کلام ایام – ۴۰۵، سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنیّ کریم

بخش پانزدهم *

کلیات *

  • جریان استقرار فرهنگ دین آسمانی در جامعه دینی و جوامع دیگر.

  •  انتساب فضائل اخلاقی و کرامت های انسانی به پیامبران خدا و شریعت های آنها.

  • منشأ رفتارهای اخلاقی مطلوب و ممدوح و کریمانه در جوامع انسانی.

  •  منشأ رفتار ممدوح و سنّت کریمانه «مهمان نوازی» در بین ملل مختلف.

  •  سنّت قطع جنگ و باصطلاح «آتش بس» در جنگ‌ها.

  •  نقش اخلاق دینی و مجریان آن در ایجاد آسایش برای انسان ها.

  •  حرمت جنگ در ماه های حرام و آسایش ناشی از آن برای انسان ها.

  •  حرمت جنگ در ماه های حرام از سنت های حضرت ابراهیم – علیه السلام – و شریعت او بود.

  •  ماه های حرام کدامند؟

  •  رعایت حرمت جنگ در ماه های حرام در سیره شریف رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و ائمّه معصومین (علیهم‌السلام).

  •  رفتار امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – در خودداری از شروع جنگ.

  • صلح امام حسن – علیه السلام – در حقیقت یک آتش بس بود.

 استقرار فرهنگ دین آسمانی در جوامع انسانی

 پیامبران خدای سبحان جهت استقرار فرهنگ دین آسمانی در طول تاریخ و در جوامع انسانی تلاش و کوشش زیادی به کار برده‌اند و سختی‌ها و اذیت های زیادی را تحمل کرده‌اند. و سرانجام آن فرهنگ نورانی و شکوهمند چه با عنوان دین آسمانی و شریعت های پیامبران و چه تحت عنوان انسانیت و فضائل اخلاقی و نوعدوستی و بعضی عناوین دیگر در جوامع انسانی بطور مستقیم یا غیرمستقیم استقرار یافته است! و ثمرات و آثار مطلوب و برکات آن منتشر شده و در افکار و عقاید و رفتارهای انسان ها نفوذ یافته و منشأ به وجود آمدن کمالات و ارزش‌های اخلاقی و افکار و اندیشه های روشنی شده است.

انتساب بعضی از فضائل اخلاقی و کرامت های انسانی به پیامبران خدا و شریعت و رفتارهای آنها و رفتارهای پیروان حقیقی و خالص آنها در تاریخ حیات انسان ها شهرتی یافته و مورد قبول اقوام و ملل مختلف قرار گرفته است و بعضی دیگر صورت آشکاری پیدا نکرده و اما اثرات خود را در فرهنگ عمومی انسانی اگرچه بطور غیرمستقیم به وجود آورده و منشأ رفتارهای اخلاقی مطلوب و ارزشمند و کریمانه ای شده است. بعضی از رفتارهای مطلوب و ممدوح اخلاقی پیامبران خدا و مصلحان اجتماعی پیرو آنها برای اهل تحقیق و پژوهش در تاریخ ملت‌ها و فرهنگ‌ها روشن شده و در نظریات و کتاب‌های آنها ذکر شده و اما شهرت جهانی پیدا نکرده و اکثر انسانها از این نوع وقایع بی اطلاع مانده‌اند.

مهمان نوازی در بین اقوام و ملل

در بررسی رفتارها و سنت های متداول بین اقوام و ملل مختلف رفتار کریمانه ای بنام «مهمان نوازی» و تکریم و احترام مهمان مشاهده می شود. این رفتار کریمانه و این سنت گرانبها سابقه طولانی در بین اقوام مختلف و مجموعاً در فرهنگ عمومی جهانی دارد و نمی دانیم که آیا یک تحقیق کامل و جامعه شناسانه و معتبری درباره پیدایش آن انجام گرفته است یا نه، اما رواج این رفتار شریف در بین ملل مختلف بالخصوص در مناطقی از زمین از جمله در بین اعراب، محققان در تاریخ و رشته علمی جامعه شناسی را به سرچشمه این سنت و رفتار شریف نزدیک‌تر می‌کند و آثاری از رفتارهای کریمانه حضرت ابراهیم – علیه السلام – در آن مشاهده می‌شود.

 همچنین روشن می‌شود که این رفتار و سنت شریف از مشترکات بین شریعت های پیامبران و رفتارهای عمومی ذوات مقدسه معلمان آسمانی بوده است که در فرهنگ ملل مختلف نفوذ کرده و مقبولیت جهانی پیدا کرده است.

سنت قطع جنگ و باصطلاح «آتش‌بس» در جنگ‌ها

 در بین اقوام و ملل مختلف خواه و ناخواه حادثه نامطلوب و زیانباری بنام «جنگ» وقوع می یابد و سعی و کوشش پیامبران و مصلحان اجتماعی و تمایلات عده کثیری از انسان ها نتوانسته است بطور کلی مانع وقوع این رویداد زیانبار و ویرانگر باشد. در این نوع حادثه عده‌ای از انسان ها کشته می‌شوند و عده‌ای مجروح و بقیه عمر خود را با سختی‌ها و مشقّت ها و درد و رنج ها سپری می‌کنند. همچنین در این نوع حادثه اجتماعی فضای زندگی عده‌ای از انسان‌ها و لوازم و امکانات زندگی عده‌ای از آنها تخریب و نابود می‌شود و آسایش و رفاه و امنیت عده‌ای از انسان‌ها هم از بین می‌رود و دوستی‌ها و محبت‌ها به خشونت و کینه جوئی و خوف و وحشت مبدّل می شود.

 اما افراد دیگری هم که در فعالیت‌های جنگی شرکت ندارند و یا اصلاً مخالف جنگ و رفتارهای جنگی بین انسان‌ها هستند، در جنگ‌ها آسیب می بینند! اگر چه از فضای جنگ فاصله داشته باشند! مثل افراد خانواده جنگجویان و کودکان و حتی افرادی که برای جلوگیری از وقوع جنگ و ادامه آن و کمک به مجروحان جنگی و دور کردن آنها از فضای جنگ و حداقل جمع آوری اجساد کشته شده ها و دفن آنها و تأمین بهداشت منطقه جنگی فعالیت می کنند و حتی خودشان را در این فعالیت مقدس و باشکوه به خطر می اندازند مثل پزشکان و پرستاران و کسانیکه مجموعاً در مسیر کمک به افراد مجروح فعالیت می کنند.

در چنین وضعیتی گاهی احتیاج شدیدی به حداقل قطع موقت جنگ یعنی «آتش بس» پیش می آید! و چون طرفین جنگ هر دو احتیاج به این رفتار یعنی قطع جنگ اگرچه برای مدتی کوتاه مثل یک یا چند روز یا چند هفته و ماه دارند، غالباً و در خیلی موارد در جنگ‌ها این نوع توافق انجام می‌گیرد و گاهی به آن عمل می‌شود و گاهی این نوع توافق نقض می شود، اما تمایل و علاقه به آن غالباً بین اقوام و ملل و حتی خود رزمنده‌ها بصورت آشکار مشاهده می‌شود.

 در احکام دین آسمانی این نوع رفتار در جنگ‌ها جایگاه بسیار رفیعی دارد و پیروان دین خدا مؤظف هستند چهار ماه از سال را بطور کلی از جنگ خودداری کنند و رفتارهای جنگی را متوقف کنند. این قطع جنگ و ممنوعیت آن هرسال دوبار برقرار می‌شود. یکبار در ماه «رجب» و به مدت یک ماه و یکبار در سه ماه ذوالقعده و ذوالحجه و محرم بمدت سه ماه.

 به ماه هائی که جنگ در آن ها ممنوع است، ماه های حرام گفته می‌شود! و این ماه ها حرمت خاصّی دارد که پیروان دین آسمانی مؤظف به رعایت آن حرمت ها هستند و شکستن این حرمت ها مجازاتی از طرف خدای قهّار برای حرمت شکنان خواهد داشت.

خدای سبحان در کتاب خود می فرماید:

«إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنْفُسَكُمْ» (التوبة/۳۶) یعنی: شماره ماه ها نزد خدا دوازده ماه است، از آنها [ماه های سال] چهار ماه حرام است و آن است دین کامل استوار، پس در آن [ماه‌] ها به خود ظلم نکنید.

 این سنت شریف دینی مورد پذیرش و علاقه اقوام مختلفی بوده است و حتی مشرکان عرب قبل از ظهور اسلام و بعثت پیامبر خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – به آن عمل می کردند و آن را زنده نگاه داشته بودند. اگر چه گاهی حرمت این ماه ها شکسته می شد و جنگی در آن وقوع می یافت.

در بررسی این حکم دینی و تاریخچه آن روشن می شود که این قانون شریف از سنت های حضرت ابراهیم – علیه السلام – بوده و عرب آن را حفظ کرده بود و در سنت‌های مشرکان هم به آن عمل می‌شد.

 اما ترویج و تثبیت و تقویت آن و برقرار ماندن آن احتیاج به سعی و تلاش زیادی داشته، چون وقتی منافع سیاسی و مالی حکومت‌ها و پیروان آنها از ناحیه این حکم و قانون دینی به خطر می افتاد، مشرکان سعی می‌کردند به نحوی حرمت این ماه ها و ممنوعیت جنگ در آنها را مورد بی اعتنائی قرار دهند و جنگی را شروع کنند!

بعداً بعضی از حکام و زمامداران جوامع اسلامی هم حرمت این ماه ها و ممنوعیت جنگ در آنها را شکستند و در همان ایام جنگی به راه انداختند مثل حکومت بنی‌امیه و یزید و وابسته‌های آن حکومت پلید نامشروع در ماه محرم که یکی از ماههای حرام است با حجت خدا و فرزند رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – امام حسین – علیه السلام – و همراهانش جنگی به راه انداختند که منتهی به شهادت آن حضرت و همراهان و اصحاب و آن وجود قدسی شد.

وجود مبارک رسول خدا – صلّی الله علیه و آله و سلّم – سعی فراوانی در آموزش ها و رفتارهای خود برای تثبیت حرمت ماه های حرام و حرمت جنگ در آن ها بکار برد و او نقش مهمی در ایجاد آسایش برای انسان‌ها از ناحیه قطع جنگ در ماه های حرام داشت.

 قطع جنگ بجهت رعایت حرمت ماه های حرام و رسیدن مردم به آسایش ناشی از صلح و امنیت طبعاً تمایل به جنگ و ادامه خشونت را در انسان ها از بین می برد و یا آن تمایل را ضعیف می کرد. بطوریکه امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – در دوره حکومت خود و در جریان شورش و یاغیگری معاویه علیه حکومت دینی آن حضرت و لشگرکشی او برای ایجاد جنگ و مقابله با امیرالمؤمنین – علیه السلام – مدتی از شروع جنگ خودداری کرد تا ماه های حرام رسید و بعد از رسیدن ماه های حرام چند ماه هم جهت رعایت حرمت آن ماه‌ها، از شروع جنگ جلوگیری شد. امام – علیه السلام – طبعاً تمایل داشت به اینکه بلکه با معطّلی چند ماهه در بیابان‌ها هیجانات روحی شورشیان کمتر شود و تمایل به صلح جای آن التهابات و هیجانات را بگیرد و بلکه کار دو گروه از مسلمین و اهل قبله به جنگ نکشد و جریان آن شورش و یاغیگری بدون جنگ قطع شود، البته سپاه معاویه سرانجام جنگ را شروع کردند.

کلام ایام - 408، سهم و بهره انسانها از رحمت خدای غنی کریم
بخوانید

 البته معاویه و افراد سپاهش در حقیقت و در اصل و در مقام عمل دشمنان دین خدا بودند و بین آن سپاه گروهی منافق و گروهی جاهل و در اصل پیرو شیطان قرار داشتند، اما بر حسب ظاهر آنها اهل قبله بودند و امام – علیه السلام – احکام دینی مربوط به مسلمین را درباره آنها به کار می‌بست.

 در دوره کوتاه حکومت امام حسن مجتبی – بعد از شهادت امیرالمؤمنین – علیهما السلام – هم یاغیگری و شورش معاویه ادامه یافت و او با لشکر عظیمی از اهل شام بطرف مقرّ حکومت امام حسن – علیه السلام – و جهت جنگ با آن حضرت حرکت کرد و امام – علیه السلام – هم متقابلاً لشکری عمدتاً از اهل عراق آماده کرد و جهت دفع آن شورش و مقابله با حمله معاویه و سپاهش بطرف آنها حرکت کرد. اما اوضاعی در جامعه دینی پیش آمد و با نیرنگ ها و حیله گری ها و دروغ سازی های معاویه و جهل و نفاق سپاه او و عده ای هم از افراد سپاه امام – علیه السلام – اوضاع جامعه دینی به اغتشاش کشیده شد و آن حضرت شروع جنگ داخلی و ادامه آن را به مصلحت جامعه ندید، لذا ناچار از پذیرفتن صلح بمعنی نوعی آتش‌بس شد تا فرصت مناسب در جامعه برای تأسیس حکومت دینی از ناحیه فعالیت‌های فرهنگی و برای زمان بعدی فراهم شود.(۱)

قصد اصلی در این نوشتار و این بخش از آن، سعی و تلاش ذوات قدسی رسول الله – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و امیرالمؤمنین علی و امام حسن مجتبی و دیگر امامان معصوم – علیهم السلام – است. برای ایجاد صلح و محبت بین انسان ها و جلوگیری از جنگ و خشونت بطور مطلق! و ممنوعیت جنگ در ماه های حرام و رعایت حرمت آن ماه ها جلوه‌های آشکاری از این تمایل به صلح و دوستی و محبت به انسانها در اخلاق دینی و سیره شریف معلمان آسمانی را در خود دارد. اما ایجاد این زمینه فرهنگی و اخلاقی و تقویت آن جهت برقراری دائمی احتیاج به تحمل سختی ها و زحمات عظیمی داشته بطوریکه حتی منتهی به شهادت رهبران آسمانی و بکار بستن حقّ حیات آن ذوات مقدسه شده است.

پس منشأ آن آسایش ناشی از قطع جنگ در چهار ماه از سال و در دو مرحله در ماه‌های حرام حکم خدای رحیم حکیم و سعی و کوشش طولانی و فوق حدّ طاقت عادی و جهاد مستمر معلمان آسمانی بوده است. قابل توجه است که ای بسا قطع موقتی جنگ و آسایش عمومی ناشی از آن و احساس لذت ناشی از آن منتهی به قطع کامل بعضی از جنگ ها و جلوگیری از وقوع بعضی دیگر می شود! و بطور کلی تمایل به جنگ را در دلها از بین می‌برد و یا ضعیف می‌کند.

تکریم زنان و دختران و رعایت حقوق آنها

 زنان و دختران در طول تاریخ حیات انسان‌ها و جوامع انسانی و در مناطق مختلف و بین اقوام و ملتها غالباً مورد ظلم ها و بی عدالتی ها قرار داشته اند و حتی امروزه که حقوق زنان مورد توجه بیشتری قرار گرفته باز انواعی و مراتبی از این ظلم‌ها بین بعضی از ملت‌ها و در بعضی از کشورها و بین عده‌ای از افراد انسان ها ادامه دارد.

 قبل از ظهور شریعت اسلام و بعثت پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – در بین اقوامی از عرب داشتن دختر برای خانواده‌ها ننگی محسوب می شد و عده زیادی از مردم فرزندان دختر خود را به نحوی از بین می‌بردند و عمدتاً آنها را زنده زیر خاک دفن می‌کردند. سنّت شوم و ظالمانه و جنایتبار دخترکشی و یا حداقل تحقیر جنس زن و دختر، منحصر به اقوامی از عرب نبود و بلکه با اشکال مختلف در بین ملت‌ها و جوامع زیادی برقرار بود.

 وجود مبارک پیامبر خاتم حضرت محمد – صلّی الله علیه و آله و سلّم – از جمله آداب و رسوم ظالمانه ای را که با سعی و کوشش فراوان و تدابیر و آموزش های خود از بین برد، سنّت تحقیر زن و دختر و بالخصوص کشتن دختران بود.

 پیامبر اکرم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – این موجود مظلوم و تحقیر شده را «گُل بهشتی» نامید و نهایت تکریم و ملاطفت با این موجود را با رفتارهای جاذب و آموزش‌های مستمر خود در جامعه دینی و بعضی جوامع دیگر برقرار ساخت و سرانجام این تحوّل عظیم اخلاقی و این رفتار کریمانه به مناطق دیگر زمین و بین اقوام و ملل مختلف نفوذ کرد و منشأ احیاء حقوق زن بطور مستقیم و یا غیر مستقیم در سطح جهانی شد.

 دانشمندان پژوهشگر در تاریخ حیات انسانها و جامعه‌ شناسان محقّق به پایه‌گذاری اسلام و پیامبر خاتم – صلّی الله علیه و آله و سلّم – درباره حقوق زنان اعتراف دارند! و ما این مطلب را بعنوان شاهد مثالی برای موضوع بحث ذکر کردیم و اهل تحقیق می توانند به منابع علمی تاریخی در این زمینه از جمله کتاب مشهور «تمدن اسلام و عرب» تألیف جامعه شناس و فیلسوف مشهور فرانسوی «چارلز ماری گوستاولوبون» رجوع کنند.

 علامه طباطبائی در تفسیر آیات ۲۲۸ تا ۲۴۲ از سوره بقره مباحث تاریخی و اجتماعی محقّقانه ارزشمندی در کتاب تفسیری مشهور خود یعنی: «المیزان فی تفسیر القرآن» در زمینه حقوق زن و رفتار ملل مختلف درباره این موجود آورده است. از جمله به بیان موضوع زندگی زن در بین ملل غیر متمدّن و امت های متمدن قبل از اسلام پرداخته است. ایشان تحت عنوان «حیاة المرأة فی الامم غیر المتمدنة» در این زمینه آورده است:

 زندگی زن در بین امت ها و قبائل وحشی مثل امت هائی که در آفریقا و استرالیا و جزائر مسکونی در اقیانوسیه و امریکای قدیم و غیر آنها زندگی می کردند، نسبت به زندگی مردان مثل زندگی حیوانات اهلی از چهارپایان و غیر آنها نسبت به زندگی انسان بود…

 و در ادامه این بحث تحت عنوان: «حیاة المرأة فی الامم المتمدنه قبل الاسلام» آورده است.

منظور ما از امت های متمدن، امت هائی هستند که تحت رسوم ملی محفوظ به عادات موروثی زندگی می کردند، بدون اینکه زندگی آنها به کتابی یا قانونی مستند باشد مانند اهل چین و هند و مصر قدیم و ایران. آنچه بین این امت ها مشترک بود اینکه زن دارای استقلال و آزادی نبود چه در اراده ها و چه در اعمال، بلکه تحت ولایت و سرپرستی و قیمومت قرار داشت و از طرف خود چیزی را منجّز نمی کرد و حقّ مداخله در امور اجتماعی و حکومت و قضاوت نداشت.

 اما مؤظف بود در همه کارهای زندگی از کاسبی و غیر آن با مردان مشارکت کند و وظیفه داشت کارهای منزل و فرزندان را تنها به عهده بگیرد و وظیفه داشت در همه امور از مرد در آنچه او امر می کند و اراده می‌کند اطاعت کند.

ادامه این بحث بخواست خدا در بخش بعدی خواهد آمد. (ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

پاورقی:

۱- در این نوشتار به اشاره‌ای درباره حکومت چند ماهه امام حسن – علیه السلام – اکتفاء شده و قبلاً بحث تحلیلی و تفصیلی مناسبی در این زمینه در مقالات مربوط به سیره شریف آن حضرت بعمل آمده. عمده آن مباحث در مقالات بخش «کلام ایام» و با شماره ها و عناوین ذیل منتشر شده است.

کلام ایام – ۵۹، برکات ولادت امام حسن مجتبی – علیه السلام – سرور جوانان اهل بهشت، در چهار بخش و با شماره‌های ۶۰ – ۶۸ – ۶۹

 کلام ایام – ۱۴۰، ولادت امام حسن مجتبی – علیه السلام – جلوه ای از اجتماع دریاهای نور.

 کلام ایام – ۲۰۹، صلح و جنگ در جهت حفاظت از دین خدا در چهار بخش و با شماره های – ۲۱۰ و ۲۱۴ و ۲۱۵

 کلام ایام – ۳۷۵، معارف دین توحیدی در سیره و کلام امام حسن مجتبی (علیه السلام).

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن