پرسش و پاسخ -۳۱۳، روش صحیح آموزش کودکان و نوجوانان درباره ی احکام دینی کدام است؟

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

                                                                                               اعتذار      

   مدت زمانی در اثر بعضی بی نظمی ها و قصورات یا تقصیرات در برنامه پرسش ها و پاسخ ها و مقالات بخش های دیگر وقفه ای پیش آمد و انتشار مقالات محدود شد به بخش «کلام ایام تاریخی» امیدواریم با عنایات خدای سبحان چنین بی نظمی و وقفه ای تکرار نشود و مقالات بخش های مختلف بصورت منظمی استمرار یابد

                                                                                  *  *  *  *  *  *  *  *  *

پرسش و پاسخ -۳۱۳، روش صحیح آموزش کودکان و نوجوانان درباره ی احکام دینی کدام است؟

                                                                                                 بخش دوم*

سؤال: ضمن تشکر از استاد …. در خصوص الزام والدین به فرزندان تازه مکلف شده، نسبت به رعایت حجاب و نماز، آیا والدین این حق را دارند فرزند خود را الزام به انجام واجبات کنند؟ اگر جواب مثبت است، تا چه حدی مجاز به الزام هستند و اگر جواب منفی است، از چه طریق فرزند را نسبت به انجام واجبات دعوت کنند؟

   ما قبلاً در مقام پاسخ به این سؤال مطالبی را متذکر شدیم اما جهت خودداری از طولانی شدن مقاله، پاسخ سؤال را به دو بخش تقسیم کردیم و لذا  ادامه پاسخ آن را در این بخش می نویسیم.

در بخش اول پاسخ ، به روش آموزش معارف دین خدا در سیره و کلام رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و امامان اهل بیت اشاره ای شد  وکلامی از امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – در آموزش «نماز» به اهل ایمان مورد استناد و استشهاد قرار گرفت. حال در این نوشتار، آن بحث را ادامه می دهیم.

    کلام نورانی امام امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – را درباره نماز و تشویق انسانها نسبت به آن مجدداً در این بخش می آوریم:

   «تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَيْهَا وَ اسْتَكْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّهَا كانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتاباً مَوْقُوتاً» یعنی:  امر نماز را عهده دار شوید و بر آن محافظت کنید و آن را زیاد به جا آورید و از طریق آن [به پروردگار عالمیان] نزدیک شوید، همانا آن برای اهل ایمان، واجب قطعی در اوقات و زمان های معین شده است.

     در آن بخش در مقام توضیح و شرح کلام امام – علیه السلام – متذکر بعضی از آیات قرآن مجید شدیم که در آن کلام شریف مورد توجه قرار گرفته و از جمله:

   «فَإِذَا قَضَيتُمُ الصَّلَاةَ فَاذْكُرُوا اللَّهَ قِيامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَوْقُوتًا» (النساء/۱۰۳) یعنی: پس نماز را برپا دارید، همانا نماز برای مؤمنان، واجب قطعی در اوقات و زمان های معین شده است.

۲- ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ؟ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ (المدثر/۴۲-۴۳)

۳- امام – علیه السلام – در ادامه کلام شریف خود می فرماید:

« وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِينَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَيْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ» (۱) یعنی : کسانی از مؤمنان حق نماز را شناختند، کسانی که زر و زیور متاع دنیا و نه آنچه سبب چشم روشنی می شود از فرزند و مال، آنها را به خود مشغول نمی کند.

امام – علیه السلام – در توصیف و مدح اهل نماز که با توجه به عظمت و قداست و جلالت نماز و شکوه این عبادت عظیم، آن را برپای می دارند، استناد به این آیه کریمه ذیل فرمود:

    «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يخَافُونَ يوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ» (النور/۳۷) یعنی: اهل نماز حقیقی کسانی هستند که تجارت و داد و ستد آنها را از ذکر الله و برپا داشتن نماز و پرداختن زکات مشغول نمی کند.

   مراد این است که نماز و رعایت عظمت و قداست و اهمیت آن، ارکان برنامه زندگی آنها را تشکیل می دهد و تجارت و داد و ستد و اشتغالات دیگر در برنامه زندگی آنها در درجات پائین تر قرار دارند و نماز و ذکر الله در برنامه زندگی و رفتارهای آنها در مقام رفیعی قرار می گیرد.

     ۴ – امام  – علیه السلام- در ادامه کلام شریف خود در تجلیل و بیان شکوه نماز اشاره ای به روش و سیره شریف رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – نموده و می فرماید:

كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ، لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ یعنی رسول خدا – صلی الله علیه و آله – دائماً بخاطر نماز خود را به سختیها می انداخت با اینکه بشارت بهشت به او داده شده بود، به جهت کلام خدای سبحان فرمود:

    «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيهَا» (طه/۱۳۲) یعنی: اهل خودت را [ای پیامبر] به نماز امر کن و خودت بر آن شکیبا باش. پس او [رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به جهت فرمان خداوند] دائما اهل خود را به نماز امر می کرد  و شخص خود بر آن شکیبائی می ورزید.

     قابل توجه است که امام امیر المؤمنین علی – علیه السلام – با داشتن مقام بسیار رفیع «امامت»، باز در کلام خود در مقام آموزش انسانها، هم به کلام خدا – عزّ و جلّ – استناد فرموده و هم به سیره شریف رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم-  و این روش و به کار بردن آن در امر آموزش انسانها در همه جهات زندگی آن وجود مبارک مشاهده می شود، یعنی استفاده از کلام خدای – عزّ و جلّ – و سیره شریف رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم) در کلام و رفتار خود.

   پس در روش آموزشی که امام علی – علیه السلام – به کار می بست، عبادتی به نام «صلاة» یعنی نماز در عین حال که عبادتی است بصورت واجب برای انسانها معین شده، باز با تشویق و تذکر جلالت آن و تذکر رفتار رسول خدا  – صلی الله علیه و آله و سلم – درباره آن همراه است. یعنی امام – علیه السلام – در تشویق انسانها به نماز و رعایت اهمیت آن – با اینکه نماز یک عبادت واجب در بین احکام دینی است – باز از روش تشویق استفاده کرده و جلالت نماز و رفتار شکوهمند رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم –  را متذکر شده است.

207-آیا کفر به خدا اثر کارهای خوب را هم از بین می برد؟!
بخوانید

  پس با توجه به این کلام شریف از امیرالمؤمنین علی – علیه السلام –  و سخن نورانی رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – در تشبیه نمازهای واجب یومیه به چشمه آب گرم و شستشوی انسان پنج مرتبه در شبانه روز در آن چشمه آب گرم و نقل آن کلام نورانی از طرف امیرالمؤمنین – علیه السلام – در این خطبه شریف، و همچنین روش رهبران و معلمان آسمانی، الزام به معنی عرفی که با سختگیری و شدت عمل و تحقیر و سرزنش همراه باشد، طبعاً معقول نیست. چون – بطوریکه در بخش اول پاسخ- متذکر شدیم در عبادات و رفتارهای دینی یک نوع جاذبه حقیقی وجود دارد و انسانها نسبت به آن اعمال و رفتارها یک نوع تمایل و گرایش و علاقه در وجود احساس می کنند، اما وقتی آموزش کودکان و نوجوانان با الزام و سختگیری همراه باشد آن جاذبه حقیقی از بین می رود و گاهی یک نوع حالت فرار و یا حداقل بی اعتنائی در آنها به وجود می آورد و طبعاً آن نوع آموزش اثر مطلوب مورد انتظار والدین و معلمان و مربیان را نخواهد داشت .

     پس جهت اثر گذاری حقیقی آموزشها لازم است از جاذبه حقیقی عقاید و اخلاق و احکام دینی استفاده کرد و بهترین روش در این زمینه ذکر رفتارهای پیامبران خدا و امامان اهل بیت – علیهم السلام – و شرح و توضیح آن رفتارها برای کودکان و جوانان و حتی افراد در سنین بالاتر است و در آن صورت جاذبه شخصیتی و رفتارهای آن شخصیت های قدسی در روح انسانهای تحت تعلیم نفوذ خواهد کرد. همچنانکه جاذبه رفتارهای رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – در زمان ظهور اسلام، انسانهای دارای عقاید مختلف را بسوی دین خدا جذب کرد و آموزش های دینی در بخش وسیعی از جهان آن روز منتشر شد و دین خدا جایگاه حقیقی و مورد انتظار خود را بین ملل آن زمان پیدا کرد. بطوریکه خدای سبحان فرمود:

    «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ» (آل عمران /۱۵۹) یعنی : پس از ناحیه رحمتی از الله نسبت به آنها پر محبت و ملایم شدی و اگر سخت گیر و خشن بودی آنها از دور تو پراکنده می شدند پس آنها را عفوکن و برای آنها استغفار کن و با آنها در امر مشاورت کن.

   اما یک مشکل در این زمینه باقی می ماند و آن اینکه در هر صورت عده ای از کودکان و نوجوانان نسبت به معارف دین خدا و احکام آن بی اعتناء هستند وظایف واجب دینی را انجام نمی دهند و پس در این زمینه چه کاری لازم است انجام بگیرد؟  و این مطلب بخش آخر سؤال مورد بحث است؟

    در جواب عرض می کنیم: عده زیادی از کودکان و نوجوانان جامعه نه تنها نسب به احکام دینی و عبادات واجب و ضروری بلکه نسبت به اصل آموزشهای علمی و برنامه مدارس و ضوابط برقرار در محیط های آموزشی هم بی اعتناء هستند و افت تحصیلی زیانباری در فضای مدارس مشاهده می شود. همچنین این نوجوانان نسبت به مسائل بهداشتی و آموزشهای طبی و سلامت بدن و روح خود هم بی اعتناء و یا کم توجه هستند و البته این نوع رفتارها اختصاص به کودکان و نوجوانان ندارد، بلکه این مشکل در بین عده ای از انسانها حتی در سنین بالاتر هم عمومیت دارد! و حتی عده زیادی از انسانها از ناحیه این بی اعتنائی به بهداشت بدن و روح خود و یا فرزندان و اهل خانواده خود دچار خسران ها و زیانها و مشقت های زیادی می شوند و باز این مشکلات اختصاص به جامعه ما ندارد و مراتبی از آنها در اغلب کشورهای جهان برقرار است. اصل این موضوع و مشکلات زندگی انسانها و بالخصوص جوانان احتیاج به مطالعات و بررسی های علمی خاصی دارد، اما در این بخش ما به این مقدار پاسخ اکتفا می کنیم و اگر بعداً سؤالات دیگری در این زمینه مطرح شود، بخشی از مشکلات موجود را مورد بررسی بیشتری قرار خواهیم داد.  اما جهت حداقل پاسخی که در این سؤال مطرح شده عرض می کنیم:

   طبعاً معقول نیست که والدین کودکان و مربیان و معلمان آنها صرفاً بجهت بی اعتنائی کودکان به وظایف اخلاقی و احکام دینی، از اقدام به حل این گونه مشکلات صرف نظر کنند، چون در آن صورت احتمال وجود دارد که دانش آموزان در سنین اولیه عمر خود و در مدارس نه تنها به اخلاق عمومی و احکام دینی بلکه به وظایف خود درباره والدین و احترام به آنها و اصل تحصیل و ادامه آن و اصول بهداشتی درباره جسم و روح خود و امور بسیار مهم زندگی هم بی اعتناء باشند و در نتیجه نظام زندگی بعدی آنها دچار اختلال هائی شود. پس با توجه به این مشکلات چه کاری باید کرد؟

  در جواب عرض می کنیم که کودکان را که فعالیت قوه عقل هم در آنها شروع نشده  و یا در مراحل پائین قرار دارد، می شود با نوعی الزام به وظایف خود وادار کرد، اما نه با خشونت و شدت عمل و سختگیری های نفرت انگیز، بلکه می شود والدین کودکان با عمل و رفتارهای خود و جدیت و رعایت نظم در زندگی، آنها را به رفتارهای دینی و اخلاقی و ضوابط و مقررات مدارس ملزم ساخت. و در این راه از عواطف آنها استفاده کرد و مثلاً با محدود کردن توجهات محبت آمیز و نوعی فاصله گرفتن از نوع معنوی و انجام ندادن درخواستهای آنها. یعنی والدین کودکان لازم است نماز و عبادات دینی را در اول وقت  و با هم انجام دهند و رفتن به گردش و مهمانی و خرید لوازم منزل و امثال آنها را با برنامه نماز اول وقت تنظیم کرد و این جدیت را در عمل و بطور غیر مستقیم به کودکان یاد داد.

از امام کاظم – علیه اسلام – نقل شده است که درباره کودکان و تخلفات آنها فرمود:

   « لا تضربه واهجره و لا تطل» یعنی: کودک را [ در خلاف کاری ها و نافرمانی ها و عدم رعایت وظایف خود] نزن بلکه از او فاصله بگیر [به اصطلاح از او قهر کن] اما این قهر کردن را طولانی نکن.

بهترین کار و رفتار در این زمینه، ذکر و بیان رفتارهای پیامبران خدا و امامان اهل بیت و شخصیت های خاندان رسالت برای کودکان و دیگران است.

  ذکر و بیان داستانهای زندگی شخصیت های قدسی و رفتارهای آنها درباره نماز و سایر اعمال عبادی تأثیرات عمیقی در کودکان و جوانان و دیگران به وجود می آورد. و می شود با تهیه و قرار دادن کتابهای زندگی آن شخصیت های قدسی در اختیار آنها ، اثرات آموزشی مطلوبی در آنها به وجود آورد.

اگر احتیاج به توضیح بیشتری بود و تمایلی به ادامه بحث، از دریافت سؤالات دیگر استقبال می کنیم  و سعی می کنیم جوابهای مستدل دیگری در این زمینه ارائه دهیم. ان شاءالله تعالی.

۱۵/۳/۱۴۰۳

الیاس کلانتری

پاورقی:

  • ۱ – در این کلام شریف که مأخوذ از آیه کریمه قرآن است، کلمه «رجال» به معنی انسانها است و نه فقط «مردان»
دکمه بازگشت به بالا
بستن