کلام ایام ـ ۲۶۶ ، ماه رجب نهری سرشار از رحمت و برکات خدا

7751755_618

بخش چهارم

اعیاد ماه رجب

یکی از فضائل ماه مبارک رجب وقوع اعیاد بزرگی در این ماه است که در رأس آنها مبعث رسول اکرم حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ  به مقام نبوت و رسالت و دیگری ولادت امام امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ است. طبق بعضی از اقوال هم ولادت سه تا از حجت های پروردگار عالمیان در ایام این ماه پر فضیلت  واقع شده و آنها عبارتند از :

ذوات مبارک :

امام محمد بن علی الباقر

امام محمد بن علی الجواد

و امام علی بن محمد الهادی سلام الله علیهم اجمعین

در این بخش از مقالات ابتداءً بحثی در سیره شریف و فضائل  امام امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ با رعایت ترتیب زمانی و رسیدن شب ولادت پر برکت آن حضرت بعمل می آوریم ویعداً در اواخر این ماه و شب و روز بعث وجود مبارک رسول اکرم حضرت محمد- صلّی الله علیه و آله و سلّم- وارد بحث در سیره شریف و فضائل آن بزرگوار خواهیم شد- (ان شاء الله تعالی) و بعد از آن اگرچه ولادت آن سه امام بزرگوار- سلام الله علیهم- در ایام این ماه قطعی و یقین نیست، اما بجهت اینکه در بعضی از اقوال مورّخان ذکر شده و یکی از دعاهای ماه رجب هم به آن اشاره ای دارد، در سیره شریف آن بزرگواران هم مطالبی خواهیم نوشت! باز انجام این وعده را هم موکول می کنیم به مشیّت و توفیق خدای تعالی.

ابتداءً عید ولادت امام امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- سید الاوصیاء و خلیفه حقیقی رسول خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و امام المتقین و عید باستانی نوروز را به همه پیروان دین توحیدی و همه شیعیان آن حضرت بالخصوص مردم کشور عزیزمان ایران تبریک عرض می کنیم.

در ماه رجب دو سال پیش یعنی سال ۱۳۹۵ مقاله ای تحت عنوان و شماره:

۳۸-ولادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) قلّه رفیعی در جلال ماه رجب. در بخش کلام ایام منتشر شد. در این بخش جهت اهمیت موضوع آن مقاله و اینکه آن مشتمل بر تفسیر توضیح آیه ای از قرآن در فضائل آن حضرت بود قطعه ای از آن را عیناً در اینجا ذکر می کنیم تا راهگشای مباحث این مقالات شود و اینکه مقدمه ای باشد بر بحث جدیدی در فضائل آن بزرگوار در ارتباط با آن آیه کریمه.

«در مسیر توصیف و بیان شکوه ماه رجب و تفسیر و توضیح عبارات «دعای رجبیّه» رسیدیم نزدیک قله رفیعی از جلال این ماه عظیم، با رفعتی بی نظیر و آفتابی که از افق آن طلوع کرده و تمامی عرصه های عالم فضائل انسانی را با پرتوی از جلال وجودش روشن کرده است! و آن عبارت است از روز سیزدهم این ماه، زمان ولادت امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- مظهر قدرت لایزال خداوند و آیت و معجزه بزرگ نبوت و رسالت پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبدالله- صلی الله علیه و آله و سلّم- که مثل خود آن حضرت زیباترین صورت تجسّم یافته از قرآن مجید است.

ادب توحیدی حکم می کند مقاله ای در بیان عظمت حادثه ای که در چنین روزی وقوع یافته و اوصاف آن آفتاب بی غروب آسمان جلال، امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- و تحوّلی که طلوع آفتاب وجود مبارکش در فضای قدسی دین توحیدی ایجاد کرده، نوشته شود. اما اصلاً ورود در این عرصه و قدم گذاشتن در این جاده کاری است بغایت خطیر با مسئولیتی عظیم، و تصوّر صعود به این قله یعنی ورود در جاده منتهی به توصیفی شایسته از آن وجود قدسی و حرکت بسوی درجاتی از رفعت آن، موجب حیرت و نگرانی می شود. شبیه به آنچه حافظ شیرازی گفته است:

این راه را نهایت،صورت کجا توان بست    کش صد هزار منزل،بیش است در بدایت

اما انعکاس جلوه هائی از نور شخصیت آسمانی او به فضای زندگی انسان ها هم امری است ضروری و مورد نیاز شدید آن ها. او عالی ترین مرتبه از تجلّی عظمت های بی پایان قرآن کریم و برترین محصول رسالت پیامبر اکرم (ص) بود، و انسان ها در پیمودن راه های منتهی به مقصد حیات به نور فضائل بی پایان او به طور مستمر احتیاج دارند. او مشعل برافروخته خدائی است در کنار جاده حیات انسانی و پرچمدار کاروان اهل توحید بسوی بهشت.

اما این مشکل عظیم هم راه حلی دارد و آن استمداد از پروردگار عالم و کلام او و همچنین بهره مندی از رفتار و کلام  رسول خدا (ص) در توصیف و تکریم وجود قدسی او است. وجود آیات متعددی در کلام خداوند در توصیف شخصیت امیرالمؤمنین علی (ع) ضرورت توجه عموم انسان ها به مقام و موقعیت آن بزرگوار را نشان می دهد. در حقیقت بیان اوصاف کریمه آن وجود مبارک جلوه هائی از ربوبیّت خداوند عالمیان در مورد انسان ها است.

پس می شود اوصاف وجود مبارک او را به صورت ذکری از آیات قرآن و تفسیری و توضیحی برای آن آیات بیان کرد و همچنین در مقام تفصیل بیشتر می شود به ذکر و توضیح احادیثی از وجود مبارک پیامبر خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) در این زمینه پرداخت. چون شناسائی کامل ابعاد مختلف شخصیت آسمانی امیرالمؤمنین علی (ع) فقط در حیطه علم خداوند و حجت های او می باشد.

در مقام توصیف امیرالمؤمنین علی (ع) در این مقاله به ذکر آیه ای از قرآن مجید و توضیح بعضی از نکات تفسیری آن اکتفا می کنیم. و ادامه بحث در این زمینه را به مقالات بعدی و احتمالاً در ایام ماه مبارک رمضان و زمان شهادت آن بزرگوار موکول می کنیم. چون مباحث ناتمامی در فضائل ماه رجب، و شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س)، و تفسیر عباراتی از خطبه فدکیه آن حضرت (س) در بخش کلام ایام داریم. و ضرورت تکمیل  آن مباحث و رعایت نظم لازم، در اولویّت قرار دارد.

خداوند می فرماید:

«وَيقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَينِي وَبَينَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» (الرعد/۴۳) یعنی: آن هائی که کافر شدند، می گویند تو رسول ]از طرف الله[ نیستی، بگو کفایت می کند ]جهت اثبات رسالت من[ شهادت الله بین من و شما، و همچنین ]شهادت[ کسی که «علم الکتاب» نزد او است.

این آیه از آشکارترین آیات قرآن در تکریم امیرالمؤمنین علی (ع) است. و دارای موقعیتی بسیار ممتاز در این زمینه! بطوریکه شهادت آن بزرگوار بر رسالت رسول خدا (ص) را در ردیف شهادت خداوند قرار داده است.

در آیه کریمه اشاره ای شده به موضوع انکار رسالت رسول خدا (ص) از طرف کافران و طبعاً باید یک جواب استدلالی در ردّ نظر آن ها داده شود، یعنی انکار آن ها باید مردود اعلام شود و استدلالی برای اثبات رسالت رسول خدا (ص) به عمل آید.

خداوند در مقام ردّ و ابطال قول کافران بر اثبات نبوت و رسالت پیامبرش دو دلیل ذکر کرده است. یکی شهادت خود او، بر موضوع رسالت پیامبرش و دیگر شهادت کسی که « علم الکتاب » نزد او است.

طبعاً مراد از شهادت خداوند بر رسالت پیامبر گرامی، شهادت در ذات مقدس او نیست، چون در آن صورت استدلالی بعمل نیامده و منکر رسالت پیامبر خدا (ص) می تواند این مطلب را رد کند، یعنی شهادت خداوند در ذات خود، برای کافران حجت محسوب نمی شود و وقتی آنها با وجود معجزات متعدد آشکار، بر اثبات رسالت پیامبر خدا، باز هم آن را انکار می کنند، طبعاً می توانند این شهادت خداوند را هم انکار کنند.

همچنین مراد از شهادت امیرالمؤمنین علی ( علیه السلام ) بر رسالت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم ) صرفاً ایمان قلبی آن حضرت و یا اظهار آن به زبان نمی باشد؛ چون در این صورت حجت قابل قبولی برای کفّار در کار نخواهد بود، چرا که آنها می توانند بگویند ایمان یک نفر از پیروان او یعنی رسول خدا (ص) برای آن ها حجت محسوب نمی شود.

در این قسمت برای توضیح بیشتر موضوع، قطعه ای از مقاله « تجلّی آیات قرآن در سیره عملی امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – » را عیناً نقل می کنیم.

«شهادت الله بر رسالت رسول الله طبعاً باید صورت ظهور پیدا کند، و الّا این استدلال بی مورد خواهد بود، یعنی قطعاً مراد از این آیه این نیست که موضوع رسالت رسول الله در علم خداوند قرار دارد، چون این آیه در مقام احتجاج علیه کفّار و جواب دادن به انکار آن ها و ابطال نظریات آن هاست.

طبعاً شهادت الله، در کلام او یعنی قرآن کریم تجلّی می یابد، پیامبر اکرم (ص) جهت اثبات ادعای خود در امر رسالت، لازم است به قرآن کریم «تحدّی» کند! و باید این موضوع اثبات شود که علم به کار رفته در قرآن کریم، علم فوق بشری است و صدور چنین کتابی از غیر علم خداوند محال است. یعنی اشتمال قرآن بر علوم به کار رفته در آن، دلیل آشکاری است بر این که این کتاب از علم خداوند نازل شده است. سرانجام این که خداوند با ارسال کتابی بر آن حضرت با اوصاف موجود در آن، به رسالت او شهادت می دهد.

دلیل دیگری بر رسالت رسول الله در آیه معرفی شده است و آن شهادت کسی است که علم الکتاب نزد اوست! مراد از کسی که علم الکتاب نزد اوست، به طور قطع وجود مقدّس امیر مؤمنان (ع) است، و این موضوع از قطعیات است و نیازی به بحث و استدلال ندارد و مفسّران قرآن بحثی لازم و مستدل را در تفسیر این آیه در این جهت آورده اند.

کلام ایام- 404،سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنیّ کریم
بخوانید

در این قسمت هم موضوع مثل شهادت الله است، یعنی طبعاً مراد از آیه، شهادت قلبی آن حضرت بر رسالت رسول الله (ص) و یا اظهار آن صرفاً با زبان نیست! بلکه لازم است این شهادت در وجود و شخصیّت و اعمال آن حضرت تجلّی و تحقّق یابد، و الّا این استدلال بی مورد و بی معنا خواهد بود، و برهانی در آن وجود نخواهد داشت.

 مراد اصلی و حقیقی این است که در وجود و شخصیّت علی (ع)- همان کسی که علم الکتاب نزد اوست- عناصری قرار دارد که وجود آن عناصر به تنهایی بر رسالت رسول الله شهادت می دهد. یعنی پرورش شخصیّتی مثل امیر المؤمنین با آن عظمت ها و فضایل بی پایان و اوصاف اختصاصی و انحصاری، محصول قدرت و کارآیی علوم و امکانات بشری نمی تواند باشد. و مربّی او یعنی وجود مقدّس رسول الله (ص)، با علم و قدرت دریافت شده از منابع وحی پروردگار توانسته است، این چنین محصول شگفت انگیزی پرورش دهد! »(۱)

خلاصه و حاصل بحث این که: ذات قدوس الله – جلّ جلاله – در آیه کریمه فوق الذکر شهادت (گواهی) امام امیرالمومنین علی -علیه السلام- را برای اثبات رسالت رسول خدا – صلی الله علیه و آله – در ردیف شهادت خود بر اثبات همان حقیقت قرار داده است. و این که شهادت الله – جلّ جلاله – بر این امر یعنی اثبات رسالت آن حضرت – صلی الله علیه و آله – در کلام خدا در آن آیه کریمه تجلی دارد و از توجه به این کتاب آسمانی – اگرچه به صورت اجمالی و فشرده – آشکار می شود که آن کتاب از علم خدا نازل شده است و همین طور از توجه به سخنان و رفتار ها و سیره امیر المومنین علی – علیه السلام – هم آشکار می شود که پرورش دهنده این شخصیت عظیم آسمانی، دارای علم و قدرت خاص فوق عادی است و علم و قدرت عادی متعارف و به طور کلی فرهنگ عادی انسانی چنین ظرفیتی را در خود ندارد. 
حال بعد از ذکر و توضیح این موضوع به «تفسیر کاربردی» آیه کریمه می پردازیم و منظور ما تفسیر گسترده و کامل آیه نیست، بلکه اشاره ای به جهتی از آن خواهد بود و محدود به موضوع مورد بحث!
طبعاً ذات قدوس الله – عزّ و جلّ – از ذکر این موضوع به صورتی که به آن اشاره شد منظور خاصی دارد و آن منظور و قصد محدود و منحصر به بیان یک مطلب علمی و اطلاع دادن به مردم درباره یک حقیقت و یا ایجاد یکی عقیده در قلوب آنها و یا تقویت آن نمی تواند باشد.
 البته اگرچه این موضوع در قرآن مجید کلیت و عمومیت دارد اما بعضی از آیات و سوره های قرآن در این جهت موقعیت خاصی دارند، و لازم است مورد توجه بیشتری قرار بگیرند و تشخیص و شناسایی این نوع از آیات از نحوه ذکر و موقعیت آنها در سوره های قران امکان پذیر است و همچنین از ناحیه توجه به احادیث وجود مبارک رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – و امامان معصوم (علیهم السلام)
مراد ما این است که صرفاً دانستن این حقیقت که شهادت (گواهی) ذات قدوس الله – جل جلاله – و شهادت کسی که «علم الکتاب» نزد او است برای اثبات رسالت پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – کفایت می کند، مراد اصلی خدای تعالی نمی تواند باشد. بلکه لازم است این حقیقت علمی، مورد بهره برداری و استفاده های مناسب قرار بگیرد.
 قابل تذکر است که علوم حاصل از فعالیت های علمی و تحقیقات دانشمندان در طول تاریخ حیات انسانی با صرف هزینه های سنگین به دست آمده است. به عنوان مثال علوم متداول در عالم طب امروزی حاصل بیش از دو هزار سال زحمات دانشمندان در سطح جهان و صرف هزینه های زیادی بوده است که مجموعه آن ها فوق حد محاسبه می باشد.
از جهت دیگر و بسیار مهمتر از آن انسان ها بی شماری چه به صورت فردی و چه گروهی سلامت و جان خود را در اثر ابتلا به انواع بیماری ها از دست داده اند تا سرانجام مسیر تحوّل علم طب به وضع فعلی رسیده و عوامل بعضی از بیماری ها و راههای معالجه آنها تا کنون شناخته شده است. اما با وجود این همه مطالعات و تحقیقات و زحمات طاقت فرسای عده‌ای از دانشمندان و این همه هزینه بالخصوص عوارض ناشی از بیماری ها و از دست رفتن سلامت و جان انسان ها، هنوز مشکلات عظیمی از زندگی آنها از ناحیه بیماریها و عوامل ابتلا به آنها و نوع معالجات و اصلاً شناختن به موقع بیماریها و پیشگیری از آنها وجود دارد.
بالاتر از آن و با هزینه های بسیار سنگین تر، مشکلات روحی و اخلاقی انسانها است که فضای زندگی آنها به طور دائم از این ناحیه دچار مشکلات بیشماری از نوع اغتشاش ها و درگیری ها و حتی جنگ ها و کشتارها می شود. به طوری که در فرهنگ عمومی جهانی این نظریه و این دیدگاه جای حقیقی خود را پیدا نکرده است که انسان ها برای رسیدن به خواسته های طبیعی و حقیقی خود نیازمند بی احترامی ها به دیگران و هتک حرمت ها و غارت اموال و لوازم زندگی دیگران و تضییع حقوق آنها و ایجاد جنگ ها و کشتن یکدیگر نیستند! و می توانند بدون این مشکلات و بدون این ناامنی ها و دلهره ها و درگیری ها و نگرانی ها و اضطراب ها و با صلح و صفا و صمیمیت در کنار هم زندگی کنند و به راحتی به خواسته ها و حقوق قانونی و طبیعی و مشروع خود هم برسند و در فضای زندگی آنها امنیت و آسایش و رفاه برقرار باشد.
 حال اگر در این شرایط فعلی زندگی، امکان راهیابی به علومی وجود داشته باشد که بتواند تمامی مشکلات زندگی انسان ها را برطرف کند و انسانها از ناحیه آن علوم به آسایش و رفاهی برسند و لذتهای حقیقی مورد خواست آنها تامین شود، ارزش این علوم و صاحبان آنها در چه حدی خواهد بود؟! آیا اصلاً این نوع ارزش های مورد ادعا و قابل اثبات، قابل محاسبه و ارزیابی با معیارهای متعارف و متداول بین انسان ها خواهد بود؟!
 بلی انسانهایی با این اوصاف و شرایط در تاریخ زندگی بشر ظهور کرده‌‌اند و آن ها پیام آوران از عالم ربوبیت به سوی انسان ها بودند و آن علوم در کتاب های آسمانی و فضای روح عظیم آنها بوده و از طریق کلام و رفتارهای متعالی فوق عادی آنها به فضای زندگی انسان ها منتقل شده است. و یکی از آن شخصیت های آسمانی وجود مبارک امام امیرالمومنین علی – علیه السلام – است که وارث علم و همه فضائل پیامبران خدا – علیهم السلام – و پرورش یافته علم و قدرت روحی آخرین پیام آور عالم ربوبیت یعنی حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – بوده است که ذات قدوس الله – جلّ جلاله – او را صاحب «علم الکتاب» و گواه رسالت پیامبر گرامی خود معرفی کرده است!
علم متمرکز در روح شریف او که محصول علوم همه پیامبران است طبق اشاراتی در قرآن مجید و تصریحاتی در سخنان رهبران آسمانی – علیهم السلام- می تواند تمامی فضای زندگی انسانها را متحول کند و آن را به فضایی با تمام مطلوبیت های حقیقی تبدیل کند.
 از آن شخصیت عظیم آسمانی سخنان فراوانی نقل شده است که در منابع علمی تاریخی قرار دارد و مورد توجه دانشمندان بزرگ در سطح جهان قرار گرفته و سخنانی که هنوز توجهات دانشمندان به آنها جلب نشده و سخنانی که علاوه بر معانی لفظی ظاهری، دارای معانی باطنی عمیقی می باشند که از ناحیه به کار بستن روش های علمی خاص قابل کشف و استخراج خواهند بود. علاوه بر موضوع کلام و سخن، علوم و حکمت های فراوانی در رفتارهای متعالی و فوق عادی آن حضرت متمرکز شده است که این گنجینه عظیم بی پایان هم قابل شناسایی و بهره‌برداری است. و این گنجینه  عظیم آسمانی با آن علم متمرکز در روح شریف او می تواند فقر علمی و اخلاقی تمامی انسان ها را برطرف کند و میدان عظیم جنگی را که عده‌ای برای انسان‌ها در سطح عالم ایجاد کرده‌اند به فضای دلنشین و لذت بخشی تبدیل کند.
 این بحث به منزله مقدمه ای برای یک سلسله مقالات در تفسیر و توضیح بعضی از سخنان و رفتارهای وجود مبارک امیرالمومنین علی- علیه السلام – که بعد از اتمام مقالات مربوط به ماه مبارک رجب و مقالاتی در ذکر فضائل ماه شعبان معظم در همین بخش کلام ایام خواهد آمد (ان شاء الله تعالی).

الیاس کلانتری

۱۳۹۷/۱۲/۲۸

 

پاورقی ها:

۱- نشریه قرآنی «بینات»، شماره – ۲۸ «ویؤه نامه امام علی (ع) و قرآن»، ص۴۷، مقاله: تجلی آیات قرآن در سیره عملثی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن