کلام ایام-۴۶۵، آموزش معارف دین توحیدی در سیره و کلام امام حسن عسکری (علیه السلام)
بخش اول*
در روز هشتم ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری حادثه شهادت امام حسن عسکری در شهر سامرا واقع شده است. دوره امامت آن حضرت شش سال بود. امام عسکری –علیه السلام- در سنین کودکی و نوجوانی همراه پدر بزرگوارش امام هادی – علیه السلام- به شهر سامرا تا آخر عمر مبارکش در همان شهر تحت نظر حکومت بنی عباس اقامت داشت . امام هادی – علیه السلام- از طرف متوکل حاکم عباسی به مقر حکومت احضار شد البته آن احضار سیاسی در ظاهر به صورت دعوت محترمانه ای انجام گرفت .
حضرت حسن بن علی (عسکری) – علیهما اسلام- در آن سفر و اقامت اجباری در سامرا و مرکز حکومت بنی عباس همراه پدر بزرگوارش امام هادی – علیه السلام- بود و تا آخر عمر خود در همان شهر اقامت داشت ، اقامتی اجباری اما در ظاهر به صورت محترمانه و سرانجام آن حضرت با دسیسه حاکم عباسی مسموم و به شهادت رسید .
قبلاً مقاله ای تحت عنوان «ولادت پر برکت امام حسن عسکری (علیه السلام)» در بخش کلام ایام منتشر شد.(۱) و در آن مقاله بحث فشرده ای درباره سیره شریف آن حضرت و فعالیت های علمی او ـ با وجود اختناق شدید حکومتی ـ در دوره کوتاه امامتش، به عمل آمد .
همچنین مقاله دیگری تحت عنوان : شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) منتشر شد .(۲) و باز مقاله ای که در سیره شریف آن حضرت تحت عنوان : تجلی آیات قرآن در سیره عملی امام حسن عسکری – علیه السلام- از ویژه نامه مخصوص آن حضرت از نشریه قرآنی «بینات» در همین وبسایت منتشر شد.(۳)
علاقمندان می توانند به آن مقالات رجوع کنند . در مقالات قبلی تعدادی از سخنان امام حسن عسکری – علیه السلام- با شرح و تفسیر و تحلیلی ذکر شد و در این نوشتار –طبق روشی که در سیره شریف ذوات مقدسه معصومین –علیهم السلام- به کار بسته می شود ، اصل آن سخنان را همراه با ترجمه مجدداً ذکر می کنیم و بعد از آن ذکر احادیث دیگری را همراه با شرح و تفسیری تحت عنوان کلی «معارف دین توحیدی در سیره و کلام امام حسن عسکری (علیه السلام)» ادامه خواهیم داد (ان شاء الله تعالی).
آموزش معارف دینی در سیره و کلام امام حسن عسکری (علیه السلام)
۱ – «ما مِنْ بَلِيَّةٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِيهَا نِعْمَةٌ تُحِيطُ بِهَا»(۴)یعنی هیچ بلا و گرفتاری نیست جز این که نعمتی از خداوند آن را احاطه کرده است.
۲-«خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْءٌ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ الْإِخْوَانِ»(۵) یعنی دو خصلت وجود دارد که چیزی بالاتر و برتر از آن ها نیست، یکی ایمان به الله، دیگری نفع رساندن به برادران و همنوعان.
۳-«لَيسَ مِنَ الاَدَبِ اِظهارِ الفَرَح عِندَ المَحزونِ»(۶) یعنی اظهار سرور و خوشحالی نزد یک انسان غصه دار و اندوهگین از ادب نیست.
۴-قال (علیه السلام): «مِنَ التَّواضُعِ أَلسَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمجْلِسِ»(۷) یعنی! از تواضع است سلام کردن به هر کسی که بر او می گذری و نشستن در جای معمولی مجلس.
۵-قال (علیه السلام): «مَن وَعَظَ أَخاهُ سِرّا فَقَد زانَهُ وَمَن وَعَظَهُ عَلانيَةً فَقَد شانَهُ»(۸) یعنی کسی که برادر دینی خود را بطور پنهانی موعظه کند او را زینت داده (آراسته) و کسی که او را آشکارا ]و در انظار مردم[ موعظه کند او را تحقیر کرده و ارزش او را پائین آورده است
۶-« لا يَشْغَلْكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَل مَفْرُوض»(۹) یعنی تو را مشغول نکند رزق تضمین شده، از عبادتی که واجب شده! امام (علیه السلام) در این کلام کوتاه به دو نکته عقیدتی و اخلاقی اشاره فرموده است!
۷ – از عمرواهوازی نقل شده است که گفت :ابو محمد [امام عسکری علیه السلام] فرزند خود را به من نشان داد و فرمود:
« هَذَا صَاحِبُکمْ مِنْ بعْدِی »(۱۰) یعنی : همین است صاحب شما بعد از من.
ولادت آخرین حجت پروردگار عالمیان و اخرین وصّی و جانشین رسول اکرم –صلی الله علیه و آله و سلم- و زندگی او از همان زمان کودکی در نوعی استتار قرار داشت. حکام بنی عباس از مدتها قبل قصد دسترسی به آن وجود قدسی و از بین بردن او را داشتند یعنی حتی قبل از تولد منتظر او بودند و خدای سبحان حفاظت خاص از آن گوهر عرشی را اراده کرده بود. لذا ولادت او مثل ولادت حضرت موسی –علیه السلام- در استتار و پنهانی تحقق یافت.
خاندان رسالت و مخصوصاً وجود مبارک امام حسن عسکری – علیه السلام- در مقام عصمت از فرمان پروردگار عالمیان درباره حفاظت آن امانت گرانقدر او را در نوعی استتار قرار داده بودند. لذا جز عده قلیلی از خواص شیعه افراد دیگری توفیق رؤیت و زیارت او را پیدا نمی کردند.
راوی این کلام می گوید: امام حسن عسکری فرزند خود را به من نشان داد و فرمود: همین صاحب شما بعد از من خواهد بود. یعنی امام عسکری –علیه السلام- آن شخص را شایسته و مناسب دیده تا حجت خدا و جانشین خود را به او نشان دهد و معرفی کند ،درحالیکه از نشان دادن او به دیگران –جز شخصیت های خاندان رسالت و خواص اصحاب- خودداری می کرد.
در آن رفتار صادر شده از امام عسکری –علیه السلام- یعنی استتاری که برای محافظت از آخرین حجت پروردگار عالمیان به کار می بست و در کلام کوتاهی که فرمود، حکمت هائی وجود دارد و متذکر بعضی از آنها می شویم:
یکم: امام حسن عسکری- علیه السلام- از سنین کودکی همراه امام هادی – علیه السلام- در شهر سامرا و مرکز حکومت بنی عباس زیر نظر و مراقبت مأموران حکومت و نوعی محبوسیت بظاهر محترمانه به سر می برد! بطوریکه نقل کرده اند حتی اجازه زیارت خانه خدا و شرکت در مراسم حج هم در طول عمر آن حضرت برای او حاصل نشد و او بر حسب ظاهر نتوانست خانه خدا را زیارت کند .
فعالیت های آموزشی او درباره مردم هم عمدتاً بصورت پنهانی و توسط بعضی از نمایندگان و شاگردانش انجام می گرفت. اما در هر صورت فعالیت های او برای حفاظت از ارکان دین خدا با وجود برقراری آن احتناق شدید تعطیل نمی باشد و او در حدی که ممکن بود به جهاد علمی خود ادامه می داد. اگرچه آن فعالیت ها در چنان وضعیتی که از طرف حکومت بنی عباس و خلفای غاصب بر جامعه حاکم بود ، خطر کشته شدن آن حضرت را بدنبال داشت و سرانجام آن حضرت در سنین جوانی با دسیسه حکومت مسموم شد و در راه دین خدا به شهادت رسید.
امام حمایت از دین توحیدی را بصورت حفاظت از وجود حجت پروردگار عالمیان بر عهده داشت و با تمام جدیت به آن وظیفه الهی عمل کرد و آن گوهر عرشی را از خطراتی که برای وجود مبارکش وجود داشت محافظت کرد.
دوم: امام حسن عسکری – علیه السلام- وجود مبارک حجت خدا بعد از خود را گاهی به بعضی از خواص اصحاب نشان می داد ، البته غالباً برای چند لحظه و دیداری کوتاه! تا پیروان دین خدا در موضوع امامت و جانشینی رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- و به بیان دیگر در رهبری آسمانی دچار حیرت و سرگردانی نشوند. و راوی حدیث هم یکی از افراد خاصی بود که توفیق مشاهده آشکار حجت خدا را پیدا کرد .
سوم: امام – علیه السلام- در معرفی حجت خدا – عزوجل- کلمه صاحب را بکار برد و از بکار بردن کلماتی مثل امام و حجت خدا و خلیفه رسول الله –صلی الله علیه و آله و سلم- و یا جانشین خودش خودداری کرد.
کلمه «صاحب» از صحبت بمعنی ملازمت و همراهی گرفته شده و به انسانی یا چیزی که با یک انسان ملازمت و همراهی دارد،صاحب او گفته می شود . به رفیق و دوست انسان همچنین به سرپرست او هم صاحب گفته می شود . در آیات قرآن مجید بطور مکرر به اهل جهنم «اصحاب النار» و به اهل بهشت«اصحاب الجنة » گفته شده است.
در آیاتی از قرآن مجید درباره وجود مبارک رسول الله – صلی الله علیه و آله و سلم- نسبت به مؤمنان کلمه «صاحب» بکار رفته است . بطوریکه می فرماید:
« مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى – وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى – إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى » ( النجم / ۲-۴)یعنی: صاحب شما نه گمراه شده و نه بیراهه رفته – و او از روی هوای نفس سخن نمی گوید و سخن او جز وحی نیست که به او وحی می شود.
امام عسکری –علیه السلام- در کلام خود از حجت پروردگار عالمیان و امام عصر حضرت مهدی – عجل الله تعالی له الفَرَج- با کلمه «صاحب» نام برده است. طبعاً بکار بردن این کلمه از طرف امام –علیه السلام- دارای حکمتی بوده است.
یک احتمال در این زمینه باز رعایت نوعی استتار است که از مقامات رفیع آن حضرت مثل امامت و خلافت رسول الله و ولادت او ذکری بعمل نیاید و سبب حسّاسیت سیاسی بیشتر حکومت غاصب نشود.
احتمال دیگر آن است که آن وجود مبارک در حال غیبت و عدم ارتباط ظاهری با اهل ایمان و پیروان خود باز هم سرپرستی آنها را بعهده خواهد داشت.
و ارتباط بین او و اهل ایمان از ناحیه او قطع نمی شود. و بین آن بزرگوار و مؤمنان و شیعیان نوعی ملازمت اگرچه بصورت پنهانی برقرار خواهد بود.
چهارم: امام –علیه السلام- درباره حجت خدا و فرزند خود به گفتن کلمه «هذا» یعنی: این و یا همین ، اکتفاء فرمود و نامی از او نبرد! یعنی تصریحی به اسم یا کنیه شریف او نکرد و می شود گفت این رفتار هم به استتار از آن وجود گرامی ارتباط داشت و عدم تصریح به اسم او باز رعایت نوعی اختفاء و محافظت از وجود گرانقدر او بود.
الیاس کلانتری
۱۴۰۰/۰۷/۲۴
پاورقی ها :
۱ – وبسایت حکمت طریف ، بخش کلام ایام با شماره و عنوان:
کلام ایام – ۲۲، ولادت پر برکت امام حسن عسکری علیه السلام
۲ – همان ، یا شماره و عنوان:
کلام ایام – ۱۰۹، شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
۳ – نشریه بیّنات، شماره ۹۹- ۱۰۰، سال بیست و پنجم، شماره ۳ و ۴، پاییز و زمستان ۱۳۹۷
۴ – تحف العقول ،شیخ ابو محمد حرانی ، بخش سخنان امام عسکری (علیه السلام)
۵ – همان
۶ – همان
۱۰- اصول کافی، شیخ کلینی ، کتاب الحجه (ج ۲ ص ۱۱۸)