۱۰۲- هدف از نازل کردن دین چیست؟! آیا انسان از طریق دیگری هم می تواند نیازهای خود را تأمین کند؟!

download4سؤال: یکی از اندیشمندان گفته است که دین برای ایجاد آرامش و شادی و امید در انسان ها نازل شده است، آیا از نظر دین آسمانی این نظریه درست است؟! و اگر این نظر صحیح باشد، می شود این اهداف از طریق دیگری هم غیر از دین به دست بیاید؟!

پاسخ: در جواب بعضی از سؤالات قبلی گفتیم که مراد از دین، راه و روش زندگی است، تفصیل این مطلب در سؤال ۹۹ آمده است. طبق آن بحث ادیان متعدّد بی شمار را به دو قسم: ادیان بشری و دین توحیدی تقسیم کردیم.

ادیان بشری چون از علم آمیخته به جهل به وجود آمده اند، فاقد قدرت لازم برای تأمین نیازهای انسان ها می باشند. بالخصوص که در این اختلاط سهم جهل، خیلی بیشتر از سهم علم است. آن چه را که انسان ها و دانشمندان عادی انسانی نمی دانند، خیلی بیشتر است از آن چه می دانند. بالخصوص در مورد انسان ها و وجود پیچیده و روح عظیم و مرموز آن ها. طبیعی است که در مورد یک موجود ناشناخته، با ابعاد وسیع روح او یعنی انسان نمی توان با اتّکاء به علم آمیخته به جهل، برنامه زندگی عالمانه و مطلوب ایجاد کرد.

جلوه های این نظریه را به طور آشکار در زندگی انسان امروز، در جوامع مختلف مشاهده می کنیم. بعد از چندین هزار سال جریان تمدّن انسانی و کشف رازهائی از جهان آفرینش و خواص فراوانی از موجودات و تحوّلات زیادی در زندگی انسان ها، در کنار فواید پیشرفت های علمی، می بینیم خشونت ها و ظلم ها و نابسامانی ها و جنگ ها بین انسان ها بیشتر شده است. انسان های امروزی، بالخصوص در جوامع باصطلاح پیشرفته، بیش از گذشته از یکدیگر بیگانه شده اند. امروزه برای کسب پول بیشتر و رسیدن به خواسته های نفسانی، به بهانه های مختلف و با نیرنگ ها و اشاعه دروغ ها، جنگ ها ایجاد می شود و انسان های بی گناه حتی کودکان کشته می شوند، تا اسلحه مصرف شود و اسلحه بیشتری تولید و فروخته شود. یعنی انسان فدای پول و امکانات غیر ضروری زندگی فعلی می شود.

به راحتی قابل اثبات است که امکان یک زندگی توأم با رفاه و آسایش و امنیت برای همه انسان ها در روی زمین وجود دارد، اما روش ها و نظامات زندگی به وجود آمده از افکار غیر دینی انسان ها، و یا عدّه قلیلی از آن ها فضای زندگی آن ها را به جهنّمی تبدیل کرده است که مشاهده می کنیم.

هدف دین توحیدی ایجاد فضای زندگی مطلوبی برای انسان ها است که در آن آرامش و آسایش و رفاه و صلح و صفا و صمیمیّت بین انسان ها برقرار شود، و رسیدن به این اهداف هم جز از طریق علم نامحدود خداوند و شخصیت آسمانی و رفتارهای خاصّ پیامبران خدا امکان پذیر نیست.

ایجاد آن نظام مورد نظر احتیاج به علم و قدرتی دارد که این علم و این قدرت در اختیار انسان ها و وسعت وجودی آن ها نیست. امروزه می بینیم که حاصل علم و زحمات دانشمندان و انسان های اخلاق گر و قهرمان های اخلاق حتی زحمات فوق عادی پیامبران خدا و حتی علمی که از طرف خداوند به انسان ها عرضه شده، عمدتاً در جهت تخریب ارکان زندگی انسان ها و محیط زندگی آن ها مصرف می شود. یعنی عده ای از انسان ها حتی علم و اخلاق حاصل شده از دین آسمانی را هم در مسیر اهداف پوچ و جاهلانه و هوس های نفسانی خود، به کار گرفته اند. حتی آلودگی های روحی تبهکاران و پیروان نادان آن ها، به طرف مقدّسات دینی و فضائل اخلاقی حمله ور شده اند.

این که آیا به اهداف اصلی و حقیقی دین توحیدی می شود از طرق دیگری هم رسید، مثل این است که بگوئیم آیامی شود نظام موجود در عالم خلقت را به هم ریخت و عالم دیگری آفرید و نظام دیگری در آن برقرار کرد و انسان در این نظام جدید به شادی ها و امیدها و آرامش ها برسد؟! یعنی از غیر طریق نظام خلقت خداوند!! این موضوع را با یک مثال توضیح می دهیم:

کلام ایام ـ 256، زینب کبری ـ سلام الله علیها ـ و توصیفی از شخصیت قدسی او
بخوانید

به عنوان مثال: در نظام فعلی عالم که از علم و اراده و قدرت خداوند به وجود آمده، یک نوع زندگی برای انسان ها جریان دارد. در این نظام زندگی زمینی، از ناحیه نور و حرارت خورشید امکان زندگی انسان و جانداران مرتبط با زندگی انسان و نباتات فراهم شده است. یعنی زندگی انسان وابسته به نباتات و حیوانات است، چه به لحاظ نیازهای آشکار به غذا و پوشاک و مسکن و چه به لحاظ نیازهای دیگر. حال اگر عده ای از انسان ها که علاقه ای به نظام موجود در آفرینش ندارند، با یکدیگر همکاری کنند و امکانات موجود در فضای زندگی را به کار گیرند و بخواهند بدون بهره برداری از نور و حرارت خورشید زندگی کنند و کاری با خورشید و خواص آن نداشته باشند، مثل خاصیت تابش و تبخیر آب دریاها و تشکیل ابرها و آمدن باران و سرانجام انتقال آب دریاها به خشکی ها و آبیاری نباتات، چه وضعیتی پیش خواهد آمد؟! آن ها فرضاً فضائی را ایجاد کنند در بخشی از زمین که آفتاب به آن جا نتابد و باران به آن جا نبارد. در آن صورت برای گرم کردن آن فضا باید چه مقدار چوب و هیزم مجموعاً درخت و چه مقدار نفت و گاز باید مصرف کنند؟- با صرف نظر از این که حرارت موجود در درختان و زغال سنگ و نفت هم بالاخره از همین خورشید نشأت گرفته است-

و همچنین برای انتقال آب دریاها به خشکی ها و تصفیه آن آب که قابل استفاده برای انسان و حیوان و درخت و گیاه باشد، چه مقدار انرژی های مختلف مورد نیاز خواهد بود؟!

همچنین آیا خواصی که در تابش نور آفتاب وجود دارد، از جمله خواص طبی و امثال آن ها از طریق دیگری غیر از آفتاب و نور تأمین خواهد شد؟!

اگر چنین وضعیتی را بشود در بخشی از زمین ایجاد کرد و از قوانین حیاتی موجود در عالم و در فضای زمین بی نیاز شد، در آن صورت امکان دارد انسان ها از آموزش های دینی هم که خداوند برای زندگی آن ها در نظر گرفته، بی نیاز شوند!!!

دانشمندان عالم امروز و انسان شناسان متبحّر، در این که چرا انسان امروزی این همه به ظلم و آدمکشی و تخریب فضای زندگی خود و دیگران گرایش پیدا کرده و یا بدون علاقه قلبی به این مسیر کشیده شده، در مانده اند! در حالی که فطرت این انسان در اصل تمایل به انسان دوستی و ابراز عاطفه و محبت به دیگران و صلح و آرامش دارد!

اما این که دین برای ایجاد آرامش و شادی و امید در انسان ها نازل شده، بلی جهاتی از دین توحیدی به این اهداف ارتباط دارد، اما نه به طور منحصر در این اهداف، بلکه اهداف گسترده دین توحیدی، این موارد را هم شامل می شود به علاوه اهداف متعالی دیگر.

نکته دیگر این که آرامش و شادی و امید، در معارف دین توحیدی تعریف ها و معیارهای خاصی دارد. در فضای دین توحیدی آرامش و سرور و امید، صورت های متعالی و پایدار و حقیقی دارد، نه به صورت حالات زود گذر و تصنعی و توهمی.

در این نظام زندگی آرامشی از ناحیه اتصال به قدرت و رحمت بی پایان خداوند، حاصل می شود که هیچ حادثه ای نمی تواند آن را دگرگون کند و یا از بین ببرد. آن آرامش و شادی و امیدی که متناسب با فطرت انسان است.

در این نظام عقیدتی و اخلاقی انسان به لذت های حقیقی پایدار و آرامش روحی بی پایان می رسد، به طوری که هیچ حادثه ای نمی تواند به آن آسیب بزند و یا آن را از بین ببرد، حتی حادثه مرگ.

در این نظام فکری و اخلاقی و عقیدتی، حادثه عظیم مرگ، یک حادثه لذت بخشی خواهد بود که عامل انتقال انسان از فضای تنگ و تاریک زندگی دنیوی به فضای نورانی و دل انگیز زندگی اخروی و زندگی در کنار پیامبران و پاکان از بندگان خدا خواهد شد.

الیاس کلانتری

۹۴/۵/۵

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن