کلام ایام تاریخی – ۵۹۱ ، نهضت مقدس حسینی- علیه السلام- تجلی بی پایان عظمت و ارزش های دین خدا

بخش هجدهم

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ 

کلیات*

  • اگر زندگی دنیایی بی ارزش و به تعبیر قرآن مجید از نوع «لهو و لعب» می باشد، چرا خدای علیم و حکیم آن را آفرید؟
  • حکمت آفرینش دنیا و نظام برقرار در آن برای زندگی، و به بیان دیگر اوصاف زندگی دنیوی به طور مکرر در آیات قرآن مورد توجه قرار گرفته است.
  • آیاتی از قرآن کریم درباره حکمت آفرینش، بالخصوص آفرینش انسان
  • خدای سبحان می فرماید، ما آسمان و زمین و آن چه را در بین آن هاست به بازی نیافریدیم.
  • حکمت آفرینش بالخصوص آفرینش انسان در معاد و قیامت به طور کامل محقق و ظاهر خواهد شد.
  • دو نوع توصیف به ظاهر متفاوت در کتاب خدا و سخنان معلمان آسمانی، از زندگی دنیا به عمل آمده است.
  • علت دو نوع توصیف از زندگی دنیوی در آموزش های وحیانیزندگی دنیوی هدف اصلی و مقصد آفرینش انسان نیست، بلکه جاده ای است که به مقصد آفرینش منتهی می شود.
  • انسان لازم است اسباب و لوازم زندگی اخروی خود را از دنیا تهیه و ذخیره کند.
  • زندگی دنیوی علاوه بر این که جاده زندگی حقیقی است، به منزله مزرعه ای هم نسبت به آن می باشد.
  • رسول خدا -صلی اللَّهِ وَ علیه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ- فرمود: دنیا مزرعه آخرت استعظمت و ارزش های زندگی حقیقی اخروی فوق حد ادراک عادی دنیوی است.
  • نتیجه و پایان زندگی دنیوی انسان، در صورتی که او دنیا را -دانسته یا ندانسته- به منزله مقصد اصلی در نظر بگیرد.
  • مثالی در تبیین و توضیح دو دیدگاه متفاوت درباره زندگی دنیوی.
  • دیدگاه کوکانه عده ای از انسان ها درباره زندگی دنیوی بعداً تغییر خواهد کرد.
  • اکثر انسان ها نسبت به زندگی دنیوی دیدگاه کودکانه دارند.
  • انسان ها در مقصد آفرینش و در مرتبه ای زمان وقوع حادثه رحلت متوجه ارزش های حقیقی پدیده حیات خواهد شد.
  • حسرت انسان ها نسبت به از دست دادن فرصت ها و دارایی های خود، در زندگی اخروی
  • زمان ظهور صورت حقیقی حیات و زندگی کوتاه و موقتی دنیوی
  • حیات اخروی باطن و صورت وسیع زندگی و پدیده های دنیوی و حقیقت اعمال انسان ها خواهد بود.

در شماره قبلی از این سلسله مقالات بحث منتهی شد به موضوع «حکمت خلقت دنیا» و این که اگر زندگی دنیا بی ارزش و به تعبیر به کار رفته در قرآن مجید از نوع «لهو، لعب» می باشد، پس چرا خدای علیم و حکیم آن را آفریده، یعنی چه نیازی به آفرینش دنیا بوده، چون خدای حکیم کار خلاف حکمت انجام نمی دهد.

در ادامه آن بحث عرض می کنیم حکمت آفرینش دنیا و نظام برقرار در آن برای زندگی، و به بیان دیگر اوصاف زندگی دنیوی به طور مکرر در آیات قرآن موردتوجه قرار گرفته است. و علاوه بر آیاتی از نوع آیاتی که در شماره قبلی مورد استشهاد قرار گرفتند، آیات دیگری هم درباره اصل موضوع موردبحث و هم فروعات آن آمده است که به عنوان نمونه بعضی از آن ها را ذکر می کنیم: 

«ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ»(الاحقاف /۳) یعنی: ما آسمان ها و زمین و موجودات بین آن ها را نیافریدیم مگر به حق و زمانی معین.

باز فرمود: 

«وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ –  لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لاَتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلينَ» (الانبیاء / ۱۶-۱۷) یعنی: و ما آسمان و زمین و آنچه را در بین آن هاست به بازی نیافریدیم- اگر می خواستیم لهوی[سرگرمی ای] برگزینیم آن را از آنچه نزد ما است برمی گزیدیم، اگر اهل این نوع کار بودیم.

جهت فهم عمیق این دو آیه کریمه احتیاج به بحث تفسیری دقیقی وجود دارد، اما در این نوشتار مجالی برای طرح آن بحث وجود ندارد و علاقه مندان به آن می توانند به تفسیر المیزان، سوره انبیاء، تفسیر آیات- ۱۶ و ۱۷ مراجعه کنند. قصد ما از استناد به این آیات کریمه، نفی عقیده به پوچ بودن خلقت است و این که حکمت آفرینش بالخصوص آفرینش انسان در معاد و قیامت به طور کامل و محقق و ظاهر خواهد شد.

و باز فرمود:

«وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ» (الحجر/۸۵-۸۶) یعنی: و ما نیافریدیم آسمان ها و زمین و آنچه را بین آن هاست مگر به حق و پس تو [در مقابل اذیت ها و مخالفت های آن ها] به صورتی زیبا صرف نظر کنی- به راستی پروردگار تو آفریننده علیم است.

در این آیات کریمه هم به آفرینش عالمانه آسمان و زمین تصریح شده و به طور ضمنی هم اشاره ای شده است به حکیمانه و عالمانه بودن خلقت آسمان ها و زمین و همه مخلوقات و این که حکمت آفرینش در زمان وقوع قیامت آشکار خواهد شد.

همچنین فرمود:

«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ» (المؤمنون/۱۱۵) یعنی: آیا پنداشته اید که ما شما را بیهوده و عبث آفریدیم و شما بوی ما بر نمی گردید؟

در این آیه کریمه هم به حکیمانه و عالمانه بودن خلقت و بالخصوص خلقت انسان اشاره ای شده و به طور ضمنی گفته شده است که اگر قیامت و معاد نبود، خلقت انسان عبث و بیهوده می شد، و در آن صورت حکمتی بر آن مترتب نمی شد، اما به طور قطع آفرینش انسان و جهان دارای حکمتی است و صورت کامل این حکمت و این فعل خدای حکیم و علیم در زمان وقوع قیامت تحقق پیدا خواهد کرد و ظاهر خواهد شد.

حاصل بحث این که از زندگی دنیوی دو نوع توصیف به ظاهر متفاوت در کتاب خدا و سخنان رهبران آسمانی به عمل آمده، به طوری که در بعضی از آیات قرآن اصل و نوع زندگی «لهو و لعب» نامیده شده و در آیات دیگری گفته شده است که خلقت آسمان ها و زمین حق و دارای حکمت می باشد و از خدای سبحان فعل عبث و بیهوده صادر نمی شود. اگر این موضوع با تعقل مورد بررسی قرار بگیرد علت این دو نوع توصیف درباره زندگی دنیا روشن می شود. و آن این که در این دو گروه آیات قرآن مجید اوصاف زندگی دنیوی به صورت اجمالی بیان شده و تفصیل مطلب از تدبر در مجموع آیات مربوط به آن زندگی روشن می شود و همچنین در بعضی از آیات جهتی از اوصاف زندگی دنیوی ذکر شده و نه اوصاف جامع و کامل آن و در هر صورت با تدبر در آیات مربوط به موضوع مورد بحث حقیقت اصلی روشن می شود.

توضیح این که: زندگی دنیوی هدف اصلی و مقصد آفرینش انسان نیست و بلکه جاده ای است که مقصد آفرینش منتهی می شود و لازم است انسان از این جاده عبور کند‌. البته در زمان عبور از این جاده او احتیاجاتی خواهد داشت و لازم است بخشی از امکانات و دارایی های خود را صرف برطرف کردن آن احتیاجات نماید.

جهت دیگر موضوع آن است که زندگی دنیوی علاوه بر این که جاده زندگی حقیقی اخروی است به منزله مزرعه ای هم نسبت به آن می باشد و لازم است انسان در طول دوره حیات دنیوی لوازم موردنیاز این زندگی ظاهری موقتی و به دنبال آن لوازم زندگی اخروی خود را از زراعت در این مزرعه فراهم کند.

از وجود مبارک رسول خدا -صلی اللَّهِ وَ علیه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ- هم نقل شده است که فرمود:

اگر توجهات انسان ها به دنیا از نوع توجه به جاده و مزرعه باشد و دارایی ها و امکانات خود را در حد ضرورت و لزوم برای دنیا صرف کند و با راهنمایی های معلمان آسمانی و سفرای پروردگار عالمیان این راه هموار شده برای آن ها را طی کنند، به عرصه یک زندگی با شکوه بسیار عظیم خواهند رسید، آن نوع زندگی که دنیا در مقابل آن با همه جاذبه ها و زیبایی هایی که دارد، «لهو و لعب» محسوب می شود. و آن عظیمی که فوق حد ادراک عادی دنیوی است و جهات حقیقی و ارزش ها و عظمت های آن در عالم دنیا فقط برای شخصیت های قدسی و صاحبان علم فوق عادی آشکار می شود.

اما اگر کسانی به زندگی دنیوی و متاع آن -دانسته و نداسته- به عنوان مقصد و هدف توجه کنند -حتی بدون توجه به این عنوان- و امکانات زندگی خود را در همین جاده مصرف کنند و استراحت گاه های کنار جاده زندگی را مثل محل اقامت قرار دهند و دارایی ها و قوای وجودی خود را به تزیین آن محل استراحت موقتی و کوتاه مدت صرف کنند و به جای حرکت با روش معقول و در صرف زمان و با هزینه معقول، فرصت های عمر خود را به اقامت و سرگرمی و بازی صرف کنند، از رسیدن به آن مقصد مطلوب نهایی محروم خواهند شد.

در این بخش مجدداً آن مثال مذکور در شماره قبلی را مورد توجه قرار می دهیم . یعنی توجه کودکانه به جریان یک سفر و توجه عقلایی و عالمانه به آن. یعنی توجه کودکان خردسال در یک سفر، عمدتاً یا تماماً به پذیرایی ها و نوع غذاها و شیرینی ها و اسباب بازی های محل استراحت، اما والدین با تجربه آن ها و بزرگ ترها عمدتاً رسیدن به مقصد و محل اقامت در آن یعنی مسکن و لوازم ضروری زندگی را برای اقامت دائمی مورد توجه قرار می دهند.

و بهتر است متذکر مثال دیگری شویم که در بعضی از مقالات قبلی ذکر شد و نسبت به این مثال تفصیلی هم دارد و آن اینکه :

افراد خانواده ای به عنوان مثال در نظر می گیریم که در جاده ای در حال سفر هستند. اعضاء آن خانواده عبارتند از پدر و مادر و یک کودک ۳ ساله. پدر و سرپرست این خانواده از کارکنان یک شرکت و مؤسسه تجاری و تولیدی است و چند سال در بخشی از آن مؤسسه تجاری و تولیدی مشغول کار است. و در خانه محقّری که آن مؤسسه در اختیار او قرار داده زندگی می کند. محل اصلی آن مؤسسه در شهر بزرگی قرار دارد. اما محل زندگی آن خانواده تا زمان سفر آن ها در یک قریه کوچک با امکانات اندک و ناچیز قرار داشت و آن خانواده مورد مثال با چند خانواده و همکاران دیگر در آن قریه سکونت داشتند و همه آن ها و همه اهل قریه گرفتار محرومیت های مختلفی بودند، از جهت نداشتن مدرسه برای تحصیل کودکان و یک مرکز بهداشتی و طبی برای … بهداشت افراد ساکن در قریه و امثال آن ها. 

در چند روز اخیر تحول بسیار مهم و قابل توجهی در وضعیت آن خانواده به وجود آمده طوری که به سرپرست آن خانواده ابلاغ شده است که از کار و سمت قبلی و سکونت در آن خانه صرف نظر کند و به بخش مرکزی آن مؤسسه مراجعه کند و در موقعیت جدیدی به کار خود ادامه دهد. به او ابلاغ شده است که در موقعیت جدید حقوق و مزایای او به میزان قابل توجهی افزایش پیدا خواهد کرد و خانه مناسبی به او داده خواهد شد و او مالک آن خانه خواهد بود و به جهت خدمت مطلوب و مورد تحسین قبلی پاداش ارزشمندی هم برای او در نظر گرفته شده است.

کلام ایام - 87، شکوه عظیم حج و عید قربان
بخوانید

سرپرست آن خانواده از ناحیه دریافت آن ابلاغیه بسیار خوشحال شده و به منزل خود مراجعت می کند و آن خبر سرور انگیز را به اطلاع همسرش می رساند و آن دو شروع می کنند به اقدامات مناسب جهت سفر و انتقال زندگی خود به آن شهر و مرکز آن مؤسسه.

آن ها شروع می کنند به جمع کردن لوازم مهم زندگی خود و بعضی از آن لوازم را هم جهت این که سبک بار شوند و یا به جهت این که نیازی به آن ها نخواهند داشت، رها می کنند و یا به دیگران هدیه می دهند و با فعالیت های سریع و بدون خواست و استراحت -جز اندکی- آماده آن سفر می شوند به مقصدی که سکونت دائمی در آن جا خواهند داشت.

اما کودک خردسال آن ها نسبت به زندگی مطلوب جدید و مزایا و امتیازات آن علمی ندارد، لذا از به هم خوردن آن نظام قبلی زندگی و سکونت ناراحت و اندوهگین می شود -به جای خوشحالی و سرور- چون به آن نوع زندگی و آن مسکن و آن فضای بازی با کودکان آن قریه و آن محل، عادت کرده و نسبت به خانه و موقعیت جدید خانواده و مزایای شغلی پدرش و محل زندگی جدید بی اطلاع است و درک لذت ها و آسایش و مزایای زندگی در آن به لحاظ سنین اندک عمرش برای او امکان پذیر نیست. او از محدودیت های جدید، مثل صرف نظر کردن از بازی های روزانه با کودکان محل و نوع حرکت در جاده و استراحت گاه های کنار جاده ناراحت است و تمایل به بازگشت به محل قبلی را دارد. او از امر و نهی های والدین خود هم در آن سفر و محدودیت های به وجود آمده برای خود ناراحت است و تمایلی به انجام دستورات والدین خود ندارد، چون از ناحیه محدودیت های ادراکی خود از حکمت آن ها بی خبر است، مثلاً مشکلات دیر رسیدن به مقصد و آسیب دیدن لوازم زندگی خود و خراب شدن وسیله نقلیه و امثال آن ها را نمی داند. لذا به توقف بیشتر در استراحت گاه ها و یا بازگشت به محل زندگی قبلی و آن زندگی محقّر تمایل قبلی بشتری دارد.

آن دیدگاه کودکانه درباره زندگی دنیوی تغییر خواهد کرد و آن کودک بعداً از مزایای زندگی در وضعیت جدید لذت خواهد برد و زندگی در وضعیت جدید برای او دلپذیر خواهد شد و دیدگاه کودکانه قبلی در نظر او در سنین بالاتر بسیار حقیر و کوچک و کودکانه و جاهلانه در خواهد آمد. اما در زمان شروع سفر و در ضمن آن سفر در طول جاده و در روزهای اول ورود به آن فضای وسیع زندگی، او با تمام جدیت به آن زندگی محقّر وابسته بود و جدا شدن از آن برای او حزن انگیز و ناراحت کننده خواهد بود.

شبیه چنین وضعیتی که در مثال فوق الذکر بیان شد، درباره اکثر انسان ها نسبت به زندگی دنیوی وجود دارد و برقرار می باشد. به طوری که دیدگاه آن ها نسبت به زندگی، کودکانه و جاهلانه است، اما بعداً و در سنین بالاتر متوجه ارزش های حقیقی پدیده ها و ارزش های قدسی فضای بهشت و ارزش های زندگی حقیقی خواهند شد.

انسان ها در مقصد آفرینش و در زمان نزدیک شدن بهشت و تجلی ارزش ها و لذت ها و نعمت ها و برکات آن و حتی زمان وقوع حادثه رحلت از دنیا متوجه کوتاهی های زیان بار خود در زندگی دنیوی خواهند شد، حتی اگر اهل بهشت هم باشند، باز حسرتی نسبت به از دست دادن فرصت های عمر خود در دنیا خواهند داشت. اما حسرت کافران و به طور کلی اهل جهنم مستمر و دائمی و بسیار شدید خواهد بود.

انسان ها در زمان بر پا شدن «قیامت» و در مرتبه ای در زمان وقوع حادثه رحلت خود متوجه حقیقت حیات و بی ارزش بودن دنیا و نوع زندگی در آن خواهند شد. به طوری که خدای سبحان فرمود:

«قَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ»(ق/۲۲) یعنی: [به او گفته خواهد شد که تو از چنین روز عظیمی] در غفلتی قرار داشتی، پس ما [در چنین روزی] پرده از مقابل ادراکات تو برداشتیم، پس امروز چشم تیزبین است.

و باز فرمود:

«يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ اللهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ»(آل عمران/۳۰) یعنی: روزی که هر کس آن چه از کارهای خیر انجام داده همه آن ها را حاضر [و ظاهر شده] می یابد، و آرزو می کند بین او و آن چه را از اعمال بد انجام داده فاصله ای طولانی [و دور] بود، خداوند شما را [ از موجبات مجازات] خود بر حذر می دارد و خدا نسبت به بندگان [خود] رئوف است.

و همچنین فرمود: 

«تَاللهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلىَ أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لهَُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيهُّمُ الْيَوْمَ وَ لهَمْ عَذَابٌ أَلِيم»(النحل/۶۳) یعنی: سوگند به خدا ما فرستادیم به سوی امت های قبل از تو [رسولانی] اما شیطان اعمال آن ها را برای آن ها زینت داده پس او امروز ولی [سرپرست] آن ها است و برای آن ها خواهد بود عذابی دردناک.

در این آیه کریمه اشاره ای شده به صورت زینت یافته زندگی که در مقابل آن زندگی حقیقی یعنی زندگی اخروی قرار دارد و در آیه دیگری در این زمینه تصریحی قرار داده شده به طوری که فرمود:

«يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ»(الروم/۷) یعنی: آن ها [منکران معاد و یا افراد بی اعتناء به آن] به ظاهری از زندگی دنیوی علم [و توجه] دارند و نسبت به آخرت در غفلتی به سر می برند.

مراد این است که ظاهر حیات و صورت سطحی آن، در دنیا و به صورتی آشکار برقرار است، اما حیات یک صورت باطنی [در دنیا] دارد و آن را افراد سطحی نگر مشاهده می کنند، اما در همان حال جنبه و صورت دیگری از اعمال انسان هم وجود دارد، اما قابل مشاهده در شرایط عادی و با ادراکات عادی نیست و آن صورت باطنی در فضای آخرت ظهور خواهد یافت و تجلی کامل پیدا خواهد کرد.

تزیین بین متاع زندگی دنیوی و اعمال انسان ها

زندگی دنیوی و متاع آن و زمین که محل زندگی فعلی انسان است به هر علت و حکمتی برای انسان و ادراکات او زینت یافته است و این تزیین صورت استمراری دارد. تزیین زمین و آن چه در زمین است و اعمال انسان ها در آن دو نوع است و دو صورت ظهور می یابد، و آن دو عبارتند از:
۱- تزیین خدای سبحان
۲-تزیین شیطان

تزیین خداوند، همان جمال و خواص اشیاء است که خدای سبحان به اشیاء و اعمال دنیوی عطا کرده است و اشیاء موجود در عالم دنیا از ناحیه تزیین خدایی دارای زیبایی ها و جاذبه ها شده است. خدای سبحان در آخرین کتاب آسمانی، یعنی قرآن مجید در این زمینه فرمود:

«إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاًوَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَيْها صَعيداً جُرُزاً»(الکهف/۷-۸) یعنی: ما آن چه را در زمین است، زینت آن قرار دادیم، تا آن ها را در مسیر امتحانی قرار دهیم در نتیجه آشکار شود که کدام یک از آن ها بهتر عمل خواهند کرد. و ما آن چه را در روی آن قرار دارد، به صورت زمینی خشک و بی گیاه در می آوریم.

مراد این است که خدای سبحان اشیاء موجود در روی زمین را با صورت های زیبا آفریده و آن ها را زینت زمین و زندگی زمینی قرار داده است و این نوع آفرینش هم دارای حکمت هایی است و آن حکمت ها عمدتاً در آخرت و در فضای زندگی اخروی آشکار خواهد شد، و در آن زمان و آن شرایط صورت و ارزش اصلی اشیاء آشکار خواهد شد، نه صورت زینت یافته آن ها.

این بحث در این مقاله به پایان نرسید، لذا در شماره بعدی از این سلسله مقالات ادامه خواهد یافت. ان شا الله تعالی.
الیاس کلانتری

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن