کلام ایام- ۴۶۴، شکوه تجلی نصرت خدای سبحان به دین توحیدی و رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)

کلیات*

  • هجرت پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم- از مکه به شهر یثرب (مدینه) و تحول عظیم در تاریخ دین آسمانی.

  • اراده خدای سبحان بر پیروزی دین خدا بر همه ادیان .

  • همه آسمانها و زمین مُلک خدای سبحان است و اراده و قدرت او حاکم بر تمام عوالم است.

  • بطور قطع هیچ اراده ای بر اراده خدای سبحان غالب و حاکم نخواهد بود.

  • آیا امکان دارد اراده و قدرت اعطائی خدا بر مخلوقاتش بر اراده و قدرت خود او غلبه کند ؟

  • قطعاً خدای سبحان نسبت به دین خود و وضعیت آن بی اعتناء نمی باشد.

  • خدای سبحان جهت نشر معارف دین حق هزاران سفیر از طرف خود تحت عنوان «رسول» و «نبی» (پیامبر) بسوی انسانها فرستاده است.

  • پروردگار عالمیان خود به انسان، که یکی از مخلوقات او است در محدوده خاصی ، صفت اختیار عطا کرده است.

  • هدایت خدا درباره انسان از دو طریق ، یکی قوه عقل و دیگری از ناحیه وحی بر پیامبران تحقق می یابد.

  • انسان با داشتن صفات اختیار ، امکان تخلف از دو نوع هدایت را دارد، اما آثار و نتایج رفتارهای او الزاماً و جبراً شامل حال او خواهد شد.

  • انسان با داشتن صفت اختیار می تواند به مدارج عالی کمال و فضائل اخلاقی برسد.

  • خدای سبحان اراده فرموده است که انسان با میل و اراده خود ملتزم به انجام فرمانهای پروردگارش باشد.

  • انسان و هیچ موجود دیگری نمی تواند با اراده و قدرت اعطائی پروردگارش به اراده و قدرت او غلبه کند.

  • انسان در حال تخلف از دستورات پروردگارش باز هم تحت سلطنت و قدرت او قرار دارد.

  • خدای سبحان جهت حکمتی به انسان قدرت اطاعت از دستورات شرعی و همچنین قدرت تخلف از آنها را عطا کرده است.

  • پیروزی دین خدا بر همه ادیان از ناحیه اراده خدا احتیاج به زمان ندارد.

  • پیروزی دین حق بر ادیان دیگر از یک نظر تحقق یافته فعلی و قطعی است و زمان تحقق آن اختصاص به آینده ندارد.

  • پیروزی دین حق بر ادیان دیگر در دوره نبوت و رسالت پیامبر اکرم -صلی اله علیه و آله و سلم- در جهاتی تحقق یافته و در جهاتی هم تحقق آن در زمانهای دیگر ظاهر خواهد شد.

  • جهات تحقق یافته پیروزی دین خدا به جنبه های علمی و جاذبه های فوق عادی آن و تأثیرات آن در قلوب انسانها ارتباط دارد.

  • رسالتی از طرف خدای سبحان بر عهده پیامبر اکرم – صلی اله علیه و آله و سلم- که معادل تمام رسالت او بود.

  • اکمال دین خدا و مراتب برتر نعمت او با تبلیغ رسالت مورد نظر او تحقق یافت قبل از برقراری حکومت و خلافت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام).

در شب اول ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت رسول اکرم حضرت محمد-صلی الله علیه و آله وسلم- واقعه مبارک هجرت آن حضرت از مکه به شهر یثرب(مدینه) تحقق یافت. هجرت آن وجود قدسی به مدینه و استقرار در آن شهر سبب تحول عظیمی در تاریخ دین آسمانی و پیروان آن و مجموعاً در تاریخ حیات انسانها شد.نور معارف دین توحیدی در اثر آن هجرت با شکوه در سطح وسیعی از عالم و با سرعت زیاد منتشر شد! و سبب تحول عظیمی در فضای زندگی انسانها گردید.

خدای سبحان فرمود:

«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»(التوبة/۳۳)یعنی: اوست آنکه پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان پیروز کند، هر چند که مشرکان آن را خوش نداشته باشند.

طبق آیه کریمه اراده خدای سبحان بر این قرار گرفته است که دین خودش را که دین حق است بر همه ادیان پیروز کند و این اراده اقتضای ربوبیت او است، یعنی اگر او انسانها را مکلف به اجرای اوامر و دستوراتش نموده و بطور کلی هدایت تمام مخلوقاتش را بعهده گرفته است طبیعی است که دین خودش را به آنها معرفی کند و آن را تقویت نماید و بر همه ادیان پیروز کند.

پیروزی دین خدا بر همه ادیان یک جریان قابل تحقق و قطعی است و اگر جریانی غیر از این در عالم برقرار شود، آن جریان غیر عادی و شگفت انگیز و خلاف انتظار خواهد بود.

تحقق کامل اراده خدای سبحان در این زمینه به چند علت و عامل و سبب ارتباط پیدا می کند از جمله:

یکم: ملک آسمانها و زمین از آن خدای سبحان است و او حاکم بر همه عالم و موجودات آن است، همچنانکه بطور مکرر در کتاب آسمانی متذکر این موضوع شده است از جمله می فرماید:

«وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِير»ٌ(آل عمران/۱۸۹) یعنی: و برای الله است ملک آسمانها و زمین و الله بر هر چیزی [و هر کاری] توانا است.

 همچنین می فرماید:

« وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَينَهُمَا يخْلُقُ مَا يشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ»(المائدة/۱۷)یعنی: و برای الله است ملک آسمانها و زمین و آنچه بین آن دو قرار دارد، او آنچه را بخواهد می آفریند و الله بر هرچیزی [و هر کاری] توانا است.

پس به طور قطع هیچ اراده ای بر اراده او غالب و حاکم نخواهد بود و هیچ قدرت مانع تحقق اراده او نخواهد شد. چون هر موجودی اصل وجود خود و قدرت خود را از او دریافت می کند و معقول و ممکن نیست که اراده اعطائی اوبه مخلوقات بر اراده وقدرت خود او غلبه کند و مانع تحقق آن شود.

دوم:او نسبت به موضوع دین خود ، یعنی دینی که برای بندگان اختیار کرده و پسندیده و به آن راضی شده ، بی اعتنا نمی باشد.همچنان که برای نشر معارف دین حق هزاران سفیر تحت عنوان«نبی» و «رسول»(پیامبر) به سوی آنها فرستاده و کتابهائی برای ارشاد و راهنمائی انسانها در فضای زندگی و به سوی مقصد آفرینش نازل کرده و علم و قدرت خاصی در اختیار پیامبرانش قرار داده است.

سوم:خدای سبحان به انسان که یکی از مخلوقات اوست در محدوده خاصی صفت اختیار عطا کرده است و همچنین تکالیف و وظایفی معین کرده است. هدایت خدا درباره انسان از دو طریق تحقق می یابد و آن دو عبارتند از:

  • هدایت از ناحیه قوه عقل
  • هدایت توسط پیامبران

انسان با داشتن صفت اختیار امکان تخلف از هر دو نوع هدایت را داردهمچنان که امکان اطاعت از هر دو را دارد. اما آثار و نتایج رفتارهای او چه در جهت اطاعت از فرمانهای عقل و چه در جهت دستورات شرع الزاماً و جبراً شامل حال او خواهد شد. به عنوان مثال: انسان  می تواند مقدار معینی از یک ماده سمی کشنده را بخورد یعنی این کار برای او امکان پذیر است از ناحیه صفت اختیار اما در آن صورت کشته شدن او اختیاری نیست و آن ماده سمی قهراً و جبراً آثارش را در بدن او خواهد گذاشت.

و بازبه عنوان مثال اگر یک انسان در اثر عصبانیت یک کار خلاف عقل و شرع انجام دهد فرضاً به یک یا چند نفر انسان اهانت کند و با آنها به جنگ بپردازد اجباراً مشمول زیان و خسران ناشی از آن رفتار نامناسب خواهد شد. یعنی او می تواند به یک عده انسان اهانت کند و همچنین می تواند به آنها ابراز محبت کند و آنها را تکریم نماید! یعنی هر دو نوع رفتار برای او از ناحیه داشتن صفت اختیار امکان پذیر است،اما نتیجه آن دو رفتار الزاماً و جبراً شامل حال او خواهد شد یعنی اهانت به یک انسان عکس العمل او را مثل اهانت متقابل ویا خشم و کینه و درگیری وجنگ به دنبال خواهد داشت. و احترام و ابراز محبت و تکریم دیگران هم رفتاری متناسب با رفتار او مثل تکریم متقابل و ابراز محبت و احترام متقابل را نتیجه خواهد داد.

اگریک انسان از صفت اختیار خود که در اصل کمالی است دروجود او و عطیه ای است از عطایای پروردگار عالمیان تخلف کرد و کاری برخلاف هدایت قوه عقل و رهبری پیامبران خدا واحکام دین انجام داد، او بر اراده خدای سبحان غالب نشده است، بلکه باز هم تحت سلطنت و قدرت پروردگار عالمیان قرار دارد. و هر آن خدای قهار و صاحب قدرت بی پایان و مالک آسمانها و زمین وهمه مخلوقات اراده کند، می تواند او را مجازات و یا هلاک کند!

خدای سبحان جهت حکمتی به انسان قدرت تخلف از فرمانهای عقل  و فرمانهای شرع را عطا کرده ! همچنانکه قدرت اطاعت از فرمانهای عقل و شرع را هم به او عطا کرده است.

چهارم: پیروزی دین خدا بر همه ادیان از ناحیه خدای سبحان احتیاج به زمان ندارد  و اراده او بر این پیروزی تعلق گرفته و حکم آن صادر شده است. به بیان دیگر این پیروزی تحقق یافته است و زمان تحقق آن در آینده نیست و مراد از آیه کریمه مورد بحث  ـ یعنی آیه ۳۳ از سوره توبه ـ این نیست که سرانجام و در زمانهای بعدی دین حق بر همه ادیان پیروز خواهد شد. بلکه مراد این است که دین حق از ناحیه اراده ذات قدوس الله ـ بر همه ادیان پیروز است و این پیروزی در جهاتی از همان زمان دوره نبوت و رسالت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برقرار شده و در جهاتی هم تحقق آن در زمانهای دیگر ظاهر خواهد شد.

جهات تحقق یافته به جنبه های علمی و جاذبه های فوق عادی و تأثیرات آن در قلوب عموم انسانها ارتباط دارد. محتوای علمی دین حق و کتاب آسمانی مشتمل بر معارف آن فراتر و عظیم تر از حد محاسبه و ارزیابی و تعریف و توصیف است! چون علم نامحدود و بی پایانی در آن متمرکز و ذخیره شده است. قطعاً علم محدود عادی بشری و ادیانی که از ناحیه آن بوجود آمده و حتی علم بکار رفته محدود در محتوای شریعت های قبلی و کتابهای آسمانی قبلی نه ممکن است معادل و مساوی علم و معرفت بی پایان باشد و نه اصلاً در مرتبه ای می تواند قرار بگیرد که بشود با آن مقایسه شود.

پنجم: پیروزی دین حق بر تمام ادیان با تبلیغ رسالات الله از طرف پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم ) و انتشار جاذبه های آن و جهانی شدن دعوت بسوی آن و برقراری امکان آشنائی با آن برای ملل مختلف و استقرار قرآن مجید در جامعه دینی، تحقق یافته است. اما پیروی از آن و عمل کردن به آن امر دیگری است و آن پیروزی متوقف بر ایمان آوردن عموم انسانها در سطح جهانی و پیروی از احکام آن نمی باشد. بلکه ایمان آوردن انسانها در مناطقی که نور علوم و معارف آن تابیده و تبلیغ رسالات الله بطور مستقیم و آشکار تحقق پیدا کرده و امکان آشنائی با آن و ارتباط علمی با آن فراهم شده، برای تحقق آن پیروزی کفایت می کند.

در ادامه این بحث متذکر مطلب مهمی می شویم که مشتمل بر استدلالی عقلی و نقلی است برای اثبات موضوع مورد بحث و آن اینکه: در اواخر عمر وجود مبارک رسول الله ـ صلی الله و آله وسلم ـ و بعد از رسیدن جریان نزول قرآن مجید، آخرین کتاب آسمانی به مرحله پایانی، خدای سبحان به آن حضرت دستور داد که رسالت معین خاصی را از طرف او به مردم تبلیغ کند و اعلام فرمود که اگر آن رسالت موردنظر تبلیغ نشود، تبلیغ مجموع رسالت بطور کلی تحقق نیافته است و آن رسالت عبادت بود از موضوع استمرار رهبری آسمانی با معرفی امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به مقام خلافت و جانشینی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و وصایت او و ولایت او برمردم مثل ولایت خود رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بر آنها  و همچنین معرفی اوصیاء و جانشینان بعدی آن حضرت.

50-آیا دین و معارف آن قابل نقد و بررسی است؟
بخوانید

بطوریکه ذات قدوس الله ـ عزّوجل ـ در کتاب آسمانی فرمود:

«  يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (المائده/۶۷) یعنی: ای پیامبر آنچه را از پروردگارت به تو نازل شد، به مردم بطور کامل و آشکار ابلاغ کن و اگر این دستور را اجراء نکنی، رسالت او را انجام نداده ای و الله تو را ازمردم حفظ می کند و قطعاً الله قوم کافر [مخالف این رسالت] را [به مقاصدشان] هدایت نمی کند.

لازم به تذکر است که معنی تبلیغ در آیه کریمه، ابلاغ آشکار و کامل و تحقق آن در مجموع جامعه دینی و بلاد و اقوام مختلف است! و آن صرفاً با یک اطلاعیه و خبررسانی انجام نمی گرفت. لازم به تذکر است که وقتی تبلیغ آن رسالت با رفتار خاصی از طرف رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ طی مراسمی در بیابانی بین مکه و مدینه تحقق یافت آیه ای نازل  و برترین مراتب نعمت او به انسانها را اعلام کرد. بطوریکه خدای سبحان فرمود:

 « الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا » (المائده / ۳) یعنی: امروز کافران از [شکست خوردن] دین شما مأیوس شدند پس، از آنها نترسید و [فقط] از من بترسید. امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خودم را برای شما به تمام ترین مرتبه رساندم و اسلام را برای شما [بعنوان] دینی پسندیدم.

قابل تذکر است که یکی از نکات بسیار مهم آن جریان و نزول این دو آیه کریمه یعنی دستور خدای سبحان به تبلیغ رسالت موردنظر و اعلام موضوع اکمال دین و اتمام نعمت با معرفی آشکار و عملی موضوع ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ تحقق پیدا کرده است. قبل از اینکه خلافت و حکومت او در جامعه دینی تحقق یابد و یا عواملی مانع تحقق آن بشود. یعنی با تبلیغ موضوع امامت و ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و امامان بعدی اکمال دین خدا تحقق یافت، در حالیکه رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در فضای حیات دنیوی بود و در بین مردم حضور داشت.

وحتی آیاتی از قرآن مجید هم بعد از آن واقعه نازل شده است.ما قبلاً و در بعضی از مقالات متذکر این موضوع شده ایم که حکومت در جامعه دینی یکی از شئون مقام امامت و عصمت است و آن مقام شئون دیگری هم دارد و اگر امکان تأسیس و برقراری حکومت دینی در یک جامعه وجود نداشت صاحب مقام عصمت و امامت به انجام وظایف دیگر آن مقام اکتفاء میکند! همچنانکه حکومت بر جوامع انسانی حق پیامبر یک زمان است و آن حقی است که خدای سبحان به پیامبران عطا کرده است، اما اگر در یک جامعه امکان تشکیل حکومت برای پیامبر فراهم نبود، او به انجام وظایف دیگر آن مقام اکتفاء می کند و به مردم مطالب علمی و عقیدتی و اخلاقی یاد می دهد. همچنانکه پیامبر خاتم- صلی الله علیه و آله و سلم- بعد از بعثت به مقام رسالت و نبوت به مدت ۱۳ سال در مکه به آموزشهای علمی و عقیدتی و اخلاقی برای مردم اشتغال داشت.

پس با تبیین کامل موضوع امامت و رهبری آسمانی و تعیین امامان معصوم و جانشینان حقیقی پیامبر اکرم –صلی الله علیه و آله وسلم- و در رأس آنها وجود مبارک امیرالمؤمنین علی-علیه السلام- و معرفی کامل و آشکار او به مردم و بیعت گرفتن از مردم برای ولایت و حکومت او، دین خدا کامل شد و نعمت عظیم پروردگار عالمیان برای انسانها به بالاترین حد کمال و تمام رسید.

اما عمل کردن مردم به آموزشها و احکام دین خدا و یا بی اعتنائی به مجموع یا بخشی از آن و یا عمل کردن عده ای بطور کامل و عده ای بصورت ناقص، امر دیگری است! و تحولات نامطلوب در این زمینه لطمه ای به اساس دین خدا و ارکان اصلی آن نمی زند و سبب تعطیلی جریان نبوت و رهبری آسمانی نمی شود.و بلکه سبب خسران عظیم مردم در جامعه دینی و بطور غیر مستقیم در جوامع دیگر می گردد.

در جریان رحلت پیامبر خاتم –صلی الله علیه و آله و سلم- حوادثی در جامعه دینی وقوع یافت و عواملی مانع استمرار حکومت حقیقی دینی برقرار شده از ناحیه رسول خدا –  صلی الله علیه و آله و سلم – گردید و حکومت دینی به نوعی حکومت بشری تبدیل شد، اما قدرت امامت و رهبری آسمانی امیر المؤمنین علی –علیه السلام- و مدیریت معنوی جامعه از ناحیه آن حضرت با وجود محدودیت ها و کار شکنی ها و مخالفت ها ،سبب برقراری ارکان اصلی دین خدا و استمرار حیات آن شد و آن بنای باشکوه از ناحیه حمایت آن امام و حجت پروردگار عالمیان و امامان بعدی و اوصیاء پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله وسلم- برقرار ماند و بصورتی استحکام یافت که هیچ عاملی قدرت در هم شکستن ارکان اصلی آن را در هیچ زمانی پیدا نخواهد کرد.اگر چه تمام کافران و منافقان و مخالفان دین خدا در سطح عالم یکجا جمع شوند و همه قوای خود را یکجا جمع کنند.

انتشار نور توحید از قرآن مجید و سیره شریف و سنت های پیامبر خاتم دائماً استمرار خواهد یافت مثل نور خورشید اگر چه تمام مخالفان آن و همه ظلمت پرستان قوای خود را جمع کنند و بخواهند آن را خاموش کنند.

بطور کلی فعالیت های  مخالفان دین خدا و فریب خوردگان جاهل از آنها درباره دین خدا و کتاب آسمانی مثل فعالیت گروهی از انسانها است که قطعاتی پارچه و امثال آن را بر چوبهایی بسته اند و به طرف آسمان گرفته اند که با آن کار خود جلوی تابش آفتاب را بگیرند و همه سطح زمین را تاریک کنند و یا به وسیله بادی که از دهان خود خارج می کنند آفتاب را خاموش کنند و نور آن را از بین ببرند .

حفاظت از کتاب آسمانی را خود ذات قدوس الله بر عهده گرفته است بطوریکه فرمود :

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» (الحجر/۹) یعنی : قطعاً خود ما این قرآن را نازل کریم و قطعاً خود ما محافظ آن خواهیم بود.

طبعاً برقراری قرآن مجید و امکان ارتباط انسانهای جویای علم با آن از ملل مختلف و در سطح جهانی تمامی مخالفت ها با دین خدا را خنثی و بی اثر خواهد کرد .

اراده خدای سبحان بر پیروزی دین حق بر تمام ادیان در شرایط عادی از طریق علم و معرفت متمرکز و ذخیره شده در قرآن مجید و جاذبه های ذاتی آن و جاذبه های سخنان و رفتار های منتشر شده از رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم – و دیگر معلمان آسمانی و شخصیت های خاندان رسالت جریان می یابد.

اما در شرایط بحرانی و در زمانی که مخالفت کافران و منافقان و تبهکاران ضد انسان و برده های شیطان با دین خدا شدت یابد ، خدای سبحان از طرق فوق عادی از آن حمایت می کند و قوای مخالفان و دشمنان را در هم می شکند . بطوریکه در زمان حیات دنیوی پیامبر اکرم و زمانی که کفار مخالفت و دشمنی خود را آشکار کردند و شدت بخشیدند و جنگ هایی را علیه آن حضرت و پیروانش و به قصد هدم ارکان دین حق راه انداختند ذات قدوس الله –عزوجل- نصرت فوق عادی خود را نازل کرد و با امداد های غیبی پیامبر گرامی خود و دین حق و پیروانش را یاری کرد . خدای سبحان خطاب به پیامبرش فرمود:

«لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيوْمَ حُنَينٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيئًا وَضَاقَتْ عَلَيكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيتُمْ مُدْبِرِينَ»(التوبة/۲۵) یعنی : خدا شما را در جاهای زیادی یاری کرده و همچنین در روز [غزوه] حنین، وقتی کثرت نفراتتان شما را شگفت زده کرده بود ، اما شما را بی نیاز نکرد و زمین با همه وسعت برای شما تنگ گردید و شما روی برگرداندید  و برگشتید .

در این آیه کریمه اشاره ایی به اصل امداد و نصرت خدای سبحان به مؤمنان در جنگ ها با کفار شده ، در جنگ حنین که کار بر مؤمنان سخت شد ، و آنها مورد حمله ناگهانی و شبیخون دشمنان قرار گرفتند .

در آیه بعدی می فرماید:

« ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ» (التوبة/۲۶) یعنی:آنگاه الله سکینه( آرامش) خود را بر رسولش و بر مؤمنان فرستاد و سپاهی را نازل کرد که شما آنها را نمی دیدید، و کسانی  را که  کفر ورزیدند مجازات کرد و آن است جزای کافران.

در این آیات یک مورد از نزول نصرت آسمانی بر پیامبر اکرم –صلی الله علیه و آله و سلم- و یاری آن حضرت و سپاه او از مؤمنان توسط ملائکه و سپاه نامرئی ذکر شده و بطور ضمنی اشاره ای شده است به اینکه سنت نصرت دین خدا بصورت فوق عادی و توسط سپاهی از ملائکه در شرایط مناسب برقرار است و استمرار دارد.

در شب اول ماه ربیع الاول یعنی زمانی که خدای سبحان به پیامبرش دستور داد از خانه خودش در شهر مکه خارج شود و به شهر یثرب (مدینه) هجرت کند مرتبه ای از نصرت آسمانی بر آن حضرت نازل شد  و او موفق شد از حلقه محاصره گروهی از کفار که خانه او را محاصره کرده و قصد داشتند به خانه او حمله کرده و او را بکشند ، عبور کرد و در پناه خدای سبحان و مصونیت او از خطر کفار بسوی شهر یثرب رفت و با استقبال بی نظیر مردم وارد آن شهر شد و در آنجا استقرار یافت.

جریان هجرت رسول خدا –صلی اله علیه و آله و سلم- به مدینه و استقرار او و پیروانش در آن شهر و تأسیس حکومت دینی ، جلوه شکوهمندی از اراده خدای سبحان به پیروزی دین حق بر ادیان دیگر است.

در بخش بعدی از این نوشتار به تکمیل این بحث و ذکر و توضیح موارد دیگری از تجلی اراده پروردگار عالمیان بر پیروزی دین خدا بر ادیان دیگر خواهیم پرداخت (ان شاء الله تعالی)

الیاس کلانتری

۱۴۰۰/۰۷/۱۷

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن