کلام ایام – ۲۳۳، امام صادق و نهضت علمی جهانی پیامبران (علیهم السلام)

بخش نهمindex

کلیات

*فقاهت در دین دومین عامل و نشانه اراده خیر از طرف خداوند نسبت به بنده است.

*صورت حقیقی و صورتهای تقلبی از دین خدا

*صورتی غیر حقیقی از معارف دینی که منشأ آن جهل است به مخالفت و دشمنی و غرض ورزی بین پیروان آن منتهی می شود.

*برای شناسائی صورت حقیقی معارف دینی و صورتهای تقلبی از آن احتیاج به تفقه در دین وجود دارد.

*منشأ اصلی جنگ های سی ساله در اروپای مرکزی اختلافات مذهبی بین دو گروه از مسیحیان یعنی کاتولیک ها و پروتستان ها بود.

*جنگ های صلیبی با دعوت پاپ و حمله مسیحیان به کشورهای اسلامی شروع شد.

*وقوع جنگ بین پیروان ادیان آسمانی با یکدیگر و بین پیروان یک دین با همدیگر بسیار شگفت انگیز است.

*جنگ کفار علیه پیروان دین آسمانی خلاف انتظار نیست.

*چرا کفار با پیروان دین خدا وارد جنگ می شوند.

*جنگ های مذهبی فرانسه میان کاتولیک ها و پروتستانها.

* * * * * * * * *

کلام مورد بحث از امام صادق ـ علیه السلام ـ متضمن نکات مهمی بود که عناوین آنها را در انتهای مقاله ۲۲۸ آوردیم و در مقاله ۲۳۲ بجهت فاصله ای که در بحث افتاده بود مجدداً متذکر شدیم. در این بخش بحث شرح و تفسیر کلام شریف را از نکته سوم ادامه می دهیم

فقاهت در دین

امام ـ علیه السلام ـ دومین عامل یا نشانه خیر اراده شده از طرف خداوند را «فقاهت در دین » اعلام کرده و ایجاد آن را هم مثل موضوع زهد به خداوند نسبت داده است! تفقَّه از فقه  به معنی فهم عمیق و دقیق و کامل و نفوذ و استقرار آن فهم در قلب انسان است. خداوند در نقل قول قوم شعیب می فرماید:

«قَالُوا يا شُعَيبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِمَّا تَقُولُ»(هود/۹۱) یعنی گفتند:ای شعیب ما بیشتر سخنان تو را درک نمی کنیم. منظور آنها  این بود  که سخنان تو در ذهن ما نفوذ نمی کند و مورد تایید ما نیست! طبعاً حضرت شعیب با زبان قوم خود سخن می گفت، و مراد قومش هم این نبود که ما معنی کلمات و عبارات سخن تو را نمی فهمیم.

تفقّه در دین یعنی ـ فهم درست معارف آن و یا فهم حقیقی و کامل از آن ـ از ضروریات زندگی انسان است! به دو علت یکی اینکه: انسان نیاز اجتناب ناپذیری به آموزش های دینی دارد و معانی حقیقی آن آموزش ها و یا معانی کامل آنها در صورت تفقّه حاصل می شود. دیگر اینکه: مخالفان دین خدا اعم از کفار و منافقان صورت تقلبی و مخدوشی از دین خدا به انسانها نشان می دهند و برای شناسائی صورت حقیقی معارف دینی و کنار زدن صورتهای تقلبی از آن احتیاج به تفقّه وجود دارد. و به این موضوع ضمیمه می شود موضوع فهم ناقص و صورت غیر حقیقی معارف دینی که نه از روی عمد و غرض غیر حق، بلکه از ناحیه جهل و کج فهمی عده ای در ذهن آنها نقش بسته است.

در جامعه دینی در طول تاریخ حوادث مصیبت بار بسیار عظیمی بین گروههائی از مسلمین به وقوع پیوسته است. البته این موضوع انحصاری و اختصاصی به پیروان دین توحیدی ندارد، بلکه بین پیروان ادیان آسمانی و احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی، عمومیت یافته است!

در طول تاریخ اقوام و ملتها جنگهای زیادی واقع شده و حتی گاهی بین گروههائی از یک ملت و اهل یک مملکت که منشأ آنها اختلاف نظر گروههائی از پیروان یک دین بوده است. مثل جنگهای سی ساله در اروپای مرکزی در بین سالهای ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ میلادی که علت اصلی آن اختلافات مذهبی بین دو گروه از مسیحیان یعنی کاتولیک ها و پروتستانها بود. و این جنگ منتهی شد به دشمنی طولانی بین مردم آلمان و فرانسه و بعدها این دشمنی یکی از علل اصلی هر دو جنگ جهانی شد.

و مثل جنگهای مذهبی فرانسه که بین سالهای ۱۵۶۲ ـ ۱۵۹۸ میان کاتولیک ها و پروتستانهای آن کشور در گرفت و در این جنگها عده زیادی از انسانها کشته شدند.

اختلافات طولانی و در گیری های بین یهود و مسیحیت و یهود با مسلمین در تاریخ مشهور است و همچنین جنگهای صلیبی که با حمله مسیحیان اروپائی  به کشورهای اسلامی و در آن جنگها انسانهای زیادی قتل  عام شدند.

و سرانجام جنگ هائی که بین گروههائی از مسلمین با یکدیگر به وقوع پیوسته و موجب کشته شدن پیروان یک دین آسمانی شده است.

وقوع این جنگها بین پیروان ادیان آسمانی،با یکدیگر و بین پیروان یک دین با همدیگر، بسیار شگفت انگیز است. دین آسمانی که برای نشان دادن راه زندگی برای انسانها نازل شده و منادی صلح و انسان دوستی و محبت انسانها به یکدیگر است، چه معنا دارد که پیروان آنها با یکدیگر بجنگند؟! اصلاً جنگ برای چه؟ آن هم جنگ بنام دین !

جنگ کفار علیه پیروان دین آسمانی خلاف انتظار نیست. چون عده ای از آنها بجهت جهلی که نسبت به دین خدا دارند و از حقایق آن بی اطلاع هستند و بجهت وابستگی فکری به حکومت های خود علیه دین خدا و پیروانش وارد جنگ می شوند. و عده دیگری هم از طریق آشنائی با پیامبران خدا و پیروان حقیقی آنها و کمالات و جاذبه های دینی که در اعمال و رفتار و سخنان آنها مشاهده می کنند به دین خدا تمایل و علاقه پیدا می کنند و وارد فضای وسیع نورانی آن می شوند.

اما آنچه بسیار تعجب آور و شگفت انگیز است دشمنی و جنگ پیروان دین خدا با یکدیگر است. اعم از اینکه این جنگ ها بین پیروان یک شریعت با شریعت دیگر واقع شود و یا بصورت داخلی و پیروان یک شریعت با همدیگر!

توضیح اینکه: «دین خدا» یک حقیقت واحدی بیش نیست و همه پیامبران خدا انسانها را بسوی آن دعوت کرده اند و ایمان به همه پیامبران و تصدیق و تکریم همه آنها از وظایف پیروان همان دین واحد آسمانی است. و آنچه به پیامبران نسبت داده می شود، شریعت است، مثل اینکه گفته شود «شریعت موسی» شریعت عیسی (علیهما السلام) و شریعتی که آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) آورده است. عبارت است از صورت کامل دین خدا. یعنی در حقیقت شریعت های مختلف در سیر تکاملی خود به مرحله کمال نهائی رسیده اند. البته از باب تسامح، به شریعت ها، ادیان هم گفته می شود و ادیان به پیامبران هم نسبت داده می شود مثل اینکه گفته شود دین حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ یا دین حضرت عیسی و حضرت موسی ـ علیهما السلام ـ اما در اصل دین توحیدی فقط یک حقیقت است که هریک از پیامبران به تناسب نیازهای مردم زمان خود و استعداد آنها در دریافت حقایق دینی، بخشی از معارف آن را بر انسانها عرضه کرده اند و سرانجام صورت کامل آن در آخرین کتاب آسمانی و توسط آخرین پیامبر به انسانها عرضه شده است.

کلام ایام ـ 505، آموزشهای دین خدا در سیره و کلام امام رضا (علیه السلام )
بخوانید

جنگ بین پیروان ادیان آسمانی مثل جنگ بین افراد یک خانواده است! در حالیکه به مسالمت و همزیستی و مشارکت در برطرف کردن مشکلات به کمک یکدیگر شدیداً احتیاج دارند! مثل اینکه افراد یک خانواده مورد حمله و هجوم  یک گروه تبهکار قرار گرفته اند و بجای کمک به یکدیگر در دفاع از حقوق خود و سرکوب آن تبهکاران با یکدیگر به نزاع پرداخته اند. مثلاً یکی می گوید من می خواهیم این شمشیر را بردارم و دیگری می گوید نه آن شمشیر بهتر است در دست من باشد و امثال این ها.

آیا اگر چنین وضعی در جائی به وجود بیاید، شگفت انگیز و تعجب آور نیست؟!! آیا باید قوای اعضاء یک خانواده مجموعاً علیه دشمن متجاوز به خانه آنها به کار رود و یا علیه همدیگر؟! و ایجاد فرصت برای دشمن مشترک! اما به هر حال این نوع اختلاف نظر ها و تشتت در دیدگاهها در مورد عقاید دینی و روشهای زندگی و روابط انسانها با یکدیگر خواه و ناخواه وجود دارد! یعنی اینکه اختلاف نظر بین انسانها در جهات مختلف زندگی بروز می کند، نه فقط در عقاید دینی! مثل اینکه بین پدر و مادرها در روش تربیت کودکان و رفتار با آنها و یا روابط  با بستگان و همسایگان با تنظیم وسایل منزل و یا خرید اشیاء مورد نیاز و یا رفتن به مسافرت ها و امثال آنها، اختلاف نظرهائی بروز می کند و آن اختلاف نظرها در افرادی که پرورش اخلاقی مناسب پیدا نکرده اند گاهی به مشاجره و دعوا منتهی می شود. اما آنچه مورد انتظار است تفاهم بین پیروان ادیان و دوستی و محبت متقابل و خوش خلقی و صلح و صفا با دیگران است! نه مشاجره و دعوا و جنگیدن با یکدیگر!! در بررسی محققانه موضوع و دقت نظر در عوامل بوجود آوردنده این حوادث آشکار می شود که علت اصلی بروز خشونت ها و جنگ ها بین پیروان ادیان و مذاهب فقدان «تفقّه در دین» و کج اندیشی و جهل در دریافت حقایق است. بطور کلی عدم درک عمیق و فهم کامل درباره قضایا و حوادث و روابط اجتماعی و تعلیم و تربیت منشأ بروز اغلب حوادث نامطلوب و بحران های اجتماعی و مشکلات اخلاقی و رفتاری می شود.

امام صادق ـ علیه السلام ـ فهم عمیق و کامل در دین خدا را دومین عامل دریافت خیرات از طرف پروردگار معرفی فرموده است. و این حالت در انسان عامل جریان یافتن خیرات فراوان درفضای زندگی انسان و نزول برکات خداوند خواهد شد.

دین آسمانی متضمّن علوم و معارف گسترده و فراوان و عمیقی است. و این معارف دارای سطوح و مراتب متعدّدی است. مرتبه ای از معارف دینی قابل فهم و بهره برداری عموم مردم است. و مرتبه ای از آن در حدّ فهم و بهره برداری دانشمندان و صاحبان استعدادهای علمی برتر و مراتب برتری از آن اختصاص به صاحبان ادراکات متعالی و ظرفیت علمی وسیع تر و سرانجام مرتبه ای از حقایق و علوم آن اختصاص به صاحبان «علم لدنّی» یعنی ذوات مقدسه معصومین- علیهم السلام- دارد. طبعاً فقاهت در دین هم مثل علوم و معارف آن دارای مراتب متعددی خواهد بود. و به همین نسبت بهره برداری از آن علوم و معارف و برکات دین آسمانی هم در مراتب متعددی امکان پذیر خواهد بود.

با این حساب تفقّه در دین هم که جهت اصلی آن از تدبّر در قرآن کریم حاصل می شود، دارای مراتبی خواهد بود، بطوریکه صاحبان علم لدنّی یعنی ذوات مقدسه معصومین- سلام الله علیهم- به جریان علم بی پایان خداوند متصل می باشند.

تفقّه در دین وظیفه دینی اهل ایمان می باشد و اگر برای بعضی از مؤمنان این کار امکان پذیر نباشد، لازم است ضرورتاً سراغ دانشمندان دینی بروند و از علم آن ها که از ناحیه تفقّه در دین حاصل شده بهره برداری کنند. و در مراتبی از این فعالیت علمی، احتیاج قطعی اجتناب ناپذیر به رهبران آسمانی و ارشاد و هدایت از جانب آن ها دارد!

علت اصلی اختلاف نظرها و تشتّت افکار و عقاید در بین مسلمین

قابل ذکر است که عدم تفقّه در دین عامل اصلی اختلاف نظرها و گروه گروه شدن ایمان آورنده ها به دین خدا و تشتّت افکار در آن ها و وقوع مشاجرات و مخالفت ها و جنگ ها بین آن ها می باشد، و عمده آن حوادث به همین موضوع مورد بحث یعنی «تفقّه در دین» ارتباط می یابد.

یعنی در جریان تاریخ دین خدا و جوامع دینی حوادث مصیبت بار زیادی وقوع یافته که علل اصلی آن ها به موضوع عدم تفقّه در دین از ناحیه اکثریت افراد جامعه ارتباط داشته. در جامعه دینی بعد از زمان رحلت پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- نه تنها مقام خلافت و حکومت امامان معصوم- علیهم السلام- غصب شد، بلکه ارتباط علمی بین مردم و رهبران آسمانی هم دچار اختلالات شدیدی شد. گاهی این نوع ارتباط بطور کامل از طرف حکومت ها قطع می شد و گاهی موانعی در سر راه مردم در مسیر ارتباط با آن ها به وجود می آمد. و گاهی از طرف حکومت ها افرادی بعنوان فقیه و دانشمند رسمی حکومتی تعیین و از طرف دستگاه های حکومتی مورد حمایت قرار می گرفتند و شهرتی بدون استحقاق پیدا می کردند و حکومت جامعه مردم را بسوی آن ها سوق می داد و در جهت مقابل با فعالیت ها و حیله های سیاسی مردم را از ارتباط علمی با امام معصوم منع می کردند، در نتیجه یک دانشمند عادی بشری جایگاه علمی امام معصوم- علیه السلام- را غصب می کرد! و این نوع حوادث مصیبت های عظیمی را در تاریخ جامعه دینی برای مردم ایجاد کرده است.

وقتی جایگاه علمی مخصوص پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و جانشینان حقیقی او یعنی امامان معصوم- علیهم السلام- بدست افراد عادی بیافتد، حتی دانشمندان عادی بشری! طبیعی است که هم عمده جهات علوم دینی مستور و مکتوم خواهد ماند و هم دین ساختگی حکومتی جای دین حقیقی را خواهد گرفت و از این ناحیه جامعه دینی دچار محرومیت های عظیمی خواهد شد. و راه چاره هم سرانجام بازگشت به مسیر و راه اصلی و سیر و حرکت در آن می باشد.

در صورت به جریان افتادن «تفقّه در دین» جاذبه های آسمانی دین خدا آشکار خواهد شد و انسان ها را بسوی خود جذب خواهد کرد. در آن صورت انسان ها بطرف سرچشمه های اصلی معارف دینی یعنی کلام خدا و علوم رسول اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و امامان معصوم- علیهم السلام- خواهند رفت و علم آسمانی آن بزرگواران در فضای فکری مردم به جریان خواهد افتاد.

۱۳۹۷/۵/۱۴

الیاس کلانتری

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن