کلام ایام – ۵۵، ماه رمضان زمان باز شدن درهای آسمان

اس-ام-اس-رمضان

ماه رمضان زمان باز شدن درهای آسمان

بخش دوم

در کلام شریف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) در بیان فضائل ماه رمضان آمده است: – بطوریکه قبلاً ذکر شد- «هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ الله» یعنی آن ماهی است که شما در آن دعوت شده اید به مهمانی خداوند و مشمول کرامت خداوند قرار گرفته اید! حال این موضوع باید مورد توجه قرار بگیرد که مهمان را غالباً با پذیرائی از او تکریم می کنند، پس چرا در مهمانی خداوند انسان ها در ممنوعیتی از خوردنی ها و نوشیدنی ها و امثال آن ها قرار گرفته اند؟! و بطور کلی ممنوعیت های روزه به چه منظوری است؟!

در پاسخ به این سؤال می گوئیم پذیرائی از انسان ها در مهمانی ها و سایر موارد باید متناسب با موقعیت انسان ها و شخصیت آن ها و نیازهای آن ها و عرف عقلا در این زمینه باشد. مثلاً اگر شخصی در سن بالا و با داشتن موقعیت ممتاز علمی و اجتماعی و شخصیتی، همراه با کودک خردسالش در یک جلسه مهمانی شرکت کند و میزبان یک یا چند عدد اسباب بازی مثل یک بادکنک جهت بازی و سرگرمی برای آن کودک بیاورد، معقول نیست یک اسباب بازی مشابه آن را هم به پدر او بدهد! و بخواهد او را از این طریق تکریم کند. تکریم یک دانشمند و یک شخصیت علمی و اجتماعی لازم است به صورتی متناسب با شخصیت او انجام بگیرد. یا فرضاً اگر یک پدر با خریدن یک عدد اسباب بازی و یا چند عدد شکلات و امثال آن ها فرزند خردسالش را خوشحال می کرد، اکنون که آن کودک خردسال بزرگ شده و به سن جوانی رسیده و احتیاج به تهیه مسکن و ازدواج و تحصیلات دانشگاهی دارد، معقول نیست که پدرش به روش سابق یک اسباب بازی برای او بخرد و یا مقدار پولی جهت خریدن چند عدد شکلات و یا یک جعبه مداد رنگی به او بدهد.

در دیدگاه دین توحیدی زندگی دنیا در قیاس با زندگی اخروی یک زندگی بسیار محقّری است و فقط از جهت اینکه عامل ورود به زندگی حقیقی در جهان آخرت می باشد، ارزش پیدا می کند، یعنی باید جاده زندگی حقیقی تلقّی شود و از آن باید عبور کرد و به مقصد آفرینش انسان رسید. تمتعات و لذت های ناشی از آن هم در صورت حرکت به طرف آن مقصد ارزش پیدا خواهد کرد، یعنی آن ها ارزش خاص ذاتی ندارند. بطوریکه انسان وقتی به خواسته ها و لذت های صرفاً دنیوی می رسد، دیگر لذتی احساس نمی کند و آنچه را بدست آورده دیگر مطلوبیت جالب توجهی برای او نخواهد داشت. مگر اندکی لذت کاذب اعتیادی همراه با تنوع تصنّعی. بعنوان مثال انسان وقتی گرسنه است و بر حسب عادت زمان معینی غذا می خورد، گرایشی در درون وجود خود نسبت به اصل غذا یا نوع خاصی از آن پیدا می کند، اما به محض خوردن مقداری غذا آن میل و علاقه چند دقیقه قبل کم می شود و بعد بطور کامل از بین می رود و اگر به خوردن غذا- به هر علتی مثل اصرار دیگران- ادامه دهد، حالت نفرت از غذا در او ایجاد می شود، اگر چه آن غذا در اصل خیلی مرغوب تلقّی شود و مورد علاقه شدید خود او و یا دیگران باشد و دارای قیمت و شهرت زیاد!

اما این انسان وقتی به لذت های بالاتر راه نیافته ناچار با ایجاد تنوع های تصنّعی مثل اضافه کردن بعضی از مواد معطّر و طعم دهنده های متنوع حتی بسیار مضرّ و حتی بسیار تند و تلخ مثل فلفل و امثال آن در پی رویاهای قبلی خود می گردد و می خواهد آن لذت توهّمی قبلی را استمرار بخشد، حتی اگر شده باشد با رفتن خود و بردن اعضای خانواده و دوستان و مهمانان به مکان هایی که از جهتی شهرت پیدا کرده اند مثل رستوران ها بسیار لوکس که قیمت غذا در آنها چند برابر قیمت اصلی و طبیعی آن است.

درس هائی از نهج البلاغه - 5
بخوانید

همچنین این گونه افراد با رسیدن به خواسته های مهم تر مثل ازدواج و خریدن منزل مورد علاقه خود و یا بدست آوردن موقعیت های مطلوب شغلی دچار یک نوع یکنواختی و روزمرگی و احساس پوچی در زندگی می شوند. و گاهی جهت فرار از این حالت به فکر ایجاد  نوعی تنوع تصنّعی در زندگی می افتند. و دست به کارهای خطرناکی می زنند مثل در هم ریختن کانون مقدس خانواده و جدا شدن از همسر و اقدام به ازدواج دیگر! به تصور این که در تصمیمات قبلی اشتباه کرده بودند. اما سرانجام بعد از رسیدن به خواسته های جدید مجدداً در چاه های احساس پوچی سقوط می کنند.

اما این انسان بی اطلاع از سنت های پروردگار و اراده ها و مقاصد او و غوطه ور در گرداب های زندگی دنیوی غالباً تمامی دارائی ها و استعدادها و قوای وجودی خود را صرف تزئین مسافرخانه دنیا و ایجاد تنوع کاذب در آن می کند. -به جای بهره مندی از تنوع حقیقی مورد نیاز روح انسان-  و در نتیجه از زندگی اخروی با ارزش ها و لذت های فوق حدّ تصور محروم می شود.

و اما اگر شخصی به مرحله ای از کمالات روحی رسیده است که تمایل به لذت های حقیقی در وجود او جای لذت های توهمی را گرفته، او از لذت های مستمر دائمی در زندگی خود بهره مند خواهد شد. مثل لذت اطعام مساکین و رفع نیازهای انسان های نیازمند و مثل پذیرایی از دوستان و بستگان و مجالست با دانشمندان و شخصیت های اخلاقی و محبت به افراد خانواده و والدین و برطرف کردن نیازهای آن ها و در رأس آن ها اشتیاق به بهشت و زندگی در کنار انبیاء و ابرار و اولیاء خدا.

خداوند زندگی دنیا و تمتعات آن را در مقابل زندگی اخروی و در بهشت، بارها در کلام خود تحقیر کرده و آن را فاقد ارزش حقیقی معرفی کرده است. او در کلام خود می فرماید:

« وَمَا هَذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِي الْحَيوَانُ لَوْ كَانُوا يعْلَمُونَ »(العنکبوت/۶۴) یعنی این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازدارندگی نیست و زندگی حقیقی در سرای آخرت است، ای کاش می دانستند.

در ماه مبارک رمضان در فضای مهمانی خداوند انسان های روزه دار و یا علاقه مند به روزه و عبادات مخصوص این ماه که به جهت مریضی یا مسافرت نمی توانند روزه بگیرند، بنا هست با نعمت های بهشتی پذیرایی شوند. آن نوع پذیرایی که متناسب با کرامت و الطاف پروردگار عالم و دارایی های بی انتهای او و متناسب با شخصیت بنده های متعالی است.

ممنوعیت از غذاها و نوشیدنی های دنیوی جهت بدست آوردن استحقاق بهره مندی از نعمت ها و از جمله غذاها و نوشابه های بهشتی است و این تکریم خداوند از بندگانش و پذیرایی کریمانه از مهمانانش می باشد.

خداوند در کلام خود زندگی در بهشت و تمتعات آن را رزق کریم و حقیقی نامیده است. او در مورد مؤمنان حقیقی می فرماید:

« أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ »(الأنفال/۴) یعنی آنان مؤمنان حقیقی هستند و برای آنان نزد پروردگارشان مغفرت و رزق ارزشمندی خواهد بود.

بطور کلی ماه رمضان و انتشار رحمت خاصه پروردگار عالم در فضای آن و اعمالی عبادی سفارش شده در آن بالخصوص روزه گرفتن و ممنوعیت های خاص روزه داری عامل ایجاد استحقاق و استعداد ورود به بهشت می شود و این است حقیقت پذیرایی خداوند از بندگان حقیقی خود. اما ارتباط اعمال عبادی در ماه رمضان و در رأس آن ها روزه گرفتن با بدست آوردن استعداد ورود به بهشت موضوعی است که احتیاج به بحث و بررسی خاص علمی و اخلاقی دارد. و مجال دیگری را می طلبد.

الیاس کلانتری

۹۵/۳/۲۳

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن