کلام ایام -۴۰۳، سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنیّ کریم *
بخش سیزدهم *
کلیات *
-
فرا رسیدن ایام «فاطمیه دوم» و لزوم انتشار مقالاتی در سیره شریف حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها).
-
مقالات دفاع از حریم دین خدا و هزینه آن.
-
تجلّی رحمت پروردگار عالمیان در شخصیت و سیره شریف معلمان آسمانی.
-
جهاد فرهنگی حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (سلام الله علیها).
-
مجاری رحمت واسعه و بیپایان پروردگار عالمیان برای انسانها.
-
معلمان آسمانی چه کسانی هستند؟!
-
آموزش و تربیت مستقیم و اختصاصی خدای سبحان برای معلمان آسمانی.
-
حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – یکی از معلمان آسمانی و سومین شخصیت عالم آفرینش است.
-
معلمان آسمانی دارای علم مخصوص بنام «علم لدنّی» بودند.
-
ملاقات و همراهی حضرت موسی و حضرت خضر (علیهما السلام).
-
تعلیم خدای سبحان درباره معلمان آسمانی بعد از رحلت آنها از دنیا هم ادامه مییابد.
-
آموزش با سیره و رفتارها.
-
عامل و منشأ جاذبه های اخلاقی فوق عادی وجود مبارک پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم).
در چند شماره قبلی در بخش «کلام ایام» سلسله مباحث: «سهم و بهره انسان ها از رحمت خدای غنیّ کریم در شماره – ۳۹۴ متوقف شد و مقالهای تحت عنوان: «عید ولادت حضرت زینب کبری، سلام الله علیها» در دو بخش در این وبسایت منتشر شد و همزمان ایام «فاطمیه اول» شروع شد و ایام مناسبت پیدا کرد با نوشتن مقالاتی در سیره شریف حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا – سلام الله علیها – لذا شروع کردیم به نوشتن مقالاتی به همین مناسبت تحت عنوان:
«دفاع از حریم دین خدا و هزینه آن»
نوشتن این مقالات و تناسب موضوع با شخصیت قدسی و سیره شریف حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – هنوز ادامه دارد و تا امروز ۶ بخش از آن منتشر شده است. اما امروز رسیدیم به سالروز شهادت آن وجود قدسی و «فاطمیه دوم» لذا در حالیکه آن بحث تفصیلی ادامه دارد، جهت تذکر این مناسبت و رعایت ادب توحیدی لازم در این زمینه به ذکر و توضیح نکاتی در ارتباط سیره شریف آن حضرت با آن موضوع کلی قبلی می پردازیم که از سالروز ولادت وجود مبارک رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – شروع شده بود و ۱۲ بخش از آن منتشر شد و آن بحث – ان شاء الله تعالی – با همین شماره و در روزهای بعد تحت همان عنوان کلی: «سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنیّ کریم» ادامه خواهد یافت.
بحث در عنوان فوق بصورت تفصیلی در آمد و بطوریکه به آن اشاره ای شد، ۱۲ مقاله تحت همان عنوان در بخش «کلام ایام» منتشر شد و می شود آن ۲ مقاله که به مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب کبری – سلام الله علیها – نوشته شد یعنی شمارههای ۳۹۵ – ۳۹۶ و همچنین ۶ مقاله قبل از این را هم تحت عنوان:
«دفاع از حریم دین خدا و هزینه آن» (از شماره – ۳۹۷ تا ۴۰۲) را مرتبط با آن عنوان کلی قبلی یعنی: «سهم و بهره انسان ها از رحمت خدای غنیّ کریم» (از شماره – ۳۸۳ تا ۳۹۳) تلقّی کرد. تا مقدمه ای باشد برای بخشهای آخر آن سلسله مقالات و نتیجه گیری از آنها و ذکری باشد از سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – و همچنین مباحث مربوط به ولادت حضرت زینب کبری (سلام الله علیها).
تجلّی رحمت پروردگار عالمیان در شخصیت و سیره شریف معلمان آسمانی
روش کار ما در نوشتن مقالات بخش «کلام ایام» برای خوانندگان مقالات وبسایت «حکمت طریف» روشن و آشکار است و آنها با این روش آشنا هستند. یعنی هم در ایام ولادت آن ذوات مقدّسه و اعیاد مربوط به آنها و هم در ایام رحلت و شهادت آنها بخشی از سیره شریف و مواردی از رفتارها و سخنان آنها را مورد بحث قرار می دهیم! به همین مناسبت در ایام اخیر و از زمان «فاطمیه اول» تا امروز که در «فاطمیه دوم» – سلام الله علیها – قرار گرفته ایم، مقالاتی تحت عنوان: «دفاع از حریم دین خدا و هزینه آن» در ارتباط با جریان «جهاد فرهنگی» آن حضرت شروع کردیم که هنوز ادامه دارد و بخواست خدا منتهی خواهد شد به ذکر عبارات خطبه شریف آن حضرت با شرح و تفسیر و توضیحات لازم و – ان شاء الله – تا سالروز ولادت مبارک آن حضرت و روزهای بعد از آن ادامه خواهد یافت.
رحمت واسعه و بیپایان پروردگار عالمیان برای انسانها از مجاری و طرق مختلفی جریان می یابد. بخشی از این رحمت عمومی از ناحیه خلقت خود انسان و اعضاء و اجزای بدن تحقّق مییابد. و بخشی دیگر از ناحیه قوای بدنی و روحی به او می رسد که بطور مستمر از ناحیه اراده ذات قدوس الله – سبحانه و تعالی – استمرار می یابد، مثل قوه عقل. و مراتبی از آن از ناحیه خلقت موجودات مرتبط به زندگی او مثل حیوانات و گیاهان و مواد غذائی و داروئی و امثال آنها منتشر می شود.
و مراتبی از آن رحمت واسعه هم از طریق ارسال پیامبران و رسولان بسوی آنها و آموزش آنها و نشان دادن راه های حقیقی زندگی و هدایت آنها بسوی مقصد آفرینش به وجود آنها منتقل می شود. یعنی آموزش انسانها توسط معلمان آسمانی که همان پیامبران و مجموعاً شخصیتهائی که تحت آموزش و پرورش مستقیم و خاصّ پروردگار عالمیان قرار گرفتهاند و به علوم و بصیرت و قوای عظیم خاصّی مجهّز شدهاند.
یکی از آن «معلمان آسمانی» وجود مبارک حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا – سلام الله علیها – دختر پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و همسر و معینه حجت پروردگار عالمیان امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – و سرور بانوان با فضیلت تاریخ و بانوان بهشتی است و سومین شخصیت عالم آفرینش بعد از وجود مبارک پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و امیرالمؤمنین امام علی بن ابی طالب – علیه السلام – است.
مرتبه دیگری از رحمت بی پایان پروردگار عالمیان از طریق نزول کتابهای آسمانی و صورت کامل و نهائی آنها یعنی قرآن مجید به انسان ها رسیده است که علوم بی پایانی در آن کتاب برای آنها ذخیره شده که مراتبی از معانی آن سهل الوصول و قابل فهم برای همگان است و مراتبی دیگر از آن در حیطه فهم و درک معلمان آسمانی قرار دارد و بطوریکه گفته شد، یکی از آن معلمان و شخصیتهای قدسی وجود شریف حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – می باشد.
ذوات مقدّسه معلمان آسمانی با علم و بصیرت و ایمان و اخلاص و معرفت خاصّ خود و تحمل سختی ها و محرومیت ها، راه های حقیقی زندگی را با سخنان و رفتارهای خود به انسانها نشان دادهاند و آنها را در طیّ این راه باشکوه و مقدّس همراهی کرده اند.
هدایت انسانها بسوی مقصد حقیقی آفرینش و ایجاد آسایش برای آنها در عالم دنیا در حدّی در نظر شریف آنها اهمیت داشته که حتی حقّ حیات خود را هم در این راه هزینه کرده اند و تا مرحله شهادت در این راه پیش رفته اند.
آموزش راه ها و روشهای زندگی برای انسانها از طریق معلمان آسمانی از دو طریق اصلی تحقّق می یابد و آن دو طریق عبارتند از:
۱- آموزش با سخنان و علم مخصوص.
۲- آموزش با سیره و رفتارها.
ذوات مقدّسه پیامبران و امامان معصوم – سلام الله علیهم – و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا – سلام الله علیها – دارای علم مخصوص فوق عادی بودند و هستند و به آن «علم لدنّی» گفته میشود. اعطاء این نوع علم در زندگی آن شخصیت های قدسی تا آخرین ساعت از عمر آنها از طرف پروردگار عالمیان – عزّوجلّ -استمرار می یابد و حتی طبق آنچه از بعضی سخنان ائمّه معصومین – علیهم السلام – بر میآید، این نوع تعلیم خدای سبحان به آنها بعد از رحلت از دنیا و در عالم دیگر هم ادامه مییابد. اما فعلاً ما در این نوشتار وارد بحث در این زمینه نمی شویم و ان شاء الله تعالی در فرصت دیگری به آن میپردازیم.
خدای سبحان درباره آموزش شخص رسول اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم -می فرماید:
«عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى» (النجم/۵) یعنی: به او یاد داد [وحی یا قرآن را] صاحب قدرت شدید.
مراد از «شَدِيدُ الْقُوَى» یا خود ذات قدوس الله – عزّوجلّ – است و یا فرشته وحی یعنی جبرئیل – علیه السلام – و در صورت اول تعلیم شخص رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – مستقیماً به الله نسبت داده شده و در صورت دوم به فرشته وحی و در این صورت فرشته وحی «واسطه در تعلیم» محسوب میشود. یعنی خدای سبحان توسط آن فرشته و پیک وحی، پیامبرش را آموزش داده است.
در آیات قرآن موضوع «تعلیم» غالباً به خود ذات قدوس الله نسبت داده شده مثل:
«وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» (البقرة/۳۱)
«الرَّحْمَنُ– عَلَّمَ الْقُرْآنَ» (الرحمن/ ۱ – ۲)
«الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» (العلق/۴)
در این نوع از آیات موضوع تعلیم و اصل آن به خدای سبحان نسبت داده شده که شامل هم تعلیم فطری و مربوط به خلقت انسان و موجودات دیگر میشود و هم تعلیم انسانها توسط پیامبران و تعلیم پیامبران توسط ملائکه حامل وحی و یا بطور کلی تعلیم از طریق وحی.
اما در آیاتی هم به تعلیم خاصّ پیامبران از طرف خود ذات قدوس الله اشاره ای شده، از جمله:
«فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَينَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا» (الکهف/۶۵) یعنی: آن دو [موسی – علیه السلام – و جوان همراه و همسفر او] بنده ای از بندگان ما را یافتند، که از جانب خود رحمتی به او عطا کرده بودیم و از نزد خود علمی به او یاد داده بودیم.
در این آیه کریمه آموزش علم خاصّی را درباره شخصی که او طبق نقل احادیث حضرت «خضر» بود، خدای سبحان به خودش نسبت داده و اشاره ای کرده است که آن علم یاد داده شده به او [حضرت خضر] نوعی علم مخصوص بوده و ظاهراً اصطلاح «علم لدنّی» از همین آیه کریمه اخذ شده است.
در جریان ملاقات و همراهی حضرت موسی و حضرت خضر – علیهما السلام – هم حضرت خضر واسطه ای شد برای تعلیم علمی برای حضرت موسی از طرف خدای سبحان.
پس شخصیت های معینی را خدای سبحان تحت تعلیم و تربیت مخصوصی قرار داده است و آنها را به آموزش راه های زندگی حقیقی برای انسانها مأموریت داده و به علم و فضائل اخلاقی خاصّی مجهّز کرده است و آنها عبارتند از پیامبران و ذوات مقدّسه معصومین – علیهم السلام – از اهل بیت پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا – علیها السلام – یکی از آن شخصیت های قدسی می باشد و همه آن ذوات مقدسه را با عنوان «معلم آسمانی» نام می بریم.
پس آموزش انسانها توسط «معلمان آسمانی» در اصل از ناحیه علمی انجام میگیرد که خدای سبحان از طریق نوعی وحی به آنها عطا کرده است. البته آن علم و دریافت و فرا گرفتن آن احتیاج به ظرفیت و زمینه خاصّی دارد که جهتی از آن ظرفیت و زمینه، به آنها عطا شده و جهتی از آن با تلاش و فعالیت جهاد گونه خود آن شخصیت ها و از طریق اخلاص و عبودیّت برای خدای سبحان و تحمل سختی ها در مرتبهای متعالی و فضائل اخلاقی فوق عادی، کسب می شود.
آموزش با سیره و رفتارها
دومین عامل تعلیم انسانها سیره و رفتارهای معلمان آسمانی و جاذبه اخلاقی و شخصیتی آنها است. و این عامل دوم از عامل اولی مهم تر و دارای تأثیر بیشتری است. درباره سخنان نسبت داده شده به پیامبران قبلی – علیهم السلام – و به پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و ذوات مقدسه معصومین – علیهم السلام – یعنی تمام معلمان آسمانی، تقلّب دروغگویان و دشمنان دین خدا مشکلاتی به وجود می آورد و یا کسانی هم پیدا میشوند که اعمال ضدّ دینی خود را به بعضی از سخنان نقل شده از رهبران و معلمان آسمانی نسبت بدهند و سبب اغتشاش فکری عده ای از مردم شوند، اما فضائل اخلاقی و رفتارهای نقل شده و شهرت یافته از آن بزرگواران کمتر دچار آسیبها میشود و انتشار آنها بین مردم و جاذبههای به وجود آمده در قلوب آنها عمده راه های تقلّب و دروغگوئی مخالفان آنها را مسدود می کند! بعنوان نمونه:
خدای سبحان در آیه ای از قرآن مجید خطاب به پیامبر گرامی خود می فرماید:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ» (آل عمران/۱۵۹) یعنی: از ناحیه رحمتی از الله نسبت به آن ها [مردم] ملایم (بسیار خوشرفتار و نرمخو) شدی و اگر سختگیر (خشن و سخت دل) بودی آن ها از دور تو پراکنده می شدند، پس آن ها را عفو کن و برای آن ها طلب غفران کن و با آن ها در «امر» مشورت کن، و وقتی در کاری تصمیم گرفتی پس به الله توکل کن، همانا الله توکل کنندگان را دوست می دارد.
از این آیه کریمه و مجموعاً سیره و رفتارهای وجود مبارک پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – بر میآید که آن حضرت دارای جاذبههای اخلاقی خاصی بود، بطوریکه در آیه کریمه هم منشأ آن جاذبه های اخلاقی و لطافت رفتارهای آن حضرت به رحمت خاصّی از طرف پروردگار عالمیان نسبت داده شده است. یعنی جاذبه های اخلاقی و لطافت رفتارهای آن حضرت با مردم و حتی دشمنان خود، از نوع عادی و متعارف و متداول بین انسانهای خوشرفتار و بزرگوار نبوده، بلکه این نوع فضائل آن حضرت در سطحی و مرتبه ای بسیار متعالی و فوق عادی قرار داشت.
شهرت رفتارهای کریمانه آن حضرت در حدّی بین مردم و حتی ملل دیگر منتشر شده بود و در تاریخ استمرار یافته که مقبولیت و شهرت جهانی پیدا کرده و مورد تحسین عمومی قرار گرفته است و حتی اخبار جعلی مخالفان دین خدا و دروغ های آنها – که امروزه بیشتر از قبل شده -جز رسوائی و فضیحت برای سازندگان آن دروغ ها و آن تهمت ها، چیز دیگری ببار نمی آورد و برعکس تصور آن تبهکاران ضدّ اخلاق و فضائل انسانی، سبب علاقه به تحقیق و مطالعه بیشتر در تاریخ زندگی آن حضرت می شود.
همچنانکه چند سال گذشته در یکی از کشورهای اروپائی فیلم کوتاهی در مخالفت با کتاب آسمانی قرآن در یک شبکه اجتماعی پخش شد و عده زیادی در آن کشور به مطالعه در قرآن و مسائل مربوط به آن روی آوردند و این کتاب مقدس کمیاب شد و سازندگان و منتشر کنندگان آن فیلم نه تنها به اهداف رذیلانه و جاهلانه خود نرسیدند، بلکه بیشتر سبب کنجکاوی عده زیادی از مردم و روی آوردن آنها به مطالعه درباره آن شدند.
دروغ گفتن درباره پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و همه پیامبران و کتاب آسمانی قرآن، سبب تحقیق بیشتر اهل فکر و اندیشه و افراد جویای حقایق میشود و در اثر تحقیق و مطالعه بیشتر، حقایق جدیدی درباره آن حضرت و کتاب آسمانی آشکار می شود.
عمده مخالفان جاهل پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و کتاب آسمانی در زمان ما توجهی به این موضوع ندارند که در خود این کتاب مقدس نظریات و دیدگاههای مخالفان آن ذکر شده و حتی تهمت هائی که به آن می زدند. اگر اندک نگرانی در مخالفت عدهای با قرآن مجید و پیامبر خاتم وجود داشت دیگر نقل دروغ ها و تهمت های مخالفان در خود این کتاب جایگاهی نداشت! و معقول نبود که نظرات آنها، آن هم بطور مکرّر در آیات همین کتاب ذکر شود و خود وجود مبارک پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – آنها را منتشر و ترویج کند. مثل اینکه یک طلا فروش و عرضه کننده سکه ها و اشیائی که از طلای حقیقی ساخته شده، نظریات و سخنان عدهای را در ردّ ارزش و حقیقی بودن آنها نقل و منتشر کند! اگر او اندک نگرانی در ارزش و حقیقی بودن آن سکه ها و اشیاء ساخته شده از طلا و بطور کلی کالای مورد عرضه خود داشته باشد، طبعاً تبلیغات مخالفان خود علیه اشیاء عرضه شده خود را نقل و منتشر نمی کند.
اما وقتی اشیاء عرضه شده او طلای حقیقی باشد، او بدون نگرانی و بدون تردید، هم دلائل خود برای اثبات حقیقی بودن اشیاء خود و هم نظرات مخالفان و منکران را هم نقل میکند و در آن صورت مردم در شناسائی اشیاء عرضه شده برای نمایش یا فروش، تحقیق میکنند و دقت بیشتری به کار میبرند و اگر عده ای قبل از تحقیق احتمال می دادند که آن اشیاء از طلای حقیقی باشد، بعد از تحقیق و دقت لازم، احتمال آنها به یقین تبدیل می شود و مجموعاً دروغ ها و تهمت های مخالفان بنفع او تمام میشود.
در قرآن مجید در این زمینه آمده است:
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ينْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَينْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يحْشَرُونَ» (الأنفال/۳۶) یعنی: همانا کسانی که کافر شدند، اموال خود را هزینه می کنند تا [مردم را] از راه خدا باز دارند، پس آنها دارائی خود را [با این نیت و در این راه] هزینه می کنند سپس [آن کار] حسرتی برای خود آنها خواهد بود، سپس آنها مغلوب میشوند [و شکست می خورند] و کسانی که کافر شدند، بسوی جهنم گردآوری میشوند.
علت اینکه آنها در اهداف و فعالیت های خود شکست می خورند و فعالیتهای آنها سبب پشیمانی و حسرت آنها می شود این است که مخالفت با یک حقیقت آشکار سرانجام و حداقل در اثر گذشت مقداری از زمان، سبب روشن شدن بیشتر آن حقیقت و توجه و گرایش افراد بیشتری از انسانها بسوی آن میشود، چون فطرت انسان ها متناسب با حقایق موجود در عالم آفریده شده و اگر عدهای از انسانها از دروغگویان و افراد متقلّب فریب بخورند، این فریب خوردن کوتاه مدت و موقّتی خواهد بود و سرانجام و بعد از مدتی آن حقیقت برای عموم مردم روشن خواهد شد. و آینده از آن اهل تفکر و دانش است و زمان حکومت انواع جهل ها به پایان خواهد رسید.
بنای باشکوه و رفیع و وسیع دین خدا
برای ساختن یک بنا و ساختمان احتیاج به مصالح و مواد مناسب و طرح و نقشه عالمانه و کارشناسانه و تجربیات و کار مفید عده ای از انسانها وجود دارد. و اگر بنا شود این ساختمان بسیار رفیع و وسیع و دارای تجهیزات بیشتر و جهت استفاده های مختلفی ساخته شود، طبعاً احتیاج به مصالح بیشتر و طرح و نقشه دقیق مهندسی و هزینههای سنگینی وجود خواهد داشت و طبعاً آن بنا و ساختمان با نوع مصالح و تجهیزات و میزان دانش فنی و میزان هزینه ای که در ساختن و تجهیز آن و مدیریت آن بکار رفته ارزش و کارائی و بازدهی مطلوب خواهد داشت.
بعنوان مثال اگر در زمین وسیعی مکان مناسبی از یک شهر مجتمعی ساخته شود که هم قابل سکونت برای صدها یا چند هزار خانواده شود و هم مدرسه ای جهت تحصیل کودکان – حداقل در حدّ مدارس عرفی و قبل از دانشگاه – و هم درمانگاهی جهت معالجه بیماران و هم کتابخانه ای برای اهل مطالعه و هم زمین و ورزشی برای اهل آن و هم پارک و محل گردش و امثال آنها باشد، ساختن چنین مجتمعی احتیاج به طرح و نقشه و مصالح و سرمایه ای متناسب و مدیریتی فنی و علم و تجربه معتنابهی خواهد داشت.
این بحث در مقاله بعدی بخواست خدا ادامه خواهد یافت.
الیاس کلانتری