۱۷۳-ارواح انسان ها چه نوع ارتباطی با یکدیگر دارند؟

«الأَرْوَاحُ جُنُودٌ مُجَنَّدَةٌ ، مَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ ، وَمَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ»
پاسخ: این کلام از وجود مبارک رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و همچنین از امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده است.(۱) ترجمه کلام به این صورت است: روحها لشکرهای ترتیب داده شده و منظم و آماده هستند، پس هر کدام که با دیگری آشنایی داشته است، الفت دارد و آنان که یکدیگر را نمی شناختهاند با یکدیگر اختلاف دارند و از هم جدا هستند.
آن چه بر حسب ظاهر از این کلام بر میآید این است که ارواح انسانها در عالمی غیر از عالم دنیا و قبل از آن، در جایگاهی حضور داشتهاند و همدیگر را میدیدند و حال که در عالم دنیا به بدنها تعلّق گرفتهاند، اگر در عالم قبل از دنیا همدیگر را میشناختند و با هم تناسبی و صفات مشترکی داشتهاند، در عالم دنیا نیز با هم ائتلاف پیدا میکنند یعنی الفت میگیرند، اما اگر در آن عالم همدیگر را نشناختهاند، در این عالم هم از یکدیگر جدا خواهند بود و انسی با هم پیدا نخواهند داشت.
ظاهراً مراد این است که بین انسانها به لحاظ شخصیت و اخلاق و اهداف و عقایدشان یک نوع تناسب و سنخیتی وجود دارد که منشأ این نوع تناسب و سنخیت که موجب گرایش به یکدیگر و انس و الفت میشود، عالم قبل از دنیا است.
در عالم دنیا عدهای از انسانها به یکدیگر علاقه قلبی پیدا میکنند مثل انسانهای مهربان و نیکوکار و بزرگوار و کسانی که این صفات را دارند و همچنین انسانهای تبهکار، ظالم و فاسق نسبت به یکدیگر کشش قلبی و علاقه پیدا میکنند. اما این یک امر اتفاقی و بدون ریشه و زمینه نیست و بلکه زمینه این نوع گرایش و این نوع نفرت در بین انسانها در عالمی قبل از این عالم وجود داشته است.
کلامی از امیرالمؤمنین علی (علیهم السلام) نقل شده است که با کلام قبلی مرتبط است و آن اینکه ایشان فرمودند:
«المَوَدَّةُ تَعاطُفُ القُلوبِ فِي ايتِلافِ الأَرواحِ»(۲) یعنی دوستی و مودّت، تمایل و علاقه قلب ها در الفت گرفتن روح ها به یکدیگر است.
البته بحث روح انسان و صفات و خصوصیات آن مشکلات عظیمی دارد و از عظمت این مخلوق خداوند، یعنی روح انسان و اندک بودن علم انسان نشأت گرفته است. خداوند عالم درباره روح و حقیقت آن میفرماید:
« وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً» (الاسراء/ ۸۵) یعنی ای پیامبر از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از علم جز اندکی داده نشده است. مراد این میتواند باشد که شناسایی حقیقت روح از قدرت علم عادی بشری خارج است و اگر بنا باشد انسان نسبت به آن در محدودهای علم پیدا کند باز از طریق علم وحی این کار امکان پذیر است.
الیاس کلانتری
۹۵/۲/۲۸
پاورقی ها:
۱-بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۶۱، ص ۶۳—همان، ج ۲، ص ۲۶۴
۲-غررالحکم و درر الکلم، عبدالواحد بن محمّد تمیمی آمدی، با مقدمه و تصحیح میرجلالالدین حسینی، چاپ دانشگاه تهران، ص، ۱۲۲، ح، ۲۰۵۷