کلام ایام – ۱۱۴، حادثه شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

re450حادثه شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

بعد از حادثه رحلت و یا شهادت وجود مبارک پیامبر اکرم حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در آخر ماه صفر سال ۱۱ هجری، دو حادثه بزرگ دیگری در جامعه اسلامی واقع شد. اهمیت و عظمت این دو حادثه در حدی بود که می شود آن دو را در کنار مصیبت بزرگ تاریخ، یعنی حادثه رحلت پیامبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قرار دارد. آن دو حادثه عبارتند از: غصب مقام خلافت و جانشینی آن حضرت یعنی حکومت دینی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و دیگری شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در سنین جوانی و محرومیت عالم انسانی از برکات وجود قدسی آن بزرگوار!  او با فضیلت ترین بانوان عالم و سرور زنان بهشتی و دارای مقام علمی خاصی از نوع علم پیامبران خدا بود.

در سال گذشته در همین ایام مقاله ای کوتاه تحت شماره و عنوان ذیل در بخش کلام ایام منتشر شد:

۲۶-«شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

در انتهای آن مقاله گفته شد که لازم است در مجالسی که به منظور تکریم و تجلیل شخصیت های اهل بیت (علیهم السلام) تشکیل می شود سخنان و رفتارهای آن بزرگواران بیشتر مورد توجه و توضیح و تفسیر قرار بگیرد و جنبه آموزشی رفتارها و سخنان آن ذوات مقدسه بررسی شود، و به بیان حوادث حزن انگیز و ظلم های واقع شده در مورد آن ها اکتفا نشود. و به همین منظور چند مقاله در این زمینه تحت عنوان ذیل در همین بخش کلام ایام منتشر شد.

«معارف دین توحیدی در کلام حضرت فاطمه زهرا (س)» در چهار بخش با شماره های ۲۷-۲۸-۲۹-۳۰

در آن سلسله مقالات بعد از تحلیلی از جهاد فکری و فرهنگی حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در حمایت از دین توحیدی و معارف آن به ذکر و توضیح قطعاتی از کلام شریف آن حضرت در خطبه فدکیه (خطبه فاطمیه) پرداختیم. در آن ایام تصمیم داشتیم به تفسیر و توضیح کلام نورانی آن بزرگوار ادامه دهیم، اما به عللی این کار موقتاً متوقف شد. اما امیدواریم توفیق عمل به آن تصمیم را امسال به مناسبت ایام شهادت و بعداً ایام ولادت آن حضرت از ناحیه الطاف و عنایات خداوند بدست آوریم.

توصیه می کنیم مقالات مذکور قبلی مورد مطالعه قرار بگیرد و کسانی که آن مقالات را خوانده بودند، مجدداً آن ها را مورد توجه قرار بدهند، چون مطالب هر دو سلسله مقالات بطور اساسی با یکدیگر ارتباط دارند. و به همین جهت عنوان قبلی را برای مقالات انتخاب کردیم.

معارف دین توحیدی در کلام حضرت فاطمه زهرا (س)

بخش پنجم

در مقالات قبلی به مناسبت اصل بحث و رعایت اختصار به ذکر و توضیح فشرده چند قطعه از خطبه پرداختیم، در مقالات حاضر عبارات آن را از اولین بخش مورد توجه قرار می دهیم، اگر چه این شرح و تفسیر شامل تمامی عبارات و اجزاء آن نخواهد شد و به بیانی اجمالی در شرح قسمت های انتخاب شده از آن اکتفا خواهد شد. ملاک انتخاب هم اولویت هائی است که بنظر می رسد ضرورت بیشتری در حال فعلی در بیان آن ها وجود دارد.

کلام ایام- 281، ماه رمضان و رحمت و برکات بی پایان
بخوانید

«اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلی ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ» یعنی حمد برای اوست بر نعمت هائی که عطا فرمود و شکر بر او به آنچه الهام فرمود و ثنا بر آنچه پیش فرستاد. خطبه شریفه با حمد و شکر و ثنای الله شروع شده است.

موضوع «ذکرالله» در شرح و تفسیر این خطبه شریفه و بطور کلی لازم است مورد توجه عمیقی قرار بگیرد، و ابتدا روی این موضوع بحث شود که علت و حکمت شروع کارها و خطابه ها و نامه ها، با ذکرالله چیست؟! در جواب می شود گفت شروع کارها با ذکر خدا هم جهت رعایت یک ادب جمیل توحیدی ضرورت دارد، و هم می تواند منشأ تأثیرات عمیقی در انسان ها در موضوع آموزش باشد و هم حکایت از نیاز شدید انسان ها به ارتباط با خداوند از این طریق دارد.

تأثیر کلام در شنونده و خواننده علاوه بر ارزش علمی آن کلام به موقعیت فکری و روحی و حتی جسمی شنونده هم ارتباط پیدا می کند. و همچنین علاوه بر موقعیت شنونده، وضعیت گوینده و نویسنده یک کلام هم در روح مخاطب منشأ تأثیراتی خواهد بود. یعنی اینکه شخصیت گوینده در ذهن شنونده و خواننده یک نوشته در تأثیر آن کلام دخالت خواهد داشت.

قداست صاحب یک کلام تأثیر عمیقی در ذهن مخاطب ایجاد می کند، فلذا در کلام رهبران آسمانی و حجت های پروردگار عالم بطور مکرر دیده می شود که کلام خود را به کلام خداوند مرتبط می کنند و یا با آن آغاز می کنند.

علاوه بر این ذکر خدا به هر صورتی که انجام گیرد عامل پاکسازی روح انسان و ایجاد زمینه مساعدت در او برای تأثیرپذیری مطلوب از یک کلام خواهد بود- بطوریکه به آن اشاره شد.

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در یکی از خطبه های خود در مورد ذکر الله فرمود:

«إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ اَلذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ اَلْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ اَلْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ اَلْمُعَانَدَةِ»(۱) یعنی خداوند سبحان و بزرگ یاد خود را عامل جلاء ]و حیات[ قلب ها قرار داد که بوسیله آن پس از سنگینی گوش بشنوند و پس از کم سوئی ببینند و پس از نافرمانی و عناد، اطاعت کنند. مراد این است که «ذکر خدا» عامل شنوائی و بینائی حقیقی در انسان خواهد بود و انسان در اثر آن، به حوزه عبودیت پروردگار وارد می شود یعنی سرکشی و مخالفت او به حالت عبودیت تبدیل می شود. مراد شنوائی و بینائی نوع انسانی آن است و این موضوع احتیاج به توضیحی دارد که آن را-  جهت رعایت اختصار – به بخش بعدی موکول می کنیم.

الیاس کلانتری

۱۳۹۵/۱۱/۲۳

پاورقی:

۱-نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲

 

 

 

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن