۲۲۳ـ آیا می شود گفت امام زمان ما قرآن است؟
سؤال: امام زمان ما قرآن است. آیا با توجه به کامل بودن قرآن از هر نظر و نشان دادن مسیر سعادت و این که در قیامت قرآن گواه و شهادت دهنده اعمالمان در دنیا خواهد بود، می توان گفت که قرآن در هر زمان امام بر مردم می باشد؟
پاسخ:
کلیات
*مقامات پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و نقش او در جامعه دینی، علاوه بر یاد دادن ظواهر الفاظ آیات.
* مراد از «کتاب» در آیه سوره جمعه نوعی از معنای آیات قرآن، و مراد از «حکمت» نوع دیگری از آن است.
*آیا یاد دادن آیات قرآن در حد الفاظ آیات پایان نبوت و رسالت پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است؟
*اختلاف در رفتار های دینی مسلمین در زمان حیات پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ودر محضر مبارک او شروع شد!
*بی اعتنائی به دستور و سفارش پیامبر خدا در جنگ احد عامل شکست نظامی مسلمین و کشته شدن تعداد زیادی از آنها شد درحالیکه قرآن کریم در بین مسلمین استقرار داشت
* عامل اصلی جذب انسانها به طرف دین خدا،و ارتباط آن با قرآن کریم
***********
جواب سؤال شما بصورتی در آیاتی از قرآن قرار دارد و ما با توجه به معانی بعضی از آن آیات موضوع را بطور تفصیلی توضیح می دهیم: خداوند ـ عزّوجلّ ـ در قرآن کریم می فرماید:
«هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يتْلُو عَلَيهِمْ آياتِهِ وَيزَكِّيهِمْ وَيعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» (الجمعة/۲) در این آیه کریمه خداوند برای پیامبرش چهار نوع کار و فعالیت در دعوت دینی تعیین و معرفی فرموده است و آنها عبارتند از :
۱ـ تلاوت آیات قرآن یعنی بطور استمراری و بصورت مکرر خواندن آنها بر مردم
۲ـ تزکیه انسان ها و یاد دادن اخلاق دینی به آنها
۳ـ تعلیم کتاب بعنی نوعی از معانی آیات قرآن به آنها
۴ـ تعلیم حکمت یعنی نوع دیگری از معانی آیات قرآن
حال اگر عده ای از مسلمین مدعی شوند که وظیفه پیامبر خدا و نقش او در زندگی پیروان دین توحیدی فقط خواندن آیات قرآن به آنها است،آیا این نظریه با آیه فوق الذکر و آیات دیگری نظیر آن قابل تطبیق است؟!! آیا این نظریه مخالف آیات مورد نظر نیست؟!!
آیا می شود گفت که وقتی پیامبر خدا آیات قرآن را بر مردم تلاوت کرد مردم و یا حداقل گروهی از آنها هم آیات را شناختند و حتی تمام یا بخشی از آیات را هم حفظ کردند، نقش پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در هدایت انسان ها پایان می یابد و از آن زمان به بعد مردم از طریق آیات قرآن در مسیر زندگی خود هدایت می شوند؟
در تاریخ صدر اسلام و در سیره شریف پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می خوانیم که آخرین روزهای عمر آن حضرت در حالیکه عده ای از مؤمنان جهت عیادت او در حضورش بودند، آن بزرگوار دستور داد لوازم نوشتن وصیت نامه ای را آماده کنند و وصیت او را بنویسند،یکی از حاضران در محضر شریف او مخالفت کرد و مانع وصیت آن حضرت شد و گفت که کتاب خدا برای ما کفایت می کند! عده ای در آن مجلس به او اعتراض کردند و عده ای هم از او طرفداری کردند و اختلاف نظر آن دو گروه در محضر آن حضرت نزدیک بود به مشاجره و دعوائی منتهی شود که او از وصیت خود منصرف شد و از شدت یافتن اختلاف و مشاجره جلوگیری کرد!
در این حادثه آیات قرآن چه نقشی و تأثیری می توانست ایجاد کند، در حالیکه در بین آن جمع کسانی بودند که تمامی آیات قرآن را حفظ کرده بودند و گروهی هم بخشی از آن را ! این اختلاف نظر بین کسانی پیش آمد که همگی به حسب ظاهر تبعیت از قرآن را پذیرفته بودند و آن را تعظیم می کردند و در فرصت های مختلف آن را تلاوت می کردند و در مجموع با همه آیات قرآن آشنا بودند.
آن مشکل در حالی حادث شد که طنین آیاتی از قرآن که انسانها را به اطاعت محض و کامل از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ دعوت می کرد در گوش های انها بود. از جمله آیات ذیل که مشتمل بر دستور خداوند بر مؤمنان در اطاعت از آن بزرگوار بود خداوند می فرماید:
«وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» (الأنفال/۴۶) یعنی: و از الله و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که دچار سستی و ضعف بشوید و سطوت و قدرت و شکوه شما از بین برود، و صبر کنید که خدا با صابران است. و باز می فرماید:
«مَنْ يطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيهِمْ حَفِيظًا»(النساء/۸۰) یعنی: هر کس از رسول اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرد، و هرکس روی گردان شود، ما تو را به عنوان نگهبان آنها نفرستادیم. یعنی مسئولیت انحراف آنها بر عهده تو نیست و آنها را رها کن و خودت را به جهت نافرمانی آن ها به سختی ها و مشقت ها نیانداز! و همچنین خداوند می فرماید:
« وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ» (الحشر/۷) یعنی آنچه را که رسول خدا به شما داد بگیرید و از آنچه شما را بازداشت، دست بر دارید و ملتزم تقوای الله بشوید که او شدید العقاب است. در این آیه هم خداوند مؤمنان را مؤظف به اطاعت کامل از رسولش کرده و برای متخلفان وعده مجازات سنگین داده است.
در قرآن کریم فقط در یک سوره حدود ۴۰ آیه(۱) در نقد رفتاری از مسلمین و بی اعتنائی به دستور و سفارش پیامبر خدا در میدان جنگ و رفتار نادرست عده ای از آنها نازل شده است. رفتاری که منتهی به شکست نظامی مسلمین و کشته شدن تعداد قابل توجهی از آنها شد، در حالیکه دشمن در ابتداء جنگ شکست خورده و در حال فرار بود!!
حال این حوادث و اختلافات در زمان حیات رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و حضورش در بین مسلمین واقع شد تا چه رسد به زمانی که آن حضرت از دنیا رفته باشد. باید سؤال کرد، در صورت بروز مشکلاتی از این نوع و انواع مشابه آن نقش آیات قرآن به تنهائی و بدون نقش پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ چگونه خواهد بود؟ قرآن به تنهائی کلامی است از طرف خداوند و البته دارای عظمت ها و فواید بی پایان! و طبعاً چیزی جای آن را نمی گیرد و آن مشتمل بر علم بی پایانی است. اما در آموزش آن به انسانها و استخراج معانی عمبق آن و ارائه عظمت ها و جاذبه های خاص آن و مدیریت جامعه در عمل به آن احتیاج به پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و حجت های بعدی خداوند، یعنی ذوات مقدسه ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ وجود دارد و این موضوع با اندک توجه و تعقلی مشخص و یا قابل اثبات است.
ما می پرسیم : آیا از زمان حیات رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ تا زمان ما قرآن کریم در اختیار مؤمنان نبوده است؟ آیات قرآن کریم دور از دسترس انسانها بوده است؟! آیا در طول تاریخ حیات مسلمین در جوامع مختلف دینی مردم در مقام ادعا و در حد سخن گفتن خود را پایبند به قرآن و ملزم به رعایت دستورات آن نمی دانستند؟!
برای کسی که اندک آشنایی با تاریخ دین توحیدی دارد به خوبی روشن است که از زمان شروع رسالت پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ تا زمان ما و از زمان نزول قرآن تا امروز، اطاعت از قرآن شعار عمومی مسلمین بوده است و همگان این کتاب آسمانی را تکریم می کردند، حتی حکام تبهکار و منافق جامعه دینی هم از ترس مردم و طرفداران دین خدا اگر چه بصورت دروغین، خود را ملتزم به دستورات قرآن معرفی می کردند و ظاهراً آن را تکریم می کردند!! اما آیا بودن اصل قرآن در بین مردم و خوانده شدن دائمی و مستمر آن به تنهائی و بدون حضور پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ توانسته است مشکلات جامعه دینی را بر طرف کند؟!
ما می پرسیم عامل این ناتوانی مسلمین امروز،که تحت سلطه نظامی و سیاسی و اقتصادی دشمنان دین خدا قرار گرفته اند کدام است ؟! چرا در یک زمان کوتاه کتاب خدا و رفتارهای رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ توانست آن همه تحول مبارک را در بخشی از جهان بطور مستقیم و در بخش بیشتری بطور غیر مستقیم ایجاد کند و موجب آن تحول علمی عظیم جهانی شود،اما امروزه وضع جامعه دینی بصورتی در آمده است که مشاهده می شود!!
خداوند عامل گرایش انسان ها به دین خدا را اخلاق لطیف و جاذب خاص پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ معرفی می کندو می فرماید:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ…» (آل عمران/۱۵۹) یعنی: از ناحیه رحمتی از الله با آنان ملایم و مهربان شدی و اگر تند خو و سختگیر بودی آنها از دور تو پراکنده می شدند … یعنی عامل جذب مردم به طرف دین توحیدی اخلاق عظیم و لطیف و جاذب خاص پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ بود! آیا این عامل و این نقش را می شودندیده گرفت؟! البته لازم به توضیح است که جاذبه قرآن و کمالات آن و جاذبه اخلاقی رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و رفتارهای شکوهمند او ، مجموعاً یک حقیقت است و آنها دو حقیقت جدا از هم نیستند و در حقیقت کمالات و عظمت های قرآن در اخلاق پیامبر خداـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و شخصیت او تجلی یافته است.اما جهت تجلی آن عظمت ها احتیاج به روح متعالی و فوق عادی آن حضرت وجود دارد.
نقش امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ در جامعه دینی مثل نقش پیامبر خدا است با این تفاوت که آیات قرآن قبلاً بوسیله پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به انسانها عرضه شده و باب «نبوت» بسته شده است. اما آن بزرگواران واجد تمام صفات کمال و فضائل علمی و اخلاقی پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ بودند. و احتیاج به حضور آنها در جامعه دینی و مدیریت آنها اجتناب ناپذیر است. و اگر آنها از مقام رهبری کامل جامعه در جهات علمی و اخلاقی و سیاسی ممنوع شدند، این وضعیت موجب محرومیت عظیم مردم در جامعه دینی و حتی جوامع دیگر شده است.
خلاصه اینکه نیاز به وجود امام معصوم ـ علیه السلام ـ در هر زمانی و مدیریت جامعه از ناحیه او و ارائه چهره جاذب و با شکوه و زیبای معارف دین توحیدی از ضروریات اصلی زندگی انسانها است و هم او باید چهره حقیقی قرآن و جاذبه معارف آن را به انسانها درسطح عالم نشان دهد. این بحث در مقاله بعدی بصورت پاسخی به سؤال دیگری در این زمینه و در ارتباط با این سؤال ادامه خواهد یافت ـ ان شاء الله ـ و بعضی از موضوعات مربوط به آن در همان مقاله مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
الیاس کلانتری
۱۳۹۶/۶/۱۲
پاورقی:
۱ـ آیات ۱۲۰ به بعد سوره آل عمران تا آیه ۱۶۰