۱۱- آموزش های آسمانی، تفسیر سوره حمد

تفسیر سوره حمد*

۶ـ «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» صراط به معنی راه آشکار وسیع، ـ مجمع البیان ـ  راه راست ـ راغب ـ مستقیم هر چیز پابرجا است که در ایستادن به چیزی تکیه نکند و نیازمند نباشد، مانند انسان ایستاده مسلط برخود، کلمه مستقیم؛ در خود تغییر ناپذیری و تخلف ناپذیری از صفت استقامت را دارد، صراط مستقیم راهی است که در رساندن انسان ها به مقاصد خود تغییر نمی کند! هدایت از یک نظر به دو معنی به کار می رود، یکی نشان دادن راه و دیگری : رساندن به مقصد مطلوب.

 در این آیه خداوند به انسان ها تعلیم می دهد که از او بخواهند تا آن ها را به « صراط مستقیم » هدایت کند. صراط مستقیم شامل تمام جهات زندگی انسان می شود و به همه راه های زندگی تسلط دارد. صراط مستقیم یک راه بیشتر نیست و همه راه های فرعی انسان بسوی خدا، به آن راه منتهی می شود، و تمامی نیازهای انسان در رسیدن به مقصدآفرینش در صراط مستقیم وجود دارد. هر مرحله از حیات انسان و هریک از اعمال انسان و هر جهتی  از جهات مختلف وجود انسان امکان دارد در صراط مستقیم قرار بگیرد و یا از آن خارج شود.

امکان دارد انسان روزهای بی شماری از عمر خود را در صراط مستقیم طی کرده باشد، ولی چند روزی یا چند ساعتی ـ در بخشی از زندگی خود ـ از آن خارج شود. به عنوان مثال امکان دارد پدر یا مادری برای تربیت کودک خود فرضاً به مدت ده سال در صراط مستقیم حرکت کرده باشند، ولی به عللی چند ماه یا چند روزی از آن خارج شوند، و باز امکان دارد در همین زمینه به صراط مستقیم برگردند! البته در این صورت به اندازه زمانی که از صراط مستقیم خارج شدند، دچار خسران و زیان خواهند شد، و به همان مقدار از مقصد نهائی فاصله خواهند یافت.

صراط مستقیم همچنانکه قبلاً گفته شد، همه جهات زندگی انسان را در درون خود خواهد داشت. به عنوان مثال: انسان در زندگی دنیوی خود اهداف و مقاصد مختلفی دارد.او دوست دارد در روش تربیت فرزندانش به اهداف مطلوب خود برسد، در ازدواج خودش موفق به اهداف مطلوب خود شود، در زندگی قرین رفاه و آسایش باشد! دوستان و طرفداران  خوب و وفاداری پیدا کند، در تحصیل علوم به نتایج ارزشمندی برسد، و در جهاتی مهم تر و متعالی تر مثلاً در راه کمک به انسان ها ی دیگر موفق شود، بتواند اموال زیادی بدست آورد و آن را در راه رفع گرفتاری همنوعان خود مصرف کند و به انسان های دیگر راه و روش زندگی مطلوب و متعالی را نشان دهد. اگر چنین شخصی فرضاً شغل معلمی دارد، دوست خواهد داشت در آموزش و پرورش انسان های زیادی دخیل باشد، و شاگردان زیادی را در مسیر قرار گرفتن علوم رهبری کند، و اهداف زیاد دیگر!

حال امکان دارد هریک از این خواسته ها و اهداف در دسترس او قرار بگیرد و ممکن است تمام یا تعدادی از آن ها در جهتی خارج از مسیر زندگی او قرار داشته باشد.هر یک از این جهات در صراط مستقیم زندگی قرار دارد، یعنی اگر یک انسان بطور کامل در صراط مستقیم حرکت کند،به تمام این مقاصد خواهد رسید و اگر درجهتی و در زمانی از صراط مستقیم خارج شود، در آن جهت به مقصود خود نخواهد رسید.

موضوع جهت دیگری هم دارد و آن اینکه رفتن در صراط مستقیم در بخشی از عمر انسان و یا ورود به آن، به تنهایی نمی تواند اهداف و خواسته های حقیقی انسان را برآورده سازد، بلکه استمرار سلوک در آن ضروری است، به عنوان مثال: اگر پدر و مادری به مدت ده سال ـ همچنانکه قبلاً گفته شد، فرزند خود را با روش صحیحی تربیت کنند یعنی در این جهت از زندگی خود در صراط مستقیم حرکت کنند، ولی برای چند سال یا چند ماه حتی چند روز، تربیت او را با روش نادرستی ادامه دهند، امکان دارد تمام زحمات ده ساله آن ها از بین برود و سر انجام آن کودک به صورت مطلوبی که انتظار داشتند، پرورش نیاید، حتی یک برخورد نادرست این کودک با کودک دیگری در مدرسه و بیرون از آن و یا دیدن یک فیلم نا مناسب و خواندن یک کتاب یا یک مقاله و رفتار نادرست یک ساعته پدر یا مادر یا معلم یا دیگران امکان دارد مسیر زندگی او را تغییر دهد،درست مثل اینکه در یک مسافرت طولانی بی دقتی یک راننده در عرض چند لحظه، ممکن است به مرگ خود او و همراهانشان و یا مجروح شدن آن ها منتهی شود،حتی اگر عمده زمان آن مسافرت را با روش صحیحی رانندگی کرده باشد و آن تصادف با فاصله کمی از مقصد حادث شود.

هم چنانکه خروج انسان از صراط مستقیم امکان پذیر است، برگشت او از بیراهه و ورود مجدد به صراط مستقیم هم امکان پذیر است. یعنی یک انسان بعد از اینکه از صراط مستقیم در جهتی از زندگی خارج شد  و مقداری بیراهه رفت امکان دارد از ناحیه نوعی هدایت و بوسیله عواملی، مسیر انحرافی را تغییر دهد و مجدداً به صراط مستقیم برگردد و در آن به حرکت خود ادامه دهد!

به عوان مثال: اگر یک کشاورز درمدتی از سال از مزرعه خود با بهره گیری از اصول علمی و تجربیات قبلی در امر زراعت و پرورش گیاهان، مراقبت به عمل آورد و دوره پرورش گیاه مورد نظر او شش ماه باشد و او پنج ماه مزرعه را در حد لازم آبیاری کند و آفات آن را بر طرف کند، ولی در یک ماه آخر در پرورش آن کوتاهی کند، احتمال دارد  بخشی از محصول مورد نظر و یا تمام آن از بین برود، و او در این مسیر به مقصد مطلوب خود نرسد. یا احتمال دارد درختی را که ده سال یا کمتر با بیشتر از عمر آن گدشته و در این مدت در زمان های لازم و در فاصله های معین آن را آبیاری کرده، رها کند و آن را مدتی آب ندهد، آن درخت خشک خواهد شد و از بین خواهد رفت و ثمر مورد انتظار از آن حاصل نخواهد شد. و باز امکان دارد که مدتی در پرورش آن درخت اهمال کند و در نتیجه آن درخت پژمرده شود ولی هنوز قبل از خشک شدن کامل باز پرورش آن را مورد توجه قرار دهد و آن را آبیاری کند، در نتیجه آن درخت مجداً شروع به رشد کند و زنده شود.

کلام ایام - 410، معارف دین توحیدی در سیره و کلام امام هادی (علیه السلام)
بخوانید

باز به عنوان مثال: شخصی امکان دارد، فقط یک روز یا یک ساعت اصول صحیح رفتار با همسرش را رها کند در نتیجه حاصل همه زحمات قبلی از بین برود. مثل اینکه یک زوج ده سال با احترام متقابل و دوستی و صمیمیت با هم زندگی کنند و یک زندگی  توأم با لذت و آرامش در کنار هم داشته باشند، اما در اثر یک ساعت رفتار نادرست و در حال عصبانیت و اهانت و تحقیر نسبت به یکدیگر ، تمام صلح و صفا و دوستی موجود بین آنها از بین برود و خشونت و بی احترامی و بی اعتمادی جای آن را بگیرد.

اما باز امکان دارد که آن دو بعد از بوجود آمدن آن اختلاف و ناراحتی، از روش نادرست رفتاری که پیش آمده، توبه کنند و روش خود را تغییر دهند و همدیگر را مورد تکریم قرار دهند و ضایعه پیش آمده را جبران کنند، تا مجدداً آن صلح و صفا و صمیمیت برگردد. در این قبیل موارد که به عنوان مثال ذکر شد، آن انسانها مدتی از صراط مستقیم خارج شده و بعد از مدتی هدایت خداوند شامل حال آنها شده و مجدداً به سوی آن برگشته اند و وارد صراط مستقیم شده اند.

 با این توضیحات روشن می شود که صراط مستقیم مراتب و مراحل متعددی دارد که انسان با عبور از یک مرحله وارد مرحله دیگری می شود و با صعود از یک مرتبه در مرتبه بالاتری قرار می گیرد، و موقعیت انسان در صراط مستقیم در یک روز غیر از موقعیت او در روز قبل خواهد بود. با این توضیح اشکالی که عده ای نسبت به لزوم این درخواست از خداوند یعنی «اهدنا الصراط المسقیم» در مورد صالحان مطرح کرده اند، خود بخود بر طرف خواهد شد. توضیح اینکه: عده ای از مفسران گفته اند آیا رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و صالحان از امت او در صراط مستقیم نبودند، که از خداوند می خواستند تا آنها را به صراط مستقیم هدایت کند؟! بعضی از مفسران هم در جواب این سؤال و اشکال مطرح شده گفته اند که مراد استمرار هدایت در صراط مستقیم است. البته با توضیحی که داده شد، طرح چنین اشکالی بی مورد است. بجهت اینکه حتی وجود مبارک رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ  هم برای پیمودن مراحل متعالی در مرتبه خاص خود به هدایت و رحمت خداوند نیازمند است. اگرچه کمالات آن وجود شریف که اشرف مخلوقات است. در سطح فوق فهم عادی قرار دارد، در عین حال آن حضرت هم به رحمت و هدایت الهی برای رسیدن به مرحله بالاتر از قدرت هدایت انسان ها و قدرت شفاعت بالاتر و بیشتر بطور مستمر به رحمت و عنایات پروردگارش احتیاج دارد. یعنی اگر فرضاً آن حضرت، یکسال یا یک ماه  یا حتی یک روز در مرتبه و جایگاهی قرار می گرفت که قبلاً هم در آن جایگاه و آن مرتبه قرار داشت، هدف حقیقی و کامل از بعثت آن بزرگوار برای رسالت تحقق کامل  نمی یافت.

 نکته آخر  اینکه هدایت انسان ها به صراط مستقیم و در نتیجه به مقصد مطلوب، بدون هدایت تشریعی، آن هم بطور مستمر و بدون الطاف و عنایات پروردگار عالمیان امکان پذیر نیست یعنی عقل انسان و قوای درونی او و حتی رحمت عمومی و عادی خداوند،بدون درخواست و دعا و رحمت خاصه از این ناحیه ، برای رسیدن به مقصدحیات کافی نیست.

نقش دعا و در خواست از خداوند در زندگی انسان

خداوند مرتبه ای از رحمت خودش را در فضای زندگی انسان ها منتشر می کند و می شود آن مرتبه را رحمت عمومی خداوند نامید. بعثت پیامبران و ارسال رسولان و وحی به آن ها هم جهتی ازاین رحمت عمومی گسترده خداوند است. بهره برداری از آن رحمت عمومی برای عموم  انسان ها با سهولت امکان پذیر است اما رحمت خداوند محدود به این نوع نیست و بلکه زمینه بهره برداری بیشتر از رحمت او برای انسان ها امکان پذیر است! و می شود رحمت نوع دیگر را « رحمت خاصه» نامید. این نوع دوم از رحمت شامل کسانی می شود که فعالیتی در جهت دریافت آن انجام دهند و زمینه ای برای آن در روح خود ایجاد کنند، و بدون آن فعالیت و زمینه سازی بهره برداری از آن امکان پذیر، نخواهد بود.

آن نوع از رحمت خداوند و الطاف و برکات او در اثر تلاش و فعالیت شخص و دعا و در خواست از خداوند حاصل می شود. لذا خداوند به بندگانش یاد می دهد که دعا کنند و از آنچه نزد اوست درخواست کنند، و اگر کسانی این راهنمائی و ارشاد خدا را ملتزم شدند و از او درخواست کردند، او دعا و درخواست آن ها رامی پذیرد و امواجی از رحمت خود را بسوی آنها جاری می کند.

نکته دیگر اینکه هدایت انسان به مقاصد حقیقی حیات از ناحیه خداوند امکان پذیر است، اگرچه خود انسان هم نقشی در آن دارد، اگرچه نقش او در جهت درخواست از خداوند باشد!

و نکته دیگر اینکه در این درخواست انسان علاوه بر خود به فکر دیگران و همنوعان خود هم  باید باشد لذا خداوند به او فرمود که برای خود و دیگران در مجموع دعا کند و بگوید :

« اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» یعنی: ما را، به صراط مستقیم هدایت کن .

الیاس کلانتری

۱۳۹۶/۴/۱۷

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن