کلام ایام ـ ۳۲۳، رجب نهری در بهشت

بخش ششم
دعای امام سید الساجدین ـ علیه السلام ـ در ایام ماه رجب

کلیات

* لزوم توجه به دارائی بی پایان خدای سبحان در مقام دعا.

* دستور صریح خدای کریم به دعا و درخواست حاجت از او.

* ترک دعا و خودداری از آن، ترک عبادت خدا محسوب می شود.

* نتیجه استکبار از عبادت خدای سبحان ورود در جهنم است.

* درخواست حاجت از خداوند و فضل او موجب خشنودی و رضایت او می شود.

* دعای بنده قطعاً به منظور اطلاع دادن به خداوند از وضعیت خود نیست.

* حکمت و ضرورت ثنا بر پروردگار عالمیان و مدح او در مقام دعا.

* دعای حقیقی و با شرایط صحت آن بطور قطع و یقین مورد استجابت قرار می‌گیرد.

* عدم استجابت دعای حقیقی، به منزله خُلف وعده خدای سبحان است و خداوند هرگز خُلف وعده نمی‌کند.

* دارائی و کَرَم خدا نامحدود است و او از پذیرش درخواست های بندگان و برآوردن حاجات آنها ناتوان نیست.

* دعای بنده و درخواست از پروردگار عالمیان در اصل ظرفیت روحی بنده را برای دریافت رحمت او افزایش می‌دهد.

* ذکر اسماء و صفات پروردگار عالمیان و افعال او چه تأثیری در جریان دعا دارد؟!

* غفلت از نکته ای که در جریان دعا موجب عدم تأثیر و استجابت و سبب خسران عظیمی می شود.

* عده زیادی از انسان ها دانسته یا ندانسته صفات و افعال خدا را به صفات و افعال مخلوقاتش تشبیه می‌کنند.

* ناامیدی از استجابت دعا و رنجش و گله‌مندی در این زمینه حاصل جهل خطرناکی در وجود بنده است.

* کلامی از امیرالمؤمنین علی- علیه السلام- درباره مدح و ثنای خدا قبل از دعا.

* کلامی از امام صادق- علیه السلام- درباره حمد و ثنای پروردگار عالمیان و صلوات بر پیامبر خدا- صلّی الله علیه و آله و سلّم- قبل از دعا.

* چگونه باید خدا را تمجید کرد؟!

* منظور از صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر- صلّی الله علیه و آله و سلّم- چیست؟!

* معنای صلوات مؤمنان بر پیامبر- صلّی الله علیه و آله و سلّم- چیست؟!

* * * * * * * * * *

از وجود مبارک امام سیدالساجدین ـ علیه السلام ـ نقل شده است که دعای ذیل را در اول ماه رجب در حجر اسماعیل در کنار کعبه می خواند و سفارش شده است که آن دعا در تمام ایام ماه رجب خوانده شود، دعا این است:
« يا مَنْ يَمْلِكُ حَوائِجَ السّائِلينَ ، و يَعْلَمُ ضَميرَ الصّامِتينَ ، لِكُلِّ مَسْأَلَة مِنْكَ سَمْعٌ حاضِرٌ وَ جَوابٌ عَتيدٌ ، اَللّـهُمَّ وَ مَواعيدُكَ الصّادِقَةُ ، و اَياديكَ الفاضِلَةُ ، و رَحْمَتُكَ الواسِعَةُ ، فأسْألُكَ أن تٌصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد ، و أنْ تَقْضِيَ حَوائِجي لِلدُّنْيا وَ الآخِرَةِ ، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شيء قَديرٌ»(۱) یعنی: ای آنکه مالک حاجت های سؤال کننده ها هستی و آنکه می داند اسرار باطنی خاموشان را، برای هر سؤال و درخواستی، از طرف تو گوشی شنوا و جوابی آماده هست. خدایا به وعده های صادقه و نعمت های فراوان و رحمت گسترده خودت [یا، الهی وعده های تو صادق است و نعمت های تو فراوان و رحمت تو گسترده] پس از تو درخواست می کنم که توجهات و عنایات خودت را بر محمد و آل محمد عطا کنی و اینکه حوائج مرا برای دنیا و آخرت برآوری همانا تو بر هر کاری قادر هستی.
دعای شریف متضمن چند نکته علمی و عقیدتی و شرایطی برای استجابت دعاها می باشد و ما بطور فشرده متذکر بعضی از آنها با شرح و توضیح مختصری می شویم.
۱ـ امام ـ علیه السلام ـ ابتداءً متذکر نکته ای در موضوع دعا و استجابت آن شده و آن عبارت است از دارائی بی پایان خدای سبحان و همچنین فضل و کرامت بی پایان او. یعنی بنده قبل از درخواست حاجت خود و در مقدمه آن لازم است متوجه دارائی و قدرت بی پایان پروردگار عالمیان شود و اینکه آن ذات قدّوس مالک حوائج بندگان خود می باشد و مالکیت او حقیقی، اختصاصی و بی پایان است.
۲ـ در همین عبارت اول دعای شریف، بطور ضمنی اشاره ای شده به اینکه انسان لازم است برای رفع حوائج خود و دریافت رحمت و فضل پروردگارش از او درخواست کند.
این موضوع یعنی دعا و درخواست از خدای کریم در آیاتی از قرآن مجید مورد تصریح قرار گرفته، بطوریکه می فرماید:
« وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ » (غافر/۶۰) یعنی: و پروردگارتان گفت مرا بخوانید، تا استجابت کنم، همانا کسانی که از عبادت من استکبار بورزند، بزودی بطور سرافکنده داخل جهنم خواهند شد. در آیه کریمه دلالتی وجود دارد که پروردگار انسانها دوست دارد بندگانش از او درخواست کنند و آن را به صورت دستوری بیان کرده و وعده استجابت به دعاها و درخواستهای بنده ها داده است! و می خواهد انسانها این موضوع را بدانند و به این دستور عمل کنند! و اینکه بدانند خودداری از دعا و درخواست، استکبار از عبادت او محسوب می شود و امکان دارد به کفر بکشد نتیجه آن هم سقوط در جهنم است. یعنی بنده به دعا و درخواست از پرورگارش احتیاج قطعی دارد و ترک آن درحقیقت «ترک عبادت» برای پروردگار عالمیان می باشد و نتیجه آن هم خواه و ناخواه داخل شدن در جهنم خواهد بود. و باز می فرماید:
« وَ سْئَلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُلِّ شَیْء عَلیماً » (النساء/۳۲) یعنی: و از فضل خدا درخواست کنید که خدا بر هر چیزی داناست. در این آیه هم خدای کریم حکیم از بندگانش می خواهد که از او و فضل بی پایانش درخواست کنند.
و همچنین در آیه دیگری در زمینه دعا و درخواست و شرایط دعای حقیقی و موضوع استجابت آن می فرماید:
« وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (البقره/۱۸۶) یعنی: هرگاه بندگان من [ای پیامبر] درباره من از تو سؤال کنند، [به آنها بگو که من نزدیک هستم] و دعای دعا کننده را وقتی [فقط و بطور خالص] مرا بخواند، اجابت می کنم، پس باید خواسته مرا بپذیرند و به من [بطور مستمر] ایمان داشته باشند، تا بلکه به راه رشد برسند.
۳ـ در عبارت بعدی «یعلم ضمیر الصامتین» اشاره ای شده به اینکه خدای سبحان در هر صورت از آنچه در درون وجود انسانها و قلوب آنها است، خبر دارد و اسرار درونی آنها و همچنین حوائج آنها را می داند. ذکر این مطلب بعد از موضوع سؤال از خدای کریم و صاحب فضل عظیم متضمن چند نکته لطیف و دقیق علمی و اخلاقی است و چند احتمال درباره آن وجود دارد از جمله:
الف: دعا و درخواست از پروردگار عالمیان به منزله اطلاع دادن بنده از حاجات خود به او نیست! یعنی بنده چه حاجات خود را به زبان آورد و چه پنهان کند، پروردگارش نسبت به آنها و وضعیت بنده علم دارد، علمی مستمر و فعال و بدون هیچ غفلتی! و بطور کلی خداوند بر همه چیز علم دارد. و در قرآن مجید بطور مکرر متذکر این موضوع شده است از جمله:
« لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ » (البقره /۲۸۴) یعنی: از آن خداست آنچه در آسمانها و زمین وجود دارد و شما اگر آنچه را در دلهایتان قرار دارد آشکار کنید، یا پنهان کنید، [در هر حال] خدا شما را به آن محاسبه می کند. پس هر کس را خواست مورد غفران قرار می دهد وهرکس را خواست عذاب می کند و خدا بر هر چیزی [و هر کاری] قادر است.
« قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللّهُ وَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ » (آل عمران/۲۹) یعنی: بگو اگر پنهان کنید آنچه را در سینه های شما است یا آشکار کنید، خدا آنها را می داند و او می داند آنچه را در آسمانها و زمین قرار دارد و خدا بر هر چیزی [و هر کاری] قادر است.
در این آیه کریمه هم اشاره شده به اینکه خدای سبحان همه آنچه را بنده در دل خود پنهان می دارد و یا آن را آشکار می کند، می داند و بالاتر از آن، او می داند هر چیزی را که در آسمانها و زمین قرار دارد و خدا بر هر چیزی [و هر کاری ] قادر است.
ب: احتمال این وجود دارد که مراد وجود مبارک امام سیدالساجدین ـ علیه السلام ـ بلحاظ توجه عمیق و دقیق به لطایف بعضی از آیات قرآن مثل آیات فوق الذکر این باشد که اگر بنده در موقعیت و شرایطی قرار دارد که نمی تواند حاجات خود را بطور آشکار از پروردگارش بخواهد، می تواند نوعی ارتباط قلبی با او برقرار کند و بدون اینکه بطور ظاهری و آشکار سؤال کند، درخواست خود را در دل خود و بطور پنهانی حاضر کند! و خود این عمل هم نوعی دعا است و خدای کریم رحیم به این نوع ارتباط قلبی بنده اش با خود توجه خواهد داشت و در خواست او را مورد اجابت قرار خواهد داد.
ج: اما در هر صورت و وقتی که مشکلی در درخواست آشکار و سؤال از پروردگار عالمیان بصورت ظاهری وجود ندارد، لازم است بنده برآورده شدن حاجات خود را از خدا بخواهد و با وجود علم خدای سبحان به حاجات و نیازهای بنده، باز او دستور به دعا و درخواست می دهد! حال به هر علت آشکار ظاهری یا لطیف و باطنی. یعنی بنده در حالی که می داند پروردگارش به آنچه در دل خود پنهان کرده علم دارد و حاجات بنده را بطور کامل می داند و حتی علم خدا به حاجات بنده بیشتر از علم خود بنده است، در عین حال دوست دارد بنده حاجات خود را از او بخواهد. چون ارتباط با خدا از طریق دعا و درخواست حاجت فواید عظیمی علاوه بر استجابت دعا و رسیدن بنده به حاجت مورد نظر خ اود دارد.

امید داریم در فرصتی مناسب و بلکه در ادامه شرح و توضیح دعاهای ماه رجب و یا در مقالات مربوط به ماه شعبان معظّم و ماه مبارک رمضان در این زمینه وارد بحث و گفتگوئی شویم ( ان شاء الله تعالی)
« لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِيدٌ » یعنی برای هر سؤال و درخواستی از تو گوشی شنوا و جوابی آماده هست. مطابق این کلام شریف تمامی دعاها و درخواست های بندگان مورد توجه و عنایات خدای سمیع علیم قرار دارد و هیچ درخواستی از او مورد بی اعتنائی قرار نمی گیرد! و برای تمامی درخواست ها جواب آماده ای وجود دارد. طبعا! بلحاظ علمی و عقیدتی و کلیات آموزشهای دین آسمانی هم، جریان دعا و استجابت آن از طرف پروردگار عالمیان ـ عزّوجلّ ـ به همین صورت می باشد، بجهت اینکه اولاً: او خود به بندگانش دستور به دعا و درخواست می دهد.

ثانیاً: او به دعاهای بندگان وعده استجابت می دهد.
ثالثاً: او هرگز خلف وعده نمی کند.
رابعاً: دارائی و کَرَم او نامحدود است و او از پذیریش درخواست بندگانش ناتوان نیست و دارائی های او پایان نمی پذیرد.
اما یک مشکل برای عده ای از انسانها وجود دارد و آن عدم استجابت بعضی از دعاها و یا به تأخیر افتادن استجابت می باشد! لذا عده ای از انسانها امید واطمینان قلبی به استجابت دعای خود ندارند و خودِ همین ناامیدی و عدم یقین به استجابت، سبب قطع دعا و یا عدم توجه کامل قلبی به آن می شود و در آن صورت اگر دعائی هم به عمل آید، شرایط استجابت را نخواهد داشت و به بیان دیگر آن عمل صادر شده از او دعای حقیقی نخواهد بود.
لازم به تذکر است که دعای حقیقی شرایطی و اوصافی دارد و اگر عمل بنده بنام دعا دارای آن شرایط و اوصاف بود استجابت آن قطعی است! و از جمله شرایط یقین و اطمینان قلبی به وعده خداوند و تحقق آن است! و اینکه خدای سبحان هرگز خُلف وعده نمی کند! و از شرایط دیگر آن توجه کامل قلبی به پروردگار در وقت دعا و قطع امید از دیگران است.
ما قبلاً و در بعضی از مقالات درباره استجابت دعا و تأخیر یا تعجیل در آن مطالبی ذکر کردیم و امیدواریم در ادامه این مباحث و اعمال ماه عظیم شعبان و قبل از ورود به ماه مبارک رمضان در این زمینه به توضیحات لازم بپردازیم.

کلام ایام - 358، ماه پرشکوه ذی الحجة و روزهای عظیم آن
بخوانید

«اللّـهُمَّ وَ مَواعيدُكَ الصّادِقَةُ، و اَياديكَ الفاضِلَةُ، و رَحْمَتُكَ الواسِعَةُ» دو احتمال در ترجمه این عبارت در اول مقاله ذکر شد و احتمال دوم قوی تر است. در هر صورت مراد اصلی از این عبارت ایجاد توجه دقیق و کامل به وعده های صدق خدای سبحان و نعمت های فراوان و رحمت واسعه و بی‌پایان او است. مجدداً متذکر این نکته می شویم که بنده در مقام دعا لازم است توجه کند به اینکه وعده‌های خدای سبحان صدق و حق است و آن ذات قدوس هرگز خُلف وعده نمی کند.

 طبعاً در این عبارت و امثال آن توجهات بنده به صفات و افعال خدای غنی و قادر و دارائی نامحدود و رحمت واسعه او معطوف می شود و بطور قطع مراد این نیست که بنده بخواهد به پروردگارش چیزی را اطلاع دهد. یعنی: مراد در این قبیل موارد اطلاع دادن به خدا از صفات و افعال خود او نیست.

 منظور این است که بنده در مقام دعا لازم است به صفات و افعال پروردگارش از جمله دارائی و قدرت و رحمت بی انتهای او توجه کند، چون پروردگار عالمیان که قطعاً به صفات و افعال و وعده های خود، از جمله استجابت دعای بنده توجه دارد. پس ذکر صفات و افعالی از خدای علیم حکیم به منظور ایجاد زمینه روحی در بنده برای استجابت دعا می باشد. توضیح اینکه:

 در ذکر صفات و افعال پروردگار عالمیان و ثنا گفتن برای او در مقام دعا و مقدمه آن و قبل از درخواست بنده سه احتمال می‌تواند وجود داشته باشد.

 یکم: اطلاع دادن به خدای سبحان از صفات و افعال او مثل اینکه انسان به خدا اطلاع دهد که دارائی او نامحدود است و با بخشیدن و اعطاء نقصان نمی پذیرد و امثال آن ها.

 دوم: یادآوری موضوع و مطلبی که خدای سبحان- العیاذ بالله- از آن غفلت کرده مثلاً وعده تفضّل و استجابت دعا به بنده داده و بعداً از وعده خود غفلت کرده! طبعاً و بطور قطع و یقین هر دو احتمال فوق مردود است و هیچ صاحب عقلی نمی‌تواند این دو احتمال را بپذیرد.

 سوم: توجه به صفات و افعال پروردگار عالمیان در مقام دعا تأثیری در وضعیت روحی بنده ایجاد می‌کند و با تغییر و تحوّل در وضعیت بنده دعای او مستجاب می شود.

 قطعاً در بین این احتمالات سه‌گانه، احتمال سوم می تواند صحیح باشد و دعا در حقیقت ظرفیت روحی بنده را برای دریافت رحمت پروردگار و رسیدن به خواسته خود تغییر می‌دهد و بیشتر می‌کند.

 اما با تأسف شدید اکثر انسانها در این موضوع و این رفتار یعنی دعا و درخواست حاجت از پروردگار عالمیان مبتلا به غفلتی می‌شوند و دانسته یا ندانسته صفات و افعال خدای سبحان را به صفات و افعال مخلوقات او تشبیه می کنند اگرچه این تشبیه صورت ظاهری و آشکار ندارد و خود بندگان درباره آن دچار غفلتی می شوند.

عقیده و رفتار خود را تشبیه خالق به مخلوق تلقّی نمی کنند و به حساب نمی آورند. اما این عقیده و رفتار ناشی از آن در عمل همان تشبیه خالق به مخلوق می باشد و یا چیزی شبیه آن و از علائم و نشانه ها و نتایج آن هم حالت روحی خاصّی است که بنده در اثر عدم استجابت دعای خود و یا تأخیر در استجابت دعا پیدا می کند و در نتیجه دچار نوعی ناامیدی می شود.

 یعنی عده زیادی از انسانها وقتی یک یا چند بار برای رفع حاجتی و رسیدن به خواسته‌ای دعا کردند و اما اثر استجابت را ندیدند، مأیوس می شوند و حتی گاهی دچار حالتی نسبت به پروردگارشان می‌شوند که در عرف انسان‌ها به آن حالت «گله‌مندی» و نوعی رنجش گفته می شود. اگر چه ادب توحیدی و حالت بندگی و احساس عظمت پروردگار و خشوع در مقابل او و یا هر عامل دیگری مانع شود که آن گله مندی و رنجش را- العیاذ بالله- به زبان آورند.

 در هر صورت ثنای خدای سبحان قبل از دعا و درخواست از شرایط قطعی استجابت می باشد و بدون آن دعای بنده دعای حقیقی نخواهد بود و شرایط استجابت را نخواهد داشت.

 امام صادق- علیه السلام- می فرماید:

«إِيَّاكُمْ إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يَسْأَلَ مِنْ رَبِّهِ شَيْئاً مِنْ حَوَائِجِ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ حَتَّى يَبْدَأَ بِالثَّنَاءِ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَلْمَدْحِ لَهُ وَ اَلصَّلاَةِ عَلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ يَسْأَلَ اَللَّهَ حَوَائِجَهُ»(۲) یعنی: بر شما باد هر یک از شما اراده کرد که از پروردگارش چیزی بخواهد از حوائج دنیا و آخرت، شروع کند به ثناء به خدای- عزّوجلّ- و مدح برای او و صلوات بر پیامبر- صلّی الله علیه و آله و سلّم- سپس از خدا حوائجش را بخواهد.

باز از امام صادق- علیه السلام- نقل شده است که فرمود:

«إِنَّ فِي كِتَابِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ إِنَّ اَلْمِدْحَةَ قَبْلَ اَلْمَسْأَلَةِ فَإِذَا دَعَوْتَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَمَجِّدْهُ قُلْتُ كَيْفَ أُمَجِّدُهُ قَالَ تَقُولُ يَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَيَّ «مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ» يَا فَعَّالاً «لِمٰا يُرِيدُ» يَا مَنْ «يَحُولُ بَيْنَ اَلْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ » يَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ اَلْأَعْلَى يَا مَنْ هُوَ «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»(۳) یعنی: همانا در کتاب امیرالمؤمنین- علیه السلام- است که مدح [خدا] قبل از درخواست است، پس هر وقت خدای- عزّوجلّ- را خواندی او را تمجید کن! گفتم [راوی] چگونه او را تمجید کنم؟! فرمود می‌گوئی:

 «ای آنکه از رگ گردن به من نزدیکتری، ای آنکه انجام دهنده هستی آنچه را بخواهی، ای آنکه میان انسان و قلبش حائل می شوی، ای آنکه در منظر اعلا هستی، ای آنکه هیچ چیزی مثل او نیست».

در روایت اول به اصل ثناء قبل از دعا توصیه شده و در روایت دوم علاوه بر اصل ثنا و مدح خدای سبحان- قبل از دعا- عباراتی هم در تمجید ذات قدّوس الله آمده است. البته تمجید و مدح خدای سبحان با الفاظ و عبارات گوناگونی انجام می گیرد از جمله عبارت فوق و امثال آن. لازم به ذکر است که خدای سبحان احتیاج به مدح بندگان و ثنای آن ها ندارد. بطور کلی آن ذات قدوس غنی حمید و بطور مطلق بی نیاز است اما بندگان احتیاج به مدح و ثنای او دارند و یکی از موارد احتیاج آن ها وقت دعا و درخواست از اوست.

«فأسْألُكَ أن تٌصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد ، و أنْ تَقْضِيَ حَوائِجي لِلدُّنْيا وَ الآخِرَةِ» یعنی: پس از تو تقاضا و درخواست صلوات بر محمد و آل محمد را دارم و اینکه حوائج مرا برای دنیا و آخرت برآوری. در این عبارت از دعای شریف، اصل حوائج انسان برای زندگی دنیوی و همچنین زندگی دائمی اخروی مورد توجه قرار گرفته است و اینکه انسان برای رفع حوائج خود و رسیدن به خواسته‌های خود نیاز دائمی و در همه جهات زندگی به عنایات و الطاف پروردگارش دارد. همچنین با ذکر حوائج برای دنیا و برای آخرت و تذکر هر دو نوع زندگی توجه انسان از حبس و محدود شدن برای زندگی دنیوی آزاد شده و متوجه نیازهای خود در آخرت یعنی مقصد حیات خود می شود.

 در ترجمه این عبارت تغییری داده شد نسبت به آنچه در ترجمه مجموع دعای شریف در اول مقاله ذکر شد و در آن ترجمه اولی هم اندکی تفاوت با آنچه متداول شده، وجود دارد یعنی در ترجمه ذکر شریف «صلوات» کلمه رایج و متداول «درود» فارسی را به کار نبردیم. خواستیم متذکر این نکته شویم که لازم است در ترجمه ذکر شریف صلوات بر پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله و سلّم- و عترت طاهره، معنی دقیق و صحیح و کامل این کلمه یعنی «صلوات» مورد توجه قرار بگیرد.

 قابل ذکر است که صلوات و افعالی که درباره آن بکار می رود از کلمه «صلاة» به معنی: دعا، نیایش، توجه و عنایت گرفته شده و شاید کلمه «درود» فارسی معانی کامل آن را افاده نکند، پس لازم است یا خود کلمه «صلوات» در گفته ها و نوشته ها به کار رود و یا کلمه فارسی دیگری بعنوان ترجمه ‌این کلمه ساخته شود و یا چیزی به کلمه «درود» اضافه شود. یا حداقل در معنی این کلمه معنای اصلی و کامل آن در نظر  گرفته شود و لازم است در ترجمه آیه کریمه:

«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يصَلُّونَ عَلَى النَّبِي يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (الأحزاب/۵۶) معنای دقیق این کلمه مورد توجه قرار بگیرد. یعنی: صلوات خدای سبحان نسبت به پیامبرش، رحمت و عنایت و توجهات مستمر نسبت به او است. صلوات ملائکه هم شبیه به آن و بلکه تقاضای رحمت و عنایت و توجهات خاص از پروردگار عالمیان نسبت به رسول گرامی است و صلوات اهل ایمان هم درخواست و تقاضای رحمت و عنایت و توجهات خاصّ خدای سبحان نسبت به آن وجود شریف است. شبیه آنچه در رفتار ملائکه نسبت به آن حضرت انجام می‌گیرد. پس معنای ترجمه گونه آیه کریمه و یا «ترجمه تفسیری» آن بصورت ذیل خواهد بود:

 «همانا خدا و ملائکه او بطور مستمر پیامبر خدا را مورد عنایت و رحمت و توجه قرار می دهند [صلوات ملائکه بصورت درخواست از خدا انجام می‌گیرد]، ای کسانیکه ایمان آورده اید، شما [هم] از پروردگار عالمیان] تقاضای رحمت و عنایت و توجه کنید برای او و بر او سلام کنید، سلامی خاص [شایسته مقام نبوت]

 در موضوع عبادتی بنام دعا و فواید و آثار آن احتیاج به بحثی وجود دارد و آن اینکه اصل دعا و ارتباط با پروردگار عالمیان از طریق دعا منشأ آثار مطلوب و فواید زیادی است، علاوه بر دریافت حاجاتی از خدای سبحان و برطرف شدن نیازها و مشکلات بنده و ما بخواست خدا در مقالات بعدی وارد این بحث بسیار مهم و با فواید و آثار مطلوب آن خواهیم شد. ان شاء الله تعالی.

«إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» یعنی: همانا تو بر هر کاری قادر هستی. در انتهای این دعای شریف باز امام- علیه السلام- متذکر آن نکته مهم اصلی در ثنای پروردگار عالمیان و یکی از شرایط استجابت دعا شده است و آن اینکه بنده لازم است در مقام دعا متوجه قدرت بی پایان خدای قادر- عزّوجلّ- در برآوردن حاجات بندگان و اعطاء خواسته های آنها شود و به استجابت دعای خود یقین و اطمینان قلبی پیدا کند. توضیحاتی که در همین مقاله در حکمت حمد و ثنای پروردگار عالمیان در مقام دعا و قبل از درخواست حاجات خود و حتی بعد از آن داده شد، به همین عبارت آخری از دعای شریف هم ارتباط دارد. یعنی مدح و ثنای پروردگار عالمیان و ذکر صفات و افعال او و توجه عمیق قلبی به اسماء الحسنای خدای سبحان وضعیت بنده را برای دریافت رحمت پروردگار تغییر می‌دهد.

الیاس کلانتری

۱۳۹۸/۱۲/۲۲

پاورقی ها:

۱- مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، اعمال ماه رجب

۲- اصول کافی، شیخ کلینی، کتاب الدعاء باب «الثناء قبل الدعاء»، حدیث ۱

۳- همان، حدیث ۲

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن