۲۷۶ ـ آیا به نظر علمای شیعه قرآن مجید تحریف شده است؟!

20150307021928بخش دوم

کلیات

*نقد مصاحبه یکی از علما درباره نظریه مردود تحریف قرآن.

*آیا علامه مجلسی عقیده به تحریف قرآن داشت؟

*نظر علمای شیعه در موضوع نظریه تحریف قرآن چیست؟

*آیا امروزه در حوزه های علمیه شیعه روش اخباری گری برقرار است؟

*از نظر عموم علمای شیعه قرآن موجود بطور کامل همان کتابی است که بر پیامبر اسلام- صلّی الله علیه و آله و سلّم- نازل شده است.

*نظریه تحریف قرآن، نظریه ای است سخیف و مردود که مورد اعتناء دانشمندان قرار نمی گیرد.

*اثبات اعجاز قرآن و عدم تحریف آن موضوعی است قطعی و نیازی به نظر علما ندارد.

*اثبات معجزه بودن کار حضرت عیسی- علیه السلام- در زنده کردن مرده ها احتیاج به تأیید دانشمندان علم طب و زیست شناسی نداشت.

*نظر آیة الله سید ابوالقاسم خوئی در موضوع عدم تحریف قرآن.

*نظریات شیخ صدوق، شیخ طوسی در تبیان، سید مرتضی علم الهدی، شیخ طبرسی در مجمع البیان و شیخ جعفر در «کشف الغطاء»، علامه شهشهانی در کتاب «العروة الوثقی» درباره موضوع عدم تحریف قرآن.

*نظریات ملا محسن فیض کاشانی، شیخ محمد جواد بلاغی، شیخ بهائی و قاضی نورالله در موضوع عدم تحریف قرآن

*نظر رافعی درباره معتقدان به تحریف قرآن

* نظریه علامه طباطبائی (ره) درباره قرآن موجود در بین مسلمین

* آیا علامه مجلسی معتقد به تحریف قرآن بود؟!

* روش اخباری گری در حوزه های علمیه امروز حکومتی ندارد.

* نقش وحید بهبهانی و شیخ مرتضی انصاری و شیخ جعفر کاشف الغطاء در شکست اخباری ها.

* کم توجهی به قرآن مجید در حوزه های علمیه در قرون اخیر تقصیر عظیمی است با آثار زیانبار فراوان.

* آیا عقیده به تحریف قرآن، نظریه اصلی علمای اخباری است؟!

* آیا اختلاف اصلی اصولی ها و اخباری ها، درباره نظریه سخیف و مردود تحریف قرآن است؟!

* آیا علامه مجلسی یک دانشمند اخباری بود؟

* اثبات موضوع عدم تحریف قرآن

* علت اصرار عده ای جهت انتشار شبهاتی در زمینه نظریه تحریف قرآن چیست؟!

* اثبات اعجاز قرآن و عدم تحریف آن احتیاجی به نظریات دانشمندان ندارد!

* فعالیت کسانیکه تلاش می کنند نظریه مردود تحریف قرآن را رواج دهند، مثل فعالیت گروهی است که می خواهند جلو تابش نور آفتاب را بگیرند.

* اعجاز قرآن از خود قرآن و بدون نیاز به نظریات دانشمندان به راحتی قابل اثبات است.

* حقانیّت معجزات پیامبران از چه طریقی قابل اثبات است؟!

* جنبه الهی داشتن و آیت خدا بودن در تمام معجزات پیامبران آشکار بود و نیازی به تأیید انسان ها نداشت.

* نظریات علمی مخلوط با چاشنی سیاسی عده ای از انسان ها را فریب می دهد.

* * * * * * * * * *

در بخش اول از این بحث و گفتیم که در این نوشتار ما وارد اصل بحث « تحریف قرآن » نمی شویم ! چون هم در این زمینه مباحث زیادی در کتابهای تفسیر و علوم قرآن به عمل آمده و هم اینکه اگر نیازی به طرح مجدد این موضوع و پاسخ به شبهات و اشکالات جدید باشد، باز احتیاج به فرصت مناسبی وجود دارد، و امیدواریم این فرصت فراهم شود و این موضوع را با توجه به نیازهای علمی متحول جدید مورد بحث و بررسی قرار بدهیم.

اما در جهت پاسخ به شبهاتی که از مصاحبه یکی از علمای حوزه های علمیه به وجود آمده بود و در ادامه آن عرض می کنیم :

۷ـ در این مصاحبه همچنانکه قبلاً به آن اشاره شد چند موضوع مختلف و چند مغالطه با هم مخلوط شده و برای شنونده ها مشکلاتی ایجاد کرده است بطوریکه عده ای از علاقه مندان به علوم و مباحث قرآنی از اساتید محترم دانشگاه آن مصاحبه را که در فضای مجازی منتشر شده بود برای ما فرستادند و اظهار علاقه کردند که سریعاً مورد بررسی قرار بگیرد و پاسخ مناسب به آن داده شود.

در ادامه پاسخ به شبهات مطرح شده در انی مصاحبه و در این بخش  چند موضوع محوری  را از هم تفکیک می کنیم و آنها عبارتند از:

یک: نظر علمای شیعه در موضوع تحریف قرآن چیست؟!

دو: چه کسانی از علمای شیعه عقیده به تحریف قرآن دارند؟!

سه : آیا در حوزهای علمیه شیعه روش اخبار گری  برقرار است؟!

چهار:آیا اثبات موضوع اعجاز قرآن و دلالت آن بر رسالت و نبوت پیامبر خاتم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ  احتیاج به نظر علما دارد؟!

از نظر عموم علمای شیعه قرآن موجود در جامعه دینی  بطور کامل همان کتابی است که بر پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ نازل شده و این کتاب معجزه دائمی  آن حضرت برای اثبات رسالت و نبوتش می باشد. یعنی نشانه های الهی  بودن آن و نزول آن با تمام الفاظ  از علم پروردگار عالمیان در آن بطور آشکار مشاهده می شود.

تحدی قرآن اکنون هم برقرار است. یعنی این کتاب تمام مخالفان خدا را در همه زمانها  و همچنین زمان ما به مقابله و معارضه و آوردن مثل آن و حتی یک سوره مثل سوره های آن دعوت می کند. و ادعا می کند که همه انسانها حتی در صورت همکاری با یکدیگر نخواهند توانست کتابی مثل آن یا حتی یک سوره مثل سوره های آن بیاورند. و بطور کلی ناتوانی انسانها از آوردن کتابی مثل قرآن ابدی است و هرگز در آینده هم چنین کاری امکان پذیر نخواهد بود.

علاقه مندان به تحقیق و اثبات این موضوع می توانند به کتابهای مستقلی که در موضوع اعجاز قرآن نوشته شده و مباحث تفسیری در تفسیر آیاتی که در این زمینه در کتب تفسیری آمده، از جمله : تفسیر المیزان تألیف علامه سید محمد حسین طباطبائی، تفسیر آیات ۲۳ و ۲۴  سوره بقره ـ جلد اول این کتاب ـ  و کتاب «البیان فی تفسیر القرآن» تألیف آیة الله سید ابوالقاسم خوئی بخش«صیانة القرآن من التحریف» (۱)  مراجعه کنند.

البته نظریه «تحریف قرآن» از طرف هر کسی اظهار شود اعم از علمای اهل سنت یا شیعه یا مخالفان قرآن، نظریه ای است مردود و قابل اعتناء دانشمندان و عقلا قرار نمی گیرد. موضوع اثبات اعجاز قرآن  و عدم تحریف آن احتیاجی به نظر علما ندارد، بلکه موضوعی است قطعی و یقینی و بی نیاز از اثبات برای کسانیکه یک آشنائی اجمالی با آن دارند و این موضوع در سایر معجزات پیامبران هم صدق می کند. مثل اینکه معجزه بودن رفتار حضرت عیسی (علیه السلام) در زنده کردن مرده ها و شفادادن نابینای مادر زادی و ساختن شکل یک پرنده از گِل و دمیدن در آن و تبدیل آن در همان لحظه به یک پرنده زنده، احتیاج به تأیید دانشمدان علم طب و زیست شناس و یا افراد مطلع از جادو گری و امثال آنها ندارد. اگر چه  این معجزات و این اعمال خارق العاده برای دانشمندان بصورت متعالی تر و شگفت انگیز تر ظهور می کند و عظمت بیشتری خواهد داشت!

اما بعلت اینکه نظریه تحریف بطورکلی چه از طرف مخالفان قرآن و چه بعضی از علمای اسلامی مطرح شده و یا به بعضی از علما نسبت داده شده  ـ بدون تصریح آنها به این موضوع ـ لازم است به نظریات بعضی از بزرگان علما و مفسران اهل فن اشاره ای بکنیم:

آیة الله سید ابوالقاسم خوئی در کتاب «البیان فی تفسیر القرآن» آورده است: معروف بین مسلمین عدم وقوع تحریف در قرآن است و آنچه موجود است در دستان ما، تمام آن قرآنی است که پیامبر اعظم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و عده زیادی از علمای اعلام به این موضوع تصریح کرده اند از جمله: رئیس محدثین شیخ صدوق محمد بن بابویه که نظریه عدم تحریف را از معتقدات امامیه [شیعه] شمرده است

و از جمله شیخ الطائفة ابو جعفر محمد بن الحسن الطوسی که در اول کتاب تفسیر خود «التبیان» به این موضوع تصریح کرده و همچنین این قول را از استادش  سید مرتضی علم الهدی نقل کرده است. و استدلالش به این موضوع کامل ترین دلیل است. و از آن گروه است مفسر مشهور«طبرسی» که در مقدمه تفسیر خود «مجمع البیان» اعلام کرده است

و از جمله شیخ الفقهاء شیخ جعفر در کتاب خود «کشف الغطاء» که برای این نظریه ادعای اجماع کرده است

و از جمله علامه جلیل شهشهانی که در بحث از قرآن در کتاب خود «العروَة الوثقی» که قول به عدم تحریف را به جمهور مجتهدین نسبت می دهد.

و از جمله محدث مشهور  ملا محسن کاشانی در دو کتاب خود(۲)

و از آنها است قهرمان عالم علم دانشمند مجاهد شیخ محمد جواد بلاغی در مقدمه تفسیر خود «آلاء الرحمان»

و گروهی از علماء قول به عدم تحریف را به جماعت کثیری از بزرگان نسبت داده اند از جمله:

شیخ علمای بزرگ شیخ مفید و دانشمند متبحر جامع در علوم شیخ بهائی و دانشمند محقق قاضی نور الله و امثال آنها (۳)

مؤلف محترم بعد از بیان مطالب فوق می فرماید: خلاصه مطلب اینکه مشهور بین علمای شیعه و محققان نظریه عدم تحریف است، اما عده ای از محدثین شیعه و گروهی از علمای اهل سنت معتقد به وقوع تحریف شده اند. و در این زمینه نظر رافعی را نقل کرده است که او گفته :

عده ای از اهل کلام [ یعنی علمای علم عقاید] که علمی نیاندوخته اند جزء ظن و گمان و توجیهات بی دلیل و استخراج  روش های جدلی درباره هر حُکمی و هر قولی، سقوط و از بین رفتن بخشی از قرآن را پذیرفته اند.

و شیخ طبرسی در مجمع البیان این نظریه را به «حشویه» از اهل سنت نسبت داده است. (۴)

و در زمان ما قرآن شناس و مفسر بزرگ تاریخ مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر مشهور خود «المیزان » و در کتاب «قرآن در اسلام» بحث مستدل کاملی برای این موضوع آورده است و گفته است که قرآن موجود در بین مسلمین تمام اوصاف قرآن نازل شده بر پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و  آله و سلّم ـ را با خود دارد. و جنبه های اعجازی آن کاملاً آشکار است و هیچ چیزی از آن کم نشده است.

نظریات ایشان در این زمینه یعنی اعجاز قرآن و عدم تحریف آن در سوره های بقره آیات ۲۱ ـ  25، هود آیات ۵ ـ ۱۶ و اسراء آیات ۸۲ـ ۱۰۰ و حجر  آیات ۱ ـ ۹ بیان شده است.

خلاصه اینکه نظریه عدم تحریف قرآن نظریه عموم علمای شیعه می باشد، به جزء عده قلیلی از محدثین که عقیده به تحریف دارند، اما نظریه آنها مستدل و قابل اثبات و قابل اعتناء دانشمندان شیعه نمی باشد. بعد از این توضیحات که تا حدی هم طولانی شد بر می گردیم به بحث اصلی :

۸ـ همچنانکه قبلاً متذکر شدیم در این مصاحبه چند موضوع با هم مخلوط شده و آنها عبارتند از انتقادی از روش های متداول در حوزه های علمیه برای تعلیم و تعلم علوم دینی و ادعای اینکه در حوزه ها علمیه امروزی  روش اخباری ها بر قرار است.

و ادعای اینکه بزرگانی از علماء مثل علامه مجلسی عقیده به تحریف قرآن داشتند و عقیده به اینکه قرآن اصلی بیشتر از قرآن موجود در دست مسلمین ، بوده و بخشی از آن ساقط شده است.

بنظر می رسد این مصاحبه در ردیف فعالیت های عده ای از مخالفان قرآن در زمان ما انجام گرفته، اگر چه امکان دارد قصدمصاحبه کننده و مجری و همچنین عالم مورد مصاحبه و پاسخگو به شبهات مطرح شده، همراهی و همکاری با آن گروه نبوده است. یعنی منظور ما این نیست که در این مصاحبه تعمدی در کار بوده است که آب به آسیاب مخالفان قرآن ریخته شود و شاید نیت مجری و پاسخ دهنده  و قصد آنها خدمت به قرآن بوده است. اما نتیجه کار ـ بدون در نظر گرفتن نیت و قصد اصلی از آن، طبعاً چیز مطلوبی نیست چون اولاً چه ضرورتی و لزومی در کار بوده است که در مقام انتقاد از روش متداول در حوزه های علمیه، نظریه نسبت داده شده به علامه مجلسی مبنای بحث قرار بگیرد، در حالیکه علمای بزرگ  شیعه این نظریه را مردود و باطل اعلام کرده اند.

ثانیاً : آیا علامه مجلسی تصریحی به این موضوع داشته و یا چنین احتمالی را داده است. و طرفداران او  و مدافعان روش او در تآلیف جامع حدیثی مشهور او یعنی «بحار الانوار» این نسبت را به او قبول  نمی کنند و استناد می کنند به کلامی از ایشان که در بحار الانوار در بخش « کتاب القرآن» ذکر شده است وما کلام ایشان را نقل خواهیم کرد.

اما اگر فرضاً علامه مجلسی در کتاب بحار و یا مرآة العقول ، حتی  بطور صریح نظریه مردود تحریف قرآن را ذکر و آن را تأیید کرده باشد، باز مطالب ارائه شده در این مصاحبه قابل نقد و ابطال است و در نظر علما و اهل تحقیق مقبولیتی ندارد. بنا به توضیحی که ذیلاً خواهد آمد

توضیح اینکه: در حوزه های علمیه شیعه امروزه روش متداول، روش اصولی است و حدود دو قرن است که روش اخباری ها در حوزه های علمیه عراق و ایران روشی شکست خورده و متروک تلقّی می شود. اخباری گری در جریان مقابله آشکار با روش اصولیون که از قرن یازدهم هجری شروع  شده بود سرانجام اوائل قرن سیزدهم در اثر فعالیت ها و مبارزات بعضی از بزرگان علماء و در رأس آنها دانشمند بزرگ اصولی مرحوم وحید بهبهانی در حوزه های علمیه موقعیت و اعتبار خود را از دست داد و بعد از وحید بهبهانی و مرحوم شیخ مرتضی انصاری و مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء به فعالیت های خود در استحکام و برقراری روش اصولی که مقابل روش اخباری ها قرار گرفته بود، ادامه دادند. و سرانجام در اثر تضعیف روش اخباری گری از ناحیه علمای بزرگ شیعه و در رأس آنها وحید بهبهانی، اخباری ها که فعالیت های آنها عمدتاَ در شهرهای عراق بود، شکست خورده و در انزوا قرار گرفتند.

37-آیا انسان اجباراً آفریده شده یا با میل و اختیار خود؟
بخوانید

حال جای تعجب است که این عالم بزرگوار چگونه موضوع کم توجهی به قرآن مجید را – که خود آن تقصیری است بزرگ – به برقراری جریان اخباری گری در حوزه های علمیه امروزی نسبت می دهد و آن را با عقیده بعضی از علماء درباره تحریف قرآن مخلوط می کند و نظریه تحریف قرآن را که نظریه ایست سخیف و مردود و باطل، نظریه اصلی علمای اخباری معرفی می کند؟! باید از ایشان سؤال کرد آیا مشکل اصلی اصولی ها و اخباری ها روی نظریه مردود تحریف قرآن است یا مجموعاَ عدم حجیّت قرآن – طبق آنچه بین علماء مشهور است – و همچنین موضوع اجتهاد.

اما آیا علامه مجلسی طبق آنچه مشهور است یک دانشمند اخباری بوده و همچنین آیا او صراحتاً نظریه تحریف قرآن را پذیرفته است؟! هر دو مطلب قابل بحث و تحقیق است. عده ای از علما، علامه مجلسی را از علمای اخباری محسوب می کنند منتهی معتقدند که ایشان از علمای معتدل اخباری بوده و نه از کسانی که کاملاَ به آن روش پایبند می باشند. از خود او نقل کرده اند که گفته: من اخباری محض نیستم بلکه در قضیه اصولی و اخباری من بینابین هستم.

اما در مورد تحریف قرآن طرفداران ایشان می گویند: او خود قائل به این عقیده نیست بلکه بعد از نقل تعدادی از این اخبار در کتاب بحارالانوار گفته است که این ها خبر واحد هستند و صحت آنها قطعی نیست.(۵)

خلاصه اینکه: در این مقاله ما نه قصد دفاع از روش علامه مجلسی را داریم و نه روش متداول در حوزه های علمیه امروز شیعه، بلکه قصد ما بحث در موضوع عدم تحریف قرآن است و می خواهیم به مغالطه ای که در این مصاحبه انجام گرفته پاسخ دهیم و همچنین به بعضی از شبهات ایجاد شده در این زمینه .

اثبات موضوع عدم تحریف قرآن

موضوع عدم تحریف قرآن به موضوع اعجاز آن ارتباط دارد و این موضوع دومی یعنی اعجاز قرآن هیچ احتیاجی به عامل خارجی و غیر خود آن ندارد. اگر معتقدان به موضوع تحریف قرآن از اهل سنت و یا افراد نادری از شیعیان و یا اصلاَ مخالفان قرآن و دین خدا، ده ها برابر آنچه از اخبار جعلی و شبهات تاکنون مطرح شده با خود بیاورند و به دیگران ارائه کنند، خراشی به بنای عظیم کتاب آسمانی و اعجاز آن وارد نخواهد شد.

نظریات این گروه از انسان ها شبیه به تلاشی است که عده ای بخواهند نور خورشید را پنهان کنند و یا  منکر طلوع آن در وسط روز و همچنین تابش نور آن باشند.

منظور و مراد در این بخش از مقاله، کسانی هستند که اصرار دارند شبهاتی در این زمینه را درفضای مجازی و بطور کلی در گفته ها و نوشته های خود مطرح کنند. البته بحث و گفتگوی علمی در بین محققان و حقیقت جویان شأن رفیعی دارد و قابل احترام است. و هیچ اشکالی ندارد که عده ای که معتقد به اعجاز قرآن هستند و معتقد به اینکه تمام آیات قرآن و کلمات آن، از علم خداوند نازل شده، باز بخواهند در این زمینه تحقیقی بکنند و نظریات مخالفان آن را هم بشنوند و بخوانند و بررسی کنند، مشکل در این جهت نیست، بلکه مشکل بر سرموضوع دروغ گفتن عده ای از مخالفان و یا نقل نظریات ساختگی آنها در نوشته ها و گفته های خودشان است و باور کردن این دروغ ها از طرف عده ای از مردم.

یک عالم دینی که در حوزه های علمیه تحصیل کرده به خوبی می داند که سخن غیر معصوم – علیه السلام – در مسائل دینی «حجت » محسوب نمی شود و برای اثبات یا ابطال یک موضوع از معارف و احکام دینی، نمی شود به تنهائی به آن استناد کرد. بنابراین به فرض بودن تعدادی از روایات مورد بحث در منابع حدیثی، صحیح نیست که یک عالم آنها را نقل کرده و اشاعه دهد و نظریه حاصل از ظواهر آن ها را به علمای دینی نسبت دهد، مگر در حوزه درسی خود و در مقام تحقیق و روشن شدن ابهامات.

اگر عده ای از علما عقیده به تحریف قرآن پیدا کرده اند و نظریه خود را اظهار کرده اند، یک محقق و یک عالم اگر می خواهد نظریات آنها را در کلام خود بیاورد، لازم است نظریات علمای مخالف آنها را هم ذکر کند و هر دو نظریه را بررسی کند و حاصل این بررسی عالمانه را اظهار و منتشر کند.

در حد اشاره ای کوتاه به نظریات علمای شیعه ما کلامی را از مرحوم آیة الله سید ابوالقاسم خوئی – رضوان الله تعالی علیه – نقل کردیم و در این بخش هم به نظریه شیخ طوسی – رضوان الله تعالی علیه – صاحب کتاب مشهور «التبیان فی تفسیر القرآن» اشاره ای می کنیم!

«و اما کلام در زیاده و نقصان قرآن شایسته آن نیست. چون زیاد شدن چیزی به آن، بطور اجماع باطل است و کم شدن چیزی از آن هم در مذهب مسلمین خلاف آن ظاهر است و این نظریه در مذهب ما صحیح است. و این عقیده مورد تأیید سید مرتضی (ره) است و آن از روایات زیادی از شیعه و عامه (اهل سنت) نقل شده که حاکی از نقصان تعداد کثیری از آیات قرآن می باشد و اینکه چیزی از آیات از موضع خود به موضع دیگری منتقل شده است، اما این نوع روایات خبر واحد است که موجب علم و عمل نمی شوند و بهتر است از آن ها اعراض کرد و از اشتغال به آن ها خودداری کرد، چون امکان تأویل آن ها وجود دارد.»(۶)

مراد شیخ این است که این نوع از روایات در صورت صحت هم لطمه ای به اعتبار قرآن محسوب نمی شود، چون امکان دارد معانی دیگری از آن ها مراد باشد نه آن معانی ظاهری.(۷)

حال چه لزومی دارد که یک عالم، با وجود این همه نظریات دانشمندان متخصص در علوم و تفسیر قرآن، نظریات مبهم و نادر بعضی از علما را اشاعه دهد.

اصلاَ – بطوریکه ذکر شد – اثبات اعجاز قرآن و عدم تحریف آن هیچ نیازی به روایات ندارد، اگرچه روایات فراوانی از ذوات مقدسه رهبران آسمانی مبنی بر اعتبار قرآن و جنبه الهی داشتن آن و عدم تحریف آن، در منابع حدیثی نقل شده است.

اما اعجاز قرآن از خود قرآن و بدون نیاز به نظریات دانشمندان به راحتی قابل اثبات است، همچنانکه برای دیدن آفتاب احتیاج به روشن کردن چراغی نیست! و این موضوع در سایر معجزات پیامبران هم صدق می کند. یعنی معجزه یک پیامبر و جنبه الهی داشتن کاری که او در این زمینه انجام می دهد، احتیاج به کار دیگری جز خود آن عمل معین ندارد. و اگر معجزه یک پیامبر دارای ابهامی باشد که دلالت آشکار به ادعای او درباره مقام نبوت و رسالت نکند، حجت خداوند به بنده ها تمام نمی شود.

به معجزه در قرآن مجید «آیت» گفته شده. آیت یعنی نشانه. پیامبران خدا برای اثبات مقام نبوت و رسالت خود یک یا چند عمل فوق قدرت انسانی برای مردم ارائه می کنند. عمل و رفتاری که جنبه الهی داشتن در آن آشکار است. یعنی کار خدائی. مثل اینکه حضرت موسی- علیه السلام- در مقام ارائه معجزه، عصائی را که در دست خود بود روی زمین می انداخت و آن عصا بلافاصله تبدیل به یک مار زنده و یا اژدهای عظیم الجثه ای می شد و این یکی از معجزات او بود. و یا حضرت عیسی در مقام اثبات نبوت خود و در مقام ارائه معجزه، مرده ای را زنده می کرد و یا قطعه گِلی را به شکل پرنده ای در می آورد و در آن می دمید و آن قطعه گِل در همان لحظه تبدیل به یک پرنده زنده ای می شد! و این کارها دو تا از معجزات حضرت عیسی- علیه السلام- بود.

پیامبر اسلام حضرت محمد- صلّی الله علیه و آله و سلّم- برای اثبات مقام نبوت و رسالت خود، معجزاتی برای انسان ها آورد که در رأس آن ها کتاب آسمانی او یعنی قرآن مجید بود.

این کتاب آسمانی بصورتی است که «آیت» یعنی معجزه بودن آن از جهات متعدّدی در آن آشکار است. حتی مخالفان آن هم بطور مکرّر و در زمان های مختلف به موضوع غیر عادی بودن و فوق بشری بودن آن اعتراف کرده اند و از زمان نزول تا امروز که حدود چهارده قرن می باشد هیچ یک از مخالفان و دشمنان دین خدا نتوانسته اند با آن معارضه کنند و در مقابل «تحدّی» یعنی دعوت به معارضه و مقابله آن چیزی عرضه کنند.

مخالفان قرآن و منکران اعجاز آن و یا کسانیکه تردیدی در نزول آن از علم خدا دارند، اکنون هم دعوت به معارضه می شوند یعنی این دعوت قرآن مجید دائمی است و برای همه انسان ها و در همه زمان ها.

قابل توجه است که مخالفت با این کتاب آسمانی از زمان نزول آن شروع شده و تا امروز ادامه یافته و در زمان ما گسترش بیشتری پیدا کرده است. امروزه مخالفان قرآن به هر دری می زنند و به هر حیله و دروغ و اعمال فضیحت باری متوسل می شوند و سراغ کسانی می روند که نه علمی دارند و نه شخصیتی مقبول در نظر انسان ها و نظرات آن ها را در سطح وسیعی منتشر می کنند و به آن نظریات جاهلانه و ابلهانه چاشنی سیاسی می زنند تا تعفّن آن ها را پنهان کنند و آن غذاهای فاسد را به خورد عده ای بدهند، اما فعالیت های گسترده آن ها هیچ ثمری برای آن ها به بار نمی آورد، و بلکه علیرغم خواسته های آن ها تجلّیات شکوهمند کتاب خدا گسترش بیشتری پیدا می کند و قلوب انسان های حقیقت جو در جوامع مختلف انسانی گرایش بیشتری نسبت به آن پیدا می کند.

این اظهار نظرهای عده ای در زمان اخیر و دست و پا زدن افراد جاهل و مغرض هم در مورد قرآن مجید در ردیف همان مخالفت ها و همان تلاش ها است. ما خطاب به این عده از مخالفان قرآن و مزدوران آن ها از افرادی از مسلمین عرض می کنیم که شما می دانید در این کتاب کسانیکه شکی در اصل الهی بودن آن دارند، دعوت شده اند به ساختن و ارائه یک سوره مثل سوره های قرآن! اما در این زمان طولانی به این کار موفق نشده اند و افراد سخن شناس و دانشمند از هر جامعه ای و دارای هر عقیده ای وقتی به این کتاب توجه عالمانه ای کرده اند، متوجه موقعیت خاص آن شده اند و اگر بعضی از آن ها به فکر معارضه با آن افتاده بودند از این معارضه و همانند سازی حتی یک سوره کوچک یک یا چند سطری از آن منصرف شده اند.

کسانیکه مدعی هستند این کتاب ساخته انسان است و نزول آن را از علم خدا انکار می کنند و یا در آن شک دارند و یا معتقد به تحریف آن هستند، می توانند تلاش کنند در پیدا کردن یک اشکال علمی یا اختلافی در بین آیات آن و یا نقصی در آن! و در آن صورت به مقصود خود می رسند، بدون این همه تلاش فصیحت بار پرهزینه! چون وقتی این کتاب از طرف انسان ها پدید آمده باشد و یا تحریفی در آن راه یافته باشد، قطعاً در آن نقص ها و اختلافات زیادی پیدا خواهد شد.

قرآن کتابی است که درباره تمامی عالم و زمین و آسمان و کوه ها و نباتات و جانداران و در رأس مخلوقات انسان و صفات و افعال او و در جهت دیگر از ذات و صفات و افعال نامحدود «الله» خالق و صاحب و مدیر جهان آفرینش بحث و گفتگو کرده و ادعا کرده است که در آن هیچ گونه اختلاف و تعارضی پیدا نمی شود، حال چرا مخالفان آن، مطالب این کتاب را مورد مطالعه دقیق و کارشناسانه و پژوهش عمیق چند جانبه قرار نمی دهند و تلاش نمی کنند یک اشکال علمی و یک نقص و یک اختلاف در آن پیدا کنند و به انسان ها ارائه کنند و خود را از این همه تلاش بی حاصل نجات دهند.

بحث در موضوع اعجاز قرآن و اینکه این کتاب آسمانی از علم خدا نازل شده و اینکه هیچ گونه تحریفی در آن وقوع نیافته و مهمتر اینکه در آینده هم هرگز تحریف نخواهد یافت و بطور کلی تحریف ناپذیر است، احتیاج به یک فرصت مناسبی دارد که امیدواریم آن فرصت حاصل شود و ما با خوانندگان این مقالات وارد این فضای نورانی و معطّر به عطر آسمانی بشویم. (ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

۱۳۹۷/۱۰/۲۷

پاورقی ها:

۱ـ نسخه اصلی عربی ص ۲۱۵، ترجمه فارسی تحت عنوان بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، نشر مجمع  ذخائر  اسلامی ، قم ، ج ۱، ص ۳۷۷

۲ ـ الوافی، ج ۵، ص ۲۷۴، علم الیقین، ص ۱۳۰

۳ـ البیان فی تفسیر القرآن، ص ۲۱۸ ـ ۲۱۹

۴ ـ همان

۵- بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ج ۸۹، ص ۷۵

۶- تأویل در اینجا به معنای غیر ظاهری است.

۷- التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج ۱،ص۳

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن