۱۹۴-نظر قرآن در مورد تعدّد زوجات چیست؟!
سؤال:تعدّد زوجات خانواده ها را از هم می پاشاند، پس چرا در قرآن آن را تأیید کرده است؟!
پاسخ:تعدّد زوجات را قرآن به وجود نیاورده است و از نظر قرآن هم این کار یک عمل ارزشمندی محسوب نمی شود. قرآن نه تنها انسان ها را به این کار تشویق نکرده است بلکه نسبت به آن حالت بازدارندگی دارد. تعدّد زوجات بین اقوام و ملل مختلفی برقرار بود آن هم غالباً بدون حد و بدون شرط، و قرآن آن را هم محدود کرده و هم مشروط. به چند نکته اساسی در مورد تعدّد زوجات و نظر قرآن در مورد آن بطور اجمال اشاره ای می کنیم:
۱-قرآن در اصل برای تعدّد زوجات ممانعتی ایجاد کرده است، منتهی با روش خاصی که در اخلاق دینی به کار بسته می شود، نه با روشی که مطابق توهّمات عده ای انسان سطحی نگر باشد.
قرآن تعدّد زوجات را مشروط به اجرای عدالت بین زن ها کرده است و این شرطی است که اغلب انسان ها نمی توانند به آن عمل کنند. خداوند فرمود:
«فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً» (النساء/۳) یعنی اگر ترسیدید که به عدالت رفتار نکنید، پس فقط یک همسر انتخاب کنید.
پس از نظر قرآن تعدّد زوجات برای کسانی که نمی توانند بین همسران عدالت برقرار کنند، ممنوع است و آن ها حق چنین کاری را ندارند. و غالب انسان ها هم قدرت روحی لازم برای اجرای این نوع عدالت را ندارند، پس حق تعدّد زوجات را هم ندارند.
۲-بطور کلی در اخلاق دینی انسان در صورت داشتن همسر صالحه انتخاب همسر دیگر برای او مکروه است و برای یک مؤمن پیرو قرآن هم همین کراهت کافی است که او به همان همسر صالحه خود اکتفا کند.
وجود مبارک رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وقتی با حضرت خدیجه (علیها السلام) ازدواج کرد، تا وقتی که او زنده بود همسر دیگری اختیار نفرمود و مدت حدود ۲۷ سال با او زندگی کرد و بعد از رحلت حضرت خدیجه، همسران دیگری اختیار فرمود. می شود گفت علت این رفتار آن حضرت جهت ارائه روش اصلی زندگی برای انسان ها بود و آن اینکه یک مرد با یک زن باید زندگی کنند. اما در مرحله بعدی که سال های آخر عمر آن حضرت بود، برای تحقّق اهداف خاص اخلاقی و اجتماعی چند همسر اختیار فرمود. شاید در این خصوص یک علت این رفتار هم تجویز آن بوده است یعنی این کار در شرایط خاصی جایز می باشد. در مورد ازدواج های متعدّد پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قبلاً مقاله ای منتشر شد در بخش پرسش و پاسخ تحت عنوان: «38-ازدواج های متعدّد پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دارای چه حکمتی بود؟!» توصیه می کنیم در این زمینه، مقاله مذکور مورد مطالعه قرار بگیرد.
۳-در اخلاق دینی تعدّد زوجات فقط از نظر شرعی ممنوع، اعلام نشده است و با شرایط خاصی جایز اعلام شده، شاید بهترین راه برای کسانی که به هر علتی میل به ازدواج مجدّد دارند، همین روش باشد، یعنی این کار ممنوع نباشد، اما شرایط سنگینی مثل اجرای عدالت بین همسران برای آن در نظر گرفته شود. و مؤظف بودن به تأمین معاش و همچنین اعلام کراهت این کار در شرایط عادی. در این صورت وقتی یک مرد تمایل به ازدواج مجدد پیدا کرد، دیگر نیاز ندارد به اینکه آسایش و امنیت همسر قبلی و فرزندانش را به هم بریزد و او را ضایع کند، و تلاش کند که به هر شکلی او را از سر راه خود بر دارد تا به آرزوی خود برسد.
بلکه می تواند زندگی همسر قبلی را هم تأمین کند و او را هم مشمول محبت خود قرار دهد و او را تکریم کند و در مورد همسر دیگر هم همین نوع رفتار را اِعمال کند و اگر قدرت این کار را ندارد، بطور کلی برای او ازدواج مجدد از نظر شرعی ممنوع است.
۴-تجویز تعدّد زوجات عمدتاً برای شرایط خاصی انجام گرفته است و روال عادی زندگی پیروان قرآن همان زندگی مشترک بین یک مرد و یک زن می باشد. اما گاهی شرایط خاصی در جوامع انسانی برقرار می شود و مثلاً در بعضی حوادث مثل جنگ ها تعداد قابل توجهی از مردان کشته می شوند. و تعداد زنان در یک جامعه بیشتر از تعداد مردان می شود، در چنین شرایطی برای حل مشکلات بوجود آمده، از تجویز تعدّد زوجات چاره ای نیست.
اما اینکه نوشته اید تعدّد زوجات خانواده ها را از هم می پاشد چنین نظری با واقعیات تطبیق نمی کند. شما می توانید در تاریخ اقوام و مللی که بین آن ها تعدّد زوجات برقرار بوده مطالعه کنید و همچنین در جوامعی هم که این کار ممنوع بوده تا ببینید در کدام یک از آن جوامع خانواده های بیشتری از هم پاشیده شده. امروزه در کشورهای غربی، تعدّد زوجات متداول نیست، اما میزان طلاق و از هم پاشیدن خانواده ها در آن کشورها از همه کشورهای دیگر بیشتر است. بطوریکه طبق جدیدترین آمارها میزان طلاق در کشور بلژیک ۷۱%، پرتغال ۶۸%، جمهوری چک ۶۶%، اسپانیا ۶۱%، فرنسه ۵۵%، امریکا ۵۳% و … در حالی که در هیچ یک از این کشورها تعدّد زوجات قانونی نیست.
اما در کشورهائی که تعدّد زوجات قانونی و متداول است، آمار طلاق بسیار پائین تر و کمتر از کشورهای فوق الذکر است مثل اغلب کشورهای اسلامی.
پس چنین نظری از روی مطالعه و محاسبه و بررسی نبوده و صرفاً یک تصوّر است.
۵-انسان ها غالباً نسبت به چیزی که برای آن ها ممنوع باشد حریص تر هستند و این موضوع به راحتی قابل اثبات است. اگر بنا بود با یک روش معقول و قابل عمل جلو تمایل مردها به تعدّد زوجات گرفته شود، راهی بهتر از آنچه که در قرآن مجید و مجموعاً اخلاق دینی در نظر گرفته شده، وجود نخواهد داشت. و آن اینکه این کار ممنوع قطعی و بطور صریح نباشد، اما شرایطی برای آن تعیین شود که غالباً به راحتی قابل عمل نیست. و این خود یک نوع بازدارندگی معقول و قابل عمل می باشد.
در مورد این موضوع احتیاج به بحث های مفصل اخلاقی و اجتماعی و علمی می باشد و مجال و فرصت دیگری را می طلبد.
الیاس کلانتری
۹۵/۵/۲۰