درس هائی از نهج البلاغه – ۵
شرح و تفسیر خطبه متقین (همام)*
بخش چهارم*
۳- «فَقَسَمَ بَيْنَهُمْ مَعَايِشَهُمْ وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْيَا مَوَاضِعَهُمْ» یعنی خداوند وسائل و لوازم زندگی انسان ها را بین آن ها تقسیم کرد. و آن ها را در مواضع خودشان از دنیا قرار داد!
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در این عبارت توجه انسان ها را به دو موضوع بسیار مهم و اساسی در زندگی خودشان جلب کرده است. یکی از آن دو موضوع معاش انسان ها است و دومی موقعیت انسان ها در زندگی دنیوی!
در بخش اول امام (علیه السلام) اشاره ای فرموده است به اینکه خداوند وسائل معیشت انسان ها و رزق آن ها را تعیین و تقسیم کرده است. یعنی خداوند متناسب با تعداد انسان هائی که آفریده، رزق مورد نیاز آن ها را هم ایجاد کرده است و لذا همه انسان ها می توانند از ناحیه رزقی که خداوند برای آن ها تعیین کرده است، در آسایش و رفاه زندگی کنند، اما عده ای از انسان ها در طول تاریخ و در جوامع مختلف به علت جهل به موضوع «رزق تعیین شده» از طرف خداوند، و علل دیگری، برای بدست آوردن نیازها و خواسته های خود، گرفتار زندگی مشقّت باری می شوند و خود و دیگران را به سختی ها و درد و رنج هائی مبتلا می کنند و حتی عده ای برای بدست آوردن مقداری مال دنیا و سایر خواسته ها، به غارت اموال و دارائی های دیگران روی می آورند و فضای زندگی خود و دیگران را به آشوب می کشند و حوادثی بوجود می آورند که حتی جان انسان ها در آن حوادث از بین می رود.
اگر انسان ها به این عقیده پای بند شوند که رزق آن ها از طرف خداوند عالم تعیین و تقدیر شده است، با بکار بستن مقداری فعالیت رزق تعیین شده خداوند را با سهولت و آرامش بدست خواهند آورد و نیازی به تحمل مشقّت ها و غارت اموال دیگران و ایجاد اغتشاش در فضای زندگی خود و همنوعان خود نخواهد داشت.
پس این همه حرص انسان ها برای بدست آوردن مال و متاع زندگی دنیا که منتهی به درگیری ها و اختلافات و دشمنی ها و سلب حقوق دیگران می شود، کاری است جاهلانه و زیان آور و بیهوده. یعنی انسان ها بدون این درگیری ها و مزاحمت ها به یکدیگر و دشمنی ها هم می توانند زندگی توأم با آرامش و آسایش و رفاه داشته باشند و با سهولت و آرامش در زندگی به خواسته های حقیقی و طبیعی خود برسند.
نکته دیگر اینکه: محرومیت عده ای از انسان ها از لوازم معاش در اصل از ناحیه کم بودن و محدودیت رزق تعیین شده از طرف خداوند نیست، بلکه محرومیت ها و کمبود ها در زندگی عده ای از انسان ها از ناحیه موقعیت آن ها در فضای زندگی و چپاول و غارت عده ای از آن ها است. یعنی مشکلات بوجود آمده در زندگی عده ای از انسان ها از ناحیه روش زندگی آن ها و همنوعانشان می باشد و إلا معقول نیست که خداوند موجوداتی را بیافریند و بعداً آن ها را بدون در نظر گرفتن نیازهایشان در فضای زندگی رها کند. و اینکه قطعاً خداوند در تأمین وسائل معاش بندگانش ناتوان نیست.
هیچ زمانی در هیچ شرایطی «ربوبیت خداوند» در مورد انسان ها و مخلوقات دیگرش تعطیل نمی شود و هیچ وقت دارائی های او پایان نمی پذیرد و او هر چه را اراده کند، موجود می شود. خود او – عزّوجلّ – می فرماید:
«وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يفْقَهُونَ» (المنافقون/۷) یعنی: گنجینه های آسمان ها و زمین از آن خداست، اما منافقان آن را درک نمی کنند.
باز می فرماید:
«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ» (يس/۸۲) یعنی: امر او جز این نیست که وقتی چیزی را اراده فرماید، می گوید: «باش» پس موجود می شود.
یعنی ایجاد هر موجودی فقط به اراده ای از خداوند متوقف است و به محض اینکه خداوند اراده کرد مخلوق تحقق پیدا می کند. پس علل فقرها و محرومیت ها را در روش های زندگی انسان ها باید جستجو کرد و اینکه عده ای از انسان ها راه اصلی زندگی را گم کرده اند.
در بخش دوم – عبارت مورد بحث- امام (علیه السلام) فرمود: «وَ وَضَعَهُمْ مِنَ الدُّنْيَا مَوَاضِعَهُمْ» موضع انسان در دنیا موضع یک مسافر فعال در جاده است. و او هم، باید این جاده را به طرف مقصد حیات طی کند و هم اینکه: اندوخته ای برای آن مقصد و بقیه جاده حیات تهیه کند. انسان باید به موضعی که خداوند برای او در دنیا تعیین کرده توجه کند و آن اینکه دنیا مقصد حیات او نیست. و حتی بخشی از زندگی حقیقی او هم نیست! بلکه فقط محل آماده شدن برای زندگی حقیقی در عالم دیگر است. و متقین تنها کسانی هستند که خود را برای آن زندگی آماده می کنند، و با اندوخته ای پر برکت به طرف آن مقصد رهسپار می شوند. بطوریکه خداوند در قرآن مجید فرمود:
«وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبَابِ» (البقرة/۱۹۷) یعنی: برای خود اندوخته ای فراهم کنید و بهترین اندوخته تقوا است، و از من پروا کنید ای صاحبان عقل خالص.
اگر همه انسان ها به موضع خود در دنیا توجه می کردند و به مقتضای موقعیت خود عمل می کردند- یعنی موقعیتی که خداوند برای آن ها در نظر گرفته است، نیازی به تحمل این زندگی مشقّت بار و این همه مشکلات آن نداشتند.
این نوع بی توجهی به موضع حقیقی انسان در دنیا مثل عامل قبلی موجب گرفتاری های عظیم و درد و رنج های زیادی در زندگی انسان ها می شود. توجه مستمر به مقصد حیات و اینکه زندگی دنیا به منزله جاده ای است که به آن مقصد منتهی می شود، عامل امیدواری ها و لذت های مستمر و روحیه مناسب برای تحمل سختی های زندگی هم می شود. توجه مستمر به زندگی دنیا از این دیدگاه مانع احساس پوچی ها و بی هدفی ها و خستگی ها و عامل نشاط و تحرک و امیدواری ها و آرامش ها در تمام زندگی انسان خواهد شد.
الیاس کلانتری
۱۳۹۵/۱۲/۲۱