تفسیر کاربردی قرآن کریم ـ ۷

 

در بخش قبلی آیه کریمه ذیل مورد بحث قرار گرفت:

« وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ » (غافر/۶۰)

محور مباحث در آن بخش موضوع «دعا» و شرایط استجابت آن بود و به بیان دیگر موضوع اصلی اوصاف «دعای حقیقی» بود که بحث مربوط به آن شروع شد و قرار بر این شد که موضوع موردنظر در این بخش ادامه یابد.

در تفسیرکاربردی مربوط به آیه کریمه روایتی از وجود مبارک امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شد که آن حضرت در جواب سؤال یکی از اصحاب خود فرموده است، و آن کلام شریف مشتمل بر اوصاف دعای حقیقی است، که امام ـ علیه السلام ـ آن اوصاف را «جهت دعا» نامیده است.

در آن بخش از بحث اشاره ای شد به اینکه خدای سبحان به بندگان خود و پیروان دین خدا فرمانهائی صادر فرموده و آنها را مؤظف به اعمالی نموده مثل «اقامه صلاه» و «روزه گرفتن» و «جهاد در راه خدا» و حمایت از آن، و در همان آیات مشتمل بر فرمانهای خود و یا آیات دیگر کتاب آسمانی نحوه و کیفیت انجام آن اعمال و عبادات را هم ـ با توجه به روش بکار رفته در آن کتاب ـ متذکر شده است.

حال در ادامه بحث موردنظر عرض می کنیم: خدای سبحان ـ بطوریکه به آن اشاره ای شد ـ هم بندگان خود را مکلف به انجام اعمالی فرموده و هم نحوه انجام آن اعمال را به آنها بیان فرموده همراه ایجاد توجه به بیان اصل اعمال عبادی و نحوه انجام آنها بصورت اجمالی در آیات قرآن و بصورت تفصیلی در کلام و آموزشهای رسول خود ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و جانشینان و اوصیاء حقیقی آن حضرت یعنی: ائمه اهل البیت ـ علیهم السلام ـ و مجموعاً «معلمان آسمانی»

بطور قطع امر به «دعا» و درخواست از پروردگار هم یکی از فرمانهای آن ذات قدوس است چه بلحاظ آیه کریمه موردبحث و چه آیات دیگری در قرآن کریم، و طبعاً نحوه انجام این دستور و این عبادت هم لازم است از طرف پروردگار معین و بیان شود. یعنی همانطور که اصل عبادات دیگر را ذات قدوس الله برای بندگان معین فرموده، نحوه انجام آنها را هم لازم بوده خود «الله» معین و اعلام فرماید و آن اعلام هم مطابق روش به کار بسته شده در کتاب خدا و بصورت فشرده و اجمالی باشد و تفصیل و تعلیم کامل آن در سخنان و رفتارهای «معلمان آسمانی» ذکر شود و تحقق یابد.

درباره «دعا» و درخواست از پروردگار عالمیان هم همین روش درکلام خدای سبحان ـ عزّوجل ـ به کار رفته و تفصیل مطلب بصورت سؤال و شبهه یکی از اصحاب امام صادق ـ علیه السلام ـ و پاسخ تفصیلی آن حضرت در منابع حدیثی و آموزشهای آن حضرت ذکر شده است.

در این بخش هم تفصیل اصل موضوع و نحوه انجام این فرمان را به صورت ذکر و توضیح چند نکته ـ مثل بخش قبلی ـ و با توجه به همان نکات مذکور در آن بخش و شماره های آن می آوریم:

ششم: طبعاً معقول و حکیمانه نیست که خدای سبحان به اصل دعا و درخواست از پروردگار فرمان دهد، اما متذکر روش بجای آوردن این عبادت نشود و هیچ بیانی وتوضیحی واشاره ای در این زمینه در کتاب آسمانی ذکر نشود! لذا لازم است آیات مربوط به این دستور و این عبادت در مجموع قرآن مجید موردتوجه قرار بگیرد، همچنانکه در سایر موارد و دیگر اوامر و فرمانهای خدای سبحان در کتاب آسمانی، چنین روشی به کار رفته و پیروان دین خدا هم لازم است مطابق آن عمل کنند و مجموع آیات مربوط به موضوعات قرآنی را مورد توجه قرار دهند.

اما همچنانکه قبلاً متذکر شدیم، در آیات قرآن مجید گاهی در یک آیه اصل یک حکم و فرمان ذکر شده و در همان آیه بیانی هم درباره حکمت و فواید آن حکم و نحوه انجام آن آمده و گاهی در یک آیه فقط اصل حکم ذکر شده و توضیحات مربوط به آن و تفصیل مطلب در آیات دیگر آمده است. بعنوان نمونه چند مورد از آیات را در این زمینه ذکر می کنیم:

۱ـ « وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» (البقره/۱۱۰) یعنی: نماز را به پا دارید و زکات را بپردازید و آنچه برای خودتان از [اعمال] خیر پیش بفرستید [ آن را ] نزد الله خواهید یافت و همانا الله به آنچه انجام می دهید بصیر است [و توجه دارد]

۲ـ « وَأَنْ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَاتَّقُوهُ وَهُوَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ » (الانعام / ۷۲) یعنی: و اینکه نماز را بر پا دارید و ملتزم تقوا از او بشوید و اوست همان که بسوی او محشور می شوید.

۳ـ « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ » (المائده/ ۶) یعنی: ای کسانیکه ایمان آورده اید، هر وقت خواستید به نماز برخیزید [و لازم است برای آن وضو بگیرید] صورت و دستهای خود را تا آرنج ها بشوئید و سر و پای خود را مسح کنید تا برآمدگی روی پاها.

در این آیه کریمه علاوه بر اصل نماز موضوع «وضو برای نماز» هم ذکر شده و بطور اجمال نحوه وضو گرفتن هم بیان شده است.

۴ـ « أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا» (الاسراء/۷۸) یعنی: نماز را بر پای دار از زمان میل [و گردش ] آفتاب [بطرف مغرب] تا تاریکی شب و قرائت فجر که همانا قرائت فجر مشهود است.

در این آیه کریمه هم به اصل عبادت مشهور یعنی نماز امر شده و هم رعایت زمان نمازهای شب و روز، و تأکیدی هم روی نماز صبح و بجای آوردن آن در اول وقت معین شده، انجام گرفته است، و اینکه بطور ضمنی گفته شده که نماز عبادتی است مشتمل بر قرائت قرآن یعنی این عبادت اجزائی دارد و یکی از اجزاء آن قرائت مقداری از قرآن است.

۵ـ « وَإِذَا كُنْتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِنْ وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ…» (النساء/۱۰۲) یعنی: هرگاه [درحال سفر] در بین آنان نماز به پا داشتی، پس باید گروهی از آنان با تو به نماز بایستند و سلاح های خود را همراه [ و در دسترس] داشته باشند، پس وقتی سجده کردند، پشت سر شما قرار بگیرند و گروه دیگر که نماز نخوانده اند بیایند و پشت سر تو قرار بگیرند و با تو نماز بخوانند…

در این آیه کریمه علاوه بر موضوع نماز و اهمیت خاص آن بعضی از احکام «نماز خوف» هم ذکر شده، یعنی: نمازی که در سفر جنگی و میدان جنگ خوانده می شود و همچنین حکمت بعضی از احکام همان نماز. آن نماز با کیفیت خاصی در مناطق جنگی و در زمان خوف از حمله دشمن خوانده می شود.

هفتم: درباره عبادت دیگر بنام «صیام» یعنی روزه هم موضوع شبیه به همین است. بعنوان مثال:

۶ـ « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » (البقره/۱۸۳) یعنی: ای کسانیکه ایمان آورده اید، روزه بر شما مقرر و واجب شد، همچنانکه بر کسانیکه قبل از شما بودند، مقرر و واجب شده بود، باشد که ملتزم تقوا شوید.

در این آیه کریمه اصل عبادتی بنام روزه بصورت تکلیفی برای پیروان دین خدا ذکر شده واشاره ای هم به حکمت و فایده اصلی آن شده، اما آیه کریمه از چگونگی و زمان و سایر احکام آن ساکت است و اشاره ای به آنها نشده است.

۷ـ « أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ… » (البقره/۱۸۴) یعنی: [این عبادت معین شده] در روزهای چند (ماه رمضان) پس هر کس از شما مریض یا در حال سفر بود، پس مؤظف است روزهای دیگر [روزه بگیرد] و بر کسانی که روزه گرفتن دشوار است و طاقت آن را ندارند، [بجای روزه] کفاره ای باندازه [یک وعده] غذای یک مسکین مقرر شده است…

در این آیه کریمه که بدنبال آیه قبلی آمده بعضی از احکام روزه مثل روزه مسافر و مریض و افرادی که روزه گرفتن برای آن ها مشقتی دارد، ذکر شده. یعنی در آیه اولی فقط اصل وجوب روزه بیان شده و در آیه بعدی و بلافاصله احکام مخصوص کسانیکه روزه گرفتن برای آنها سختی هائی دارد مثل مریض و مسافر که لازم است قضای روزه روزهایی از ماه رمضان را که ازاین تکلیف معاف بودند، بعداً و در ایام دیگری غیر از ماه رمضان بجای آورند. و کسانی هم که اصلاً قدرت روزه گرفتن ندارند، مثل افراد ضعیف و بزرگسال، بطور کلی از انجام این عبادت معاف هستند و بجای آن لازم است برای هر روز که نتوانسته اند روزه بگیرند، به اندازه یک وعده غذا به افراد مسکین بدهند.

تفسیر کاربردی قرآن کریم - 8
بخوانید

۸ـ  و بعد از فاصله اندکی ـ در حد دو آیه ـ می فرماید: « كُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ… » (البقره /۱۸۷) یعنی: بخورید و بیاشامید تا رشته سفید (صبح) از رشته سیاه ( شب ) در فجر برای شما آشکار شود، سپس روزه را تا شب ادامه دهید.

در آیه اخیر هم بعضی از احکام روزه ذکر شده و اینکه روزه دار از خوردن و آشامیدن چیزی از اول طلوع فجر تا شروع زمان شب ممنوع است، یعنی زمان روزه از اول طلوع فجر (صبح) تا اول زمان مغرب و شروع شب است.

هشتم: در احکام و عبادات دیگر هم وضعیت به همین صورت است و ما جهت رعایت اختصار فقط به ذکر موضوع نماز و روزه اکتفاء کردیم.

پس امر به «دعا» از طرف خدای سبحان هم خارج از روش کلی بکار رفته در قرآن کریم و مستثنی از آن نیست، یعنی وقتی اصل این حکم از طرف پروردگار صادر شده و انسانها درباره آن مورد سفارش قرار گرفته اند، لازم بوده که نحوه و کیفیت آن هم از طرف او معین شود. لذا لازم است در این زمینه هم تدبری در مجموع قرآن مجید بعمل آید و روش دعا کردن و شرایط استجابت دعا مورد توجه کامل قرار بگیرد.در این زمینه هم متذکر آیاتی از قرآن مجید می شویم. خدای سبحان می فرماید:

۹ـ « وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ » ( البقره/۱۸۶ ) یعنی: و هرگاه [ای پیامبر] بندگان من درباره من از تو سؤال کردند [ پس من ] من نزدیک هستم، اجابت می کنم دعای دعا کننده را وقتی که [فقط] مرا بخواند، پس باید اجابت کنند دعوت مرا و ایمان بیاورند به من، باشد که به راه رشد بروند [ به رشد برسند].

در این آیه کریمه بندگان خدا مورد تشویق و توصیه قرار گرفته اند درباره دعا و درخواست از پروردگارشان و بطور ضمنی و بصورتی لطیف  به بعضی از شرایط اصلی استجابت اشاره ای شده است از جمله موضوع توجه خالص قلبی دعا کننده به خدای سبحان و قطع امید از غیر او، یعنی عدم توجه به عوامل و اسباب انتقال رحمت پروردگار عالمیان و انحصار توجه عمیق قلبی به خود ذات قدوس الله.

توضیح اینکه گاهی بنده در مقام دعا، توجه عمیق قلبی به پروردگارش را پیدا نمی کند و توجه او معطوف به انسانها و یا عوامل دیگری است که در اصل واسطه انتقال رحمت و عنایات خدای سبحان می باشند یعنی در این صورت توجه حقیقی و کامل بنده به پروردگار عالمیان و الطاف و عنایات او نیست! و طبعاً این نوع رفتار دعای حقیقی نیست.

یا به بیان دیگر این نوع دعا شرایط استجابت را در خود ندارد. البته لازم به تذکر است که این نوع رفتار و این نوع دعا اگرچه شرایط دعای حقیقی را ندارد و محتمل است که در اثر آن یک بنده به خواسته و مطلوب خود نرسد، اما در وضعیت بنده در مجموع بی اثر نخواهد بود و امکان دارد در اثر تکرار آن و بعد از مدتی توجه او به پروردگارش بیشتر و عمیق تر شود و آن نوع رفتار یعنی آن نوع دعا هم آثار مطلوبی برای بنده خواهد داشت. اما لازمه دعای حقیقی که استجابت پروردگار بنده را به دنبال خواهد داشت، توجه عمیق و خالص قلبی به الله و امیدواری او به استجابت پروردگارش خواهد بود.

قابل توجه است که اگر مطلب غیر از این بود، آوردن عبارت «اذا دعان» در آیه کریمه فوق ضرورتی نداشت و نیازی به این نوع تصریح نبود، چون اصل موضوع درخواست از خدا و اصل توجه به او ـ بدون انحصار توجه و توجه عمیق قلبی ـ در عبارت قبلی یعنی:

« أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ »گفته شده و اینکه بدون اصل موضوع توجه به پروردگار و درخواست از او، اصلاً دعائی در کار نخواهد بود، اعم از توجه عمیق و خالص قلبی، یا توجهی سطحی و گذرا و همراه با غفلت و آمیخته با توجه به غیر الله!

۱۰ـ در آیه دیگری خدای سبحان درباره دعا و اجابت آن می فرماید:

« أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ» (النمل/۶۲) یعنی: آیا آنکه اجابت می کند دعای انسان مضطر [گرفتار و درمانده] را و گرفتاری و مشکل او را برطرف می کند، بهتر است یا [آنچه] را شما مشرکان می پرستید؟

از این آیه کریمه هم بطور ضمنی برمی آید که وقتی انسان گرفتار و در حال اضطرار دعا کند، دعای او مورد اجابت پروردگارش قرار خواهد گرفت، چون در حال اضطرار غالباً توجه انسان به پروردگارش و امیدواری به او بیشتر و خالص تر خواهد بود.

نهم: تسبیح پروردگار عالمیان و حمد و ثنا برای او قبل از درخواست حاجت، یکی دیگر از شرایط استجابت دعا است. در آیاتی از قرآن مجید، این موضوع موردتذکر قرار گفته و در دعاهای نقل شده از پیامبران خدا ( علیهم السلام ) و از ملائکه، در قرآن کریم به این موضوع تصریح شده است. ازجمله می فرماید:

۱۱- « الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ـ رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ  » (غافر/۷ـ۸) یعنی: آنانکه عرش [خدا] را حمل می کنند [از ملائکه ] و آنان که اطراف آن [عرش خدا] هستند [بطور مستمر] پروردگارشان را تسبیح به حمد می کنند و برای کسانیکه ایمان آورده اند [ و می گویند] پروردگارا همه چیز را در وسعت رحمت و علم خود قرار داده ای ، پس مورد غفران قرار بده کسانی را که توبه کردند، و تابع راه تو شدند و آنها را از عذاب جهنم حفظ کن ـ پروردگارا آنها را وارد کن در باغهای بهشتی که به آنها و پدران و همسران و فرزندان شایسته شان وعده دادی، همانا تو عزیز و حکیم هستی.

قابل توجه است که در این آیات دعای ملائکه حاملان عرش خدا و ملائکه دیگر اطراف عرش و استغفار آنها که آن هم نوعی دعا است، برای مؤمنان و پیروان راه خدا، ذکر شده و دعای آنها، یعنی ملائکه توأم با تسبیح و حمد پروردگار و ثنا برای او است.

ما جهت رعایت اختصار به این مقدار از بحث در این مقاله اکتفا می کنیم و این بحث ـ ان شاء الله ـ ادامه خواهد داشت.

الیاس کلانتری

دکمه بازگشت به بالا
بستن