۲۴۷ـ راه های عملی ترک غیبت و گناهان دیگر کدامند؟!
سؤال : برای ترک غیبت چه راه های عملی وجود دارد؟!
پاسخ : در بخش های قبلی بعضی از راه های عملی ترک غیبت و سایر گناهان مورد بحث و بررسی قرار گرفت و از جمله آنها توجه عمیق قلبی به واقعیت گناه و تأثیرات زیان بار و مخرب آن در زندگی انسان بود. و به خاصیتی از «روح انسان» اشاره ای شد و آن عبارت بود از تمایل و گرایش و بعد اشتیاق به چیزی در اثر عادت کردن یعنی « اعتیاد» بود همچنین اشاره ای شد به اصل و حقیقت «موضوع عشق» و شیفتگی شدید به بعضی از اشیاء و آثار و نتایج آن.
در این بخش عمدتاً به ذکر و توضیح راه های استفاده عملی از آن مباحث علمی ، می پردازیم ! با توجه به اینکه یک راه عملی اساسی در این زمینه مورد بحث قرار گرفت و آن عبارت بود از تضعیف قدرت نفس امّاره از طریقی که در کلام مبارک امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در «خطبه متقین» ذکر شده بود.
تجسم مباحث علمی در عمل
مباحث علمی ذکر شده در مقام بحث و گفتگو و تفکر غالباً مورد پذیرش اهل علم و تعقل قرار می گیرد، اما صِرف تعقل موضوع غالباً به تنهائی نمی تواند مانع ارتکاب یک عمل خلاف و زیان بار شود. بعنوان مثال: خیلی از انسان ها در سنین فعالیت عقل و انسانهای دانشمند به ضرر و زیان بعضی از کارهای خود و دیگران معترف هستند، اما بطور مستمر همان کارهای زیان بار خلاف عقل را هم انجام می دهند! به عنوان مثال عده زیادی از دانشمندان در علم طب و پزشکان با تجربه و متبحر در این علم بسیار ضروری در مورد نوع غذا خوردن و زمان آن و میزان آن به انسانها تذکر می دهند و انسان ها منکر صحت نظرات آنها نیستند، اما خیلی از افراد اصول بهداشت بدنی را در مقام عمل رعایت نمی کنند اگرچه به صحت آن نظریات و ارزش آنها معترف هستند! مثلاً غالباً دانشمندان علم طب متذکر می شوندکه نوشیدن آب و سایر مایعات در زمان غذا خوردن و زمانی بعد از آن عملی است زیان بار و به دستگاه گوارش انسان آسیب می زند بالخصوص آب و مایعات بسیار سرد.
این عمل زیان بار در اخلاق دینی هم مورد نهی قرار گرفته است و در آموزش های دینی احادیث متعددی از وجود مبارک پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ از آن نهی شده است. اما در عین حال که افراد عاقل به ضرورت عمل به سفارشات رهبران و دانشمندان آسمانی و تجربیات و علم اطباء معترف هستند، بطور مستمر و مکرر این عمل مخالف بهداشت و صحت بدن را انجام می دهند!!
باز بعنوان مثال : تحقیقات علمی و آمارها نشان می دهد که «سرطان مری» در بعضی از مناطق روی زمین بیشتر از سایر مناطق است. از طرف دیگر تحقیقات علمی نشان می دهد که خوردن غذای داغ و نوشیدن چای داغ یکی از عوامل ابتلاء به این بیماری است. بطوری که در بعضی منابع طبی آمده است:
« عوامل مؤثر مختلفی در ایجاد این بیماری نقش دارند از جمله تماس طولانی مدت با چای بسیار داغ»(۱)
در منابع علوم دینی احادیث زیادی وجود دارد که در آن ها از خوردن غذای داغ شدیداً نهی شده یعنی وجود مبارک رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ بطور مکرر از خوردن غذای داغ نهی فرموده اند.
اما با وجود اعتراف عموم عقلابه ضرورت عمل به دستورات طبی پزشکان و بالخصوص آموزش ها و دستورات رهبران آسمانی ، باز هم عده زیادی از انسان ها به این عمل زیان بار ادامه می دهند! و از این ناحیه مبتلا به بیماری های متعدد از جمله سرطان مری می شوند و غالباً جان خود را هم از دست می دهند.
در دستورات دینی مربوط به اصول صحت بدن از خوردن غذا در فاصله کم یعنی رعایت نکردن فاصله لازم بین دو وعده غذا شدیداً نهی شده است و آن رفتار یعنی خوردن غذا در حال سیری عامل بعضی بیماری ها از جمله «برص» معرفی شده است، بطوریکه از امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ نقل شده است که فرمود:
«کُلْ وَ أَنْتَ تَشْتَهِی وَ أَمْسِکْ وَ أَنْتَ تَشْتَهِی » یعنی: وقتی غذا بخور که به آن اشتهاء داری و وقتی از خوردن غذا دست بکش که هنوز اشتهاء داری! مراد این است که تا گرسنه نشده ای اقدام به خوردن غذا نکن و قبل از اینکه کاملاً سیر بشوی، یعنی هنوز میل به آن داری از خوردن دست بکش!
مطابق این کلام شریف غذا خوردن لازم است مبتنی بر نیاز بدن باشد نه یک امر اعتیادی و تفریحی و نیاز بدن با احساس گرسنگی آشکار می شود و با خوردن مقداری غذا بر طرف می شود و این نوع غذا خوردن از اصول اساسی بهداشت بدن و حفظ صحت آن است. اما غالباً انسان ها از ناحیه اعتیاد به نوعی از غذا خوردن و زمان آن و میزان آن، نسبت به غذا در وجود خود تمایل یا تمایل شدید پیدا می کنند و غذا خوردن آن ها مطابق اصول علمی بهداشت بدن و روح آن ها نیست.
در این بخش از بحث خواستم اشاره ای به موضوع تسلط نفس بر عقل و یا تسلط نفس امّاره بر نفس لوّامه [ باز دارنده و ملامتگر] که در این وضعیت غالباً انسان نمی خواهد یا نمی تواند به علم خود عمل کند و با وجود علم به زیان ها و آثار شوم گناهان باز هم مرتکب آنها می شود. حال در ادامه این بحث می خواهیم بعضی از راه های عملی تسلط عقل بر نفس را مورد بحث قرار دهیم
۵ـ توجه به آثار زیان بار گناهان و یا بعضی از آنها جهت علمی موضوع است و در این مباحث ناتوانی عقل در مقابل نفس سرکش قدرت یافته مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه مباحث جنبه های عملی این علم و راه های تضعیف نفس و تقویت عقل و بر طرف کردن موانع عمل به علم را مورد توجه قرار می دهیم:
در این زمینه و در جهت ترک گناهان و بالخصوص گناه عظیم غیبت ما روشی را قبلاً در کلاس های درسی بعضی از دانشگاه ها در درس اخلاق و تفسیر قرآن ـ در مباحث مربوط به آیات اخلاقی ـ به کار بستیم و آثار مطلوبی از این روش حاصل شد. جریان اولین مرتبه از بکار بستن این روش را در یک کلاس درس در این بخش ذکر می کنیم و به آثار و نتایج اصلی و بعضی از جهات فرعی مربوط به آن ها می پردازیم.
در ایام نزدیک به ماه رمضان بود ـ یعنی روزهای آخر ماه شعبان در کلاس درس رشته الهیات و در درس تفسیر قرآن مجید در ضمن تذکرات اخلاقی جهت آماده شدن برای ورود به ماه پر فضیلت رمضان و بهره برداری از روزه های آخر ماه شعبان به لحاظ سؤالی که یکی از دانشجویان عنوان کرد وارد این بحث شدیم. وقتی در تذکرات اخلاقی وارد بحث در مورد عمل زیان بار « غیبت » شدیم یکی از دانشجویان به عنوان سؤال گفت: ما ضررهای غیبت را قبول داریم و دوست داریم آن را ترک کنیم اما راه عملی موفقیت در این کار کدام است؟! در پاسخ آن سؤال گفتیم: راه های عملی این کار یعنی ترک گناه را مورد بحث قرار می دهیم و از همین ساعت شروع می کنیم و روشی را پیشنهاد می کنیم که منتهی به این مطلوب خواهد شد! و آن اینکه از همین روزها که روزهای آخر ماه شعبان است بعلاوه تمام ماه رمضان که در مجموع حدود چهل روز می شود سوگند بخوریم که هر وقت از کسی بدگوئی کردیم یعنی غیبتی انجام دادیم فلان مقدار پول به عنوان جریمه آن گناه بپردازیم و این پول ها را یک نفر عهده دار شود که جمع کند و در یک امر خیری مثل انفاق به فقراء مصرف کند! در توضیح روش کار هم گفتیم که این جریمه ای که تعیین می شود مقدار قابل توجهی باشد، بطوریکه بتواند در رفتارمان مؤثر شود. ضمناً توصیه شد که این جریمه برای دفعات بعدی تغییر یابد و بیشتر شود،
یعنی اگر برای اولین بار در این ایام غیبتی انجام دادیم فرضاً پنج هزار تومان جریمه بپردازیم و در مرتبه دوم ده هزار تومان و به همین صورت میزان جریمه بالاتر برود!
مطلب دیگری را هم در توضیح تکمیلی آن برنامه اضافه کردیم و آن اینکه بعد از این چهل روز می توانیم برای ایام دیگر و بعد از آن دوره هم همین تصمیم و قسم خوردن برای آن را تکرار کنیم بطوریکه ترک این گناه و عوامل باز دارنده از آن در روح ما نفوذ کند و منتهی به ترک دائمی آن شود این روش در بین افراد آن جمع و یا عده ای از آن ها به کار بسته شد و طبق اظهار افرادی از آن جمع، روش بسیار مؤثری بود و نتایج مطلوب از آن حاصل شد.
در این پشنهاد و این روش چند نکته مهم مورد توجه قرار گرفته بود که به بعضی از آنها اشاره ای می کنیم:
الف: این تصمیم توآم با عمل در زمانی مناسب که ارتباط داشت یا قداست و جلالت آن ایام گرفته شد. یعنی فرصت باقی مانده از ماه پر فضیلت شعبان و عظمت و جلالت ماه رمضان. در این ایام و بعضی ایام دیگر روح انسان بیشتر مستعد پذیرش تغییرات و تحولات و پاک سازی و رشد مطلوب است.
ب: اینکه در این رفتار اخلاقی از موضوع «عادت» یعنی «اعتیاد به معنی علمی» استفاده شده، بطوریکه غالباً در طول مدت ۴۰ روز عادت عمیق به بعضی چیزها در انسان پیدا می شود ،در ترک یک عادت و از بین بردن آن هم این زمان نقش اساسی دارد.
در این زمینه بعداً و بلکه در ادامه مباحث توضیحاتی بطور مفصل خواهد آمد (ان شاء الله تعالی)
ج: در این برنامه توضیح داده شد که از جمله آثار غیبت، از بین رفتن ثواب و آثار پر برکت روزه و عبادات دیگر است. پس بنابراین شدیداً باید از آن اجتناب کرد.
د: ترک گناه در شرایطی که انسان اشتغال به یک کار ارزشمند و لذت بخشی دارد راحت تر انجام می گیرد نسبت به وقتی که انسان از نظر روحی یا بطور کلی بیکار است. لذا در ماه رمضان که قرائت قرآن و کثرت آن شدیداً سفارش شده و دعا های زیادی در آن روزها خوانده می شود ، استعداد برای ترک گناه بیشتر است و در این زمینه هم بعداً توضیحاتی خواهد آمد (ان شاء الله تعالی) حاصل و نتیجه این قسمت از بحث این است که انسان وقتی تصمیم به ترک گناهی می گیرد بهتر است زمان مناسبی را برای آن انتخاب کند، مثلاً بعد از یک نماز و یا تلاوت مقداری از قرآن و یا در مکانی داری قداست مثل مسجد و مجالس دینی و زیارتگاهها و یا شب و روز جمعه و اعیاد مذهبی دیگر.
هـ : در این روش علم انسان نسبت به زیانهای گناهان از جمله غیبت نوعی حالت ظهور و تجسم پیدا می کند و منشأ اثر عمیقی می شود. یعنی وقتی او به خاطر یک گناه مقدار قابل توجهی جریمه می پردازد در حالیکه گناه هیچ لذتی هم در اصل برای او ندارد و او هیچ سودی از آن نمی برد، زیان های واقعی غیبت و گناهان دیگر برای او ملموس تر می شود . لذا استعداد ترک گناه در او بیشتر می شود. اگرچه پرداختن مقداری جریمه مالی و مصرف کردن آن در یک امر خیر از جهاتی برای انسان قابل تحمل تر است تا اینکه انسان اعمال عبادی خود را یا بخش عظیمی از آن ها را جهت یک گناه از دست بدهد و سرمایه های عمر او را که در دنیا کسب کرده بود به کسی بدهند که از او غیبت کرده است .
این بحث به خواست خداوند ادامه خواهد یافت.
۱۳۹۶/۱۱/۲۴
پاورقی:
۱ـ اصول طب داخلی هاریسون ۲۰۱۲ فصل ۹۱