کلام ایام تاریخی – ۵۸۴، نهضت مقدس حسینی – علیه السلام – تجلی بی پایان عظمت و ارزش های دین خدا

*بخش یازدهم *

*بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ*

*کلیات*

  • علت عدم تمایل ولیدبن عتبه والی مدینه به سختگیری با امام حسین –علیه السلام- در موضوع بیعت با یزید.
  • ولید نسبت به مقام قدسی امام حسین –علیه السلام- بی توجه نبود.
  • رفتار احترام آمیز حر ریاحی با امام حسین (علیه السلام).
  • توبه جناب حرّ و خروج از سپاه حکومتی و پیوستن به لشکر خدا.
  • پذیرش توبه حرّ –علیه الرحمه- از طرف امام حسین –علیه السلام- و تکریم او.
  • نقش نهضت مقدس حسینی–علیه السلام- در برقراری ارکان اصلی دین خدا و رسیدن فضائل و برکات آن برای آیندگان.
  • چرا سفارشات پیامبر خدا –صلی الله علیه و آله و سلم- بعد از رحلت آن حضرت از طرف اکثر افراد جامعه دینی مورد عمل قرار نگرفت.
  • حکومت های جامعه دینی در جهت عقاید چه موقعیتی داشتند.
  • طرفداران حکومت بنی امیه چه تعدادی از افراد جامعه دینی بودند؟
  • چرا امام حسن –علیه السلام- از حکومت صرف نظر کرد و حکومت جامعه دینی به دست معاویه افتاد؟
  • افراد جامعه دینی چگونه راضی شدند که یک منافق و فردی فاسق یعنی معاویه به نام دین خدا بر آنها حکومت کند؟
  • یزید از حیله های پدرش بی بهره بود و عمدتاً فساد اخلاقی و عقیدتی او را به ارث برده بود.
  • علت اصلی پراکنده شدن کسانیکه با حضرت مسلم بیعت کرده بودند از اطرف او چه بود؟
  • چگونه آن تعداد از اهل کوفه برای جنگ با امام حسین – علیه السلام- آماده شدند؟
  • طرفداران امام حسین – علیه السلام- در کوفه و بصره چه تعدادی بودند؟
  • جاذبه های نماز و نماز جماعت و در مسجد برای اهل ایمان.
  • لذت های ناشی از تلاوت و قراءت قرآن مجید.
  • سرگرمی های و اشتغالات مشرکان در دوره قبل از ظهور اسلام.
  • عامه مردم جامعه دینی و در زندگی روزمره به لذت ها و جاذبه های بعضی از رفتار های دینی مثل «نماز» و «تلاوت قرآن» اکتفاء می کنند.

   در شماره قبلی بحث مقاله منتهی شد به موضوع «عدم تمایل عده ای از طرفداران و پیروان حکومت بنی امیه جهت جنگ با امام حسین – علیه السلام – » و بعضی از افراد را هم بعنوان نمونه نام بردیم. یکی از آن افراد ولید بن عتبه والی و حاکم مدینه از طرف حکومت بود. عدم تمایل ولید به سختگیری بر امام – علیه السلام –  و جنگ با او، عظمت و سنگینی و خطرات آن نوع رفتار بود. ولید والی و امیر شهر مدینه بود و امام – علیه السلام –  هم در آن شهر حضور داشت و میزان محبوبیت امام – علیه السلام –  و موقعیت او بلحاظ کثرت طرفداران در آن شهر چیزی نبود که امیر شهر بتواند نسبت به آن بی اعتناء باشد. دیگر اینکه ولید خباثت و دنائت یزید و قبل از او معاویه و مثلا مروان و ابن زیاد را نداشت و از سخنانش در محاوره و مشاوره با ولید برمی آید که او نسبت به مقام قدسی امام حسین – علیه السلام –  بی توجه نبود، بطوریکه وقتی امام – علیه السلام –  از دارالاماره خارج شد، مروان که جهت مشاوره نزد ولید احضار شده بود، از رفتار او با امام انتقاد کرد و گفت – طبق آنچه نقل شده است – نظر مرا نپذیرفتی سوگند به خدا که دیگر او چنین فرصتی را به تو نخواهد داد، یعنی دیگر به راحتی نخواهی توانست به او دسترسی پیدا کنی!

    ولید به او گفت : وای به حال دیگران باد، ای مروان تو کاری را برای من انتخاب کردی که هلاک دین من در آن بود. سوگند به خدا دوست ندارم آنچه آفتاب بر آن می تابد و از آن غروب می کند از مال دنیا و ملک آن مال من باشد و من حسین [علیه السلام] را بکشم، سبحان الله، آیا بخاطر اینکه او می گوید: بیعت نمی کنم، من حسین را بکشم به خدا سوگند گمان نمی کنم کسی که بخاطر خون حسین در روز قیامت بازخواست شود، میزانش در نزد پروردگار سبک باشد. مروان به او گفت: اگر رأی و نظر تو این بود، کار درستی انجام دادی.

    در هرصورت ولید تمایلی به شدت عمل و خشونت با امام – علیه السلام –  را نداشت و طبعاً مطیع خالص و کاملی برای یزید نبود، آنچنانکه افرادی مثل ابن زیاد و ابن سعد بودند.

    اما در مورد جناب حرّ  – رحمة الله علیه –  با توجه به رفتاری که او در آن چند روز با امام – علیه السلام – داشت و سرانجام در روز عاشورا از سپاه حکومتی جدا شد و از رفتار خود توبه کرد و به امام پیوست، روشن می شود که او همراه و هماهنگ با حکومت و امیر کوفه نبود و ایمان به دین خدا و معارف آن در روح او نفوذ عمیقی داشت. البته عقیده باطنی و دیدگاه حقیقی خود را آشکار نمی کرد و در برابر حکومت با تقیه رفتار می نمود و از حوادث و جریانات وقوع یافته در کوفه هم بطور کامل باخبر نبود، چون در آن ایام او در کوفه حضور نداشت.

     او در روز عاشورا قبل از اینکه جنگ شروع شود، سعی کرد ابن سعد را از جنگ با امام  حسین – علیه السلام – منصرف کند، اما موفق نشد و بدون اینکه نیت خود را به کسی آشکار کند،  همراه پسر جوانش نزد امام – علیه السلام –  آمد و از رفتار خود اظهار پشیمانی کرد و مورد تکریم امام – علیه السلام –  قرار گرفت و به سپاه آن حضرت پیوست و همراه دیگر یاران او به مقام رفیع شهادت در کنار امام – علیه السلام –  رسید. فرزند او هم با پدر همراهی کرد و کنار او و قبل از او به شهادت رسید. اما ابن سعد از طرفداران حکومت یزید بود و از کسانی بود که آمدن مسلم بن عقیل به کوفه را با ارسال نامه ای به یزید گزارش داد. او مثل برده بی اختیاری در برابر حکومت بود و تمام قصدش رسیدن به مال و مقام دنیوی از ناحیه طرفداری از آنها بود و خباثت ذاتی و  دنیاپرستی او را به پیروی بی چون و چرا از حکومت کشانده بود.

  نام این سه نفر از کسانیکه با حکومت یزید همراهی داشتند و معرفی مختصر شخصیت آنها بعنوان ذکر نمونه و معرفی افراد شاخص صاحب دیدگاههای مختلف بود. آن هم به منظور روشنتر شدن علل اصلی جریانات سیاسی و عقیدتی زمان برقراری نهضت مقدس حسینی (علیه السلام) و نقش آن نهضت باشکوه در برقراری ارکان اصلی بنای دین خدا و رسیدن فضائل و برکات آن برای آیندگان. اما در بیان تحلیلی و بررسی آن قطعه از تاریخ دین خدا و حوادث وقوع یافته در جامعه دینی لازم است پاسخ چند سؤال حداقل با اندکی تفصیل و توضیح روشن شود و آن چند سؤال با پاسخی با رعایت روش اختصار ذیلاً ذکر می شود.

۱-چرا سفارشات پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – بعد از رحلت آن حضرت از طرف اکثر افراد جامعه دینی مورد عمل قرار نگرفت؟

۲- حکومت های جامعه دینی در جهت عقاید دینی و نه از جهت سیاسی، چه موقعیتی داشتند؟

۳- طرفداران حکومت بنی امیه چه تعدادی از افراد جامعه دینی بودند؟

۴- چرا امام حسن – علیه السلام –  از حکومت صرف نظر کرد و حکومت جامعه دینی به دست معاویه افتاد؟

۵- افراد جامعه دینی چگونه راضی شدند که یک منافق و فردی فاسق یعنی معاویه بنام دین خدا بر آنها حکومت کند؟

۶- علت اصلی پراکنده شدن کسانیکه با حضرت مسلم بن عقیل بیعت کرده بودند از اطراف او چه بود؟

۷- چگونه آن تعداد از اهل کوفه برای جنگ با امام حسین – علیه السلام –  آماده شدند؟

۸- طرفداران امام حسین – علیه السلام –  در کوفه و بصره چه تعدادی بودند؟

۹- نهضت مقدس حسینی چه آثاری در زمان وقوع آن و در زمانهای بعدی در سطح جامعه دینی و در سطح جهانی داشت؟

علل اهمال مسلمین درباره بعضی از سفارشات و آموزشهای

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)

    وجود مبارک پیامبر اکرم –صلی الله علیه و آله و سلم- در مجموع دوره رسالت خود موفق شد ارکان اصلی دین خدا را در منطقه ای از جهان به مرکزیت شهر مدینه و اطراف آن برقرار سازد و در اواخر دوره رسالت و عمر دنیوی خود، دعوت به دین توحیدی را جهانی کرد و خبر ظهور پیامبر خاتم و نزول آخرین کتاب آسمانی در سطح وسیعی از عالم آن روز منتشر شد.

    آن حضرت با ارسال نامه هائی به سران کشورهای بزرگ دنیا و پذیرش گروههائی از پیروان ادیان قبلی و بحث و گفتگو با آنها و رفتار های کریمانه با آنها فضائلی از دین خدا و معارف و احکام آن را در سطح وسیعی از عالم آن روز منتشر کرد.

   جاذبه های الهی دین خدا و کتاب آسمانی عده زیادی از انسانها را در زمان اندکی بطرف خود کشید. معارف دین خدا و حقایق و احکام آن در اصل مطلوبیت ذاتی برای انسانها دارد و زمانی که آن حقایق در رفتار های کریمانه و جاذب رسول خدا–صلی الله علیه و آله و سلم- تجلی یافت آن جاذبه های فوق عادی در روح انسانهای زیادی نفوذ کرد و جایگزین شد. در فضای به وجود آمده از معارف دین خدا انسانها از طریق اقامه نماز بالخصوص نماز جماعت و آن هم عمدتاً در مساجد، با پروردگار عالمیان ارتباط برقرار می کنند. البته این نوع ارتباط با خداوند محدود و منحصر به نماز های پنجگانه شبانه روزی و در فضای مسجد نیست و بلکه در هر زمانی و مکانهای مختلف مثل منزل مسکونی، محل کار و در باغ و مزرعه و مدرسه و امثال آنها هم برقرار می شود.

    مردم در آن زمان که در طول دوره حیاتشان به قطعه سنگی که خودشان ساخته بودند و اشیائی امثال آن ، پناه می بردند در اثر ایمان به ربوبیت و الوهیت ذات قدوس الله به قدرتی بی پایان و آرامش و اطمینان قلبی بی نظیری متصل می شدند. این نوع اتصال به پروردگار عالمیان لذت روحی خاصی به انسان می دهد و آن نوع لذت روحی از سطوح و مراتب پائین شروع می شود و متناسب با موقعیت ایمانی و علمی اهل ایمان به مراتب برتر و متعالی تری می رسد و تمام فضای روحی انسان را روشن می کند.

کلام ایام - 52، حکمت غیبت امام عصر علیه السلام
بخوانید

   لذت روحی دیگر اهل ایمان تلاوت و قرائت کتاب آسمانی است که ارتباط نزدیکی هم با نوع قبلی دارد و در جهاتی با آن همراه است و دسترسی به این نوع ارتباط هم در هر زمانی و در دفعات متعددی امکان پذیر است.جاذبه قرآن مجید برای کسانیکه با زبان عربی آشنا هستند بسیار عمیق و اختصاصی می باشد و در مراتب متعددی برقرار می شود. البته جاذبه های آن اختصاص به افراد آشنا به زبان عربی ندارد و جاذبه های علمی آن برای دانشمندان عمومیت دارد.

    لذت های ناشی از انتشار معارف دین خدا و عمل به احکام آن و تغییرات و تحولاتی که در زندگی عادی روزمره مردم در جامعه دینی به وجود آمد برای عموم مردم مطلوب و دلپذیر بود، که در رأس آنها برپا داشتن نماز و تلاوت کتاب آسمانی بود. اجتماع مردم در مساجد و دیدارهای جاذب و دوستانه روزی پنج بار با یکدیگر، شنیدن کلام خدا در نماز و غیر آن برای مردمی که قبلاً در اجتماعات خود از حمله به قبیله ها و کاروان ها و کشتن انسان ها و غارت اموال آنها و شراب خوردن و امثال آنها گفتگو می کردند و شعر می سرودند، خیلی جالب و دلنشین بود. البته لذت ناشی از نماز جماعت و ارتباط با خدا و دیدارها  و مصاحبت ها با دوستان، اختصاصی به قومی و ملتی و گروهی و دوره زمانی معینی ندارد و آن نوع جاذبه و لذت روحی ریشه ای در فطرت انسانها دارد، اما امکان دارد در زمان و مکان معینی و در بین گروه های خاصی از انسانها ظهور و تجلی آشکارتری پیدا کند.

معارف و احکام دینی و ارتباط پی در پی و مکرر با پروردگار عالمیان و اتصال به رحمت و قدرت او و بهره مندی از برکات دین خدا مجموعاَ و در جهات گوناگون برای انسانها جاذبیت دارد و در روح آنها سرور و نشاطی به وجود می آورد، اما این نوع جاذبه در زندگی کسانیکه از ناحیه تسلط یک نوع بت پرستی و احساس پوچی و بی هدفی و افکار و اندیشه های پریشان در فضای زندگی آن ها رنج می بردند، بیشتر جریان می یابد.

عموم انسانها در جامعه دینی و در زندگی روزمره به این نوع لذت ها و جاذبه ها اکتفاء می کنند و خیلی به ریشه ها و عوامل اصلی آن نوع زندگی مطلوب و لذتبخش کاری ندارند، بالخصوص اگر دینداری و رسیدن به وضعیت مطلوبتر بعدی برای آنها هزینه ای داشته باشد و تکالیف خاصی به وجود آورد.

توضیح اینکه رسیدن به وضعیت مطلوب فوق الذکر اولاً و برقرار نگهداشتن و ادامه آن وضعیت و استمرار برکات آن  ثانیاً احتیاج به اعمال و رفتارها و هزینه هائی دارد، همچنانکه ادامه وضعیت مطلوب و دلنشین و آرامش و آسایش و برقراری عدالت در یک جامعه هزینه ها و امکاناتی را می طلبد!

جهت تأثیر عمیق تر این مطلب در قلوب به بحثی توأم با چند مثال می پردازیم:

شخصی را در نظر می گیریم که مالک اشیائی است مثل یک قلم و چند ورق کاغذ و چند قطعه اسکناس و چند قطعه اشیاء ساخته شده از طلا و یک جفت کفش و یک جفت جوراب و یک یا چند جلد کتاب منتشر و موجود در کتابفروشی ها. و یک واحد مسکونی و یک قطعه باغ و یک وسیله نقلیه و امثال آنها. لذت های ناشی از مالکیت آن شخص بر اشیاء گوناگون فوق الذکر و اهمیت و جاذبه آنها در روح او با یکدیگر طبعاً متفاوت خواهد بود. یعنی محافظت از چند سکه طلا برای او اهمیت بیشتری دارد در مقابل محافظت از چند ورق کاغذ و یک عدد قلم خودکار یا یک جفت جوراب.

آن شخص به راحتی می تواند آن قلم و آن چند صفحه کاغذ را در محل کارش و روی میز اطاق کار خود قرار دهد و بیرون برود و ساعتی دیگر به اطاق کار خود برگردد. اما آن چند سکه طلا را به راحتی در محل کار و یا روی صندلی تاکسی یا روی نیمکت و صندلی داخل پارک و جاهای دیگر امثال آنها قرار نمی دهد و بلکه با دقت زیاد از آنها محافظت می کند.

همچنین اگر کفش و لباس و کتاب او آسیب ببیند اهمیت آن نوع رویداد در نظر او در حد آسیب دیدن منزل مسکونی و یا یکی از اعضاء بدن او نخواهد بود، و نمی شود شکستن و از بین رفتن یک عدد ساعت را با آسیب دیدن چشم یک انسان – حتی در فرهنگ ها و آداب و رسوم اقوام مختلف یکسان – تلقی کرد.

این موضوع مورد بحث در جهات علمی و اخلاقی و فرهنگی و قوانین و آئین نامه ها در جوامع انسانی اهمیت بیشتری دارد بطوریکه امکان دارد یک یا چند انسان حاصل تحقیقات و مطالعات و تفکرات یک یا چند دانشمند و مصلح اجتماعی و یا امنیت و آرامش یک جامعه را خراب کنند و یا از بین ببرند.

و کارائی و اهمیت بعضی از پدیده های علمی و اخلاقی و معنوی و به بیان دیگر «دارائی های معنوی و علمی» غالباً و یا در بعضی موارد، اهمیت و ارزش بیشتری نسبت به دارائی های عادی و ظاهری و عرفی دارند. گاهی در یک جامعه یک سنت متعالی و ارزشمند و بسیار پر فایده را یک یا چند نفر با  یک یا چند رفتار خود از بین می برند، آن هم سنت هائی که عده ای از افراد با شخصیت های متعالی و باتحمل زحمت ها و به کاربردن علومی در ایجاد و برقراری آنها عمر خود را صرف کرده اند.

بعنوان مثال: روحیه دفاع از وطن که ریشه فطری هم در انسانها دارد با فداکاری ها و جوانمردی ها و تمایل به دفاع از انسانهای ناتوان مثل کودکان، در اکثریت قریب به اتفاق ممالک و جوامع انسانی برقرار شده، اما همین روحیه ارزشمند از ناحیه  رفتارها  و دیدگاهها و افکار یک و یا چند نفر تبهکار و سیاستمدار فریبکار و دروغ پرداز امکان دارد آسیب ببیند و یا حتی مبدل به خیانت به وطن در بین عده ای از انسانها شود!

در طول تاریخ حیات انسانها در اثر رفتارهای عده ای از اهل یک کشور که حتی وطن دوست هم بودند ،  یک کشور قدرتمند شکست خورد و خود آن افراد وطن دوست عامل شکست کشور خود در مقابل دشمنان خود شدند و قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی آن کشور بدست همان افراد از بین رفت. بارها و در کشورهای مختلف حکومت آن کشورها برای منافع خود و نه مردم کشور شان جنگی را به راه انداخته و عده زیادی از مردم آن کشور دانسته یا ندانسته روحیه وطن دوستی خود را صرف اهداف سیاسی شخص حاکم کرده و در آن جنگ شرکت کرده و تلاش و کوشش آنها در مسیر نابودی و یا شکست نظامی و یا تخریب بخشی از کشور خودشان به کار رفته است. مثل ملت آلمان در جنگ جهانی دوم که هم کشتار عظیمی در چند کشور اروپائی به راه انداختند و هم عامل شکست عظیم کشور خود شدند و قربانیان بی شماری در راه توسعه طلبی و در مسیر اهداف شخصی حاکم کشور خود یعنی هیتلر دادند و کشورشان به ویرانه ای تبدیل شد.

اشیاء نفیس و قیمتی همچنانکه برای صاحبانشان لذت ها و فوایدی دارند به همان نسبت محافظت از آنها هم احتیاج به فعالیت هائی و صرف هزینه هائی دارد و دقت ها و مراقبت هائی  را می طلبد. انسان ها همچنانکه از طلاها و جواهرات و اشیاء قیمتی مثل اتومبیل و فرش و لوازم ضروری و گرانقیمت منزل مراقبت می کنند و در حفاظت از آنها در سنین فعالیت عقلی اهمال نمی کنند لازم است از شخصیت اجتماعی و حیثیت و اخلاق خود و افراد خانواده خود و دیگران هم مراقبت کنند. در عرف عقلا ارزش استقلال کشوری که انسان در آن زندگی می کند و حرمت اجتماعی خود و افراد خاندان، از اتومبیل و لباس ومنزل مسکونی و پول و دارائی بیشتر است. اگر فرهنگ و عقاید مردم در یک جامعه آسیب ببیند،خسران ناشی از آن بیشتر از آسیب دیدن وسیله نقلیه و ساختمان منزل و لوازم زندگی عادی خواهد بود.

اما مجموعاً عده زیادی از انسانها عملا در محافظت از دارائی ها معنوی و فرهنگ جامعه و عقاید و حاصل فراورده های علوم اهمال می کنند. در نتیجه مبتلا به زیانها و خسارت های زیادی می شوند همچنان که خیلی از انسانها به جهت عدم رعایت اصول بهداشت بدن و مهم تر از آن ، بهداشت روح خود و افراد مرتبط با خود، دچار بیماریها و محرومیت ها و اغتشاش در زندگی عادی روزمره و غیر آن می شوند.

در جریان انتشار حقایق و فضائل دین خدا و گسترش سریع برکات آن و اکمال آن از ناحیه فعالیت ها و جهاد پیامبر خدا _صلی الله علیه و آله و سلم _ و عده ای از پیروان خالص و کامل و قدرتمند آن حضرت و سرانجام رحلت آن وجود مبارک قدسی و بسته شدن راه وحی و سد راه رهبری آسمانی ، حوادثی وقوع یافت که به جریان انتشار برکات و فضایل دین خدا آسیب هائی رسید.

ما جهت رعایت روش اختصاری در نوشتن مقالات بقیه این قسمت از بحث و تکمیل آن را به شماره بعدی موکول می کنیم.ان شاء الله تعالی.

۲۶\۶\۱۴۰۳

الیاس کلانتری

 

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن