آموزش های آسمانی – ۳۴ ، تفسیر سوره مدثر

بخش دوم*

آیات ۸ – ۱۰*

کلیات*

* نتایج اعمال دنیوی انسانها در روز قیامت.

* وضعیت کافران در روز قیامت.

* علم انسانها به حوادث قیامت و اطلاع از وضعیت آن روز از چه طریقی باید کسب شود؟

* اثر پذیری روح انسانها از افکار و عقاید خود و دیگران و همچنین از رفتارهای خود و دیگران.

* کافران از ناحیه افکار و عقاید و همچنین رفتارهای خود در دنیا امکان حیات متعالی اخروی را از دست می دهند.

*صورتهای ظاهری اعمال انسانها و صورت های باطنی  آنها

* باطنی بودن آثار و نتایج اعمال انسانها سببی برای انکار آن آثار و نتایج یا بی اعتنائی به آنها نمی تواند باشد!

* وقتی بذر گیاهی کاشته می شود و آن بذر تبدیل به جوانه ای می شود ، خواص قبلی خود را از دست می دهد و سرانجام  خواص آن بذر  در دانه های جدید آفریده می شود.

* زلزله قیامت از نظر شدت عامل وحشت و از جهت نوع آن عامل تعجب شدید انسانها خواهد شد.

*زمین در روز قیامت اخبار خود را از اعمال انسانها بیان خواهد کرد.

*قدرت بیان اخبار و آشکار کردن اعمال انسانها از طریق نوعی وحی یعنی «وحی تکوینی» به زمین داده خواهد شد.

* قیامت فردی و شخصی انسانها و یا مرحله ای از آن در لحظه رحلت هرکس شروع می شود

* * * * *  * * * * * *

در مقالات تفسیری مربوط به آیات ۸ تا ۱۰ سوره مدّثر، مباحث صورت تفصیلی پیدا کرد و عناوین متعددی در ارتباط با آیات، مورد بحث و توضیح قرار گرفت از جمله:

عظمت حادثه قیامت در آیات قرآن مجید

اوضاع مختلف و متفاوت انسان ها در روز قیامت

طول روز قیامت

اوضاع عمومی روز قیامت

میزان اقامت انسان ها در روز قیامت

وضعیت انسان های مؤمن در روز قیامت

در این بخش در ادامه مباحث و تکمیل آن ها به توضیح عناوین ذیل می پردازیم:

وضعیت کافران در روز قیامت

نتیجه اعمال دنیوی انسان ها در روز قیامت

 

علم انسان ها به حوادث قیامت و اطلاع از وضعیت آن روز از چه طریقی باید کسب شود؟!

وضعیت کافران در روز قیامت

صعود از عالم دنیا به مقصد آفرینش انسان، احتیاج به استعدادی دارد و آن استعداد از دو طریق یکی فکری و عقیدتی و دیگری اعمال انسان ها در دنیا باید حاصل شود. افکار و عقاید انسان ها و علومی که در طول عمرشان با روح انسان ارتباط می یابند، تأثیراتی در رشد و کمال یا تخریب روح انسان ایجاد می کنند. همچنین اعمالی که از انسان ها صادر می شود و اعمالی که دیگران درباره او انجام می دهند و یا اعمالی از انسان ها که شخصی مشاهده می کند و در جریان آن ها قرار می گیرد تأثیرات متعددی در روح او باقی می گذارند.

اثرپذیری روح انسان ها از افکار و عقاید خود و دیگران و همچنین از رفتارهای خود و دیگران در شخصیت و رفتارهای آن ها قابل مشاهده است. بطوریکه مشاهده می شود بعضی از انسان ها متمایل و علاقه مند به کارهای خوب مثل محبت به انسان ها و کمک به آن ها و داشتن روابط دوستانه و محبت آمیز با بستگان و همنوعان هستند و در آن ها نشاط و تحرک و امیدواری به زندگی و جدیّت در امور مربوط به زندگی خود و دیگران آشکارا قابل مشاهده است. اما در رفتارهای بعضی دیگر از انسان ها تمایل به خشونت بی مهری به دیگران یا یأس و اندوه و یا احساس پوچی و ناامیدی و امثال آن ها مشاهده می شود.

منشأ این روحیه ها و اخلاق و رفتارهای متفاوت عمدتاً افکار و عقاید و اعمال انسان ها است و افکار و رفتارهای کسانی است که با آن ها در معرض نوعی برخورد و ارتباط قرار دارند.

اصل موضوع اختلاف در روحیه انسان ها و تفاوت ها در رفتارهای آن ها و همچنین تأثیرات افکار و عقاید و رفتارهای خود انسان ها و افکار و رفتارهای دیگران در یک انسان دو موضوع آشکار و قابل مشاهده و نزد متفکران و دانشمندان ثابت شده است و برای عامه مردم هم چندان نیازی به اثبات ندارد.

اما چه نوع عقیده ای و تفکری و رفتاری دارای چه نوع تأثیری در روح انسان خواهد بود، نیاز به بحث و بررسی دقیقی دارد. این بحث آن هم بصورت تفصیلی با تفسیر آیات دیگری تناسب کامل دارد مثل آیات ذیل:

«إِنَّ الَّذِينَ لَا يرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنَا غَافِلُونَ– أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يكْسِبُونَ–  إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ» (يونس/ ۷ – ۹) کسانیکه امید به دیدار ما ندارند و به زندگی دنیا دلخوش کرده اند و به آن وابسته شده اند و کسانیکه از آیات ما غافلند- آن ها جایگاهشان آتش جهنم است بجهت اعمالی که انجام می دادند- آنانکه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان از ناحیه ایمانشان آن ها را هدایت می کند و آن ها وارد باغ های پر نعمت بهشتی خواهند شد که نهرهائی در آن ها جریان خواهد داشت.

«الَّذِينَ يكَذِّبُونَ بِيوْمِ الدِّينِ–  وَمَا يكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ–  إِذَا تُتْلَى عَلَيهِ آياتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ–  كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يكْسِبُونَ–  كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ» (المطففين/ ۱۱ – ۱۵) یعنی: کسانیکه روز قیامت را تکذیب می کنند- و آن را تکذیب نمی کند جز تجاوز پیشه گناهکار- وقتی بر او آیات ما را می خوانی، می گوید: این ها اسطوره ]افسانه[ های پیشینیان است- نه چنین است بلکه آنچه عمل می کردند ]یعنی اعمال گذشته آن ها[ بر قلوب آن ها اثر گذاشته و مسلّط شده- نه چنین است بلکه آن ها از پروردگارشان در آن روز محجوبند. اما اینجا فقط اشاره ای می کنیم به اینکه کافران بلحاظ افکار و عقاید و همچنین رفتارهای خود در دنیا امکان حیات متعالی انسانی در عالم آخرت را از دست می دهند و استعداد ورود به بهشت را پیدا نمی کنند و همچنین در زمان اقامت در عرصات قیامت، از هیچ نوع آسایش و آسانی و معافیت از بعضی شداید و بلاها برخوردار نخواهد بود! و دوره قیامت برای آن ها سختی ها و مشقّت های بیشتری خواهد داشت.

نتیجه اعمال دنیوی انسان ها در روز قیامت

این بحث شباهتی دارد به دو بحث قبلی و مجموعاً وضعیت انسان های مؤمن و کافر در روز قیامت، اما بجهت طرح موضوعات جدید و اینکه موضوع، مورد توجه لازم قرار بگیرد آن را مستقلاً و تحت همین عنوان آوردیم. توضیح اینکه اعمال انسان یک صورت ظاهری دارد و آن همان صورتی است که درباره خود و دیگران مشاهده می کنیم مثل اینکه می بینیم یک انسان به انسان نیازمندی کمک مالی کرد، و او خوشحال شد و آثار رضایت بصورت تبسّم یا تشکر از شخص کمک کننده در صورت یا کلام او آشکار شد و یا یک انسان به انسان دیگری کمک فکری و علمی کرد و مثل نشانی یک بیمارستان یا داروخانه یا مؤسسه خیریه ای را به او گفت یا او را به مقصدش راهنمائی کرد.

این حرکات و افعال صورت ظاهری اعمال آن اشخاص و قابل مشاهده برای انسان ها بود. اما آثار و نتایج آن اعمال و یا عمده آثار آن ها در زمان انجام یافتن و بصورت فوری آشکار نخواهد شد. مثلاً کمک مالی آن شخص به آن انسان نیازمند، ظاهرش یک عمل عادی و متعارف و متداول بین انسان ها بود، اما احتمال دارد در آن مورد خاص آن کمک مالی مشکل عظیمی از آن شخص و یا افراد خانواده او را برطرف کند. بطوریکه اگر آن کمک مالی نبود او و افراد خانواده اش به مشکل بزرگی دچار می شدند، مثلاً یک مسافرت بسیار ضروری را لغو می کردند و یا امکان معالجه یک مریض از بین می رفت و یا با کسی که از او طلبی داشت اختلاف و مشاجره پیش می آمد و امثال آن ها. اما آن کمک مالی همه آن نوع از مشکلات را برطرف کرد. آنچه بعنوان مثال ذکر شد، آثار و نتایج آن عمل خیر بود و آن آثار گاهی در آن زمان و یا زمان های بعدی قابل مشاهده نیست.

 بعنوان مثال دیگر: اگر یک کشاورز مقداری بذر گیاهی را در زمین اصلاح شده برای زراعت بپاشد و روی آن ها خاک بریزد یعنی خاک مزرعه را زیرورو کند تا دانه ها زیر خاک قرار بگیرند و بعد مزرعه را آبیاری کند! در این صورت کار او ظاهری خواهد داشت و آثار و نتایجی! ظاهر آن، اصلاح زمین و پاشیدن بذر و ریختن خاک روی آن ها و آبیاری کردن مزرعه بود و اگر کسی شاهد رفتار آن کشاورز نبود و همان روز و یا روز بعد به آن قطعه زمین نگاه می کرد، نمی توانست آثار کار و رفتار آن کشاورز را ببیند، اما اگر چند روز بعد از آن زراعت کسانی به آن قطعه زمین نگاه کنند، بخشی از آثار و نتایج کار آن کشاورز را می بینند چون در آن چند روز آن بذرها و دانه ها جوانه زده و از زیر خاک بیرون آمده است، یعنی آثار عمل او در حدّ جوانه زدن آنچه کاشته شده، آشکار می شود، اما روز زراعت یا فردای آن روز اثری از عمل او آشکار نبود.

اما عمل و رفتار او یک صورت پنهانی و باطنی داشت و آن اینکه بذرها و دانه های کاشته شده در حال جوانه زدن و رشد بودند منتهی آن فعالیت در باطن فضای آن مزرعه جریان داشت.بعد از سپری شدن دو سه روز آثار عمل آن کشاورز بصورت جوانه های رشد کرده و بیرون آمده از زیر خاک ظاهر می شود! و قابل مشاهده خود او و دیگران خواهد بود. اما آنچه در آن مرزعه ظاهر و قابل مشاهده می شود فقط عمل آن کشاورز نمی باشد. آنچه آشکار می شود، اثر و نتیجه عمل او است که در مسیر قوانین حاکم بر بخشی از این عالم و بعضی از اشیاء آن حاصل شده است، یعنی بعضی از خواص موجود در دانه های کاشته شده و در خاک و آب و هوای مجاور آن مزرعه سبب شده است که آن دانه ها  در مسیر اراده پروردگار عالمیان در زمان تعیین شده از اراده او و بصورتی که او اراده کرده، بصورت جوانه هائی در آمده و رشد کرده و بطور عمودی از خاک روی آن عبور کرده و به رشد خود و تبدیل به یک بوته با ابعاد و خواص تعیین شده ادامه دهد. اگر فرضاً آن دانه های کاشته شده گیاهی به نام گندم بود. وقتی رشد کرد و تبدیل به جوانه شد، در آن صورت بعضی از خواص خود و یا بیشتر خواص خود را از دست می دهد! یعنی جوانه سبز گندم نه زرد است و نه سفید و نه طعم و خواص غذائی دانه های گندم را دارد، بلکه خواص جدیدی پیدا کرده و نوعی حیات یعنی حیات نباتی به آن داده شده و آب و بعضی از مواد موجود در خاک و بعضی از گازهای موجود در آن فضا  را جذب می کند و به رشد خود ادامه می دهد و یک سیستم حیرت انگیز توزیع آب در داخل اجزاء آن جوانه و بعداً آن بوته بر قرار شده است.بعد از مدتی در انتهای آن بوتهِ رشد کرده،سنبلی تشکیل می شود که دارای ده ها عدد از همان نوع گندم کاشته شدهِ قبلی است و مدتی آن سنبل رشد می کند و دانه ها بصورت کامل در می آید. دانه های جدید دارای همان خواص دانه کاشته شده قبلی خواهد بود! و بعد از اینکه رشد آن دانه های جدید کامل شد، فعالیت حیاتی آن بوته گندم متوقف می شود و آن بوته دیگر آب را جذب نمی کند و تنفس آن هم تعطیل می شود!

کلام ایام - 352، معارف دین توحیدی در سیره و کلام امیرالمؤمنین علی (ع) – بخش 3
بخوانید

در چند روز اول آن زراعت ، فعالیت و عمل آن کشاورز در حالت خفا بود و بعد از رشد جوانه ها و خارج شدن آنها از زیر خاک بخشی از آثار و نتایج عمل او آشکار شد، اما ظهور و آشکار شدن و حصول آثار و نتایج عمل او ادامه داشت تا مرحله کامل که تبدیل جوانه به بوته و به وجود آمدن دانه های جدید. و رشد کامل آنها مدتی از دید انسانها پنهان بود و فقط انسانهائی که تجربه ای در این زمینه داشتند می دانستند که روی آن بوته ها سنبلی و دانه های جدیدی به وجود خواهد آمد که دارای همان خواص دانه های کاشته شده خواهد بود. یعنی خواص موجود در دانه های گندم بعد از تبدیل آنها به جوانه و بوته بر حسب ظاهر از بین می رود و بعداً مجدداً در دانه های جدید ظهور می یابد بلکه مجدداً خلق می شود  یعنی خلقت جدیدی در آن دانه ها تحقق می یابد و اراده خدای تعالی مقداری آب و گاز موجود در هوا را به دانه های گندم جدید تبدیل می کند.

اعمال صادر شده از انسان ها هم مسیری مشابه عمل یک کشاورز را طی می کند. یعنی اول عمل صادر شده از انسان یک صورت ظاهری دارد و خود شخص صاحب عمل و دیگران شاهد انجام آن عمل هستند، و آن صورت ظاهر را می بینند! اما آن عمل یک صورت باطنی هم دارد مثل حالت دانه های کاشته شده در روز اول یا دوم و همچنین رنگ و حجم و خواص دیگر آن دانه گندم در زمانی که به جوانه تبدیل شده و در طول زمانی که هنوز در حال رشد است تا تبدیل شود به دانه های جدید. در آن صورت رنگ و حجم و خواص دیگر دانه کاشته شده در دانه های جدید حاصل شده مجدداً آشکار خواهد شد. با این تفاوت که یک عدد دانه به ده ها عدد دیگر تبدیل خواهد شد.

اعمال صادر شده از انسان هم، در نظام زندگی دنیوی و در حیطه  قوانین حاکم بر عالم تبدیل به صورتهای جدیدی می شود و غالباً یا خود آنها (اعمال) یا خواص و آثار آنها و یا حداقل بخشی از آثار و نتایج آنها در فضای باطن این عالم بصورت پنهان از «حواس ظاهری» انسانها استقرار می یابد(۱)  

اما آثار و نتایج پنهان شده اعمال انسانها و بعبارت صحیح تر بخشی از آن آثار و نتایج برای انسانهای از دنیا رفته و ساکن عالم ملکوت و یا عده ای از آنها و همچنین برای ملائکه و یا گروهی از آنها در حال فعلی قابل مشاهده است. و در روز قیامت اعمال انسانها با تمام خواص و آثار و نتایج در نزد خود او حاضر خواهد شدو برای خود او و سایر انسانها و حداقل بعضی از آنها قابل مشاهده خواهد بود.  بطوریکه در بخش قبلی این مباحث در توضیح موضوع «تجسم اعمال» و بصورت استشهاد به آیاتی از قرآن مجیدمتذکر آن شدیم از جمله آیه ۳۰ از سوره آل عمران.  البته اصل این موضوع وگاهی بعضی از اوصاف آن در آیات فراوانی از قرآن مجید ذکر شده از جمله :

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ـ  إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا ـ  وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا ـ وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا ـ   يوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ـ  بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا ـ   يوْمَئِذٍ يصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيرَوْا أَعْمَالَهُمْ ـ فَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يرَهُ ـ وَمَنْ يعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يرَهُ » (الزلزلة/۱ـ ۸)

حاصل مطالب این سوره و خلاصه آنها این است که در روز قیامت زمین با شدت فوق تصور خواهد لرزید و در اثر آن زلزله تمام زمین زیر و رو خواهد شد و اشیاء درون زمین مثل انسانهائی که از دنیا رفته بودند و اعمال صادر شده از آنها از زمین خارج شده و آشکار خواهند شد و انسانها از آن حادثه عظیم به شدت نگران و حیران و متعجب خواهند شد. زمین در آن روز خبر های خود یعنی اعمال انسانها را بیان و آشکار خواهد کرد یعنی خبرهائی را که از اعمال انسانها دارد بازگو خواهد کرد و مراد از آن ظهور و تجسم اعمال و آثار و نتایج آنها است. در آن روز انسانها گروه گروه و پراکنده در جهات مختلف در خواهند آمد تا اعمال خود را مشاهده کنند، پس هر کس به اندازه، ذره ای عمل خوب یا بد انجام داده آن عمل و آثار و نتایج آن  را خواهد دید. و این رفتار در زمین از ناحیه وحی پرودگار عالمیان و خاصیت جدیدی که به آن عطا کرده یعنی از ناحیه  «وحی تکوینی» تحقق خواهد یافت.

از امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ هم قبلاً عبارتی نقل شد که فرمود:

«الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ، وَأَعْمالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ» یعنی : صدقه داروئی است شفا بخش و اعمال بنده ها در زندگی دنیا در آخرت مقابل چشمان آن ها قرار خواهد گرفت.

منشاء علم انسانها به حوادث قیامت و وضعیت آن روز

حادثه قیامت و اوضاع آن دوره از زمان و وضعیت انسانها در آن روز و بطورکلی در عالم آخرت از حیطه علوم عادی انسانی خارج است. و انسانها از طرق عادی دنیوی و از ناحیه علوم متداول در بین خود که از ناحیه قوای حسی و حتی عقلی حاصل شده  نمی توانند اوصاف آن روز و حوادث آن را شناسائی کنند. از طرفی همه انسانها دیر یا زود به آن عالم منتقل خواهند شد! و برای رفتن انسانها به آن عالم هیچ وقتِ آشکاری تعیین نشده است و هر انسانی در هر روز و ساعتی از عمرش امکان دارد از دنیا برود و وارد آن عالم شود و تحت نظامات و قوانین آن عالم قرار بگیرد. قیامت هم مهمترین و عظیم ترین حادثه زندگی اخروی است و طبق تذکرات قبلی مقدمه آن حادثه عظیم و مراتبی از آن با رحلت انسان شروع می شود و مرگ انسان «قیامت صغری» نامیده شده در مقابل «قیامت کبری» که همه انسانهای عالم از اولین تا آخرین در آنجا محشورخواهند شد و مکان  زندگی اخروی آن ها در همان زمان معین خواهد شد.

پس انسان در هر ساعت از عمر خود امکان دارد وارد عالمی شود که آنجا را بلحاظ  علوم عادی انسانی و تجربیات خودشناسائی نکرده و اطلاعی از اوضاع آنجا ندارد! و طبعاً این موضوع عظیم ترین مشکل زندگی انسان و با اهمیت ترین حوادث عمر او است نوع توجه انسانها به زندگی اخروی قبل از آموزش های لازم مناسب در این زمینه مثل این است که به او گفته شود شما ملزم هستید به سفری که برگشت به مکان زندگی فعلی شما ندارد و زمان آن هم معلوم نیست و اصلاً معلوم نیست این سفر به کجا انجام خواهد گرفت یعنی مقصد و حتی جاده منتهی به مقصد هم معلوم نیست همچنین معلوم نیست در آن مقصد مجهول در کجا مستقر خواهی شد و چه لوازمی برای زندگی در آنجا احتیاج خواهی داشت !! و همچنین وقت خاصی  برای رفتن تعیین نشده و امکان دارد آن سفر یک یا چند ساعت دیگر و یا یک یا چند روز دیگر و یا در کدام سال انجام خواهد گرفت!! طبعاً اگر چنین وضعیتی برای انسان پیش بیاید، او دچار گرفتاری و درد و رنج و پریشانی  وسرگردانی عظیمی خواهد شد.

حال اگر در آن وضعیت شخصی به این انسان بگوید من تمام اطلاعات لازم را برای این سفر در اختیار دارم و می دانم مقصد کجا است و چه لوازمی در این سفر مورد نیاز است و چه کسانی در آن با شما همسفر هستند و در آن مقصد محل سکونت و  خود آن منزل و امکانات زندگی در آن چگونه و از چه راهی باید تأمین شود و من همه لوازم مورد نیاز شما را می توانم تأمین کنم و مسائلی امثال آنها ! در این صورت نیاز انسان به اطلاعاتی که او دارد و لوازمی که حاضر است در اختیار او قرار دهد، چه مقدار ارزش خواهد داشت و آیا معقول است که انسان نسبت به کلام او بی اعتنائی کند و از او فاصله بگیرد؟! بالخصوص اگر او را بعنوان انسانی صادق و بزرگوار و دلسوز  و قدرتمند و دانشمند  و خیر خواه  و با تجربه  می شناسد و یا امکان این نوع شناخت  درباره او وجود دارد!!

بعد از این توضیح مقدماتی به ذکر و بیان اصل این موضوع می پردازیم:

همچنانکه متذکر شدیم شناسائی عالم آخرت که عالمی است جدا از عالم دنیا  و خارج از آن از طریق علوم عادی انسانی امکان پذیر نیست  و انسان نیاز اجتناب ناپذیری در این جهت به علم خدا دارد. یعنی علم لازم برای شناسائی عالم آخرت و وضعیت انسانها در آن عالم و چگونگی نظام مستقر در آن، لازم است از طرف پروردگار عالمیان به انسانها تعلیم شود و پیامبران خدا ـ علیهم السلام ـ واسطه های این تعلیم هستند.

اصل این موضوع یعنی نیاز انسانها به دریافت علمی از پرودگارشان برای شناسائی مقصد آفرینش و سیر آنها و همچنینن عنایت ذات قدوس الله به این نوع تعلیم بندگانش و همچنین واسطه بودن پیامبران بین الله ـ جّل جلاله ـ  و بندگان، در اصل اموری قطعی ومعقول و بی نیاز از بحث و گفتگو جهت اثبات می باشند. و با اندک توضیحی جهات مختلف آنها روشن می شود.

در کلام خدای تعالی آیات فراوانی وجود دارد که محور مباحث آنها اصل زندگی  اخروی و بعضی از جهات آن و وضعیت عموم انسانها در آن می باشد. و می شود گفت در بیش از هزار آیه از قرآن مجید موضوع قیامت و زندگی اخروی و وضعیت زندگی انسانها در عوالم بعدی یعنی برزخ و قیامت و بهشت یا جهنم ذکر شده است لازم به ذکر است که وقتی بین عامه مردم گفتگوئی  درباره  عالم آخرت پیش  می آید  بعضی می گویند: آن عالم را چه کسی  دیده و از آنجا  خبر آورده  است!! عده ای هم بی توجه به آثار زیانبار  عظیم این سخن یا بطور صریح یا ضمنی  آن را تأیید می کند و یا حداقل  سکوت می کنند، اما بعضی  از افراد دارای  استقلال  فکری  و آزاد اندیش می گویند: این خبرها از طرف الله خالق همه عوالم و دنیا و آخرت به ما رسیده و همچنین از کلام پیامبران خدا (علیهم  السلام) و بالخصوص  وجود مبارک پیامبر خاتم حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دریافت شده که علاوه بر علم نبوت بطور کلی خود شخصاً در شب معراج وارد بهشت شده و از کنار جهنم عبور کرده و آن حقایق را با چشم هم مشاهده کرده است. و خود آن بزرگوار و اوصیای او یعنی حجت های پروردگار عالمیان بر خلق، از همین دنیا با علم و قدرت نبوت و امامت به تمام عوالم وجود علم کامل داشتند. مسائل و مطالب مربوط به زندگی اخروی در آیات قرآن به تدریج  و در ضمن بحث از آیات مربوط به آن بیان خواهد شد و در این بخش تفسیر آیات ۸ تا ۱۰ سوره مبارکه مدثر را به پایان می بریم .

الیاس کلانتری

۱۳۹۷/۱۱/۱۵

پاورقی:

۱ـ لازم نیست این فضا از نوع فضای فیزیکی و متعارف در عالم دنیا باشد.

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن