۲۰۶- آیا بدون ایمان به خدا می شود به زندگی جاودانه رسید؟!
سؤال: آیا انسان مستقل از ایمان به خدا به شرطی که انسان خوبی باشد و به دیگران ظلم نکند می تواند به زندگی جاویدان برسد؟!
پاسخ: زندگی جاویدان در عالمی غیر از این عالم تحقق خواهد یافت! در این عالم مشهود که ما انسانها اکنون در آن قرار داریم، طبعاً زندگی جاویدان امکان پذیر نیست و ما انسانها در این عالم یک نوع حیات کوتاه موقتی داریم. عالم آخرت که زندگی دائمی و جاویدان در آن برقرار است، از طریق علوم بشری قابل شناسائی نیست. طبعاً وقتی آن عالم برای انسانهای ساکن در دنیا از طرق علمی متداول قابل شناسائی نیست و بطورکلی مجهول است، پس راه رسیدن به آنجا و آماده شدن برای زندگی در آن عالم هم مجهول و غیر قابل شناسائی خواهد بود.
انسانها راهی برای شناسائی عالم آخرت و نحوه زندگی در آن جز از طریق علم وحی ندارند. شناسائی فضای زندگی اخروی و زندگی جاویدان و راه رسیدن به آن و راه کسب استعدادهای لازم جهت ورود به آن، فقط از طریق علم وحی و آموزشهای دین آسمانی امکان پذیر است.
انسانها در شناسائی عالمی که اکنون در آن قرار دارند و پدیده های آن را مشاهده می کنند و خودشان بخشی از آن عالم را تشکیل می دهند، ناتوانند و جهات و ابعاد فراوانی از موجودات این عالم از جمله وجود خود آنها هنوز مجهول مانده است؛ اگرچه بخشی از علوم وحی هم بوسیله پیامبران خدا در مقاطع زمانی مختلف به فضای فرهنگ جوامع مختلف وارد شده است، اما به جهت بی اعتنایی عده ای از انسانها به علوم وحی و از طرفی به جهت ممانعت و جلوگیری عده ای از انتشار آن، حوزه تأثیرات بوجود آمده از ناحیه آن محدود بوده است.
روح انسانی به عنوان برترین پدیده خلقت و متعالی ترین مخلوق خداوند، ابعاد ناشناخته فراوانی دارد، علوم بشری تاکنون نتوانسته فضای زندگی موجود و فعلی انسانها را به طور کامل شناسایی کند و راه و روش مطلوب و عالمانه ای برای انسانها معرفی کند، بطوری که متناسب با طبع انسانها و قوای روحی و جسمی آنها و اقتضائات وجودی آنها باشد، لذا انسانها بجای بهره برداری از امکانات زندگی که پروردگارشان بطور فراوان در مسیر زندگی آنها قرار داده تلاش می کنند نیازهای خود را با کشتن همنوعان و غارت دارائی های آنها بدست آورند.
انسان امروز در فضای زندگی دنیا راه خود را گم کرده و حیران و سرگردان و در حال خوف و اضطراب به هر جهتی می رود و به بن بست ها و دیوارهای بلند بر می خورد که عبور از آنها برای او ممکن نیست. لذا او گاهی حتی برای تفریح و سرگرمی، همنوعان خود را می کشد و از این طریق تاریک و خوفناک و پر از لجن های متعفن می خواهد به مقصدی برسد، آنهم مقصدی خوفناک و تاریک و مرگ آور! درحالیکه پروردگار انسانها فضای یک زندگی مطلوب و لذتبخش و نورانی و امکانات یک زندگی مطلوب را برای آنها ایجاد کرده است!! حال این انسان با همین علم آمیخته به جهل خود چگونه می تواند فضای زندگی اخروی و راه رسیدن به آن را شناسایی کند؟!
ایمان به خدا و ورود در فضای نورانی آن، عامل حیات «روح انسانی» است و بدون آن حیات انسانی امکان پذیر نمی باشد. اگر در درون وجود انسانها تمایلات ارزشمندی مثل میل به عدالت و نفرت از ظلم و انسان دوستی و محبت به دیگران وجود دارد، این تمایلات از ناحیه نحوه خلقت انسان و خواص روحی است که خداوند در وجود او قرار داده است. یعنی این تمایلات در انسانها فطری بوده و منشأ آن اراده خداوند است و به اصطلاح از ناحیه ایمان فطری به خداوند است.
خداشناسی و ایمان به خدا این تمایلات نفیس و ارزشمند را در وجود انسان به جریان دائمی تبدیل می کند و عامل استقرار و تقویت آنها می شود. خداشناسی و ایمان به خدا در روح انسانی انسان نقشی شبیه به نقش اکسیژن در وجود جسمانی او دارد.
در این مقاله فرصت و مجال ورود به بحث «حیات انسانی» و «حیات جانداری» و به بیان دیگر روح انسانی و روح جانداری وجود ندارد. در برخی از مباحث قبلی در همین بخش «پرسش و پاسخ» به مناسبت هایی در این زمینه توضیحاتی ذکر شد، و به خواست خداوند در فرصت های مناسب دیگری در این زمینه بحث تفصیلی خواهیم داشت.
الیاس کلانتری
۱۳۹۵/۰۹/۲۰