کلام ایام ۵۴۰- روزهای پر فضیلت و تاریخی ماه ذی الحجة
بخش چهارم*
کلیات*
بسم الله الرحمن الرحیم
- نزول آیه تبلیغ در بیابانی بین مکه و مدینه در زمان بازگشت پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و زائران همراه او بعد از مراسم عبادت «حج»
- مأموریت پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – برای تبلیغ رسالت خاصی از طرف خدا.
- روز «غدیر خم» یکی از روزهای ممتاز و پرفضیلت در تاریخ دین خداست که در آن دین خدا به مرحله کمال رسیده است.
- نحوه برگزاری مراسم تبلیغ دین خدا در اجتماع عظیمی از زائران دین توحیدی.
- مخالفت عده ای از مردم با پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ درموضوع آیه تبلیغ.
- مخالفتهای عده ای از مردم با درایت ومدیریت و ملایمت و صبر و تحمل پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ به آرامش رسید.
- مخالفت عده ای ازمردم قبل از رویداد «غدیرخم» درباره خلافت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام )
- اهمال عده ای از مردم درباره خلافت امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ زیانها و خسارات بی پایانی به بار آورد.
- غصب مقام حکومت دینی در روز رحلت پیامبر خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم )
- تبدیل حکومت دینی به حکومت عادی بشری.
- فعالیتهای امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در حمایت از دین خدا در دوره غصب حکومت او.
- حقوق آیندگان از فضائل و معارف دین خدا.
- جاذبه های حقیقی و کامل دین خدا در صورت برقراری حکومت پیامبران و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ منتشر می شود.
- تفاوت حکومت حقیقی دینی با حکومت های بشری.
- منشأ اصلی فضائل اخلاقی و علمی و کرامت های انسانی در جوامع انسانی.
- آثار تأسیس حکومت دینی بدون زمینه مناسب علمی و فرهنگی در یک جامعه.
- نتایج برقراری حکومت دینی بدون ایجاد زمینه فرهنگی برای آن در جوامع انسانی.
* * * * * * * * * * *
بعضی از ایام سال به مناسبتی و به عللی موقعیت برتر و شهرت زیادی بین مردم پیدا کرده و مورد توجه زیادی قرار گرفته است. مثل روزهای ولادت شخصیتهای قدسی و معلمان آسمانی یعنی پیامبران خدا و خلفا و اوصیاء آنها و همچنین سالروز بعثت آنها به مقام نبوت و رسالت و امامت و یا سالروز رحلت آنها. همچنین روزها و شبهایی که عنوان «عید» را در بین پیروان دین خدا پیدا کردهاند و یا جهت عبادات و اعمال حسنه معین شده اند. مثل عید قربان، عید فطر، شبهای قدر، و امثال آنها.
در بعضی از روزها و شبهای سال هم یک رویداد عظیم علمی و فرهنگی وقوع یافته مثل شروع نزول آخرین کتاب آسمانی و مرحله پایان یافتن آن و انتشار گسترده معارف آن و روی آوردن گروههای زیادی از انسانها به طرف آن و زمان اثرگذاری آن آموزشها در بین اقوام و ملل و گروههای زیادی از انسانها.
روز «غدیر خم» یکی از آن روزهای ممتاز پرفضیلت و تاریخی است که در آن «ابلاغ کامل» یعنی «تبلیغ» رسالت خدای سبحان و «اکمال دین خدا» و رسیدن «نعمت خدا» به برترین و کاملترین مراتب تحقق یافته است.
در روز هجدهم ماه ذوالحجه و زمان برگشتن رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و ده ها هزار نفر از پیروان دین خدا از شهر مکه و در بیابانی بین مکه و مدینه پیامبر خاتم حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم – با نزول آیهای از کتاب آسمانی یعنی «قرآن مجید» از طرف خدای سبحان – عزوجل – برای «تبلیغ» رسالتی مأموریت یافت و بلافاصله دستور توقف کاروانهای همراه خود را جهت انجام آن مأموریت و تحقق آن صادر فرمود.
رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – به کاروانهایی که از آن منطقه عبور کرده بودند، اطلاع داد تا برگردند و به جمع همراه او بپیوندند همچنین مقداری صبر کرد تا گروههایی که بعد از او و همراهانش حرکت کرده بودند، به محل آن اجتماع برسند. و اجتماع عظیمی در آن سرزمین که به «غدیر خم» مشهور بود از زوار خانه خدا تشکیل شد.
نزول آیهای از قرآن مجید و نحوه بیان مطلب در آن آیه کریمه و همچنین محلی که آن اجتماع عظیم در آنجا برقرار شد و نحوه رفتار پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و در مجموع آن جریان، نشانههایی از عظمت و اهمیت خاص آن رویداد را با خود داشت و آن نشانهها در آن مکان آشکار شد. آیه کریمه مورد نظر به «آیه تبلیغ» مشهور شده و خدای سبحان فرمود:
«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» (المائده/۶۷) یعنی: ای رسول [ما] آنچه را بر تو نازل شد از طرف پروردگارت [به مردم] تبلیغ کن و اگر این کار را انجام ندادی رسالت او را تبلیغ نکردهای و، الله تو را از [فتنهها و مخالفتهای] مردم حفظ میکند.
آیه کریمه به طوری که در بعضی از مقالات قبلی متذکر شدیم حاوی نکات بسیار مهم شگفت انگیزی است. به طوری که در بعضی از مقالات مربوط به این موضوع موردبحث در سالهای قبل بعضی از آن نکات را متذکر شدیم.
در آیه مورد بحث به طور ضمنی پیش بینی شده است که عدهای از مسلمین در زمان ابلاغ آن و یا در زمانهای بعدی مخالفتی با موضوع اصلی آیه و یا رفتار پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – خواهند کرد و از اطاعت آن حضرت چه به صورت آشکار و چه پشت پرده و به طور ضمنی، خارج خواهند شد و همچنین از بعضی الفاظ آن برمیآید که پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – نگران مخالفت گروهی از مردم درباره آن موضوع بود، لذا خدای سبحان اعلام فرمود که با امدادهای خاص خود مانع رسیدن مخالفان و منافقان به اهداف اصلی خودشان خواهد شد و در کلام خود فرمود:
«وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»
در دوره برقراری حکومت دینی در مناطقی از جزیرة العرب در حوادث مختلف مثل جنگ «احد» و «صلح حدیبیه» و جریان جنگ «تبوک» مخالفتهایی با نظریات و رفتارهای وجود مبارک رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- در جامعه دینی بروز کرد، اما همه آنها با عنایات پروردگار عالمیان و با درایت و مدیریت آن حضرت و ملایمت و صبر و تحمل او به برقراری امنیت منتهی شده بود. چون در مقابل مخالفت عدهای از منافقان، همراهی و اطاعت اکثر افراد جامعه و حمایت آنها از پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و دین او هم در جامعه برقرار بود و آن حضرت محبوبیت زیادی در بین مردم داشت. اما موضوع مخالفت عدهای از مردم با پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – در امر خلافت و جانشینی او و حکومت جامعه با حوادث دیگر تفاوت زیادی داشت. به طوری که عدهای قبلاً مخالفت خود را با خلافت (جانشینی) امام علی – علیه السلام – اعلام کرده بودند و بروز آن نوع مخالفت قبل از جریان غدیر خم و نزول «آیه تبلیغ» و همچنین «آیه اکمال دین» بود.
در آیه اکمال دین و آیه تبلیغ نکات علمی و عقیدتی متعددی وجود دارد و ما بعضی از آن نکات را همراه با شرح و تفسیری در مقالات قبلی متذکر شدیم. (۱) و در این نوشتار به ذکر و توضیح نکات دیگری خواهیم پرداخت. در بعضی از مقالات قبلی متذکر موضوعی شدیم که با تأسف شدید اهمال عده زیادی از افراد جامعه دینی درباره آن منشأ زیانها و خسارات بیپایانی شد!
به طوری که آن زیانها و خسارات بالاتر از حد شمارش و محاسبه است. آن اهمال زیان بار درباره آیاتی از قرآن مجید و سخنان و رفتارهایی از پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم- بود. متأسفانه آن اهمال و بیاعتنایی و آثار آن هنوز در جوامع دینی و بلکه مجموعاً جوامع انسانی و بلکه در سطح عالم برقرار است و موجب زیانها و نابسامانیهای زیادی میشود.
و آن اینکه در اثر یک توطئه زمینه سازی شده قبلی در روز رحلت پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله- گروهی از افراد جامعه دینی که ابتدا تعداد آنها اندک و انگشت شمار بود در جایی جمع شدند و مقام حکومت دینی را غصب کردند و حکومت جامعه از یک نظام آسمانی به حکومت عادی بشری تبدیل شد.حکومتی که آخرین پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله- مؤسس و مدیر آن بود. در اصل می شود گفت: در آن روز اقدامی مثل یک کودتا علیه حکومت حقیقی دینی و حاکم …. شده برای آن به عمل آمد. حاکمی که از طرف خدای سبحان معین شده بود و صاحب مقام عصمت و امامت و دارای فضائل علمی و اخلاقی و همه فضائل رسول خدا – صلی الله علیه و آله- بود، جزء عنوان نبوت.
طبعاً جریان غصب خلافت عمدتاً به موضوع حکومت مربوط می شود و البته دارای آثار زیان بار عظیم و مستمر برای عالم اسلام و به طور غیر مستقیم به جوامع دیگر، اما مقام علمی و فضائل عظیم اخلاقی و محبوییت صاحبان مقام عصمت و امامت که غصب شدنی نمی باشد، لذا در دوره غصب حکومت،سایر مقامات و شئون مقام امامت و امکان آموزش انسان ها و انتشار فضائل دین خدا اگر چه با همراه با محدودیت ها و فضای نامطلوب حکومتی برقرار بود.
امام امیر المؤمنین علی – علیه السلام- در دوره غصب خلافت و تا زمانی که اختیارات حکومتی را به دست گرفت، بر آموزش های دینی و پاسخ به سؤالات مردم و مذاکره با گروه هایی که از مناطق مختلف جهان به مدینه می آمدند اشتغال داشت.
البته آن کار هم با محدودیت های زیادی همراه بود و حکومت های غاصب همیشه نگران محبویت آن حضرت در بین مردم و افزایش آن بودند! اما وقتی در جامعه دینی با مشکلات علمی و عقیدتی مواجه می شدند بالخصوص در مقابل سؤالات هیئت های تحقیقی و پیروان ادیان دیگر، ناچار از امام – علیه السلام- استمداد می کردند و آن حضرت از این نوع کمک به جامعه دریغ نمی کرد.
حقوق آیندگان از فضائل و معارف دین خدا
یکی از جهات بسیار مهم موضوع امامت و جانشینی رسول خدا – صلی الله علیه و آله- و وظایف الهی امام -علیه السلام- ارشاد و راهنمایی انسان ها در زمان های بعدی به سوی دین خدا و حقوق آنها از معارف و فضائل توحیدی است.
شریعت پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله- که صورت علوم و معارف و فضائل عظیم آن است ، حقی است که خدای سبحان به انسان ها آن هم در سطح آدم و برای همه زمان ها و همه عالمیان عطاء فرموده است. پس لازم بود رسول خدا – صلی الله علیه و آله- در دعوت دینی و انتشار حقایق رفیع آن و انتشار فضائل و جاذبه آن طوری رفتار کند که آن حقوق الهی به دست همه انسان ها چه در زمان نبوت و رسالت پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله- و چه در زمان های بعدی برسد و عموم انسان ها از آن حقوق عطاء شده الهی محروم نشوند.
نکته دیگر این که دین خدا و جاذبه های اخلاقی و معنوی کامل و فضائل دیگر آن در صورت برقراری حکومت حقیقی دینی در جوامع انسانی و مدیریت پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله- و امامان معصوم -علیهم السلام- برقرار می شود و انتشار می یابد، انتشار در سطحی وسیع و گسترده و به یک معنی در سطح عالم.
اما اگر به جای یک پیامبر یا جانشین او، یک فرد عادی از انسانها حکومت یک جامعه را در اختیار گرفت، طبعاً او با علم و قدرت عادی بشری به اداره امور جامعه اشتغال خواهد یافت! حتی اگر آن حاکم دارای علمی و تجربیات مناسب و قدرت مدیریت خوبی باشد و با رضایت عموم مردم و یا اکثریت آنها به حکومت انتخاب شود. طبعاً این نوع حکومت امکان دارد رفاهی و آسایشی هم برای افراد جامعه فراهم کند و رضایت عده قابل توجهی از اهل آن جامعه را هم جلب کند.
اما بحث در موضوع نبوت و رسالت و امامت و حکومت دینی بحث دیگری است و مراد از آن در این نوشتار و امثال آن این نوع حکومت و این نوع مدیریت نیست! بلکه مراد حکومت و مدیریتی است مبتنی بر علم و فرمانهای خدای سبحان و آموزشهای علمی و اخلاقی پیامبران خدا و شخصیت های قدسی و معلمان آسمانی.
فضائل حکومت دینی حقیقی که با مدیریت و ریاست یکی از پیامبران و یا امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ برقرار شود، نسبت به حکومت های صالح و عادلانه عادی بشری مثل تفاوت نور و حرارت خورشید است در قیاس با نور و حرارت حاصل از یک شمع! و امثال آن. تا چه رسد به حکومت های عادی بشری که در رأس حکوت یک فرد جاهل و متکبر و فاقد علم و تجربه مناسب برای مدیریت و فاقد فضائل اخلاقی از نوع عادی و متعارف در بین حکومت ها و نظامات سیاسی و اجتماعی متداول درجوامع بشری باشد.
تحولاتی که پیامبران خدا و شخصیت های قدسی ـ علیهم السلام ـ از ناحیه حکومت دینی و یا صرفاً آموزشهای علمی و اخلاقی در فرهنگ عمومی جهانی چه بطور مستقیم و چه غیر مستقیم به وجود آوردند امری است و فرآورده های حکومت های عادی بشری امری دیگر.
دراثر توجهات عمیق و محققانه در تاریخ حیات انسانها و تشکیل جوامع انسانی آشکار می شود که عمده فضائل اخلاقی و علمی و ارزش ها و کرامت های انسانی متداول و برقرار در سطح عالم از آموزشهای آسمانی و توسط پیامبران خدا در جوامع مختلف نشأت گرفته و منشأ تحولات فکری و اخلاقی جوامع انسانی چه بطور مستقیم و چه غیر مستقیم، آموزشهای پیامبران و حکومت عده ای از آنها بوده و از فعالیت ها و آموزشهای آنها بوجود آمده است.
قبلاً در بعضی مباحث متذکر شدیم که گاهی در یک جامعه زمینه فکری و فرهنگی مساعد برای تشکیل و برقراری حکومت کامل دینی وجود ندارد، در آن صورت پیامبران به آموزش های علمی و اخلاقی برای انسانها اکتفاء می کنند و تلاش می کنند با آن نوع آموزشها زمینه فکری و فرهنگی مناسب برای حکومت دینی و آموزش های کامل را برای آینده و پیامبران بعدی فراهم کنند. اما لازم است قداست دین خدا و جاذبه های علمی و اخلاقی آن برقرار بماند، و قلوب انسانها را بسوی خود جذب کند لذا اگر بدون زمینه فرهنگی و آموزشهای مقدماتی و اولیه حکومت دینی در یک جامعه برقرار شود، در آن صورت آن حکومت ناچار خواهد شد برای اصلاح جامعه و برقراری قوانین و اخلاق و احکام دینی از قوه قهریه و حکومتی و از راه نظامی گری استفاده کند و در آن صورت هم قداست دین خدا و جاذبه ها و معنویت آن آسیب خواهد دید و امنیت پناهگاه روحی انسانها یا بطور کامل و یا حداقل در بعضی جهات از بین خواهد رفت.
علت اصلی یا یکی از علل اصلی عدم اقدام پیامبران خدا – علیهم السلام – برای تأسیس حکومت دینی در دوره نبوت و رسالت خود و یا در بخشی از آن، همین مشکل بوده است. همچنین عدم تأسیس حکومت دینی از طرف پیامبر خاتم حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در دوره قبل از هجرت و مدت ۱۳ سال در مکه هم همین بود.
و همچنین عدم رغبت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام – نسبت به حکومت در جامعه دینی با وجود دعوت و اصرار مردم به همین دیدگاه مربوط می شد، اما از ناحیه اصرار شدید و گسترده عموم مردم، تکلیفی در این زمینه یعنی پذیرش حکومت به عهده او قرار گرفت.
دیگر امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ هم بالخصوص بعد از حادثه عاشورا و شهادت حضرت سیدالشهداء امام حسین ـ علیه السلام ـ با این مشکل عظیم مواجه بودند، لذا هیچ اقدامی جهت تأسیس حکومت دینی انجام ندادند، حتی با و جود اینکه گاهی از طرف عده ای برای این امر دعوت شدند.
در جریان «غدیرخم» رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ با دریافت فرمان پروردگار عالمیان «علی بن ابیطالب » – علیه السلام – را بعنوان خلیفه و جانشین خود جهت اداره جامعه دینی و سرپرستی همه اهل ایمان و عهده دار مقام حکومت دینی به مردم معرفی فرمود. تعیین آن شخصیت قدسی با فضائل شناخته شده و سوابق فعالیتهای گسترده و حمایت های فداکارانه از دین خدا از طرف خدای سبحان انجام گرفت و پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ برای تبلیغ آن به انسانها مأموریت یافت. اصل آن انتخاب الهی در فرصت های قبلی هم چند بار انجام شده بود، و اما در «غدیر خم» هم بعنوان تبلیغ رسالت عظیم بر عهده رسول خدا قرار گرفت.
با معرفی مقام امامت و خلافت امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و ذکر فضائل اختصاصی و مقام قدسی آن حضرت، دین خدا به مرحله کمال رسید و «اکمال دین» و اتمام نعمت خدای سبحان به انسانها اعلام شد و آیه ای از قرآن مجید در این زمینه نازل شد و خدای سبحان به پیامبر خود و پیروان دین توحیدی فرمود:
«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» (المائده/۳) یعنی: امروز کافران از [شکستن ارکان] دین شما مأیوس شدند، پس از آنها نترسید و از [نافرمانی] من بترسید، امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمتم را برای شما به مرحله کمال رساندم و اسلام را بعنوان دین شما پسندیدم.
پس دین خدا با معرفی امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ به مقام امامت و خلافت و معرفی فضائل او و تبلیغ آن رسالت عظیم به کمال رسید و این مرحله قبل از تحقق حکومت او بود، چون در آن زمان هنوز پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در حیات دنیوی بود و در بین مردم حضور داشت و رهبری مردم و حکومت بر آنها را بعهده داشت.
جهت جلوگیری از طولانی شدن مقاله، ادامه بحث را به شماره بعدی موکول می کنیم. (ان شاء الله تعالی )
الیاس کلانتری
پاورقی :
۱- نکات تفسیری دو آیه مورد نظر را در مقالات قبلی در ایام غدیر ذکر کردیم و علاقهمندان میتوانند به بعضی از آن مقالات تحت عنوان و شمارههای ذیل مراجعه کنند.
کلام ایام – ۹۰، عید غدیر و ادامه رهبری آسمانی و شمارههای: ۹۱ – ۹۲ و ۹۳
کلام ایام – ۱۶۰، عید غدیر، عید اکمال دین و اتمام نعمت خداوند بر انسانها – و شمارههای ۱۶۱ – ۱۶۲ و ۱۶۳ .
کلام ایام – ۳۶۳، عید اکمال دین خدا و اتمام نعمت بر انسانها.