کلام ایام _۳۶۳، عید اکمال دین خدا و اتمام نعمت بر انسانها

بخش اول

کلیات

  • حادثه مبارک غدیر در ردیف حوادثی از نوع بعثت پیامبران و نزول کتابهای آسمانی و ارسال رسولان قرار دارد.

  •  خدای سبحان پیامبران خود را تحت آموزش و تربیت مستقیم خود قرار داده و مقام معلمی برای انسانها را به آنها عطا کرده است.

  • کلامی از امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – در بیان جریان بعثت انبیاء و ارسال رسولان از طرف خدا.

  •  اهداف اصلی پیامبران و آموزشهای آنها برای مردم.

  •  خدای سبحان هرگز خلق خود را بدون معلم و سرپرست آسمانی رها نکرده است.

  • جریان بعثت پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – در کلام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام).

  • سنت تعیین جانشین در بین پیامبران خدا.

  •  مدیریت جامعه دینی در جهات علمی و عقیدتی و بطور کلی فرهنگی در بحرانی که زمان رحلت پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – به وجود آمد.

  •  حدیث ثقلین به نحو متواتر در منابع تاریخی و کلامی (عقیدتی) شیعه و اهل سنت نقل شده است.

  • عید استمرار رهبری آسمانی.

  •  نقش رهبری آسمانی در تاریخ اسلام.

  •  جنایات وهابی‌ها در حمله به کربلا و کشتار زنان و کودکان.

  •  انسان‌ها تا چه زمانی به رهبران آسمانی و حضور آنها در بین خود احتیاج دارند.

  • دین خدا یکی بیش نیست و همه پیامبران انسانها را بسوی آن دعوت می کردند.

  •  پیامبران خدا مشروعیّت و قانونی بودن حکومت خود را از فرمان پروردگار عالمیان دریافت می کنند.

 عید بزرگ اکمال دین خدا و نزول برترین مراتب نعمت خدای سبحان بر انسانها فرا رسید. این حادثه بسیار مبارک در روز ۱۸ ماه ذیحجه در سال دهم هجری در منطقه ای بنام « غدیر خم» در کنار راه بین مکه معظمه  و مدینه منوره تحقق یافته است.

حادثه مبارک غدیر در ردیف حوادثی از نوع بعثت پیامبران و نزول کتابهای آسمانی و ارسال رسولان قرار دارد. پروردگار عالمیان در مقام ارشاد بندگان خود بسوی مقصد آفرینش از زمان شروع خلقت انسانها شخصیت هائی متعالی از بندگان خود را انتخاب و تحت آموزش و تربیت مستقیم خود قرار داده و مقام معلمی برای انسانها را به آنها عطا کرده و آن شخصیت های قدس در تمام طول عمر خود با میل و رغبت کامل و اشتیاق شدید و با تحمل سختی ها و نا ملایمات و استقامت در مقابل خصومت ها و کار شکنی های جاهلان به وظایف الهی خود قیام کرده اند! و با رفتارها و سخنان خود بندگان را بسوی مقصد حیات رهبری کرده اند.

امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در این زمینه و توصیف جریان نبوت عامه می فرماید:

« فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمْ آيَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَايِشَ تُحْيِيهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِيهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ] تَتَابَعُ عَلَيْهِمْ وَ لَمْ يُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِيٍّ مُرْسَلٍ أَوْ كِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ، رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا كَثْرَةُ الْمُكَذِّبِينَ لَهُمْ »(۱) یعنی:پس[خدای سبحان] رسولانی را در بین آنها برانگیخت و پیامبرانش را پی در پی بسوی آنها فرستاد تا انسانها را دعوت کنند به ادای پیمان فطری خود با پروردگارشان. ونعمت های فراموش شده او را به یادشان بیاورند و احتجاج کنند با آنها جهت تبلیغ رسالت و گنجینه های عقول را برای مردم بر انگیزانند و بارور سازند و نشانه های قدرت خدا را به آنها نشان دهند . از آسمان های برافراشته بالای سر آنها و گهواره گسترده زیر پای آنها و معیشت های حیاتی آنها و اجل هائی که آنها را از بین می برد و سختی ها و گرفتاریهائی که آنها را پیر می کند و حوادثی که پی در پی بر آنها فرود می آید .

و خدای سبحان هرگز خلق خود را از پیامبر فرستاده شده ، یا کتاب نازل شده یا برهان لازم و رساننده به مقصد یا راه روشن ، ترک نکرده . رسولانی که اندک بودن عدد آنها و کثرت تکذیب کننده ها آنها را از انجام وظایف خود باز نداشته است .

امام – علیه السلام – اشاره ای می کند به اینکه این سنت الهی بطور دائم در بین انسانها و محیط زندگی آنها برقرار بوده تا اینکه زمان رسالت آخرین پیامبر یعنی حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – فرا رسید ! و می فرماید :

« إِلَی أَنْ بَعَثَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اَللَّهِ صَلی الله عَلیهِ وآلِه وسلم لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَی اَلنَّبِیینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ کرِیماً مِیلاَدُهُ »(۱) یعنی : تا اینکه خدای سبحان محمد رسول الله – صلی الله علیه و آله – را مبعوث فرمود برای انجام وعده خود  و اتمام نبوت خود درحالیکه از پیامبران قبلی درباره او [ و معرفی و بشارت ظهورش ] پیمان گرفته شده بود . پیامبری با نشانه های روشن و ولادت کریمانه .

امام – علیه السلام – در ادامه کلام شریف خود اشاره ای می کند به تاثیرات گسترده دعوت دینی پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله – و سپس جریان رحلت آن بزرگوار و در ادامه  می فرماید :

« وَ خَلَّفَ فِيكُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِيَاءُ فِي أُمَمِهَا إِذْ لَمْ يَتْرُكُوهُمْ هَمَلًا بِغَيْرِ طَرِيقٍ وَاضِحٍ وَ لَا عَلَمٍ قَائِمٍ » یعنی : پیامبر خاتم باقی [ و به یادگار ] گذاشت در بین شما آنچه را پیامبران در امت های خود باقی گذاشته بودند ، وقتی که آنها را  مهمل ( بدون راهنما و سرپرست)  و راه روشن و بدون پرچم برافراشته ترک نکرده بودند .

 امام – علیه السلام –  در انتهای این بخش از خطبه خود به سنتی ثابت و متداول بین پیامبران خدا  اشاره‌ای فرموده و آن عبارت  از  قرار دادن و معرفی خلیفه و جایگزین دربین مردم است. یعنی : پیامبر خاتم مثل همه پیامبران خلیفه ای در بین مردم باقی گذاشت! و اینکه پیامبران خدا هرگز برای دوره بعد از رحلت خود و یا حتی در زمان غیبت خود مثل رفتن به یک سفر،  مردم را بلاتکلیف و بی سرپرست رها نمیکردند .

 درباره خلیفه مورد نظر در این کلام وارد بحث تفصیلی نمی شویم و موضوع کاملاً روشن است و کلام و رفتار رسول اکرم  – صلی الله علیه و آله – در این زمینه در منابع تاریخی شیعه و اهل سنت مشهور است و حدیث ذیل که از وجود مبارک رسول اکرم  – صلی الله علیه و آله –   صادر شده به نحو متواتر در منابع تاریخی و کلامی (عقیدتی )  نقل شده است. آن حضرت فرمود :

« إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی ما إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بهما لَنْ تَضلُّوا أبَداً و إنّهما لَنْ یَفْتَرِقا حَتى یَرِدا عَلَیَّ الحَوْضَ »  یعنی :من دو یادگار گرانبها در بین شما باقی می گذارم و آن دو عبارتند از کتاب خدا و عترت و اهل بیتم  و شما تا وقتی به آن دو تمسک بجویید [ و متصل باشید ] هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض نزد من بیایند .

این عبارت شریف با اندک تفاوتی در الفاظ آن در منابع تاریخی زیادی نقل شده حتی علاوه بر منابع شیعی در منابع اهل سنت هم به نحو متواتر آمده است . در سال های قبل در ایام عید غدیر مقالاتی با شماره ها و عناوین ذیل در این سایت منتشر شده :

کلام ایام – ۹ ،  عید استمرار رهبری آسمانی .

کلام ایام – ۹۰ ، عید غدیر و ادامه رهبری آسمانی ( در چهار بخش و با شماره های ۹۱ و ۹۲ و ۹۳ )

کلام ایام – ۱۶۰ ، عید غدیر عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند ( در چهار بخش و با شماره های : ۱۶۱ – ۱۶۲ – ۱۶۳ )

کلام ایام – ۲۴۱ ، عید غدیر ، عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند ( در دو بخش و با شماره ۲۴۲ )

کلام ایام – ۲۹۶ ، رهبری امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – و دین پسندیده

در این مقالات مباحث قرآنی و عقیدتی و علمی و اجتماعی متنوعی بصورت اجمالی و گاهی تفصیلی مطرح شده که عناوین و محور های اصلی بعضی از آن مباحث عبارتند از :

۱ – اوصاف رسول خدا – صلی الله علیه و آله – در آیات قران مجید .

۲ – وضایف چهارگانه اصلی  رسول خدا – صلی الله علیه و آله –  در آیات قرآن .

۳ – مدیریت جامعه دینی در وضعیت بحرانی .

۴ – بحران به وجود آمده در زمان رحلت رسول خدا – صلی الله علیه و آله –  در جامعه دینی .

۵ – نقش رهبری آسمانی ائمه معصومین – علیهم السلام – در جامعه دینی .

۶ – مدیریت امیرالمؤمنین – علیه اسلام – در بحران سیاسی به وجود آمده در جامعه دینی .

۷ – نیاز دائمی  انسانها به پیامبران و علوم و قدرت و مدیریت و به طور کل شخصیت آنها .

۸ – حادثه سقیفه بنی ساعده و ابعاد آن .

۹ – تفسیر دقیق و تفصیلی آیه « تبلیغ » .

۱۰ – موضوع خلافت امیر المؤمنین علی – علیه السلام – به طور مکرر و قبل از حادثه غدیر اعلام شده بود .

۱۱ – علت مخالفت منافقان با خلافت و حکومت امیر المؤمنین علی(علیه السلام ) .

۱۲ – دین پسندیده خدا برای مردم .

۱۳ – چرا در « آیه تبلیغ » و « آیه اکمال دین » اسمی از امیر المؤمنین علی – علیه السلام – برده نشده است ؟

۱۴ – جنایت وهابی ها در حمله به کربلا و کشتار زنان و کودکان .

۱۵ – لازم است جانشینان پیامبران را هم مثل خود آنها ، خدا تعیین کند .

۱۶ – انسانها تا چه زمانی به رهبران آسمانی و حضور آنها در بین خود احتیاج دارند ؟

۱۷ – دین خدا یکی بیش نیست و همه پیامبران خدا انسانها را به سوی آن دعوت میکردند .

۱۸ – چرا با وجود قوه عقل و امکان تعقل در انسانها و تحولات عظیم علمی  در زمان ما ، روز به روز مشقت ها و محرومیتها و مشکلات زندگی انسانها بیشتر می شود .

۱۹ – ایمان و تقوا عامل باز شدن درهای برکات به روی انسانها می شود .

۲۰ – اسلام صورت کامل دین خدا و مرتبه تکامل یافته شریعت های همه پیامبران است .

در مجموع جریان اعلام و ابلاغ آشکار و کامل و باصطلاح  تبلیغ موضوع خلافت امیرالمؤمنین علی – علیه السلام –  از رسول خدا – صلی الله علیه و آله – و حادثه رحلت آن حضرت و غصب مقام خلافت امیر المؤمنین  از جهات و دید گاه های مختلف مورد بحث و برسی قرار گرفت و متذکر غفلت زیان بار عظیمی از طرف گروه زیادی از انسانها شدیم که درباره سفارشات پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله – و عمل به آنها به وجود آمده بود .

موضوع محوری اصلی در مقالات فوق الذکر این بود که تأسیس و اداره جامعه برتر و متعالی و متکامل که نا بسامانی ها در آن نباشد و عدالت کامل در آن برقرار شود از علم و قدرت عادی انسانی خارج است و فقط در حیطه علم و قدرت پیامبران و امامان معصوم – علیهم السلام – و فرهنگ خالص و کامل دین آسمانی قرار دارد

کلام ایام - 6، امام رضا - علیه السلام - و ایرانیان
بخوانید

حال در این نوشتار به بیان جهات دیگری از این موضوع بااهمیت و مورد نیازِ اجتناب‌ناپذیرِ دائمی می پردازیم.

موضوع تأسیس جامعه دینی و برقراری حکومت دینی امری جدا از اداره یک جامعه بصورت عادی متداول است. طبعاً بین روش های حکومتی عادی انتخاب یک حاکم توسط عموم یا اکثریت مردم و در نظر گرفتن رضایت آنها روشی مطلوب و معقول است و یا نسبت به روش‌های متداول در جوامع مختلف، روشی مناسب و مطلوب و معقول است و حکومت بر مردم در یک جامعه با عدم رضایت و موافقت آنها روش مطلوبی نخواهد بود و موفق به تأمین خواسته ها و نیازهای مردم و برقراری نظام زندگی رو به رشد نخواهد شد.

حتی پیامبران خدا و امامان معصوم – سلام الله علیهم اجمعین – بعنوان جانشینان پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – با وجود اینکه از طرف خدای سبحان حق حکومت داشتند، در صورتیکه امکان تأسیس حکومت دینی از ناحیه رضایت مردم و موافقت آنها و همکاری آنها فراهم نبود از تأسیس چنین حکومتی خودداری کردند. آنها زمانی اقدام به این کار کردند که اکثریت مردم جامعه یا گروه تأثیرگذار از آنها با تأسیس چنین حکومتی موافق بودند و نسبت به آن رضایت داشتند. مثل دوره قبل از هجرت در سیره شریف رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و در شهر مکه بعلت اندک بودن تعداد ایمان آورنده ها که حکومتی در آن زمان از طرف پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – تأسیس نشد. اما وقتی هجرت به مدینه تحقّق یافت بلافاصله حکومت دینی هم در آنجا برقرار شد. قطعاً حکومت پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – مثل حکومت پیامبرانی که به این کار موفق شدند، مشروعیّت و قانونی بودن خود را از مردم نگرفته بود، اما امکان آن را با روشی که موافق اخلاق دینی می‌باشد، از موافقت و رضایت مردم بدست آورد.

تأسیس حکومت دینی برای رسول اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – وقتی عملی شد که اهل یثرب (مدینه) به مکه آمدند و با پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – پیمان بستند و او و پیروانش را به شهر خود دعوت کردند و قبل از هجرت آن حضرت گروه کثیری از مردم شهر به نبوت و رسالت او ایمان آوردند و استقبال باشکوهی از خود آن حضرت و همراهانش در جریان هجرت بعمل آوردند، در حالیکه اکثر پیروان او قبل از خودش به آن شهر هجرت کرده بودند و در آنجا استقرار یافته بودند. حکومت دینی مشروعیت و قانونی بودن خود را از فرمان پروردگار عالمیان دریافت کرده بود و امکان تأسیس و تحقّق خود را هم از موافقت و رضایت و اعلام همکاری و همراهی مردم.

روش کار امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – هم مطابق روش رسول اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – بود. یعنی اینکه: مشروعیت و قانونی بودن حکومت او از فرمان خدای سبحان و ذکر مکرّر رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و اعلام آشکار و کامل آن یعنی «تبلیغ» آن در جریان بازگشت از سفر حج و در اجتماع عظیمی از پیروان دین خدا و روز هیجدهم ماه ذی الحجه و در منطقه «غدیرخم» حاصل شد، اما به هر تقدیری در جریان رحلت رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و در همان روز اوضاع جامعه تغییر کرد و فرصت مناسب برای حکومت امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – از بین رفت و عموم مردم تحت فشارهای سیاسی برقرار شده، تسلیم شده و سکوت کردند و با وجود عدم رضایت خود درباره وضع پیش آمده ناچار از پذیرش حکومت غاصبانه شدند.

امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – هم طبق حکمت و عاقبت اندیشی و بصیرت خاصّ مقام عصمت و امامت از اقدام سیاسی خودداری فرمود و به مدیریت علمی و اخلاقی جامعه در بحران به وجود آمده اکتفاء کرد و سکوت و انتظار و صبر را بر قیام مسلّحانه ترجیح داد! و فقط در محدوده ای که حکومت جامعه بر او تحمیل کرده بود به فعالیت آموزشی و فرهنگی و اخلاقی مردم و انجام وظایف عادی و شخصی اکتفاء می‌کرد. تا زمانی که مردم در اثر نابسامانی‌های به وجود آمده در جامعه در مدت بیست و پنج سال بالخصوص دوره حکومت عثمان بعنوان خلیفه سوم و بعد از قیام علیه عثمان و قتل او به امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – روی آوردند و با اصرار فراوان از او خواستند که حکومت را بپذیرد.

امام – علیه السلام – از پذیرش حکومت خودداری می‌کرد چون زمینه فرهنگی و اجتماعی برای برقراری حکومت کامل دینی – در آن دوره بیست و پنج ساله حکومت سه خلیفه قبلی – از بین رفته بود و برقراری آن نوع حکومت مطلوب فراهم نبود و امام – علیه السلام – هم به حکومتی غیر از آن تمایلی نداشت تا اینکه در اثر اصرار زیاد مردم و اعلام آمادگی برای آن حکومت، تکلیف دینی آن حضرت تغییر یافت. بطوریکه او در یکی از خطابه های خود بعد از پذیرش حکومت و تحلیل حوادث به وجود آمده بعد از رحلت رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و پذیرش حکومت فرمود:

«أما وَالَّذي فَلَقَ الحَبَّةَ ، وبَرَأَ النَّسَمَةَ ، لَولا حُضورُ الحاضِرِ ، وقِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ ، وما أخَذَ اللّه عَلَى العُلَماء ألاّ يُقارّوا عَلى كِظَّةِ حديث ظالِمٍ ، ولا سَغَبِ حديث مَظلومٍ ، لاَءَلقَيتُ حَبلَها عَلى غارِبِها ، ولَسَقَيتُ آخِرَها بِكَأسِ أوَّلِها»(۲) یعنی: اما سوگند به آنکه دانه را شکافت و انسان [یا روح] را آفرید، اگر نبود حضور و اجتماع حاضران و قیام [برقراری و اتمام] حجت به وجود  [و ادعای یاری ناصران و یاران] بر من و اینکه خدا از دانایان پیمان گرفته است که سکوت نکنند در مقابل غارت ظالمان و گرسنگی مظلومان، مهار این حکومت را به گردنش می‌انداختم و آخر آن را با همان جام اولینش سیراب می‌کردم.

مراد این است که وضعیت پیش آمده از دعوت و اصرار مردم و اعلام آمادگی برای تأسیس حکومت عادلانه که در آن غارت ظالمان و گرسنگی مظلومان متوقف شود، و پیمانی که خدای سبحان در این زمینه از علماء (دانایان) گرفته، مرا وادار به پذیرش حکومت کرد و إلّا من باز هم مثل زمان گذشته و دوره حکومت آن سه حاکم قبلی از حکومت فاصله می‌گرفتم و به آن مثل سابق بی اعتناء می شدم.

امام – علیه السلام – بطور مکرّر اظهار می‌کرد که هیچ علاقه ای و رغبتی به حکومت ندارد و از روی ناچاری و طبق یک وظیفه شرعی آن را پذیرفته. البته رفتار آن حضرت در دوره حکومت سه حاکم قبلی هم بطور آشکار همین کلام شریف او را تأیید می کرد.

درباره حادثه مبارک غدیر و این عید بزرگ و حوادثی که بعداً درباره آن و حکومت جامعه دینی روی داد و وظیفه دینی و اخلاقی اهل ایمان و عموم انسان ها در آن زمان های بعدی و زمان ما، احتیاج به بحثی تحلیلی و تفضیلی گسترده ای وجود دارد و ما ناچار به ذکر و توضیح چند نکته اساسی مربوط به آن اکتفاء می کنیم با تذکر این نکته محوری که بی اعتنائی به این موضوع بسیار مهم تاریخی و عقیدتی و علمی منشأ زیان‌ها و خسران ها و پشیمانی های زیادی خواهد شد، همچنانکه در تاریخ صدر اسلام چنین وضعیتی پیش آمد و هنوز هم جامعه دینی مبتلا به آثار آن نوع اهمال می باشد. و با تذکر این مطلب که این بحث ارتباط گسترده ای با مقام علمی امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – و دیگر صاحبان مقام امامت و نحوه بهره مندی از علم و شخصیت اخلاقی آن بزرگواران یعنی ذوات مقدسه ائمّه اهل البیت و عترت طاهره – علیهم السلام – دارد.

نکات مورد نظر را بصورت عناوین و تیترها ذکر می‌کنیم و بعد به تبیین و تحلیل آنها می‌پردازیم:

یکم: عظمت موضوع امامت و تعیین امامان و جانشینان پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – در نظر و کلام و فرمان های ذات قدوس الله (عزّوجلّ)

 دوم: اهمیت موضوع در نظر رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و در سیره شریف او.

سوم: نگرانی رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – از تبلیغ موضوع حکومت و ولایت امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – و مجموعاً موضوع امامت.

چهارم: موضوع اهمال مردم در امر حکومت دینی بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)

پنجم: تفاوت های حکومت دینی با حکومت‌های عادی در جوامع انسانی.

 ششم: اهمیت جریان اعلام امامت و خلافت امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – و ارتباط آن با موضوع اکمال دین و اتمام نعمت خدای سبحان بر مردم.

هفتم: با وجود اینکه به سفارش پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – در موضوع حکومت و ولایت امام علی – علیه السلام – عمل نشد، در این صورت اکمال دین و اتمام نعمت چه وضعیتی پیدا می‌کند.

هشتم: چرا مسلمین و افراد جامعه دینی درباره جریانی که روز رحلت رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – به وجود آمد، سکوت کردند؟

نهم: امروزه و در زمان ما آیا طرح موضوع غصب خلافت امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – ضرورتی دارد؟

دهم: چرا علمای اهل سنت به طرح موضوع خلافت امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – و حکام جامعه دینی و باصطلاح خلفاء تمایلی ندارند و حتی با آن مخالفت می‌کنند؟

 یازدهم: آیا واقعه غدیرخم یک حادثه تاریخی مربوط به زمان خاصّی است؟

دوازدهم: لزوم توجه جهانی به موضوع امامت و رهبری آسمانی در زمان ما.

واقعه غدیر خم و موضوع اعلام و تبلیغ موضوع خلافت و امامت امیرالمؤمنین علی -علیه السلام – و امامان معصوم – علیهم السلام – از فرزندان او حادثه ای است با ابعاد و جهات مختلف بطوریکه در زمان و منطقه معین محدود و محبوس نشده و بلکه ابعاد جهانی و تاریخی مستمری پیدا کرده است و به یک معنی به همان انسانها و فرهنگ عمومی انسانی ارتباط دارد و تا زمانی که مورد توجه کامل مصلحان جوامع انسانی و دانشمندان جامعه‌شناس و گروه‌ اثرگذار در جامعه جهانی قرار نگیرد، نزول مرتبه برتری از برکات خدای سبحان به عالم انسان‌ها متوقف خواهد بود! و متقابلاً در صورت توجه دقیق و کامل نسبت به آن، درهای برکات خدا از آسمان و زمین به روی انسانها باز خواهد شد.

ما برای اثبات این موضوع و عناوین فوق الذکر در ادامه این مقاله به بحثی تحلیلی و تفصیلی در این زمینه خواهیم پرداخت. (ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

پاورقی ها:

۱ – نهج البلاغه ، خطبه اول

۲- همان، خطبه سوم مشهور به خطبه شقشقیّه

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن