کلام ایام-۴۲۵، ملائکه عرشی و استغفار آنها برای اهل ایمان

بخش دوم*

کلیات*

  • زمینه مناسب برای دریافت رحمت و برکات فراوان از خدای غنی کریم.

  •  حاملان عرش از ملائکه هستند.

  •  ملائکه در حال طواف عرش.

  •  ملائکه عرشی در مقام تقرب به پروردگار عالمیان و صاحبان قدرت‌های عظیمی هستند.

  •  معنی حقیقی و کامل کلمه«ایمان».

  •  تأثیرات ایمان ملائکه به الله، در زندگی انسانها.

  •  محور مباحث آیات سوره غافر.

  •   مأموریت ملائکه حاملان عرش و اطراف عرش درباره انسانها.

  • توجه به اسماء و صفات پروردگار عالمیان در مقام دعا و درخواست حاجت .

  •  یکی از شرایط اصلی استجابت دعا ها.

  •  آیا دعا بمنظور اظهار نیازها و اطلاع خداوند انجام می گیرد؟

  •  نقش حالات روحی انسان در استجابت دعا.

  •  فعالیتهای مستمر برای برقراری نظام زندگی انسان.

  •  اگرچه رحمت خدای کریم بی پایان است، اما برای دریافت کامل آن حصول شرایطی مورد نیاز است.

  • چه کسانی مشمول رحمت بی پایان پروردگار عالمیان قرار خواهند گرفت؟

 در مقاله قبلی آیه ای از قرآن کریم مبنای بحث قرار گرفت و متذکر عناوین و شماره های مقالات سالهای قبل درباره ماه مبارک رمضان و شرح و تفسیر خطبه مشهور رسول خدا- صلی الله علیه و آله و سلم- درباره اوصاف و فضائل عظیم ماه خدا شدیم. سپس متذکر نکته ای شدیم و آن اینکه دریافت رحمت و برکات فراوان از خدای غنی کریم احتیاج به زمینه مناسب روحی در انسان دارد و آن زمینه را لازم است انسان با راهنمائی پیامبران خدا و اعمال خود به وجود آورد.  آیه کریمه را مجدداً مورد توجه قرار می‌دهیم و متذکر نکات تفسیری آن و یا بعضی از نکات آن می شویم.  خدای سبحان فرمود:

«الَّذِينَ يحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيؤْمِنُونَ بِهِ وَيسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ» (غافر/۷) در بحث تفصیلی مربوط به آیه کریمه متذکر بعضی از نکات تفسیری آن می شویم:

۱ – در این آیه گفته شده: آنهائی که عرش را حمل می کنند! و تصریحی به نوع آن موجودات نشده و البته مراد گروهی از ملائکه هستند که یا بجهت قطعی و آشکار بودن موضوع تصریحی  به نوع آنها نشده و یا بجهت اینکه موضوع اصلی و محوری آیه بطور خالص و کامل مورد توجه قرار بگیرد و یا علاوه بر ملائکه امکان دارد موجودات دیگری هم مثل بعضی از پیامبران از حاملان عرش باشند و یا هر علت دیگری. اما از قرائن موجود در آیه کریمه و بعضی از آیات دیگر بطور آشکار بر می آید که موجودات مورد نظر و مورد بحث، از ملائکه هستند، یعنی ملائکه حاملان عرش.

 در آیه دیگری از قرآن هم این موضوع بصورتی شبیه به همین آیه ذکر شده، إلا اینکه قرینه آشکارتری در آن برای«مَلَک» بودن«حاملان عرش» وجود دارد. بطوریکه می فرماید:

«وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يوْمَئِذٍ ثَمَانِيةٌ» (الحاقة/۱۷) یعنی: ملائکه در آن روز در اطراف آسمان هستند و عرش پروردگارت را آن روز هشت نفر فوق[ بالاتر از خود یا بالای سر] خود حمل می کنند.

کلمه مَلَک هم به واحد و هم به جمع اطلاق می شود و اینجا مراد جمع است .(المیزان فی تفسیرالقران)

در آیه دیگر می فرماید:

«وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِي بَينَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (الزمر/۷۵) یعنی: و می بینی(خواهی دید) ملائکه را که اطراف عرش را احاطه کرده اند و در حال تسبیح[ پروردگارشان] با حمد هستند[ تسبیح به حمد] و میانشان به حق داوری می شود و گفته می شود حمد مخصوص الله پروردگار عالمیان است.

ملائکه حاملان عرش از مقرب ترین ملائکه هستند و دارای قدرت و اختیارات عظیمی در عالم. در آیه کریمه اصلی مورد بحث( سوره غافر آیه ۷) علاوه بر ملائکه حاملان عرش، به گروه دیگری از ملائکه هم اشاره شده و آنها اطراف عرش قرار دارند و آنها هم در مرتبه دیگری، از «ملائکه مقرب» می‌باشند.

حاصل بحث اینکه گروهی از ملائکه مقرب و قدرتمند که حامل عرش هستند و گروه دیگری از آنها که اطراف آن هستند  بطور مستمر و در حال فعلی هم به اعمالی اشتغال دارند که آن اعمال ارتباطی هم با زندگی انسانها دارد آنها بطور مستمر برای اهل ایمان استغفار می کنند.

 در این نوشتار ما وارد بحث درباره تسبیح ملائکه نمی شویم اگر چه این موضوع بی ارتباط با موضوع اصلی مورد بحث هم نیست، اما جهت رعایت اختصار و حصول منظور اصلی از آن صرف نظر می کنیم و متذکر می شویم که قبلاً و در یکی از مقالات منتشر شده بحثی درباره آن بعمل آمد.

۲– در آیه کریمه به ایمان مستمر ملائکه اشاره ای شده و بخوبی آشکار است که مراد از«ایمان» در این آیه عقیده و باور و بطور کلی ایمان به معنی عرفی و ظاهری و متداول بین عامه مردم نیست چون، به کار بردن آن معنی در مورد«ملائکه حاملان عرش» تناسبی ندارد و مقام آنها مقام ایمان خالص و حقیقی است و آن مرتبه ای بالاتر از عقیده و باور است.

 در  زمینه این موضوع و روشن شدن آن قطعه ای از یک مقاله منتشر شده قبلی را نقل می‌کنیم که مشتمل بر  چند نکته است:

« یکم: در آیات قرآن موضوع ایمان گاهی به صورت فعل ماضی بکار رفته است، مثل: «الذین آمنوا» و «یا ایها الذین آمنوا» و نظائر آنها. اما در بعضی از آیات هم به صورت مضارع آمده مثل: «یؤمنون بالله و الیوم الآخر» و «و الذین هم بآیات ربّهم یؤمنون» و «انّ فی ذلک لآیات لقوم یؤمنون» در آیات نوع اول به اصل ایمان آوردن انسانها اشاره شده و در آیات نوع دوم استمرار یا نحوه آن مورد توجه قرار گرفته است. یعنی از بکار رفتن موضوع ایمان به صورت فعل مضارع و حالت استمراری آن یا توجهات جدید یا مستمر به آن و گاهی لزوم ایمان مجدد، روشن می شود.

دوم: خداوند در توصیفی از ملائکه حاملان عرش و ملائکه اطراف عرش می فرماید:

«الَّذِينَ يحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيؤْمِنُونَ بِهِ وَيسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» (غافر/۷) یعنی: آنهایی که عرش را حمل می کنند ] از ملائکه [ و آنانکه حول عرش هستند، پروردگارشان را تسبیح به حمد می کنند و به او ایمان می آورند و برای مؤمنان استغفار می کنند…

قابل توجه است که در این آیه ابتدا تسبیح ملائکه ذکر شده و بعد از آن موضوع ایمان آنها. اگر ایمان به معنای متعارف و متداول در فرهنگ عموم مردم باشد، یعنی عقیده و باور و گرویدن و امثال آنها، معنای این آیه چگونه خواهد بود؟!  یعنی ملائکه حاملان عرش، اول خداوند را تسبیح به حمد می کنند و بعد از آن به او عقیده پیدا می کنند و مثلاً ربوبیت او را باور یا قبول می کنند؟!!! قطعاً در این آیه مراد از ایمان همان معنایی است که ذکر شد و آن عبارت است از توجهات پی در پی، و آن به آن، به خداوند و ربوبیت و الوهیت او.

سوم: خداوند می فرماید:

« يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا»(النساء/۱۳۶) یعنی: ای کسانیکه ایمان آورده اید، ایمان بیاورید به الله و رسولش و کتابی که به رسولش نازل فرمود و کتابی که قبلاً نازل کرده و هرکس کفر بورزد به الله و ملائکه او و کتاب های او و رسولان او و زندگی اخروی ] و قیامت [ مبتلا به گمراهی دور و عمیقی شده است.

در این آیه به مؤمنان دستور می دهد که به الله و رسولش و کتابی که بر او نازل شده و حقایق مذکور در آن، ایمان بیاورند. اگر ایمان به آن معنای متعارف مذکور قبلی باشد، دستور خداوند در این آیه «تحصیل حاصل»(۱) خواهد بود. یعنی کسیکه به الله عقیده دارد مأمور شده است که به او عقیده پیدا کند!! و طبعاً چنین مطلبی در شأن کلام خدا نخواهد بود. و به طور قطع در این آیه مراد از ایمان همان معنای مورد ادعا است، یعنی معنایی که در کلام شریف رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امیر المؤمنین علی (علیه السلام) بود که وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) ان را بازگو کرده است.

بطور کلی اگر ایمان به معنای عقیده و گرویدن باشد، با موضوع امر کردن به آن سازگار نخواهد بود. چون عقیده به چیزی با دستور دادن تحقق پیدا نمی کند. به جهت اینکه عقیده به چیزی یک امر قلبی است اما التزام به یک عقیده با امر کردن سازگار است. »(۲)

درباره معنی کلمه«ایمان» عبارتی از امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- نقل شده و آن حضرت کلام موردنظر را از وجود مبارک رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلم- نقل کرده است. آن حضرت فرمود:

« الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ»(۳) یعنی: ایمان عبارت از معرفت قلبی و اقرار آن به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است.

ایمان ملائکه یعنی توجهات پی در پی و مستمر آنها تأثیرات عمیق در زندگی انسانها دارد. آنها از این نوع ارتباط با خدای سبحان قدرت لازم  برای انجام مأموریت خود درباره انسانها را دریافت می‌کنند و آن قدرت را در جهت به راه انداختن و برقراری نظام زندگی انسانها به کار می برند.

۳ – ملائکه عرشی بطور مستمر برای اهل ایمان استغفار می کنند. استغفار ملائکه برای انسانها از نوع لفظی و متداول بین آنها نیست، بلکه آثار حقیقی در زندگی انسانها دارد. و مراد آن است که آن دو گروه از ملائکه قدرتمند بطور دائم در جهت پاکسازی و از بین بردن آثار گناهان اهل ایمان فعالیت دارند

کلام ایام ـ 470‏، معارف دین توحیدی در سیره و کلام حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
بخوانید

در تفسیر المیزان درباره کلمه«عرش»  آمده است: عرش مقامی است که فرمانها و اوامر الهی از آن، صادر می‌شود همان مقامیکه با آن امور عالم را تدبیر می کند و ملائکه همان مجریان مشیت او عمل کننده های به اوامر او هستند.(۴)

۴ – محور مباحث در آیات اول سوره غافر و بلکه در تمام سوره اعمال و رفتارهای انسانها اعم از اهل ایمان و کفار و پاداش ها و مجازاتهای آنها است. لذا بطور ضمنی در آیه مورد بحث(آیه هفتم) و در توصیف ملائکه حاملان عرش و ملائکه اطراف عرش و رفتارهای آنها، تسبیح مستمر و ایمان مستمر آنها هم مورد نظر می باشد. یعنی اعمال و رفتارهای آنها از جمله«تسبیح به حمد» و «ایمان مستمر» به زندگی انسانها ارتباط می یابد.

 خدای سبحان در این آیه کریمه و آیات بعدی به پیامبر گرامی خود و اهل ایمان اعلام می‌کنند که گروهی از ملائکه عظیم و قدرتمند و دارای علم و ایمان در مرتبه متعالی بطور دائم از طرف پروردگار عالمیان در مأموریتی قرار دارند و مأموریت آنها نجات اهل ایمان از آتش جهنم و برقراری جریان رحمت مستمر پروردگار عالمیان برای اهل ایمان هستند و بطور مستمر از پروردگارشان درخواست می کنند که اهل ایمان را که توبه می کنند و راه خدا را پیروی می کنند، مورد غفران قرار دهد و آنها را از آتش جهنم نگاهدارد و مراد این است در نحوه ذکر مطلب که فعالیت ملائکه برای نجات اهل ایمان از آتش جهنم است، این معنی هم ملحوظ  است که ملائکه مورد بحث دارای مقام بسیار رفیعی هستند و اشتغال دائمی به تسبیح پروردگار عالمیان دارند و بطور مستمر از ذات قدوس الله قدرتهائی و اختیاراتی دریافت می‌کنند و آن قدرتها و اختیارات را در مأموریت خود به کار می‌برند، مأموریت برای نجات اهل ایمان.

حاصل کلام در این قسمت : برای اینکه غفران پروردگار عالمیان شامل حال اهل ایمان شود  و آنها از آتش جهنم و سقوط در آن نجات یابند، علم و قدرت عظیمی به کار می‌رود و آن علم و قدرت بی پایان خدای علیم قدیر است که توسط گروهی از ملائکه درباره آنها به کار بسته می شود.

۵ – بعد از ذکر اصل موضوع «استغفار ملائکه» برای اهل ایمان،«يسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا» نحوه استغفار و دعای آنها را هم  متذکر شده« رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ» و این عبارت تفصیلی برای اصل استغفار آنها می باشد.

صاحب تفسیر المیزان در توضیح این موضوع آورده است:

این کلام خدای تعالی یعنی:« رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا »(۵) تا آخر، حکایت متن استغفار آنها است و آنها ابتداء کردند در آن به ثناء پروردگارشان با ذکر رحمت واسعه و علم او یعنی آنها رحمت خدا را ذکر می کنند و آن را با ذکر علم همراه می کنند، بجهت اینکه او با رحمت خدا به تمام نیازمندان انعام می کند، چون رحمت مبدأ افاضه هر نعمتی است و با  علم خود حاجت هر نیازمند مستمر رحمت را می داند.

۶ – در آیه کریمه – هچنانکه به اصل آن اشاره کردیم- اول اصل موضوع استغفار ملائکه را برای اهل ایمان ذکر کرده و بعد بطور ضمنی به مقدمه‌ای برای دعا و یا یکی از شرایط اصلی استجابت آن اشاره ای کرده و سرانجام کلام آنها را در استغفار ذکر فرموده است.

 یعنی: «فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ» از نحوه ذکر مطلب در آیه کریمه و ترتیب آن چند نکته تفسیری آشکار می شود و آن ها عبارتند از:

 یکم:  اهمیت اصل موضوع استغفار و توجه به نحوه آن.و اگر مطلب غیر از این بود مناسبت داشت گفته شود:ملائکه با ثناء پروردگار عالمیان و ذکر رحمت و علم او، برای اهل ایمان استغفار می‌کنند.و دیگر نیازی به ذکر سخن آنها در مقام استغفار نبوده.

دوم:قبل از اصل دعا و درخواست از پروردگار عالمیان لازم است بنده ابتداء کند به ثنای او و اوصافی از پروردگارش را مورد توجه قرار دهد. و یک یا چند «اسم» از اسمای حسنای او را متذکر شود و در نظر بگیرد و یا به زبان آورد . همچنانکه ذات قدوس الله –عزّوجّل-  فرمود« وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا » (الأعراف/۱۸۰) یعنی: اسماء الحسنی اختصاص به الله دارد، پس او را با آنها(اسماء الحسنی) بخوانید.

 توجه به اسماء حسنای  پروردگار عالمیان بطوریکه در مقالات مربوط به ماه رمضان سال های قبل و بعضی از مقالات مربوط به «دعا و استجابت آن» متذکر شدیم، ظرفیت روح انسان را برای دریافت رحمت بیشتر از خدا  وسعت می دهد و در آن صورت دعای انسان مستجاب می شود.

 سوم: بطور قطع ملائکه موردبحث نمی‌خواهند نیاز بندگان به رحمت را به خدای سبحان اطلاع دهند و بلکه ذکر حاجت ها  در دعا علت و حکمت دیگری دارد. این موضوع و عدم توجه عمیق به آن برای عده‌ای مشکلاتی هم به وجود آورده و بعضی از انسانها را از رحمت بیشتر و دریافت خواسته های مورد نیازشان محروم می‌کند. توضیح اینکه بعضی ها تصور می کنند که انسان در مقام دعا نیازهای خود را برای پروردگارشان می گویند یعنی اظهار می کنند و به او اطلاع می دهند.  حتی اگر افرادی از انسانها چنین مطلبی را هم به زبان نیاورند و یا در قلب خود حاضر نکنند، اما در عمل چنین مطلبی و یا شبیه آن در ذهنشان حضور می یابد. و یا بطور کلی حقیقت امر برای آنها روشن نمی شود.

 لذا لازم است به آن عده و یا بطور کلی برای کسانی که دعا می‌کنند این نکته را متذکر شد که ذکر حاجت در دعا چه به زبان جاری شود و چه در قلب انسان باشد، جهت اطلاع دادن به خدای علیم نیست و بلکه حکمت دیگری دارد. چون پروردگار عالمیان به همه چیز علم دارد و آشکار و نهان برای علم او یکسان است و او همه چیز را می داند.

 قابل توجه است که ملائکه خطاب به پروردگارشان عرض می کنند، پروردگارا تو با علم و رحمت خود به همه چیز احاطه داری. یعنی رحمت و علم تو به همه موجودات عالم وسعت دارد پس مورد غفران قرار بده کسانی را که…

۷ – با وجود اینکه در آیه کریمه تصریح شده است به رحمت و علم بی پایان خدا و همچنین در آیات دیگری هم این موضوع مورد توجه قرار گرفته، اما دریافت رحمت موردنظر مشروط به موقعیت و رفتار انسانها شده و لازم است آنها برای دریافت خواسته ها و تأمین نیازهای خود، آن دو  تا شرط  مذکور در  آیه را احراز کننده و آن دو عبارتند از:

«توبه» و «پیروی از راه خدا»

 معنی توبه اجمالاً روشن است- اگرچه احتیاج به توضیحاتی هم درباره آن وجود دارد- اما پیروی از راه خدا، عمل به احکام و دستورات و اخلاق دین توحیدی است. حاصل بحث در این بخش این است که اهل ایمان به شرط توبه و عمل به فرمانهای پروردگار عالمیان مشمول مراتب برتری از رحمت خدا قرار خواهند گرفت و به کمک ملائکه عرشی از آتش جهنم نجات خواهند یافت. و ملائکه مقرب خدا از حاملان عرش و  طواف کننده های اطراف عرش بطور مستمر حامل رحمتی از طرف خدای منان برای آنها هستند و در مسیر برقراری نظام زندگی آنها و رسیدن آنها به بهشت به مأموریت و فعالیت خود ادامه می‌دهند.

 این آیه کریمه شباهتی دارد با آیه دیگر در قرآن مجید و آن عبارت است از آیه ذیل:

« وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يتَّقُونَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآياتِنَا يؤْمِنُونَ» (الأعراف/۱۵۶) یعنی: و رحمت من به همه چیز وسعت یافته(و همه چیز را در درون خود گرفته) پس آن را مقرر می کنم برای کسانی که مستلزم تقوا شوند و زکات بپردازند و کسانی که به آیات ما ایمان بیاورند.

 در آیه کریمه فوق هم تصریحی شده به رحمت بی پایان خدا که بر همه چیز احاطه یافته،و دریافت کامل آن مشروط به سه تا شرط شده و آن سه عبارتند از:

تقوا

پرداخت زکات

ایمان به آیات خدا

 قابل توجه است که در هر سه شرط استمرار رفتارها مورد نظر می باشد و آن با آوردن افعال بصورت مضارع ذکر شده است یعنی:«یتقون» و «یؤتون الزکاة» و «یومنون»

 حاصل بحث اینکه رحمت واسعه پروردگار عالمیان و مراتب برتر آن رحمت، شامل کسانی خواهد شد که ایمان به الله بیاورند و ملتزم تقوا شوند و توبه کنند و از احکام دین خدا تبعیت کنند و این انسانها همان پیروان  دین توحیدی هستند که هم در عالم دنیا مشمول رحمت واسعه خدای کریم خواهند بود و هم بعد از انتقال از دنیا وارد بهشت و جوار رحمت پروردگارشان خواهند شد.

الیاس کلانتری

۱۴۰۰/۰۱/۲۵

 

پاورقی ها:

۱ – «تحصیل حاصل» به معنای تلاش برای بدست آوردن چیزی است که موجود است و یا اثبات چیزی که اثبات شده است.

۲ – وبسایت حکمت طریف ، بخش کلام ایام ، شماره و عنوان : کلام ایام – ۷۹، ولادت امام رضا علیه السلام

۳ – نهج البلاغه ، حکمت شماره۲۲۷

۴ – المیزان ، علامه طباطبائی ، تفسیر سوره زمر ، آیه ۷۵

۵ – المیزان فی تفسیرالقرآن ، سوره غافر آیه هفتم

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن