کلام ایام- ۴۰۴،سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنیّ کریم

بخش چهاردهم*

کلیات *

• خیلی از انسانها در مقام سخن گفتن می توانند ادعای دینداری کنند ،حتی دشمنان دین.

•  وضعیت واقعی انسانها و جوامع انسانی و حکومت‌ها را رفتارهای آنها آشکار می کند.

•  در مقام ادعا و در سخن گفتن فرعون خود را مدافع دین مردم و«رَبّ» اهل مصر معرفی می کرد.

•  گفته‌اند هیتلر مدعی بوده که مثل عیسی مسیح برای نجات انسانها آمده است.

•  زمامداران کمونیست ادعا می‌کردند که می خواهند حکومت کارگری برقرار کنند و کارگران و کشاورزان را از ظلم و بی عدالتی حکومت ها نجات دهند!

•  در زمان ما پیروان یک مسلک سیاسی که توسط سیاستمداران انگلیسی ساخته شده، خود را موحد و پیرو قرآن ، مسلمین دیگر اعم از شیعه و اهل سنت را مشرک و بی دین تلقی می کنند.

•  وهابی ها کشتن غیر وهابی و حتی کودکان آنها را جایز می دانند.

•  در تاریخ معاصر و وهابی های عربستان در حمله ای به شهر کربلا چندین هزار نفر از زنان و کودکان را کشتند.

•  فضائل و ارزش های دین خدا در اصل و بطور کامل و خالص در رفتارهای رهبران آسمانی تجلی می یابد.

•  فرعون و هیتلر و معاویه و یزید و متوکل و امثال آنها در مقام عمل.

•  تجسم فضایل دین خدا در رفتارهای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

•  تجلی رحمت واسعه خدای سبحان در«جنگ بدر» در رفتارهایی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)

• ترحم به افراد دشمن که بقصد جنگ آمده بودند، در رفتارهای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

•  تجسم عدالت و فضایل اخلاقی و کرامات انسانی در رفتار ها.

  ---

در شماره قبلی از مقالات بخش«کلام ایام» بمناسبت سالروز شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا- سلام الله علیها- و ایام«فاطمیه دوم» وارد بحثی در سیره شریف آن حضرت شدیم و چون موضوع بحث تناسبی با موضوع مقالات قبلی تحت عنوان:«سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنی کریم» داشت، لذا مقاله در ردیف آن مقالات قرار گرفت و یک شماره از آنها محسوب شد. در این بخش هم بحث مذکور را ادامه می‌دهیم و بعد از این چند بخش، سلسله مباحث: «دفاع از حریم دین خدا و هزینه آن»  ادامه خواهد یافت – ان شاالله تعالی – و به شرح و تفسیر خطبه آن حضرت، مشهور به «خطبه فدکیه» خواهیم پرداخت.

در مباحث شماره قبلی گفته شد که آموزش انسانها از طریق سیره شریف و رفتارهای معلمان آسمانی دارای اثرات بیشتر و فواید فراوان و گسترده ای می شود و همچنین این روش و طریقه آسیب پذیری کمتری خواهد داشت. و در ادامه این بحث و توضیح موضوع مورد نظر عرض می کنیم:

 دروغ پردازان علیه دین خدا و سازندگان ادیان تقلبی در این فضا فرصت کمتری برای فعالیت خواهند داشت! چون ساختن دروغ و نسبت دادن آن به انسانهای دارای محبوبیت و شهرت اجتماعی و تاریخی راحت تر است تا نسبت دادن اعمال و رفتارهای غیر واقعی به آنها.

 دیگر اینکه در مقام ادعا و در حد سخن گفتن خیلی از انسانها می‌توانند مدعی دینداری و عدالت و فضائل اخلاقی و شخصیتی شوند، اما وضعیت واقعی انسانها و جوامع انسانی و حکومتها را رفتارهای آنها آشکار می کند و نشان می دهد.

در مقام ادعا و در سخن و کلام فرعون خود را مدافع دین مردم و «ربّ» اهل مصر معرفی می کند و حضرت موسی – علیه السلام را آشوبگر.

و جنایتکارانی مثل معاویه و یزید و متوکل و امثال آنها خود را حاکم عادل و رهبر جامعه دینی معرفی می کنند . «هیتلر» مدعی می شود که مثل عیسی مسیح برای نجات انسانها آمده است!

و زمامداران کمونیست ادعا می کنند که می خواهند یک حکومت کارگری برقرار کنند و کارگران و کشاورزان را از ظلم و بی عدالتی حکومت ها نجات دهند .

و در زمان ما پیروان یک مسلک سیاسی ساخته شده توسط سیاستمداران انگلیسی بنام «وهابیت» خود را موحد و دیندار و پیروان دین آسمانی و قرآن مجید معرفی می کنند و دیگر مسلمین را اعم از شیعه و اهل سنت مشرک ومنحرف میدانند و کشتن آنها و حتی کودکان آنها را هم جایز و لازم میدانند .

اما در مقام عمل همان فرعون ده ها هزار نوزادان پسر بنی اسرائیل را ذبح  می کند و معاویه و یزید و متوکل با داشتن عنوان حاکم جامعه دینی به کشتن رهبران آسمانی و امامان تعین شده از طرف خدا و هزاران نفر از مسلین و پیروان دین خدا را اقدام می کنند و حتی با ظن و گمان خود انسانها را می کشند به احتمال این که آنها از مخالفان حکومت شان هستند و هیتلر با راه انداختن یک جنگ جهانی عامل کشتار ده ها میلیونی از انسانها می شود ! بطوریکه در محاسبه تقریبی تعداد کشته شده های آن جنگ جهانی بیش از پنجاه میلیون انسان بود .

و همان حکومت کمونیستی مدعی حمایت از کارگران و کشاورزان بعد از قدرت یافتن و بهره مندی از حمایت مردم برای تثبیت حکومت و قدرت خود در زمان «استالین» و به خواست او بیش از چهل میلیون نفر از مردم کشور خود را کشت و در زمان رهبری «مائو» در چین به دستور او  بیش از سی میلیون نفر از مردم آن کشور را قتل عام کرد .

و وهابیان مدعی دینداری که دیگران را هم به بدعتگذاری و شرک متهم می کنند، بعد از قدرت یافتن مرتکب جنایاتی می شوند که در تاریخ زندگی انسانها کم نظیر بوده است ، آنها کشتن غیر وهابی ها حتی کودکان آنها را هم جایز و لازم می دانند و بطوریکه در  حمله وهابی ها به شهر کربلا چندین هزار نفر از زنان و کودکان را هم قتل عام کردند .

اما دینداری حقیقی و ارزشهای معارف و احکام و اخلاق دین خدا و میزان پای بندی انسانها به آن، در رفتارها تجلی آشکارتری دارد. و افراد صادق در مقابل دروغگویان و اهل نفاق در این جهت از یکدیگر جدا می شوند فضائل و ارزشهای دین خدا در اصل و بطور کامل و خالص در رفتازهای رهبران آسمانی تجلی می یابد و ملاک و معیار سنجش کمالات و فواید معارف دینی سخنان و رفتارهای آن بزرگواران است نه عموم مسلمین و افراد عادی از آنها! چون رفتارهای مسلمین ترکیبی و مخلوطی از احکام و معارف دینی و آداب و رسوم اقوام مختلف و هواهای نفسانی افراد و فهم و درک صحیح از دین و همچنین کج فهمی ها از آن و صورت حقیقی دین خدا و ادیان تقلبی و سر انجام دیدگاههای تحمیلی حکومتها و علمای وابسته به آنها است و این اختلاط نا مقدس و نامشروع و غیر معقول در طول تاریخ مصیبت های عظیمی به وجود آورده و سبب فریب خوردن عده زیادی از انسانهای صادق و علاقه مند به دین خدا شده است.

این مشکل عظیم در جوامع مختلف و در بین ملت ها و در زمانهای مختلف برقرار بوده! وعده ای فرصت طلب چه با نام دین و چه ملیت و چه با عناوین فریبنده خدمت به خلق و دمو کراسی و امثال آنها بر مردم مسلط شده اند و حکومت بر آنها را در اختیار گرفته اند و آنها رابصورت برده هائی در آورده اند که دیگر از خود اختیاری ندارند و ناچار باید مطابق خواسته ها و هواهای نفسانی حکام و در مسیر معین شده از طرف آنها حرکت کنند. پیامبران خدا هم در فرصت های مناسب برای نجات انسانها از بردگی حکومت ها و هدایت آنها به فضای نورانی آزاداندیشی و باز کردن بندهای اسارت از دست و پا و گردن و افکار و عقاید مردم به فعالیت پرداخته اند، فعالیتی شبانه روزی و از نوع جهاد علمی و اخلاقی و بطور کلی فرهنگی! فعالیتی که خطرات جانی برای آنها داشت و عده ای از آنها هم در این راه باشکوه و جهت هموارشدن آن برای مردم حق حیات خود را هم هزینه کرده اند و پرچم نورانی فضائل اخلاقی و کرامت های انسانی را بر افرشته اند و برقرار نموده اند.

خدای سبحان دز این زمینه می فرماید:

 «الَّذِينَ يتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِي الْأُمِّي الَّذِي يجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَينْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيحِلُّ لَهُمُ الطَّيبَاتِ وَيحَرِّمُ عَلَيهِمُ الْخَبَائِثَ وَيضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (الأعراف/۱۵۷) یعنی: کسانیکه پیروی می‌کنند از رسول، نبی، امّی که او را در تورات و انجیل در نزد خودشان نوشته می‌یابند، همان [پیامبری] که آنان را به کارهای پسندیده امر می کند و از کارهای ناپسند نهی می کند و برای آنها طیّبات را حلال و خبائث را حرام قرار می‌دهد و بندها و غُلّ هائی را که بر آنها بود باز می کند، پس کسانیکه به او ایمان آوردند و او را تکریم و تعظیم و یاری کردند و نوری را که با او نازل شده پیروی کردند، آنان همان رستگاران خواهند بود.

تجسم فضائل دین خدا در رفتارهای رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم )

جاذبه کامل فضائل دین خدا وقتی در فضای روح انسانها جریان می یابد که صورت تجسمی پیدا کند. مثلاً زیبائی عدالت که یک امر معنوی است در رفتارهای عادلانه و کریمانه آن وجود مبارک تجسم با شکوه و زیبائی داشت. نمونه های زیادی از عدالت و رفتارهای عادلانه آن حضرت در سیره شریفش نقل شده است که صورت تجسم یافته ای از عدالت آن حضرت در رفتار با مردم بود، حتی علاوه بر پیروان و اهل ایمان بلکه با مخالفان و دشمنان خود! بعنوان نمونه:

 نقل کرده اند که وقتی رسول خدا حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله  و سلم ـ در جریان جنگ بدر با سپاهی از مشرکان مکه روبه‌رو شد، سعی و تلاش زیادی بکار برد بلکه بتواند دشمنان خود را از جنگ منصرف کند، اما آنها پیشنهادات و توصیه های آن حضرت را نپذیرفتند و جنگ را شروع کردند و اصلاً به قصد جنگ از شهر مکه آمده بودند.

با اینکه آن جنگ بسیار خطرناک بود و تعداد افراد سپاه دشمن سه برابر همراهان رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – بود و آنها با تجهیزات کامل جنگی آمده بودند و قصدشان کشتن آن حضرت و پیروانش بود، اما رسول خدا – صلی الله علیه وآله و سلم – طالب جنگ نبود و قصد جنگ نداشت. وقتی رفتارهای صلح آمیز رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و دعوت سپاه دشمن به صلح و خودداری از جنگ مؤثر واقع نشد و سپاه دشمن خواستند جنگ را شروع کنند. آن حضرت خطاب به افراد سپاهش فرمود که عده‌ای از افراد سپاه مقابل تمایل قلبی به جنگ ندارند و آنها را به شرکت در آن لشکرکشی مجبور کرده‌اند یا آنها ناچار جهت همراهی با سران مشرکان و بدون تمایل قلبی در آن جنگ شرکت کرده اند و عده‌ای از آن افراد را نام برد و به سپاه خود توصیه فرمود که از کشتن آنها خودداری کنند.

 آیا اسم این رفتار کریمانه و با شکوه و عظمت را چه می شود گذاشت عدالت یا فضائل یا کرامت یا  نوعدوستی یا جلوه ای از فضائل و جاذبه های دین خدا.در این رفتار شریف فوق عادی، آن عنوان«رحمة للعالمین» بودن پیامبر اکرم که در قرآن مجید ذکر شده، صورت تجسم پیدا کرده است. یعنی ترحم به یک انسان که اسلحه برداشته و از فرسنگ ها فاصله به قصد جنگ و کشتن خود پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلم – و پیروانش به طرف شهر مدینه آمده و اردوگاه جنگی برقرار کرده و می‌خواهد جنگ را شروع کنند.

 رفتاری توأم با محبت فراوان به انسانها و حتی دشمنان و کسانی که قصد کشتن او را داشتند و دلسوزی نسبت به آنها در وضعیتی که برای خود آن وجود مبارک و پیروانش بسیار خطرناک بود. یعنی در آن شرایط  فرمانده یک سپاه به فکر نجات خود و افراد سپاه خود و پیروزی در جنگ بر دشمن و ضربه زدن به دشمن در هر فرصتی می افتد. یعنی وقتی گروهی از دشمنان یک ملت سپاهی را تجهیز کنند و به کشوری و منطقه ای حمله کنند، آن ملت و افراد آن کشور و منطقه مورد حمله به هر تدبیری دست می‌زنند که دشمن را از خود و وطن خود دفع کنند اگرچه با کشتن تعدادی از مهاجمین و یا در صورت ضرورت همه آنها!

 اما این شخصیت آسمانی فوق عادی در آن وضعیت بحرانی به فکر نجات افرادی از سپاه دشمن افتاده و تلاش میکند از کشته یا مجروح شدن آنها جلوگیری کند.

الیاس کلانتری

۱۳۹۹/۱۰/۱