کلام ایام – ۲۲۳، امام صادق- علیه السلام- و حادثه شهادت او

indexبخش اول

در روز بیست و پنجم ماه شوال سال ۱۴۸ هجری حادثه شهادت وجود مبارک امام صادق- علیه السلام- واقع شده و آن حادثه حزن و اندوه زیادی را در قلوب پیروان دین توحیدی بالخصوص دانشمندان این امت به وجود آورده است. این حزن و اندوه دو جهت اصلی دارد یکی به اصل موضوع امامت و موقعیت امامان معصوم ارتباط می یابد، و دومی به وجود مبارک شخص امام صادق (سلام الله علیهم).

موضوع مهم دیگری هم لازم است در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد و آن موضوع وظایف پیروان دین توحیدی در مورد شخصیّت علمی و اخلاقی و ایمانی رهبران آسمانی- علیهم السلام- است.

در مورد موضوع اولی یعنی موقعیت امامان معصوم- علیهم السلام- لازم به تذکر است که سختی ها و مشقّت ها و درد و رنج رهبران آسمانی و فشارهای حکومت ها به آن بزرگواران بجهت الطاف و محبت های آن ها به انسان ها و فعالیّت شبانه روزی آن ها جهت ایجاد آسایش و آرامش و رفاه برای مردم بوده است. امامان معصوم- سلام الله علیهم- مشکل مهمی در جهت زندگی شخصی خود و خانواده خود با حکومت ها نداشتند. چون وقتی مقام حکومت دینی و حق آسمانی آن ها غصب شد و موقعیت جامعه برای تشکیل حکومت حقیقی و کامل دینی از بین رفت، آن بزرگواران از آن حق خود صرف نظر کردند، و بعد از حکومت کوتاه چند ماهه امام حسن مجتبی و نهضت مقدس حسینی و حادثه عاشورا- سلام الله علیهما- اقدامی برای تأسیس حکومت دینی نکردند، و از آن حقی که خداوند- جلّ جلاله- به آن ها عطا فرموده بود صرف نظر کردند. البته آن بزرگواران حکومت را هم برای کمک به مردم و برقراری صورت حقیقی دین خدا و انتشار معارف آن می خواستند و نیاز شخصی به تصدّی حکومت نداشتند. بطوریکه وجود مبارک امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- فرمود:

«وَ إِنَّ دُنْيَاكُمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا. مَا لِعَلِيٍّ وَ لِنَعِيمٍ يَفْنَى وَ لَذَّةٍ لَا تَبْقَى!»(۱) یعنی: قطعاً دنیای شما نزد من بی ارزش تر از برگ درختی است که ملخی آن را در دهان خود می جود، علی! چه کار دارد با نعمت های فانی شونده و لذت های ناپایدار.

حکومت های زمان امامان معصوم- علیهم السلام- هم از ناحیه اطلاعات سیاسی و حکومتی از این موضوع باخبر بودند و خود همان رفتارهای امیرالمؤمنین در دوره بیست و پنج ساله قبل از حکومت خود و امام حسن و امام حسین- سلام الله علیهم- در دوره حکومت معاویه بهترین دلیل برای اثبات این مطلب است. یعنی آن سه بزرگوار که بیشتر از امامان بعدی- علیهم السلام- در معرض حکومت دینی و نزدیک به آن بودند، باز هم به راحتی جهت حفظ مصالح مردم و حفظ اساس دین خدا از حق حکومت خود صرف نظر کردند!

اما یک مشکل اجتناب ناپذیر در زندگی همه امامان معصوم- علیهم السلام- و مقابله حکومت های غاصب با آن ها وجود داشت و آن محبوبیّت شدید آن ها در بین مردم بود. و حکام غاصب این محبوبیّت و توجه قلبی مردم به آن بزرگواران را تحمل نمی کردند.

محبوبیّت رهبران آسمانی در بین مردم دو علت اساسی و اصلی داشت یکی: شخصیت و فضائل اخلاقی و علمی و رفتاری آن ها بود. دومی: کمک به انسان ها و تکریم آن ها و ابراز محبت به آن ها. و این هر دو اجتناب ناپذیر بود. یعنی امام معصوم- علیه السلام- دارای فضائلی است که لازمه مقام امامت آسمانی او است و این فضائل اعم از اینکه اعطاء خداوند باشد یا اکتسابی،اولاً: مخصوص آن ذوات مقدسه است مثل پیامبران خدا! و در مرتبه و مقامی قرار دارد که رسیدن به آن جز برای حجت های پروردگار عالمیان- علیهم السلام- امکان پذیر نیست.ثانیاً: آن فضائل قابل کتمان نیست و از رفتارها و سخنان آن ها و بطور کلی از علوم باقی مانده از آن ها بخوبی آشکار می شود.

دیگر اینکه کار اصلی حجت های پروردگار عالمیان اعم از پیامبران خدا و امامان معصوم- سلام الله علیهم اجمعین- کمک به انسان ها و همراهی با آن ها در طی راه زندگی حقیقی و رسیدن به مقصد آفرینش است و خداوند به این منظور آن بزرگواران را انتخاب فرموده و لوازم مورد نیاز برای رهبری انسان ها را به آن ها عطا کرده است!!! لذا صدور رفتاری از آن بزرگواران که مبتنی بر بی اعتنائی به مردم و نیازمندان و عدم کمک به آن ها باشد غیر ممکن است!!!

اما حکومت های غاصب ِحق حکومت دینی امامان معصوم- سلام الله علیهم- بطور دائم نگران موقعیت علمی و اخلاقی آن بزرگواران و محبوبیّت آن ها در بین مردم بودند، حتی اگر می دانستند که آن ها اقدامی برای بدست آوردن حق حکومت خود نمی کنند و یا احتمال فعالیت سیاسی آن ها جهت تصدّی حکومت بسیار ضعیف است!!!

جهت عمده نگرانی حکام جامعه دینی این بود که آن ها طبعاً تمایل داشتند حکومت غاصبانه خود را بنام حکومت دینی بر مردم تحمیل کنند و یا حتی می شود گفت: ناچار به این کار بودند- اگرچه در محدوده ای و در سطح خاصی- لذا لازم بود، یا خود آن ها لازم می دانستند که تظاهر به دین داری کنند و یک مقام و موقعیت دینی برای خود و حکومت خود در نظر مردم ایجاد کنند و محبوبیتی برای خود بوجود آورند و شهرتی در این جهت یعنی پای بندی به دین خدا فراهم کنند، اگرچه بصورت ظاهری و عوام فریبانه! و در این صورت محبوبیت حقیقی رهبران آسمانی و جاذبه شخصیتی و رفتارهای باشکوه آن ها، یک مانع سیاسی بزرگی سر راه زمامداران غاصب قرار می گرفت. و این علت اصلی و یا یکی از علل اصلی فشارهای سیاسی زمامداران غاصب به حجت های  پروردگار عالمیان و رهبران آسمانی بود!

مدت کوتاهی بعد از رحلت وجود مبارک رسول اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- نوشتن سخنان نقل شده از آن وجود مبارک از ناحیه حکومت جامعه ممنوع شد! و ثبت سخنی از آن حضرت یک جرم سیاسی تلقّی می شد. در نتیجه جریان عظیم و مواج علمی ایجاد شده از طرف آن بزرگوار متوقف یا از مسیر خود خارج شد.

در دوره ممنوعیّت نوشتن احادیث پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- انتشار علم و سخنان آن حضرت بطور شفاهی و در محدوده ای بسیار کوچک و همراه با ممنوعیّت ها و بطور مخفیانه و دور از توجهات عمال حکومتی انجام می گرفت و با از دنیا رفتن بعضی از اصحاب رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- این نوع انتقال هم محدودتر و کمتر می شد.

البته لازم به ذکر است که قبل از صدور دستور ممنوعیّت نوشتن احادیث، مقدار قابل توجهی از نوشته های قبلی از مردم جمع آوری شد و مجموعاً به آتش کشیده شد.

این ممنوعیّت حدود یک قرن در جامعه دینی برقرار بود و در این فاصله زمانی بخش عظیمی از علوم و معارف دین آسمانی و تفسیر و توضیح معانی آیات قرآن از بین رفت.

اما چند عامل نیرومند خسارت عظیم حادثه ممنوعیت نوشتن سخنان پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و جمع آوری و آتش زدن نوشته ها را جبران کرد و آتش آن فتنه را بعد از مدتی خاموش کرد! و یکی از آن چند عامل، نهضت علمی وجود مبارک امام صادق- علیه السلام- بود و بطور کلی سه عامل اساسی در این جریان نقش داشته و آن سه عامل عبارتند از:

کلام ایام - 81، ولادت امام رضا علیه السلام
بخوانید

۱-فعالیّت علمی علمای شیعه و اصحاب امامان معصوم ( علیهم السلام) بطوریکه آنها دستور حکومت را درباره ممنوعیت نوشتن سخنان پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- عملی خلاف شرع و خلاف سفارشات آن حضرت می دانستند!!! یعنی از نظر عقیدتی آن دستور را لازم الاجراء نمی دانستند، بلکه آن را کاری نادرست و مخالف سنت شریف پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و مخالف دستور صریح او مبنی بر نوشتن علوم و حفاظت از آن تلقّی می کردند، و آن دستور از نظر آن ها صرفاً یک دستور حکومتی و سیاسی بود، لذا در عمل، به آن پای بند نبودند. اما بجهت ممنوعیت سیاسی و اینکه مورد تعقیب عمال حکومت قرار نگیرند، نوشتن احادیث را بطور مخفیانه و در نوعی استتار انجام می دادند و به موانع سیاسی توجه داشتند.

۲-فعالیّت علمی امام باقر(علیه السلام). در اواخر دوره امامت امام باقر- علیه السلام- حبس علوم دینی به وسیله آن بزرگوار شکسته شد و در عین حال که اختناق حکومت بنی امیّه برقرار بود،  آن حضرت به نشر گسترده علوم دینی و مقابله با حکومت از این طریق اقدام فرمود. چون محدودیّت برای نشر علوم دینی به قدرت سابق نبود.و ضمناً در بخشی از این دوره یعنی زمان کوتاه حکومت «عمر بن عبدالعزیز» ممنوعیت نوشتن سخنان پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- لغو شد و بعد از آن هم دیگر این ممنوعیت امکان پذیر نبود.

اواخر دوره امامت امام باقر- علیه السلام- حکومت بنی امیّه اقتدار سابق خود را از دست داده بود و نارضایتی عمومی مردم از حکومت و شروع قیامها علیه آنها عمال حکومت را عمدتاً درگیر فعالیت های سیاسی کرده بود. لذا از فشارهای سیاسی حکومت نسبت به فعالیت های علمی امام ـ علیه السلام ـ مقداری کاسته شده بود و لذا ممانعت از فعالیت های آن حضرت هم خواه و ناخواه ضعیف تر  شده بود، اما در عین حال خطر مقابله آشکار با حکومت حتی در جهت علمی و فعالیت های اجتماعی امام ـ علیه السلام ـ بطور کلی منتفی نشده بود.

در هر صورت امام باقر ـ علیه السلام ـ در آن موقعیت اجتماعی و سیاسی شروع به فعالیت گسترده ای برای نشر علوم دینی و سخنان پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و امامان معصوم قبل از خود کرد و راه نشر علوم آسمانی را از بین موانع موجود شکافت و نهر زلال معارف دینی را به جریان انداخت و قبلاً این فعالیت مبارک بصورت پیشگوئی نبوی به زبان مبارک رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله وسلّم ـ جاری شده بود و آن بزرگوار لقب شریف «باقر العلوم» و شکافنده و جاری کننده علوم پیامبران را به او قبل از تولدش عطا کرده بود!

۳ـ نهضت مقدس علمی جهانی امام صادق (علیه السلام ). فعالیت های علمی امام باقر زمینه مساعدی برای یک نهضت گسترده علمی توسط امام صادق ـ سلام الله علیهما ـ به وجود آورد و زمینه سیاسی و اجتماعی دوره امام صادق ـ علیه السلام ـ هم به آن کمک کرد! و نشر علوم دین آسمانی بدون مانع مهمی جریان یافت، به نحوی که بعداً امکان حبس و جلوگیری از آن بوجود نیامد. در این جریان علوم باقی مانده از پیامبران خدا ـ علیهم السلام ـ و علوم حبس شده وجود مبارک رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و امامان قبلی ـ علیهم السلام ـ  در سطح وسیعی بین انسانها منتشر شد و پرده از چهره صورتهای تقلبی و سیاسی دینی کنار رفت! گروه های عظیمی از  مردم در جامعه دینی و بطور غیر مستقیم در سایر جوامع انسانی با حقایق معارف دینی آشنا شدند. بطوریکه نقل کرده اند مجموعاً حدود چهار هزار نفر از طالبان علم در جلسات درسی امام صادق ـ علیه السلام ـ شرکت می کردند و گروه عظیمی از آنها مطالب درسی و سخنان آن حضرت را می نوشتند و بین مردم منتشر می کردند. امام صادق ـ علیه السلام ـ موفق شد دانشمندان زیادی را در جلسات درسی خود پرورش دهد و آنها را برای آموزش های دینی به انسانها آماده سازد که اسم و مشخصات و رشته علمی آنها در کتابهای مربوط به سیره شریف آن حضرت ثبت شده است.

در اواخر دوره امامت و حیات دنیوی امام صادق ـ علیه السلام ـ باز هم با قدرت یافتن حکومت بنی عباس بعد از شکست بنی امیه و تسلط آنها به فضای جامعه دینی، اختناق های حکومتی با همان شدت قبلی حتی گاهی بصورتی شدیدتر از آن برقرار شد و فشارها و تضییقات سیاسی، فعالیت های امام صادق ـ علیه السلام ـ و اصل زندگی آن بزرگوار را احاطه کرد و خطر کشته شدن بوسیله حاکم زمان یعنی «منصور دوانیقی» حاکم عباسی برای آن حضرت بوجود آمد و بعداً شدت یافت و سر انجام فعالیت های علمی آن حضرت و مخالفت منصور با او به شهادت امام صادق ـ علیه السلام ـ منتنهی  شد! اما جریان علمی به راه افتاده بوسیله آن حضرت و امامان قبلی ـ سلام الله علیهم ـ متوقف نشد چون دیگر آن نهضت در مرتبه ای جنبه جهانی پیدا کرده بود و از حصار فضای تحت سلطه حکومت های بنی امیه و بنی عباس خارج شده بود.

نهضت باشکوه علمی و اخلاقی امام صادق ـ علیه السلام ـ ابعاد بسیار گسترده ای پیدا کرد و می شود آن را «نهضت علمی پیامبران» ـ علیهم السلام ـ  نامید و وجود مبارک پیامبراکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امیر المومنین علی ـ علیه السلام ـ و امامان قبلی و  امامان بعدی هم ـ علیهم السلام ـ از پایه گذاران و ادامه دهندگان آن نهضت مقدس محسوب می شوند.در بخش بعدی این مقاله به توضیح نتیجه این مباحث و وظیفه پیروان دین توحیدی در مورد رهبران آسمانی درباره علوم باقی مانده از آنها خواهیم پرداخت ( ان شا الله تعالی ) و اینجا متذکر می شویم که در سالهای قبلی به مناسبت ایامی که به ولادت و شهادت امام صادق ـ علیه السلام ـ ارتباط داشت مقالاتی درباره سیره شریف آن حضرت منتشر شد و در بخش آخر آن مقالات بعضی از سخنان آن بزرگوار را همراه با شرح و توضیح و تفسیری ذکر کردیم و در این بخش به مطالعه مجدد آن مقالات (۲) توصیه می کنیم.

  1397/4/17

الیاس کلانتری

پاورقی ها:

۱-نهج البلاغه، خطبه (کلام) ۲۲۴، «والله لان ابیت علی حسک السعدان…»      

۲ ـ  وبسایت حکمت طریف ـ کلام ایام ، شماره های ۷۴ ـ ۷۵ ـ ۷۷  تحت عنوان : « امام صادق و نهضت علمی جهانی پیامبران ( علیهم السلام )

ـ همان ـ ۱۵۱ ، حادثه شهادت امام صادق (علیه السلام )

ـ همان ـ ۲۱ ، جریان برکات آسمانی بسوی زمین

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن