کلام ایام – ۴۱۴، راه های آسمان
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ *
بخش اول *
کلیات *
-
نکات علمی و اخلاقی کلام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – که فرمود:
-
«سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي».
-
استفاده کاربردی از علم مخصوص مقام امامت.
-
تشویق امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – برای کسب علم.
-
سؤال و کسب علم در حوزه علوم عادی انسانی.
-
سؤال درباره حقایق رفیع از صاحبان علم امامت.
-
توصیه تمام انسانها به سؤال و تحقیق اعمّ از اهل ایمان و دیگران.
-
منظور از باز شدن درهای آسمان چیست؟
-
درهای آسمان به روی چه کسانی باز خواهد شد؟
-
کسانیکه درهای آسمان هرگز برای آنها باز نخواهد شد و آنها در عالم ماده محبوس خواهند بود.
-
در روز قیامت عالم انسانی به عالم ملائکه متّصل میشود.
-
ارتباط بین عالم دنیا و عالم آخرت.
-
همه آسمانها و زمین و فاصله های بین آسمان ها مملوّ از ملائکة است.
-
ملائکه و جنّ قبل از انسان آفریده شده اند.
-
حکمت خلقت انسان.
-
معنی اصلی «عبودیّت برای الله»
-
عوامل زندگی انسان قبل از خلقت او آفریده شده است.
در مقاله قبلی، کلام مشهوری از امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – نقل شد و مورد بحث قرار گرفت آن کلام شریف قبلاً هم در دو مقاله از مقالات «کلام ایام» ذکر شده بود و بعضی از نکات علمی(۱) و اخلاقی آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته بود. در مقاله قبلی اشاره ای شد به اینکه در نوشتار حاضر در نظر داریم مباحث علمی و عقیدتی جدیدی را در تحلیل و بررسی این کلام نورانی طرح کنیم.
در بخش قبلی یعنی کلام ایام شماره – ۴۱۳ وارد بحثی شدیم تحت عنوان:
«استفاده کاربردی از علم مخصوص مقام امامت» آن بحث مقدمه ای بود برای ورود در بحث تفصیلی مربوط به کلام شریف امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – در این نوشتار، و در این بخش جهت ارتباط مطالب قبلی و مباحث جدید و استکمال مباحث اصلی کلام شریف و خلاصه ای از مطالب مذکور قبلی را ذکر می کنیم و بعد از آن به تحلیل و شرح و توضیح جهات مورد نظر میپردازیم.
امام – علیه السلام – در انتهای یکی از خطبههای خود، تمام انسانها را مورد خطاب قرار داده و فرموده است:
«أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ»(۲) یعنی: ای مردم از من بپرسید قبل از آنکه مرا از دست بدهید. همانا من به راه های آسمان از راه های زمین داناتر (آشناترم) هستم.
چند نکته را در معانی ظاهری و مستقیم – باصطلاح «معانی منطوقی» و همچنین معانی غیرمستقیم و ضمنی و باصطلاح «معانی مفهومی» آن مورد توجه قرار میدهیم.
۱- امام – علیه السلام – در این کلام نورانی خود، انسان ها را به پرسش و کسب علم تشویق کرده و متذکر فرصت محدود موجود برای آنها شده است.
۲- کسب علم بطور عادی و متداول بین انسان ها، عمل و رفتار مطلوبی است و شامل همه علوم مفید برای انسانها میشود و در معارف دینی هم این رفتار مورد تکریم و تحسین و سفارش های مکرّر قرار گرفته است. اما از قرائن موجود در این کلام شریف بر میآید که مراد آن حضرت در این مورد، علوم فوق عادی و در مرتبه ای متعالی می باشد، و این مطلب در ادامه بحث روشن خواهد شد.
۳- قابل توجه است که عمده مطالب خطبه شریف به اهل ایمان ارتباط دارد و خطاب به آنها می باشد مثل عبارات ذیل:
«فَمِنَ الْإِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ»
«وَ الْهِجْرَةُ قَائِمَةٌ عَلَى حَدِّهَا الْأَوَّلِ»
«إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ»
اما در این بخش از کلام، امام – علیه السلام – تمام انسان ها اعمّ از اهل ایمان و دیگران را مورد خطاب قرار داده است. و بطور ضمنی از آن روشن میشود که مطالب مورد نظر امام – علیه السلام – در این کلام، از موضوعات علمی برتر و متعالی تر می باشد که در حیطه علمی صاحبان مقام عصمت و امامت قرار دارد.
۴- امام – علیه السلام – علاوه بر اصل موضوع پرسش و کسب علم به نوعی از علوم مهمتر و متعالی تر هم اشارهای فرموده و آن عبارت است از «راههای آسمان».
۵- در این کلام امام – علیه السلام – به اصل موضوع «راه های آسمان» اشاره ای فرموده، لکن نگفته است که مراد از راههای آسمان چیست؟ اما در سخنان دیگر بصورت تفصیلی به توصیف آسمان ها و ساکنان آسمان ها و راههای آسمان ها و مطالب دیگری درباره آنها پرداخته است.
موضوع آسمان ها و راههای آنها و درهای ورود به آنها از موضوعات مهم قرآنی است و مسائل مربوط به آنها هم، با زندگی اخروی انسان ها و مقصد آفرینش آنها ارتباط دارد و هم با زندگی دنیوی و فعلی آنها.
اما درباره قیامت و زندگی اخروی خدای سبحان در کتاب خود می فرماید:
«وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ أَبْوَابًا» (النبأ/۱۹) یعنی: و آسمان باز میشود و بصورت درهائی در میآید.
مراد آن است که در روز قیامت تحوّلی در نظام زمین و آسمان حادث میشود و درهای آسمان باز می شود جهت صعود انسانها از عالم دنیا.
مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر این آیه کریمه می فرماید:
«در آن زمان عالم انسانی به عالم ملائکه متّصل میشود» و در بحث روائی مربوط به آیه به نقل از «تفسیر قمی» می فرماید: درهای بهشت [به روی اهل بهشت] باز میشود.(۲)
در آیه دیگری از کتاب آسمانی می فرماید:
«إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِياطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ» (الأعراف/۴۰) یعنی: کسانیکه آیات ما را تکذیب کردند و از [ایمان به] آنها استکبار ورزیدند، درهای آسمان برای آنها باز نخواهد شد و آنها وارد بهشت نخواهند شد، مگر آنکه «جَمَل»(۳) وارد چشمه سوزن [خیاطی] شود، و ما این چنین جزا میدهیم به مجرمان.
مراد این است که ورود آنها به بهشت غیر ممکن است، چون آنها در دنیا استعداد ورود به بهشت را کسب نکردند و ورود به بهشت احتیاج به استعدادی دارد که آنها یعنی تکذیب کنندگان آیات خدا فاقد آن هستند.
۶- پس موضوع آسمان و راههای آن در نظر امیرالمؤمنین علی – علیه السلام -دارای اهمیت زیادی برای انسانها و زندگی فعلی آنها است علاوه بر زندگی اخروی و حادثه قیامت. لازم به تذکر است که زندگی اخروی انسان و بعد از حادثه قیامت ارتباط اساسی و عمیقی با زندگی دنیوی او دارد و دنیا و آخرت در حقیقت یک مجموعه متّصل به هم می باشند. مثل زراعت و پرورش گیاهان و درختان و محصول برداشتن و راه مطلوب رسیدن به محصول بیشتر و بهتر و سود زیادتر از آن. و مثل مدرسه و تحصیل و فراگرفتن علوم و فنون و به کار بستن آنها در فضای اشتغال و زندگی. و همچنین مثل جاده و حرکت در آن و سفر و امنیّت آن و آرامش و رسیدن در زمان و شرایط مطلوب به مقصد و آسایش و رفاه و امنیت در مقصد و محل سکونت دائمی.
یعنی زراعت و پرورش گیاهان و درختان و رسیدن به زمان برداشت محصول مطلوب، دو موضوع جدا از هم و مستقل از یکدیگر نیستند و نحوه فعالیت و علم نسبت به آن و تجربیات لازم و محصول مطلوب و میزان آن کاملاً با یکدیگر مرتبط می باشند و همچنین در آن دو مثال دیگر، یعنی تحصیل علوم و فنون و زمان و مکان به کار بردن آنها و همچنین جاده و مسافرت و رسیدن به مقصد و سکونت در آن.
راه های آسمان
ارتباط «زمین» یعنی محلّ زندگی ما انسانها با «آسمان» از نوع ارتباط های فوق الذکر در آن مثال ها می باشد و زندگی فعلی انسان هم – حتی با صرف نظر از زندگی حقیقی در مقصد آفرینش و در آخرت – به آسمان و قوانین حاکم بر آن و موجودات مستقر در آن ارتباط کامل دائمی دارد! و بطور کلی زندگی مطلوب دنیوی و اخروی و بهره مندی از امکانات موجود در آن و بهرهمندی از لوازم رفاه و امنیّت در آن و رسیدن به مقصد مطلوب آفرینش بدون شناسائی آسمان و موجودات مستقر در آن و قوانین حاکم بر آن امکان پذیر نیست.
۷- شناسائی آسمان ها فواید عظیمی برای انسانها خواهد داشت و بهرهبرداری آنها از نظام حاکم بر عالم افزایش خواهد یافت و دیدگاه انسان درباره نظام خلقت بطور گسترده ای متحوّل خواهد شد و مشکلات عظیمی از زندگی آنها برطرف خواهد شد و راه های زندگی برای انسانها هموارتر و آشکارتر خواهد گردید.
آیات زیادی در قرآن درباره آسمان ها و اوصاف آنها و ارتباط زندگی انسان با آنها وجود دارد که لازم است مورد بررسی و تحقیق و بحث و گفتگو قرار بگیرد و اما در این مقاله به بررسی بعضی از نظریات امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – درباره آسمان می پردازیم و البته نظریات آن حضرت هم تفسیری از مجموع قرآن کریم و بالخصوص بعضی از آیات آن است.
امام – علیه السلام – در یکی از خطبههای خود در مقام بیان جریان خلقت عالم و موجودات آن میفرماید:
«ثُمَّ فَتَقَ مَا بَینَ السَّمَوَاتِ الْعُلَا فَمَلَأَهُنَّ أَطْوَاراً مِنْ مَلَائِكَتِهِ، مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا یرْكَعُونَ وَ رُكُوعٌ لَا ینْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لَا یتَزَایلُونَ وَ مُسَبِّحُونَ لا یسْأَمُونَ لَا یغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُیونِ وَ لَا سَهْوُ الْعُقُولِ وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ وَ لَا غَفْلَةُ النِّسْیانِ»(۴) یعنی: سپس خداوند سبحان آسمان های بلند را از هم باز کرد و میان آنها را پر از انواعی از فرشتگان ساخت. برخی از فرشتگان سجده کنندگانی هستند که رکوعی ندارند. و برخی دیگر برای رکوع خمیده اند و قامت برای قیام راست نمی کنند. گروهی از آنان صف کشیدگانی هستند که هرگز هیچ دگرگونی در وضع خود نمیدهند. تسبیح گویانی هستند که خستگی و فرسودگی راهی به آنان ندارد. نه بر چشمانشان خوابی پیروز می گردد و نه بر عقولشان اشتباهی. نه بر کالبدهایشان سستی روی میآورد و نه به آگاهی هایشان غفلت فراموشی.(۵)
در این بخش از خطبه شریف، امام – علیه السلام – بعد از بیان خود درباره اصل خلقت آسمانها و زمین – که در بخش قبلی ذکر شده – اشاره ای فرموده به موضوع «خلقت ملائکه» و اوصاف وجودی آنها و بعضی از افعال و رفتارهای آنها.
چند نکته مهم علمی و عقیدتی در این عبارات وجود دارد که به ذکر و توضیح فشرده چند مورد از آنها اکتفاء می کنیم:
یکم: ملائکه موجودات کثیری هستند که در تمام فضای عوالم خلقت و زمین و آسمانها استقرار دارند.
از این کلام امام – علیه السلام – روشن میشود که موجوداتی بنام «ملائکه» همه آسمانها و زمین و فاصله بین آسمانها را پر کردهاند. یعنی خدای قادر حکیم موجودات بسیار زیاد و بی شماری بنام ملائکه آفریده است که فضای آسمانها محل استقرار آنها است.
دوم: خلقت ملائکه قبل از خلقت انسانها بوده، بطوریکه در کلام شریف امام – علیه السلام – به لحاظ ترتیب بیان مطالب، بطور ضمنی به آن اشاره شده است. با این حساب عوامل ایجاد حیات انسانی، قبل از خلقت او و با خلقت ملائکه شروع شده است. البته این موضوع از مجموع خطبه و اجزاء دیگر آن روشن می شود که در ادامه بحث به توضیح آن خواهیم پرداخت.
سوم: در عبارت فوق الذکر از بین اوصاف ملائکه و قبل از همه چیز به جریان «عبادت» آنها برای پروردگار عالمیان اشاره ای فرمود. میشود گفت با این حساب اصل خلقت موجودات مثل ملائکه و جنّ و انسان برای «عبادت» الله بوده، و همچنانکه در آیه ای از کلام خدا یعنی قرآن کریم به این موضوع اساسی در خلقت «انسان» و موجود دیگری بنام «جنّ» اشاره ای شده بطوریکه فرمود:
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيعْبُدُونِ» (الذاريات/۵۶) یعنی: من نیافریدم جنّ و انسان را جز برای اینکه مرا عبادت کنند.
در این آیه کریمه کلمه «جنّ» بر «انس» (انسان) مقدّم شده و احتمالاً این ترتیب بجهت خلقت جنّ قبل از انس بوده در ترتیب زمانی، بطوریکه در آیه دیگری فرمود:
«وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ– وَالْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ» (الحجر/ ۲۶ – ۲۷)
در این آیات خلقت جنّ بطور صریح مقدّم بر خلقت انسان ذکر شده.
قابل تذکر است که مراد از «عبادت» و بطور کلی «عبودیّت» برای پروردگار عالمیان اعمّ از معنی کامل اصلی و معنی عرفی و متداول آن است. یعنی زندگی مطابق فرمان ها و دستورات خدای سبحان و اراده و مشیّت او. در حقیقت معنی آیه کریمه این است که خدای سبحان جنّ و انس را نیافریده که مطابق هوای نفس خود و یا هوای نفس دیگران و خواسته ها و دستورات آنها زندگی کنند. بلکه بنا بر این بوده که آنها مطابق اوامر و احکام هدایتی او زندگی کنند و در فضای عبودیّت برای او استقرار یابند و نه در تحت عبودیّت برای شیطان. بطوریکه فرمود:
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ– وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ– وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ» (يس/ ۶۰ – ۶۲) یعنی: مگر من با شما ای فرزندان آدم، عهد نبستم که شیطان را عبادت (بندگی و اطاعت) نکنید که او برای شما دشمن آشکاری است – و اینکه مرا عبادت کنید، این است صراط مستقیم – و او [شیطان] گروه کثیری از شما را گمراه کرد [و به بیراهه برد] پس آیا عقل خود را به کار نمی برید.
آن مطلبی که درباره آیه کریمه از سوره ذاریات گفته شد:
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيعْبُدُونِ»
از توجه به این آیات در «سوره یس» روشنتر میشود. یعنی مراد اصلی «روش زندگی مطابق اوامر الله» است و منافع این رفتار به خود بنده برمیگردد و خدای «غنیّ حمید» از عبادت بندگان بی نیاز است و از نافرمانی آنها و اطاعت آنها از شیطان هم ضرری برای او نمیرسد.
این بحث در مقاله بعدی ادامه خواهد یافت. (ان شاء الله تعالی)
الیاس کلانتری
پاورقی ها:
۱- وبسایت حکمت طریف، شماره و عنوان:
کلام ایام – ۱۱۹، امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – مجمع برکات آسمانی و زمینی و شمارههای ۱۲۰ و ۱۲۱
۲- المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، تفسیر سوره نبأ آیه ۱۹ و بحث روائی مربوط به آیه کریمه.
۳- کلمه «جَمَل» را مفسّران و مترجمان قرآن غالباً به معنی شتر گفته اند، اما به احتمال قوی مراد از آن طناب و ریسمانی است که بادبان های کشتی را با آن می بندند که طناب بسیار ضخیمی است، و تناسب آن با این معنا بیشتر است.
۴- نهج البلاغه، خطبه اول
۵- نهج البلاغه، ترجمه استاد محمدتقی جعفری، ص ۴۷