۲۴۰-آیا عفو عمومی پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ درمورد مخالفان و مشرکان باعث خسارتی به دین اسلام نشد؟!
سؤال:پیامبر اکرم (ص) بعد از فتح مکه،همه مخالفان و مشرکان از جمله ابوسفیان و همسرش را مورد عفو قرار داد، آیا این عفو باعث خسارت به دین اسلام نشد؟!چون باعث شد معاویه به وجود بیاید و آن خسارت را به اسلام بزند و واقعه عاشورا را یزید نوه ابوسفیان به وجود آورد؟
پاسخ: دین توحیدی دارای نظامات خاص اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی است.در اخلاق دینی نمی شود انسانهائی را بجهت تخلفاتی که در نظام قبلی مرتکب شده اند،مطابق قوانین جدید دینی مجازات کرد.مگر در مواردخاصی مثل اینکه یک فرد از نظر قوانین قبلی جامعه هم مجرم شناخته شود و یا مرتکب عملی شود که در غالب جوامع انسانی جرم شناخته می شود مثل دزدی و یا عامل تبهکاریها و فسادها و ظلم ها به افراد جامعه شود. منظور این است که نظام دینی وقتی افراد جامعه را آموزش داد و اخلاق و فرهنگ و حکومت دینی در آن جامعه برقرار شد،آنها را به انجام اعمالی و رعایت قوانینی مؤظف میکند و از آن زمان به بعد متخلفین از قوانین شناخته شده و رسمیت یافته را مجازات می کند.طبعاً این روش عاقلانه تر و انسانی تر از روشهای دیگر است. یعنی مجازات یک انسان بجهت اعمالی که قبل از برقراری نظام زندگی دینی مرتکب شده،رفتاری کریمانه و سازگار با اصول اخلاقی مطلوب انسانی نیست.
پیامبر اکرم اسلام حضرت محمد ـصلی الله علیه و آله و سلم ـ وقتی موفق به انتشار معارف دین توحیدی وآموزشهای اخلاقی به مردم شد وحکومت دینی را در بخشی از جزیرة العرب با مرکزیت شهر مدینه برقرار کرد،وقدرت نظامی و سیاسی مناسب جهت دفاع از جامعه دینی را پیدا کرد.مخالفان و دشمنان وکسانی را که علیه او جنگها راه انداخته بودند و مزاحمت ها ایجاد کرده بودند.مورد عفو عمومی قرار داد.آن بزرگوار عامل انتقال رحمت خداوند به انسانها و ترویج اخلاق کریمانه دینی و مهربانی ها و نوعدوستی ها و محبت به انسانها و به تعبیر قرآن مجید رحمتی برای عالمیان بود،بطوری که خداوند در کلام خود می فرماید:
« وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ » (الأنبياء/۱۰۷) یعنی:ما تو را نفرستادیم جز رحمتی برای عالمیان .پس طبعاً از وجود مبارک پیامبر خدا جز عفو و بخشش وصرف نظر کردن از گذشته مردم و اعمال قبلی آنها،انتظار دیگری نباید داشت.
آن بزرگوار می فرمود:
«الاسلام یجّب ما قبله»(۱)یعنی: اسلام قبل از خودش را قطع می کند و از بین می برد.و همچنین می فرمود:
«التوبه تجب ما قبلها من الکفر و المعاصی و الذنوب »(۲)یعنی توبه کفر و گناهان قبلی را قطع می کند و از بین می برد.
رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ همانطور که شما در سؤال خودتان اشاره کرده اید ـ در جریان فتح مکه و تسلط نظامی بر کفار، آنها را بخشید ـ حتی وحشی غلام ابوسفیان را که در جنگ احد با پرتاب نیزه ای حضرت حمزه عموی آن حضرت را کشته بود ـ و از مجازات دشمنان خود صرف نظر کرد.
البته لازم به تذکر است که این نوع عفو و بخشش اختصاص به زمان قبل از برقراری دین خدا و آموزشهای آن و تشکیل حکومت دینی می شود ـ بطوریکه به آن اشاره شد ـ اما بعد از برقراری دین خدا و استقرار احکام و اخلاق دینی،اعمال خلاف،بالخصوص در جهت ظلم به انسانها و تضییع حقوق آنها مجازات ها ی معینی دارد.
اما اینکه آیا بخشیدن ابوسفیان و امثال او باعث خساراتی برای دین اسلام شد یا نه!در جواب عرض می کنیم عفو عمومی در اخلاق دینی و بخشیدن انسانهائی که در دوره حکومت کفر و شرک با دین خدا و پیامبر اکرم ـصلی الله علیه وآله و سلم ـ و مؤمنان جنگیده بودند و سبب ظلمها و مزاحمتها شده بودند،در مجموع فواید عظیمی برای جوامع انسانی و انتشار فضائل اخلاقی دارد.و موجب جریان یافتن محبت ها و دوستی ها و از بین رفتن عداوتها بین انسانها می شود.اما احتمال دارد این نوع عفو و بخشش منشأ خسارت هائی هم بشود،و اما فواید آن بسیار عظیم تر و گسترده تر است.
اما اینکه شما نوشته اید بخشیدن ابوسفیان و همسرش باعث شد که معاویه به وجود بیاید و آن خسارت را به اسلام بزند و فرزندش یزید واقعه عاشورا به وجود آورد!در جواب عرض می کنیم:در جریان فتح مکه تدبیر و مدیریت خاص پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ مانع درگیری وکشته شدن انسانها و شکسته شدن حرمت خاص خانه خداشد، خانه ای که محل امن برای انسانها و متضمن برکات عظیمی برای آنهاو پرچم هدایتی برای عالمیان است.جلوگیری از کشته شدن انسانها و ترویج محبت و عفو و گذشت بین آنها می تواند منشأ تحولات عظیمی در اخلاق عمومی مردم بطور مستقیم در جامعه دینی و بطور غیر مستقیم در جامعه جهانی شود! و نباید این موضوع با اهمیت خاص آن در این زمینه مورد بی اعتنائی قرار بگیرد.در اخلاق دینی روحیه انتقام گرفتن از دشمن بالخصوص در زمان قدرت یافتن و تسلط به آنها کار ممدوحی نیست.نمی شود اصول اخلاقی دینی را بجهت جلوگیری از یک خسارت احتمالی در آینده زیر پا گذاشت. از جهت دیگر ایجاد فساد و فتنه در جامعه دینی اختصاص به افراد انگشت شماری مثل ابوسفیان و معاویه و فرزند او یزید ندارد، بلکه منافقان بطور کلی منشأ فتنه و فساد در جامعه دینی هستند و همیشه کار آنها خسارت زدن به دین خدا بوده. اما مشکل نفاق و منافقان را با عدم عفو ابوسفیان و همسرش نمی شد بر طرف کرد.در فتنه و فسادی که از ناحیه معاویه و یزید ـ لعنت الله علیهما ـ به وجود آمد، تمامی همراهان و یاران آنها یعنی گروهی ضعیف الایمان که بر خلاف میل شخصی خود به آن حکام تبهکار کمک می کردند و حتی افراد بی تفاوتی که هیچ قدمی در اصلاح امور جامعه و جلو گیری از ظلم بر نداشتند هم نقش اساسی داشتند! آیا فقط شخص معاویه بود که منشأ آن تبهکاریها و ظلم ها شد و عامه مردم و افراد سپاه او نقشی نداشتند؟!!.
آیا منشأ حادثه عاشورا فقط یزید ملعون بود؟! چه تعداد انسان منافق در حادثه عاشورا و اقدام به آن جنایت عظیم تاریخ یعنی جنگ با فرزند رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و کشتن حضرت سید الشهداء و یاران او شرکت کردند. آیا با عدم عفو و بخشش ابو سفیان و معاویه از طرف رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله سلم ـ مشکلات جامعه دینی بر طرف می شد؟ قطعاً جواب این نوع سؤالات منفی است ! و در حقیقت همکاری هزاران نفر انسانی که به جای عبودیت برای خداوند بردگی حکومت های پلید معاویه و یزید را پذیرفتند و به آنها کمک کردند، منشأ آن خسارت ها و تباهی ها شد! آنها به جای کمک به انتشار اخلاق و معارف دینی مجری خواسته ها و اهداف پلید آن منافقان تبهکار شدند! آیا با عفو نکردن و بلکه کشتن ابوسفیان مشکل آن منافقان بر طرف می شد. علاوه بر معاویه و یزید ـ لعنت الله علیهما ـ علمای مزدور حکومتی هم در آن جنایت ها نقش داشتند آن هم نقش اساسی.
امیداورم با این توضیحات ابهام موضوع بر طرف شود و در صورت لزوم پرسش و پاسخ ها ادامه پیدا کند.
۹۶/۱۰/۱۷