشرفته از نظر علمی برای فروش تولیدات نظامی و شبه نظامی خود با توسل به انواع حیله ها و دروغ ها و صحنه سازی ها، در مناطقی از زمین جنگی ایجاد می کنند، که حاصل آن کشته شدن انسان ها و شیوع انواع بیماری ها، و سرانجام فروش اسلحه و تسلّط نظامی بر دیگران و غارت اموال کشورهای ضعیف تر است!!! و این در وضعیتی است که هنوز جنگ های جهانی شروع نشده و جنگ های منطقه ای در مقیاس های کوچکتر در نقاط مختلف دنیا واقع می شود و اگر یک وقت کارها از کنترل خارج شود و یک جنگ جهانی شروع شود، دیگر فاجعه ای با ابعاد غیر قابل پیش بینی در سطح جهان واقع خواهد شد. پناه می بریم به خداوند.
در این شرایط ازدیاد نعمت های خداوند و امکانات زندگی عامل نابسامانی ها و جنگ ها و نا امنی ها و فقرها و فسادهای اخلاقی بیشتر خواهد شد. بنابراین خداوند جهت جلوگیری از اشاعه بیشتر فساد، امکانات زندگی انسان ها را محدود می کند و این محدود کردن از الطاف پروردگار نسبت به انسان ها است. خداوند می فرماید:
«وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ ينَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ»(الشوري/۲۷) یعنی اگر خدا رزق بندگانش را بسط دهد ]و زیاد کند[ آن ها در زمین سرکشی می کنند و لکن آن را به اندازه ای که مشیّتش اقتضا کند، نازل می کند و همانا او نسبت به بندگانش آگاه و بینا است.
البته وجود عده ای تأثیر گذار در یک جامعه می تواند عامل اشاعه فساد و یا عامل پیدایش آن شود، نه اینکه همه انسان ها دارای چنین موقعیتی باشند. اما در هر صورت در اثر اشاعه فساد همه افراد جامعه در مشقّت ها و رنج ها گرفتار خواهند شد و در چنین شرایطی یکی از راه های جلوگیری کم شدن دارائی ها و امکانات زندگی است.
و اگر این مشکل در جوامع انسانی نبود، یعنی اگر افراد یک جامعه و یا عده تأثیر گذار در آن، عامل پیدایش و اشاعه فساد نمی شدند در آن صورت رزق پروردگار به صورت فراوان بسوی انسان ها نازل می شد و آن ها در رفاه و آسایش زندگی می کردند، در حقیقت مانع اصلی این آسایش عده ای از انسان ها هستند که بجای کمک به برقراری نظام زندگی آسمانی در جوامع بشری با جهل خود عامل اشاعه بیشتر عوامل نابسامانی ها می شوند. خداوند می فرماید:
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يكْسِبُونَ» (الأعراف/۹۶) یعنی اگر اهل قریه ها ایمان می آوردند و ملتزم تقوا می شدند، درهای برکاتی را از آسمان و زمین بر آن ها باز می کردیم، لکن تکذیب کردند، پس آن ها را بجهت اعمالشان گرفتیم.
بر می گردیم به اصل بحث و آن موضوع دعا و درخواست نعمت های فراوان از خداوند است که از طریق دعای حقیقی بنده بالخصوص در زمان های معین لازم است انجام گیرد. از جمله آن زمان هائی که مناسبت بیشتری برای دعا و استجابت آن دارد شب ها و روزها و ساعات پر برکت ماه رجب می باشد.
اما اشاره ای کردیم به اینکه عدم استجابت دعا به بنده مربوط می شود. توضیح اینکه دعا عملی است که خداوند عالم انسان ها را به آن توصیه کرده و از آن ها خواسته است که نیازهای خود را از طریق دعا از پروردگارشان بخواهند و به آن ها وعده استجابت داده است. و خداوند خُلف وعده نمی کند. اما طبعاً باید دعای بنده دعای حقیقی باشد و دعای حقیقی اوصاف و شرایطی دارد. و ما در این زمینه در پاسخ چند سؤال به طور مفصل در بخش پرسش و پاسخ در همین سایت «حکمت طریف» بحث کردیم و توصیه می کنیم جهت کامل شدن این بحث به عناوین ذیل در همان بخش پرسش و پاسخ مراجعه فرمائید:
۳۱-چرا دعاهایمان مستجاب نمی شود؟!
۷۳-حکمت خواندن نماز و دعا و قرآن چیست؟!
۹۲-برای چه چیزهائی باید دعا کرد؟!
۱۲۲-وقتی خداوند نیازهای ما را می داند چه احتیاجی به دعا وجود دارد؟!
الیاس کلانتری
۹۵/۲/۱۲
پاورقی ها:
۱-نهج البلاغه، خطبه ۹۱، مشهور به خطبه اشباح
۲-همان