کلام ایام – ۱۶۰، عید غدیر عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند

5171523_115بخش اول

کلیات 

*ماه ذوالحجه دارای جلالت عظیمی است بطوریکه عبادت شکوهمند حج در اوائل آن و انتصاب امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ یه مقام خلافت پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در روز هجدهم آن واقعه شده است.

*نیاز مستمر انسانها به رهبری آسمانی بوسیله پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ و علم امامت .

*شرایط مناسب برای تأسیس حکومت دینی بوسیله پیامبران و امامان معصوم (سلام الله علیهم اجمعین).

*در روز عید بزرگ غدیر دین خدا کامل شد و نعمت او در بالاترین درجه و بصورت تمام به عالم انسان ها عطاء شد.

* اگر موضوع خلافت امیر المؤمین ـ علیه السلام ـ تبلیغ نمی شد رسالت خداوند بطورکلی تحقق نمی یافت نه اینکه ناقص می ماند؟

* تعریفی ار نبوت و رسالت و تفاوت بین آن دو

*به چه علتی در «آیه تبلیغ » پیامبر خدا  ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ با  عنوان « یا ایها الرسول» مورد خطاب قرار گرفته است.

*تفاوت تبلیغ رسالت با «بلاغ» و اعلام و اطلاع یک مطلب چیست؟

*در موضوع خلافت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ یا بلاغ مبین یعنی: اعلام آشکار و یا بالاتر از آن عالی ترین مراتب بلاغ مبین و نحوه خاصی از آن مورد نظر است.

*چرا موضوع امامت و خلافت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در شهر مکه و مسجد الحرام و مواقف کریمه کنار مناسک حج اعلام نشد

**********

در این ایام بین دو عید بزرگ دینی قرار گرفته ایم و آن دو عبارتند از عید قربان که چند روز قبل یعنی روز دهم  ماه ذوالحجه برقرار شد و عید بزرگ غدیر که در مقابل قرار دارد یعنی روز هجدهم همان ماه و در حال ورود به فضای نورانی و وسیع آن هستیم و در این ایام نورانی و پر برکت عید ولادت امام هادی – علیه السلام – هم در روز پانزدهم همین ماه جلیل واقع شده است. پس ایام دارای نورانیت و برکات خاصی است و امیدواریم در این ایام عالم انسانها مشمول رحمت خاصه و برکات عظیم خداوند سبحان قرار بگیرند.

 این ماه دارای جلالت خاصی است و عبادت عظیم حج باشکوه بی نظیرش در اوایل آن انجام می گیرد و انتصاب حجت پروردگار عالم و جانشین  آسمانی پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – یعنی امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – به مقام امامت و وصایت و خلافت در روز هجدهم آن تحقق یافته است و با این انتصاب دین خدا کامل شده و نعمت پروردگار عالم در بالاترین درجه و به صورت تمام به عالم انسانها نازل شده است. در مورد عبادت باشکوه حج و حرمت خانه خدا فعلاً اکتفا می کنیم به اشاراتی که در مقاله قبلی یعنی کلام ایام شماره ۱۵۹ و رفتار حضرت امام حسین – علیه السلام – در موضوع خروج از مکه در زمان شروع اعمال حج و بعداً در جهات مختلف آن – به خواست خداوند – توضیحات مناسبی خواهد آمد و در مورد حادثه پربرکت ولادت امام هادی – علیه السلام – هم بعد از روز غدیر – ان شاء الله – کلامی خواهیم نوشت. اما در این بخش از سلسله مقالات مربوط به عید غدیر و حادثه انتصاب آسمانی امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – به مقام خلافت رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – در زمینه این عید عظیم بحث را ادامه می دهیم. در سال گذشته در ایام مبارک عید غدیر چند مقاله تحت عنوان «عید غدیر و ادامه رهبری آسمانی» در بخش کلام ایام در همین سایت «حکمت طریف» منتشر شد.(۱)

در آن مقالات موضوع نیاز انسانها به رهبری آسمانی یعنی رهبری جوامع انسانی به وسیله پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و امامان معصوم – علیهم السلام – و ضرورت استمرار این رهبری و همچنین نیاز مستمر انسانها به «علم امامت» به طور اجمالی مورد بحث قرار گرفت. در آن مقالات به موضوع «حکومت دینی» و «حکومت مسلمین» و تفاوت آنها با یکدیگر و شرایط مناسب برای تأسیس حکومت دینی بوسیله پیامبران و امامان معصوم – سلام الله علیهم اجمعین – اشاره ای شد. توصیه می کنیم جهت روشن شدن کامل زمینه بحث، آن چند مقاله مورد مطالعه و توجه قرار بگیرد.

اما عنوان این سلسله مقالات یعنی: «عید غدیر، عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند» از کلام خدا و آیه مربوط به آن حادثه عظیم اخذ شده است. خداوند می فرماید:

«الْيوْمَ يئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا»(المائدة/۳) یعنی: امروز آنهایی که کافر شدند از ]در هم شکستن ارکان[ دین شما مأیوس شدند، پس از آنها ]و کارشکنی آنها[ نترسید و از من بترسید، امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خود را برای شما به مرحله نهایی رساندم، و اسلام را به عنوان دینی برای شما پسندیدم.

لازم است این موضوع، مورد توجه و بحث قرار بگیرد که در آن روز چه حادثه ای واقع شده که خداوند – عزّ و جلّ – آن را عامل کامل شدن دین و نزول عالی ترین مرتبه از نعمت خودش برای انسانها و پیروان دین توحیدی معرفی کرده است؟!

قابل توجه است که در آن روز آیاتی از قرآن که مشتمل بر احکام و یا اخلاق دینی باشد نازل نشده است و موضوع منحصر می شود به اعلام و تبلیغ رسالتی از طرف خداوند! همچنین خداوند نگفته است که اگر آن موضوع به انسانها اعلام و تبلیغ نشود، برنامه رسالت او ناقص می ماند، بلکه فرموده است که اگر آن موضوع مورد نظر تبلیغ نشود، رسالت خداوند تحقق نیافته است.

جهت روشن شدن کامل موضوع بحث را منتقل می کنیم به ذکر آیه ای از قرآن مجید و توضیح دقایق آن. خداوند می فرماید:

«يا أَيهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»(المائدة/۶۷) یعنی: ای رسول تبلیغ کن انچه را از پروردگارت بر تو نازل شد و اگر این کار را نکنی، رسالت او را تبلیغ نکرده ای و الله تو را از مردم محفوظ می کند، همانا الله قوم کافر را هدایت نمی کند.

به بعضی از دقایق تفسیری آیه کریمه ذیل به طور فشرده اشاره ای می کنیم :

۱ـ  در آیه کریمه خداوند ـ عزّوجلّ ـ پیامبرش را با عبارت «یا ایها الرسول» مورد خطاب قرار داده است. در مجموع قرآن کریم فقط دو بار این نوع خطاب نسبت به  پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به کار رفته است،یکی همین مورد است یکی مورد دوم،که باز در همین سوره مائده قرار دارد. اما در مجموع قرآن کریم ۱۳ بار آن حضرت با عبارت«یا ایها النّبی» مورد خطاب قرار گرفته است. لذا به کار رفتن عبارت «یا ایها الرسول» دارای علت و حکمت خاصی می باشد. یعنی اعلام آشکار و تبلیغ فرمان خداوند در موضوع جانشینی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به «رسالت » آن حضرت ارتباط دارد، غیر از مقام «نبوت».خطاب خداوند به پیامبرش با عنوان رسالت در این موضوع یعنی اعلام جانشینی و خلافت امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ با بجهت موقعیت خاص این موضوع و اهمیت آن می باشد! و یا بجهت موقعیت خاص سوره مبارکه «مائده » است و یا به هر دو موضوع ارتباط دارد! در این مقاله فشرده مجال بحث مفصل قرآنی و کلامی در موضوع «رسالت» و «نبوت» و تفاوت معانی آنها وجود ندارد(۲) لذا به اشاره کوتاهی در مورد این دو موضوع اکتفاء می کنیم : «رسالت» عمدتاً به مقام اجتماعی و مدیریت پیامبران در جامعه دینی  و رهبری انسانها ارتباط دارد!اما نبوت به مقام تعلیمی آنها یعنی آموزش انسان ها مربوط می شود. شبیه به تفاوت بین مدیر یک مدرسه و معلم آن! همچنین بین رئیس یک دانشگاه و استاد و مدرس آن و رئیس یک بیمارستان و طبیب آن. امکان دارد این دو نوع فعالیت یا این دو مقام در بعضی از افراد جمع شود، یعنی مثلاً مدیر یک مدرسه ساعاتی هم در کلاس درس آن مدرسه بعنوان معلم تدریس  کند و همچنین رئیس یک دانشگاه ساعاتی هم بعنوان استاد و مدرس در آن دانشگاه و یا در جای دیگری تدریس کند. و رئیس یک بیمارستان علاوه بر ریاست و اداره امور آن بیمارستان، ساعاتی هم بعنوان یک طبیب، مریض ها را معاینه و معالجه کند، چه در همان بیمارستان و چه در بیمارستان و درمانگاه دیگری و چه در مطب خودش.

کلام ایام - 253، شکوه بزرگترین مصیبت تاریخ
بخوانید

اگر این نوع خطاب یعنی«یا ایها الرسول» به موضوع خلافت و جانشینی پیامبر خدا مربوط شود لازم است موقعیت خاص این موضوع در قرآن کریم مورد بررسی دقیقی قرار بگیرد و تفاوت آن با مواردی که عبارت «یا ایها النبی» در آنها بکار رفته است مشخص شود، حتی اگر این موضوع به موقعیت خاص «سوره مائده» هم مربوط شود! و بطور کلی لازم است مواردی که از پیامبر اکرم با کلمه «نبی»یاد شده است و مواردی که کلمه «رسول» به کار رفته است مورد بررسی و تدبر قرار بگیرد و تفاوتهای آنها و علل این کاربردهای متفاوت روشن شود. همچنین این تدبر لازم است در آیات قرآن در مورد پیامبران قبلی هم انجام بگیرد و موضوعات مربوط به مقام «نبوت» و مقام «رسالت» آنها روشن شود.

۲ـ در آیه کریمه موضوع خلافت پیامبر خداـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و اعلام آن به مردم با کلمه « بَلِّغ» یعنی: تبلیغ کن ! ذکر شده یعنی موضوع با صِرف گفتن یک مطلب بصورت عادی و اعلام آن و اطلاع دادن از آن به انسانها از طرق عادی و متعارف، تفاوت دارد. یعنی «تبلیغ» یک موضوع با «بلاغ» آن متفاوت است. در کلمه تبلیغ موضوع کثرت بلاغ و اعلام و اطلاع و یا نحوه خاص اعلام و اطلاع مورد نظر است. در این موضوع باید گفت: یا «بلاغ مبین» یعنی اعلام آشکار مورد نظر است و یا بالاتر از آن یعنی بالاترین مراتب بلاغ مبین و نحوه خاصی از آن!!

 قابل توجه است که چند روز قبل از نزول «آیه تبلیغ» و حادثه «غدیرخم» وجود مبارک پیامبراکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و کسانی که در منطقه «غدیرخم » در حضور آن حضرت اجتماع کردند! در شهر مکه بودند و در مراسم حج شرکت داشتند! در شهر مکه چه در داخل مسجد الحرام با وسعت زیادی که داشت و چه فضای عرفات یا مشعر الحرام و چه در منا، امکان تشکیل اجتماع عظیمی از زوار خانه خدا و مردم شهر مکه وجود داشت. یعنی در آن اماکن مقدس هم از نظر مکان و هم از نظر فرصت و وقت امکان تشکیل اجتماع بزرگی از زائران خانه خدا و ساکنان شهر مکه فراهم بود و به راحتی می شد اجتماع بزرگی از مسلمین برقرار شود. چون عملاً مردم در آن اماکن اجتماع داشتند و فرصت زیادی هم در اختیار آن ها بود.

اما آیه مورد نظر در آن فرصت ها نازل نشده و پیامبر خدا هم در آن «مواقف کریمه »مأمور به ابلاغ فرمان خداونددر آن مورد خاص نشد! اما وقتی مناسک حج به پایان رسید و پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و اله و سلّم ـ  و همراهان او از اهل مدینه و بعضی بلاد دیگر از مکه خارج شدند، و مقدار قابل توجهی از راه طی شد، از طرف خداوند به پیامبرش آیه ای نازل شد و دستور توقف در آن بیابان به منظور اجتماع عظیمی و اعلام یک خبر مهمی صادر شد! اعلامی خاص و با روش خاص!

این مقدمه و این نوع رفتار جهت تحقق موضوع «تبلیغ رسالت» خاصی بود که بر عهده پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و اله و سلّم ـ قرار گرفته بود. یعنی اگر اعلام موضوع خلافت و جانشینی امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در داخل شهر مکه و سایر مواقف کریمه و در کنار مناسک حج انجام می گرفت، در آن صورت تبلیغ رسالت خداوند تحقق پیدا نمی کرد و حادثه در حد ابلاغ یک مطلب عادی و یک اطلاعیه جریان می یافت.

طبق نقل مورخان: پیامبر خدا  ـ صلّی الله علیه و اله و سلّم ـ به محض نزول آیه کریمه دستور توقف کاروانها را صادر فرمود و زوار خانه خدا در آن بیابان نازل شدند و به کاروان هائی که مقداری جلوتر رفته بودند، دستور داده شد که برگردند و عده ای که عقب تر حرکت می کردند، به کاروانهای همراه پیامبر خدا پیوستند و اجتماع عظیمی در آن بیابان تشکیل شد و در آن اجتماع عظیم پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و اله و سلّم ـ با یک خطابه  مفصلی موضوع نزول فرمان خداوند مبنی بر خلافت و وصایت و امامت امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ  را ابلاغ فرمود و به نحوی عمل کرد که تبلیغ کامل رسالت خداوند ـ عزّوجلّ – تحقق یافت.

آن حضرت در آن اجتماع خطابه ای خواند که مشتمل بر صورت فشرده جامعی از معارف دین توحیدی و موضوع خلافت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ بود و از مردم خواست که با آن حضرت به عنوان «خلیفه رسول الله» بیعت کنند و آن مراسم مجموعاً سه روز طول کشید.

حضرت رسول ـ ـ صلّی الله علیه و اله و سلّم ـ از مردم خواست که خبر  آن حادثه و سخنان او را به اطلاع مردم بلاد خود برسانند.

الیاس کلانتری

۱۳۹۶/۶/۱۶

پاورقی ها:

  1. سایت حکمت طریف، بخش کلام ایام، شماره های ۹۰-۹۳ (در چهار بخش)
  2. علاقمندان به تفصیل این موضوع می توانن به تفسیر المیزان آیات ۴۸ و ۴۹ سوره آل عمران مراجعه فرمایند.
برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن