کلام ایام تاریخی- ۵۶۹، ماه ذوالحجة و فضائل و ایام تاریخی آن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
*بخش اول *
ماه ذوالحجة از ماه های عظیم و پرفضیلت سال است. این ماه پرشکوه یکی از ماههای حرام و دارای فضائل عظیمی است. برای این ماه و بالخصوص بعضی از ایام آن عبادات خاصی معین شده است، از جمله و در رأس آنها، عبادت عظیم حج و زیارت خانه خدا، و انسانها مؤظف شده اند که – در صورت استطاعت – از نقاط مختلف عالم بسوی کعبه یعنی خانه خدا سفر کنند و اعمال معینی را در آن سفر انجام دهند. و مجموعاً در اجتماعی که به این منظور تشکیل می یابد، حضور یابند.
خانه خدا در شهر مکه قرار دارد و عبادت عظیم حج در آن شهر و در نقاطی در اطراف آن انجام می یابد وآن شهر و مسجدی که به نام «المسجد الحرام» خوانده می شود و خود شهر مکه دارای احکام عبادی معین و حرمت عظیمی است و انسانها در آن شهر و فضای آن مسجد از امنیت خاصی بهره مند می شوند.
خانه خدا محل جریان عظیم «ذکر الله» در طول سال بالخصوص در ایام ماه پرشکوه «ذوالحجة» است که عبادت عظیم حج در آن ماه و در شهر مکه و در مسجد الحرام و کنار خانه خدا و بعضی «مواقف کریمه» و «مشاهد شریفه» اطراف آن انجام می یابد. در آن مکان مقدس بطور دائم بالخصوص در ماه ذوالحجة و بعضی از ایام آن، جریان عظیم و نورانی «ذکر الله» برقرار است و آن جریان سبب نزول برکات فراوانی از طرف پروردگار عالمیان می باشد و آن جریان مبارک بطور مستمر عامل پاکسازی و رشد روح انسانها می شود.
عالی ترین مراتب شستشوی روح انسانها و تزکیه آنها در ایام آن ماه پرفضیلت بالخصوص روزهای نهم تا دوازدهم این ماه تحقق می یابد و در ادامه این کلام و این نوشتار توضیحات فشرده ای در این زمینه خواهیم آورد.
ما قبلا در یکی از مقالات مربوط به این ماه پر فضیلت درکلامی کوتاه به فضائل این عید عظیم یعنی عید قربان (اضحی) اشاره ای کردیم و آن را «عید ذکر الله کثیر» نامیدیم. و در این نوشتار قطعه ای کوتاه از آن مقاله را ذکر می کنیم:
عید ذکر الله کثیر
در آیاتی از از قرآن مجید انسان ها به « ذکر کثیر خداوند » سفارش شده اند، به عنوان نمونه:
۱- يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا (الأحزاب/۴۱) یعنی : ای کسانیکه ایمان آورده اید الله را یاد کنید، یاد فراوان.
۲- فَإِذَا قُضِيتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (الجمعة/۱۰) یعنی :چون نماز به پایان رسید، در زمین پراکنده شوید و خدا را زیاد یاد کنید، باشد که رستگار شوید.
۳- الَّذِينَ يذْكُرُونَ اللَّهَ قِيامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (آل عمران/۱۹۱) یعنی :آنانکه الله را یاد می کنند، ایستاده و نشسته و به پهلو خوابیده ( در همه حالات ) و در آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند. ] و می گویند [ پروردگارا اینها را بیهوده نیافریدی، منزهی تو، پس ما را از عذاب آتش حفظ کن.
علّت این ذکر کثیر و آثار و به طور کلّی اهمیّت خاص آن را به بحث مستقل دیگری موکول می کنیم و فقط به این نکته متذکر می شویم که خداوند عالم فلاح و سعادت انسان را متوقف به ذکر فراوان خود معرفی فرموده است، یعنی بدون ذکر کثیر، انسان استعداد ورود به بهشت و فلاح حقیقی و کامل را پیدا نخواهد کرد. از همین آیه از قرآن اهمیّت خاص « ذکر الله کثیر » روشن می شود.
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: « ما من شيء إلا و له حد ينتهي إليه إلا الذکر فليس له حد ينتهي إليه فرض الله عز و جل الفرائض فمن أداهن فهو حدهن و شهر رمضان فمن صامه فهو حده و الحج فمن حج فهو حده إلا الذکر فإن الله عز و جل لم يرض منه بالقليل و لم يجعل له حداً ينتهي إليه ثم تلا هذه الآية: یا أيها الذين آمنوا اذکروا الله ذکراً کثيراً و سبحوه بکرةً و أصيلًا » یعنی :هیچ چیز نیست جز اینکه برای آن حدّی
[و اندازه ای] وجود دارد که به آن منتهی می شود جز ذکر [الله ]که حدّی ندارد تا به آن منتهی شود، خداوند فرائض را مقرّر فرمود و هر کس آنها را بجا آورد، حدّ آنها همان است و ماه رمضانست که هر کس آن را روزه بگیرد، حدّ آن همان است و حج که اگر کسی آن را به جا آورد، آن را به پایان رسانده، به جز ذکر [ الله ] که خداوند « عزّ و جلّ » با اندک آن راضی نمی شود و برای آن حدّی تعیین نکرده است که به آن منتهی شود، سپس [امام علیه السلام ] این آیه را تلاوت فرمود:
« يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا » سپس فرمود: خداوند عزّ و جلّ حدّی برای آن تعیین نفرموده که به آن منتهی شود.
حاصل بحث اینکه: خداوند عالم ذکر فراوان خود را به بندگان توصیه فرموده و برای آن هیچ مقدار معیّنی مقرّر نکرده است و همچنین ذکر کثیر خود را عامل رستگاری و ورود به بهشت معرفی فرموده است. (۱)
ذکر الله به هر عمل و رفتار و حالت روحی گفته می شود که سبب ارتباط انسان با خدای سبحان می شود، و آن منحصر به ذکر زبانی صِرف نمی شود. عمل شکوهمند «حج» سرشار از ذکر الله است و ذکر الله هم سبب و عامل حیات قلب انسانی است، لذا ماه ذوالحجة مجموعاً زمان رشد روح انسانی و پاکسازی آن می باشد و این حیات روحی و پاکسازی آن در مرتبه ای برای زائران خانه خدا و در مرتبه ای برای دیگر اهل ایمان تحقق می یابد. یعنی کسانیکه سفر حج نصیب آنها شده در مرتبه ای بسیار متعالی از فضائل این ماه بهره مند می شوند و کسانی هم که نتوانسته اند در آن مراسمِ باشکوهِ بی پایان حضور یابند، باز بهره های فراوانی – در مرتبه ای دیگر – از برکات این ماه برای آنها حاصل می شود و اصلا یاد عبادت عظیم حج و دعا برای شرکت در آن برای سالهای بعد و دعا برای زائران خانه خدا که در این ایام در آن مراسم حضور دارند، خود نوعی ذکر الله محسوب می شود و عامل و سبب اجر و پاداش خدای سبحان.
عظمت سفر حج و این عبادت باشکوه در حدی است که ترک آن از روی بی اعتنائی، برای کسانیکه استطاعت سفر بسوی خانه خدا و زیارت آن و حضور در آن مراسم عبادی را دارند، نوعی کفر محسوب می شود، بطوریکه خدای سبحان فرمود:
«إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ – فِيهِ آياتٌ بَينَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِي عَنِ الْعَالَمِينَ » (آل عمران/ ۹۶ و ۹۷) یعنی : نخستین خانه ای که برای ] عبادت [ انسان ها قرار داده شده، همان است که در مکّه است و مبارک، و هدایتی است برای عالمیان، در آن است نشانه هایی روشن، مقام ابراهیم و هر کس داخل آن شود در امان خواهد بود و برای خدا بر عهده انسان ها است حج آن خانه، برای کسی که استطاعت رفتن به آن جا را داشته باشد، و هر کس کفر بورزد، همانا خداوند از عالمیان بی نیاز است.
فضائل ماه ذوالحجة
خدای سبحان برای این ماه فضائلی را مقرر و عطا فرموده است، همچنانکه برای « ماه مبارک رمضان» فضائلی قرار داده است. که مراتبی از آن حتی شامل کسانی می شود که نمی توانند روزه بگیرند مثل افراد بیمار یا مسافر و یا بطور کلی کسانیکه که روزه گرفتن برای آنها ضرر قابل توجهی دارد. ماه ذوالحجة هم در این جهت شباهتی با ماه رمضان دارد، یعنی مراتب متعالی از رحمت و برکات خدای سبحان در این ماه شامل حال کسانی می شود که به سفر حج رفته اند و در آن مراسم باشکوه حضور یافته اند، اما جریان برکات حج و اصل ماه ذوالحجة فراتر از آن است و بعضی مراتب آن شامل حال دیگران هم می شود که امکان شرکت و حضور در آن مراسم را پیدا نکرده اند. مثل بهره مندی از امنیت برقرار در این ماه از ناحیه ممنوعیت جنگ در آن. یعنی بجهت اینکه این ماه از ماههای حرام است و جنگ در آن ممنوع است، لذا عموم انسانها از یک مرتبه از برکات آن بهره مند می شوند و آن عبارت است از امنیتی که از این ممنوعیت به وجود می آید.
و علاوه بر آن فواید و منافع دیگری هم برای انسانها از آن حاصل و عاید می شود که به بعضی از آنها در ادامه این بحث و فرصت های مناسب دیگری اشاره ای خواهیم نمود. ان شاء الله تعالی.
در بیان فضائل ماه ذوالحجة و شکوه و عظمت زیارت خانه خدا یعنی «حج» به این اشارات و تذکرات اکتفاء می کنیم و خوانندگان عزیز را به توجه مجدد به مقالات قبلی مربوط به ماه ذوالحجة توصیه می نماییم و ذیلاً متذکر عناوین و شماره های مقالات قبلی در این زمینه می شویم
- کلام ایام – ۸، عید ذکر الله کثیر
- کلام ایام – ۲۳۸، ماه ذوالحجة و شکوه و برکات آن (در دو بخش و با شماره ۲۳۹)
- کلام ایام – ۲۹۳، خانه خدا و شکوه و عظمت زیارت آن (در دو بخش و با شماره ۲۹۴)
- کلام ایام – ۲۹۴، خانه خدا و بهای حفظ حرمت و شرافت و کرامت آن
- کلام ایام – ۳۵۷، ماه پرشکوه ذوالحجة و روزهای عظیم آن (در چهار بخش و با شماره های ۳۵۸ -۳۶۰ و۳۶۱)
- کلام ایام – ۳۶۶، روزهای تاریخی ماه ذوالحجة
- کلام ایام – ۵۰۷، ماه ذوالحجة و روزهای پرفضیلت و تاریخی آن (در دو بخش و با شماره ۵۰۸)
- کلام ایام – ۵۳۷، روزهای پرفضیلت و تاریخی ماه ذوالحجة (در پنج بخش و با شماره های ۵۳۸ و ۵۳۹ و ۵۴۰ و ۵۴۱)
روزهای تاریخی ماه ذوالحجة
مهمترین روزهای تاریخی ماه ذوالحجة به ترتیب تاریخ وقوع آنها عبارتند از:
- جریان ازدواج امیر المؤمنین علی – علیه السلام – با حضرت صدیقه طاهره ، فاطمه زهرا –سلام الله علیهما- در اولین روز از این ماه .
- شهادت حضرت امام باقر –علیه السلام –که در روز هفتم این ماه وقوع یافته است.
- خروج حضرت امام حسین – علیه السلام و کاروان همراه او از شهر مکه قبل از اتمام مراسم حج
- خروج حضرت مسلم نماینده حضرت امام حسین – علیه السلام- در شهر کوفه و شهادت او در جنگ با سپاه حکومت بنی امیه.
- عید عرفه که هر سال در روز نهم ماه ذو الحجة تجدید و تکرار می شود.
- «عید اضحی» (قربان) در روز دهم این ماه که عبادت عظیم و با شکوه «حج» هر سال در آن تجدید و تکرار می شود.
- ولادت حضرت امام هادی –علیه السلام- که در روز پانزدهم این ماه وقوع یافته است.
- ماموریت پیامبر خدا- صلی الله علیه وآله وسلم – از طرف خدای سبحان برای «تبلیغ» یک رسالت عظیم تاریخی.
- ولادت امام موسی کاظم – علیه السلام – در روز بیستم این ماه
- جریان مباهله رسول خدا – صلی الله علیه و سلم – با مسحیان نجران در روز بیست و چهارم این ماه.
در این نوشتار ما برای توضیح و شرح هر یک از عناوین فوق ، به کلام کوتاهی اکتفاء می کنیم.
ازدواج امیرالمومنین علی – علیه السلام – با حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
در موضوع تاریخ ازدواج امیرالمؤمنین علی –علیه السلام- با حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا – سلام الله علیها- دختر رسول خدا –صلی الله علیه و آله و سلم – بین مورخان و در منابع تاریخی وسیره شریف آن دو بزرگوار، اختلاف نظر وجود دارد، اما مشهور ترین تاریخ ذکر شده برای آن رویداد مبارک ، روز اول ماه ذوالحجة است.
درکتابهای معتبر از سیره شریف آن دو شخصیت قدسی نقل شده است که آن ازدواج با امر خدای سبحان –عزّوجّل- و از طریق وحی آسمانی انجام گرفت. در منابع تاریخی نقل شده است که هروقت شخصی به خواستگاری حضرت فاطمه –سلام الله علیها- می رفت، رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم- در جواب او می فرمود: درباره ازدواج دخترم فاطمه –سلام الله علیها- منتظر فرمان پروردگارم هستم. یعنی امر ازدواج او متوقف به حکم و دستور و اذن پروردگار عالمیان است . تا اینکه حضرت علی – علیه السلام – بعنوان خواستگار به محضر شریف رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – رفت، آن حضرت فرمود : یا علی صبر کن تا من با فاطمه – علیها السلام – صبحت کنم و نظر او را جویا شوم.
رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم- موضوع خواستگاری حضرت علی – علیه السلام – را به اطلاع دخترش فاطمه – سلام الله علیها – رساند و او هم موافقت و رضایت خود را اعلام نمود. رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم- موافقت و رضایت دختر گرامی خود را به اطلاع علی – علیه السلام – رساند و آن رویداد مبارک در عالم دنیا و همچنین در آسمانها و عالم ملکوت و در بین ملائکه برقرار و اعلام شد. نقل شده است که بعد از خواندن عقد آن دو شخصیت قدسی توسط رسول اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم- فرشته وحی با جمعی از ملائکه جهت اعلام رضایت پروردگار عالمیان و تبریک آن رویداد مبارک به حضور رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم- نازل شد.
از کلام و رفتار رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم- در این زمینه بطور آشکار بر می آید که امر ازدواج آن دو شخصیت قدسی – سلام الله علیهما – یک رویداد عادی از نوع متعارف نبود! بلکه به نوعی خاص و بطور مستقیم و یا غیر مستقیم به مجموع فرهنگ دینی و اخلاق کریمه آن و موضوع تکریم جنس زن ارتباط می یافت. در بیان این موضوع و مجموع آن رویداد مبارک به ذکر و توضیح چند نکته لطیف می پردازیم.
یکم: گفته شده که رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – در پاسخ کسانی که فاطمه زهرا – سلام الله علیها – را خواستگاری می کردند، می فرمود که درباره امر ازدواج او منتظر وحی آسمانی و فرمان خدای سبحان هستم. اما در جواب خواستگاری حضرت علی – علیه السلام – بلافاصله و در همان مجلس موافقت خود و دختر گرامی خود را با آن پیشنهاد اعلام فرمود و مقدمات آن امر قدسی را فراهم ساخت.
از آن رفتار خاص رسول خدا – صلی الله علیه و آله – درباره امر ازدواج حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا – سلام الله علیها – و از کلام صریح آن حضرت بر می آید که زندگی شخصی رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – و دختر گرامی او و امیرالمؤمنین علی – سلام الله علیهما – تحت توجهات وعنایات خاص پروردگار عالمیان قرار داشت . بجهت اینکه آن ذوات مقدسه و همه امامان معصوم – علیهم السلام – معلمان آسمانی انسانها و سفیران و نمایندگان او در بین انسانها هستند. و لازم است معلمان معین شده برای انسانها تحت تعلیم خاصی از پروردگار انسانها قرار داشته باشند.
این موضوع درباره پیامبران دیگر هم – علیهم السلام – علاوه بر پیامبر خاتم – صلی الله علیه و آله و سلم – به نحوی و به نوعی صادق است بطوریکه خدای سبحان در کلام خود و کتاب آسمانی درباره حضرت موسی – علیه السلام – فرمود:
«وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَيكَ مَرَّةً أُخْرَى – إِذْ أَوْحَينَا إِلَى أُمِّكَ مَا يوحَى – أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيمِّ فَلْيلْقِهِ الْيمُّ بِالسَّاحِلِ يأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَعَدُوٌّ لَهُ وَأَلْقَيتُ عَلَيكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَينِي» (طه / ۳۸-۳۹) یعنی: آن زمان که وحی فرستادیم به مادرت آنچه را که وحی کردیم [درباره تو] که او را در صندوقچه ای قرار بده و در دریا [رود نیل] بیفکن، پس دریا او را به ساحل خواهد انداخت و کسی که دشمن من و دشمن اوست او را از آب خواهد گرفت و محبتی از خودم بر تو افکندم، تا تحت نظر خودم پرورش بیابی .
در این آیه کریمه و آیه بعدی الطاف خاص پروردگار عالمیان به موسی – علیه السلام – از همان زمان تولد و دوره شیرخوار بودن تا سنین بالاتر و مجموعا قبل از بعثت به مقام نبوت و رسالت ذکر شده و بطور صریح از این کلام خدای سبحان بر می آید که موسی – علیه السلام – از زمان تولد تحت نظر و مراقبت و پرورش خاصی از طرف خدای سبحان قرار داشت و جهت نبوت و رسالت و آموزش انسانها آماده می شد.
همچنین درباره حضرت ابراهیم و بعضی دیگر از پیامبران فرمود:
«وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى ﭐلْأَرْضِ ﭐلَّتِي بَارَکْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ– وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَکُلّاً جَعَلْنَا صَالِحِينَ– وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ ﭐلْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ ﭐلصَّلَوةِ وَإِيتَاءَ ﭐلزَّکَوٰةِ وَکَانُواْ لَنَا عَابِدِينَ» (الانبیاء / ۷۱-۷۳) یعنی: ما او [ ابراهیم] و لوط را نجات دادیم به سوی سرزمینی که در آن جا برای جهانیان برکت قرار دادیم. و به او اسحق و یعقوب را افزون عطا کردیم و همه آنها را از صالحان قرار دادیم. و آنان را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می کنند و به آنها انجام کارهای خیر و بر پا داشتن نماز و پرداخت زکات را وحی کردیم و آنها عبادت کنندگان ما بودند.
از این آیات کریمه هم بر می آید که پیامبران خدا که نام تعدادی از آنها در آیات ذکر شد – تحت آموزشهای خاص پروردگار عالمیان قرار داشتند و برای امر نبوت و رسالت و هدایت انسانها بسوی مقاصد حقیقی زندگی آماده می شدند.
موضوع پرورش و آموزش خاص وجود مبارک رسول خدا – صلی الله علیه و آله – برای امر رسالت و نبوت از طرف خدای سبحان در مرتبه متعالی خاصی قرار داشت و در بعضی از مقالات به این موضوع اشاره ای شد و به خواست خدای سبحان در فرصتی مناسب به بحثی تفصیلی در این زمینه خواهیم پرداخت. این موضوع در بعضی از خطبه های امیرالمومنین علی – علیه السلام- هم با اهمیتی خاص ذکر شده است. از جمله آن حضرت فرمود:
«و لقد قرن اللّه به صلّى اللّه عليه و آله من لدن [أن] كان فطيما أعظم ملك من ملائكته يسلك به طريق المكارم، و محاسن أخلاق العالم، ليله و نهاره» یعنی: و همانا خدای سبحان او را – صلی الله علیه و آله و سلم – از زمانی که او از شیر باز شد، شب و روز با بزرگترین فرشته از فرشتگانش همراه فرمود که آن حضرت را در مسیر اکتساب مکارم و فضائل اخلاقی همراهی کند.
مراد این است که از همان زمان کودکی و زمان پایان دوره شیرخوردن، خدای سبحان توسط بزرگترین مَلَک از ملائکه، پرورش آن وجود مبارک را تحت نظر قرار داد.
امیرالمؤمنین علی – علیه السلام – و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا – سلام الله علیها – هردو از شخصیت های قدسی و معلمان آسمانی انسانها هستند و زندگی آنها تحت مراقبت های خاص خدای سبحان قرار داشت لذا طبعاً ازدواج آن دو وجود مبارک هم لازم بود تحت اراده و امر خاص او قرار داشته باشد.
آموزش انسانها هم از طریق کلام ، و هم از طریق رفتارهای معلمان آسمانی ، تحقق می یابد و اعمال و رفتارهای آنها برترین «اسوه» برای انسانها می باشد و ازدواج و رعایت حقوق همسر هم طبعاً موقعیت رفیعی در این زمینه دارد.
در زمینه آموزش انسانها با کلام و رفتارهای معلمان آسمانی و نحوه اسوه قرار دادن اعمال و رفتارهای آنها از طرف انسانها و بالخصوص پیروان دین خدا، در ادامه این مقالات توضیحاتی ذکر خواهیم کرد. ان شاء الله تعالی.
پاورقی:
۱- وب سایت حکمت طریف، بخش کلام ایام تاریخی، مقاله شماره – ۸