کلام ایام تاریخی – ۵۹۲ ، نهضت مقدس حسینی- علیه السلام- تجلی بی پایان عظمت و ارزش های دین خدا

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

تزیین خدای سبحان و تزیین شیطان

کلیات*

  • منشأ ارزش های حقیقی اشیاء
  • انسان ها از ناحیه فطرت سالم خود تمایلاتی به بعضی از اشیاء در وجود خود می یابند.
  • منشأ تمایلات و گرایش های کاذب و مطلوب در انسان ها.
  • انسان ها نسبت به چه چیزهایی تمایل قلبی پیدا می کنند؟
  • چرا بعضی از انسان ها نسبت به اشیایی تمایل شدید پیدا می کنند، اما افراد دیگری نسبت به آن اشیاء بی توجه و بی اعتناء هستند.
  • در حالت شیفتگی انسان ها به بعضی از اشیاء معیارهای عقلی و علمی در مقام ارزیابی آن ها درهم می ریزد.
  • اعتیاد به بعضی از عقاید و افکار و نظریات علمی
  • عده ای از انسان ها از دوران کودکی و نوجوانی به یک عقیده اعم از درست و نادرست اعتیاد پیدا می کنند.
  • افراد زیادی در طول تاریخ به کشتن کسانی  اقدام کرده اند که صرفاً با آن ها اختلاف نظر داشتند!
  • وقتی معیارهای عقلی و علمی در رفتارهای انسان ها به هم ریخت، جاده حیات برای آن ها تاریک و نا امن می شود.
  • حکمت و علت عذاب هایی که خدای سبحان بر گروهی از انسان ها نازل می کند.
  • شیطان کشتن فرزندان را به مشرکان زینت می دهد.
  • مشرکان کودکان خود را هم برای تقرب به بت ها قربانی می کردند.
  • اخیراً پلیس کشور هندوستان جسد سر بریده چند کودک را در بت خانه ای پیدا کرد که والدین آن ها جهت جلب رضایت یک مجسمه سنگی، سر بریده بودند!
  • عده ای از انسان ها در اثر شیفتگی شدید به بعضی از اشیاء از جمله بعضی از عقاید، اعتدال روحی خود را از دست می دهند، در آن صورت دیگر درست یا نادرست بودن آن عقیده برای آن ها هیچ اهمیتی نخواهند داشت
  • گرفتار شدن عده زیادی از انسان ها در گرداب های نوعی بت پرستی در اصل از بردگی برای دنیا نشأت می گیرد.
  • شیطان به طور مستمر در روح انسان و قوای آن اختلال ایجاد می کند
  • تنها عاملی که سبب نجات انسان ها از گرداب ها و چاه های شرک می شود، معارف دین خدا و احکام آن می باشد.
  • تجارت پر سود اهل ایمان با پروردگار عالمیان
  • چرا در آیه ای از قرآن کریم موضوع تجارت بین خدای سبحان و اهل ایمان با فعل ماضی ذکر شده است.
  • تعهدی که انسان در صورت ورود در عرصه ایمان به آن ملتزم می شود.
  • عهدی که خدای سبحان با فرزندان آدم بسته است.
  • وقتی انسان وارد فضای امن و نورانی ایمان می شود و از نعمت ها و برکات خدای سبحان بهره مند می گردد وظایفی را هم عهده دار می شود.
  • مراد از عهدی که در آیات کریمه ذیل مورد تذکر قرار گرفته چیست؟
  • «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ – وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ»
  • حکمت تزیین اشیاء موجود در زمین از طرف خدای سبحان چیست؟
  • مراد از تزیین اشیاء روی زمین از طرف خداوند چیست؟

*  * * * * * * * * *

     مباحث این سلسله مقالات در شماره قبلی منتهی به موضوع «تزیین زندگی دنیوی و اشیاء روی زمین» شد  و گفته شد که زندگی زمینی و اشیاء موجود در آن ، هم دارای ارزشهای حقیقی و هم ارزش های کاذب و غیر حقیقی می باشند.

     ارزش حقیقی اشیاء از ناحیه اراده خدای سبحان و افعال او نشأت می گیرد و دارای حکمت هائی است. انسانها از ناحیه فطرت سالم خود تمایلاتی به بعضی از اشیاء در وجود خود می یابند و این نوع تمایلات و لذت بردن از زیبائی های حقیقی یا طبیعی اشیاء در بین انسانها عمومیت دارد و مختص عده خاصی نمی باشد. اما علاوه بر این نوع تمایلات و گرایشها به بعضی از اشیاء و لذت بردن از زیبائی های حقیقی در آنها،  تمایلات نوع دیگری هم در انسانها نسبت به بعضی از اشیاء پیدا می شود. این نوع تمایلات و گرایشها جنبه فطری ندارد و از ناحیه ارزش های حقیقی و طبیعی آن اشیاء و اعمال نیست، بلکه عمدتاً از ناحیه عادت ها و باصطلاح «اعتیاد» در انسانها بوجود می آید. البته منظور اعتیاد به معنی علمی است و نه فقط به معنی عرفی متداول بین عامه انسانها. این نوع تمایلات و گرایشها گاهی نسبت به اشیاء ارزشمند و گاهی دارای ارزش عادی و حتی پیش پا افتاده و حتی گاهی نسبت به اشیاء بی ارزش، بلکه زیان آور و حتی خطرناک هم پیدا می شود.

    این نوع تمایلات و کشش های روحی بین انسانها عمومیت ندارد و بلکه اختصاص به گروهی از آنها دارد که به آن اشیاء و اعمال نوعی اعتیاد پیدا کرده اند و اما دیگر انسانها، نسبت به آنها بی اعتناء هستند و هیچ توجهی به آنها ندارند و حتی بعضی ها نسبت به آنها حالت نفرت در خود احساس می کنند.

     اما در مقابل افرادی از ناحیه اعتیاد به آنها تمایل شدیدی پیدا می کنند، تمایلی که همه معیارهای عقلی و علمی را درهم می ریزد و گاهی بعضی از انسانها از ناحیه شدت گرایش به آنها و رسیدن به خواسته های خود به کارهای بسیار خطرناک و زیانبار حتی کشنده اقدام می کنند. در حالیکه دیگران از آن اشیاء و آن اعمال نفرت شدیدی دارند. یا هیچ تمایلی نسبت به آنها در خود احساس نمی کنند.

    در وجود یک انسان مبتلا به این نوع اعتیاد نسبت به اشیاء و اعمال مورد نظر هیچ نوع معیار و گرایشهای عقلانی و علمی فعال نمی شود، بطوریکه این گروه از انسانها حاضر می شوند شیء مورد نظر خود را حتی گاهی با صدها و هزاران برابر قیمت عادی و عرفی تهیه کنند و بالاتر اینکه خود را در موقعیتی قرار دهند که خطر بی آبروئی و رسوائی حتی مرگی مبتذل برای خودشان و یا افراد خانواده خودشان و دیگران در آن موقعیت وجود دارد.

اعتیاد به عقاید و افکار

    از جمله اشیاء و پدیده هائی که انسانها نسبت به آنها اعتیاد پیدا می کنند، افکار و عقاید و نظریات و دیدگاهها نسبت به اشیاء و پدیده های موجود در فضای زندگی است، اعم از اینکه آن اشیاء و پدیده ها حقیقی و سالم است یا نادرست و جاهلانه! اکثر قریب به اتفاق انسانها، حداقل در بعضی از زمانها و اجتماعات و شرایط فرهنگی و سیاسی از دوران کودکی و نوجوانی به یک عقیده و نظریه علمی اعم از درست و نادرست اعتیاد پیدا می کنند و بعداً در اثر استمرار توجه به آن، یک نوع شیفتگی در روح آنها نسبت به آن عقیده به وجود می آید که حتی حاضر می شوند در مقام دفاع از آن در مسیر خطر مرگ قرار بگیرند

    افراد زیادی در طول تاریخ زندگی انسانها به کشتن کسانی اقدام کرده اند که با آنها هم عقیده نیستند، و حتی کشتن کودکان و کسانی که اهل جنگ نیستند. و کشتن کسانی که تمامی فرصت های عمر و امکانات زندگی خود را در راه اصلاح زندگی انسانها و کمک به آنها به کار برده اند که در رأس این گروه از انسانها پیامران خدا – سلام الله علیهم اجمعین – قرار دارند.

     افکار و عقاید و رفتارهای این قبیل از افراد در جوامع مختلف که به عقاید خاصی اعتیاد و شیفتگی پیدا کرده اند، در طول تاریخ حیات انسانها منشأ جنگها و کشتارهای زیادی شده و بطور مستمر آسایش و آرامش و نظام زندگی انسانهای زیادی را درهم ریخته و بی گناهان زیادی را به کام مرگ کشانده است.

     در هم ریختن معیارهای عقلی و علمی که در اثر اعتیاد به بعضی از افکار و عقاید پیدا می شود، فجایع عظیمی را برای انسانها در جوامع مختلف و در طول تاریخ حیات انسانها به وجود آورده و گروههای کثیری را قربانی کرده است.

  اعتیاد به شرک و محصولات آن که انواعی از بت پرستی و اطاعت بی چون و چرا از حکام و زمامداران حتی صورت های تقلبی و بَدَلی از دین خدا و بطور کلی همه انواع ادیان بشری که از ناحیه اعمال عده ای از انسانها که بجای «دین خدا» بر انسانها عرضه شده و مورد پذیرش عده زیادی از انسانها قرار گرفته، بناهای علمی و عقلی زیادی را ویران کرده و حقوق طبیعی انسانها را در اختیار تبهکاران قرار داده است.

     در حالیکه انسانها می توانند با روش های محبت آمیز و نوعدوستانه و عالمانه مشکلات علمی و عقیدتی خود را از بین ببرند و با محبت و صمیمیت و صلح و صفا کنار یکدیگر زندگی کنند. اما  وقتی معیارهای عقلی و علمی در رفتارهای انسانها در هم ریخت، انسانها راه حقیقی زندگی را گم می کنند و جاده حیات برای آنها تاریک و نا امن می شود و در آن صورت حتی راههائی که پیامبران خدا با تلاش مستمر خود برای انسانها ساخته و هموار کرده اند مدام در معرض تخریب قرار می گیرد.

خدای سبحان در کتاب آسمانی می فرماید:

  «سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا  ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ» (الاعراف آیه ۱۴۶) یعنی: بزودی منصرف می کنیم از آیات خود کسانی را که در روی زمین به ناحق تکبر می ورزند و آنها هر نشانه ای را ببینند به آن ایمان نمی آورند و اگر بیراهه ای را ببینند آن را برمی گزینند، آن به این جهت است که آنها آیات ما را تکذیب کردند و از آنها در غفلتی قرار داشتند.

    در این آیه کریمه توصیفی از این قبیل افراد – مورد بحث در این مقاله – به عمل آمده که معیارهای عقلی در افکار و اعمال آنها به هم میخورد و آنها در گردابی از جهل و خودخواهی سقوط می کنند و در آن صورت به تمام نشانه های حقایق عالم بی اعتناء خواهند شد و به هیچ آیت و معجزه ای ایمان نخواهند آورد و بطور کلی از بیراهه ها حرکت خواهند کرد.

باز خدای سبحان فرمود:

    «فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (الانعام آیه ۴۳) یعنی: پس چرا وقتی عذاب ما به آنها رسید، تضرع نکردند و لکن قلوب آنها را قساوت گرفته بود و شیطان اعمال آنها را برای آنها زینت داده بود.

    مراد این است که ما بسوی امت های قبلی پیامبرانی را فرستادیم، اما آنها هدایت پیامبران را نپذیرفتند، پس ما آنها را در سختی ها و مشقت ها قرار دادیم، بلکه متذکر شوند و از راه فساد برگردند، تا ما در اثر تضرع آنها عذاب را برگردانیم، اما آنها تضرع نکردند و از راه فساد و تبهکاری برنگشتند. لیکن قلب های آنها را قساوت گرفته بود، و شیطان اعمال تبهکارانه آنها را در نظرشان زینت داده بود. و آنها به اعمال زشت خود علاقه قلبی پیدا کرده بودند، چون قلب های آنها بیمار بود و قدرت تشخیص حقیقی در آنها از بین رفته بود.

و باز خدای سبحان فرمود:

  «وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ» (انعام آیه ۱۳۷آ  ) یعنی: اینگونه شرکای مشرکان برای کثیری از آنها کشتن فرزندانشان را زینت داده بود تا هلاکشان کنند و دینشان را برای آنها مشتبه سازند

    در آیه کریمه اشاره ای شده به یکی از پلیدترین اعمال گروه کثیری از مشرکان و آن عمل کشتن فرزندان و قربانی کردن آنها برای بت ها، جهت تقرب به آنها بود. یعنی انسان امکان دارد به مرحله ای از جهل و فساد عقیدتی و اخلاقی برسد که حتی حاضر شود کودکان خود را با وجود علاقه و محبتی که به آنها دارد، برای «ربّ» خیالی و توهمی خود سر ببرد تا آن ربّ خیالی و توهمی و یا تمثالی که از ناحیه تخیلات و توهمات خود از آنها ساخته از او راضی و خوشنود شود.

مناظرات و محاورات ـ 9 (مناظرات آسمانی)
بخوانید

   این عمل پلید در زمانهای گذشته بین گروههای کثیری از مشرکان متداول بود. اما امروزه تصور عمومی مبتنی بر این است که آن عمل و بعضی از امثال آن از بین رفته. لکن اگر چه آن عمل به آن شکل و در ظواهر اعمال انسانها متداول نیست، اما به اشکال و صورتهای دیگر و در بعضی مناطق زمین انجام می گیرد. یعنی شکل ظاهری آن تقریباً از بین رفته و اما به صورتها و اَشکال دیگر انجام می گیرد. حتی در بعضی مناطق جهان مثل کشور هندوستان به همان شکل قبلی و قدیمی هم گاهی وقوع می یابد.

    در سالهای اخیر اخباری در این زمینه در بعضی خبرگزاریها منتشر شد دال بر اینکه در بعضی از معابد بت پرستان در جاهای دور افتاده، پلیس جسد چند کودک را پیدا کرد که آنها را سر بریده بودند! و قبلاً در مقاله ای در همین وبسایت، خبری نقل شده که  حاکی از کشتن یک کودک شیرخوار به دست عموی آن کودک در یکی از بتکده های کشور هندوستان بود.

جریان به این صورت بود که یک پدر و مادر با کودک چند ماهه شیرخوار خود، جهت انجام یک عمل عبادی خاص بت پرستان به بتخانه ای می روند. عموی آن کودک هم همراه آنها بود. آن جوان در حال عبادت یک بت پای آن کودک را می گیرد و آن را چند بار با سرعت دور آن مجسمه
می چرخاند و سر آن را محکم به آن سنگ می کوبد بطوریکه مغز کودک متلاشی می شود! پدر کودک اول تصور می کند که برادرش یعنی عموی کودک، یک وظیفه عبادی را انجام
می دهد، لذا دقایقی سکوت می کند، اما سرانجام جریان را به پلیس اطلاع می دهد.

   منظور ما از نوشتن این مطالب اخیر ذکر نمونه هائی از جهل و فساد عقیدتی گروهی بت پرست جاهل و فریب خورده است که حتی کودک خود را برای تقرب به یک قطعه سنگ قربانی می کند و این نوع جهل و فساد روحی و قلبی از نفوذ شیطان در روح انسانها می باشد. و بیماری روحی آنها از ناحیه آن است.

   انسان در اثر اعتیاد به بعضی از اشیاء از جمله بعضی از عقاید و نظریه ها، اعتدال قوای روحی خود را از دست می دهد و در آن صورت دیگر درست یا نادرست بودن آن عقیده برای او موضوعیت نخواهد داشت و پذیرش او نسبت به آن عقیده عمدتاً جنبه عاطفی و احساسی پیدا خواهد کرد. و زمانی که آن علاقه قلبی شدت پیدا کرد و فضای روح او را به تصرف خود در آورد، او امکان دارد  به هر عمل ضد عقل و قانون و شرافت انسانی اقدام کند، حتی آدمکشی و حتی کشتن کودکان! و حتی کاری که امکان دارد سبب گرفتاری و حتی کشته شدن خود او و اعضاء خانواده او باشد.

   گرفتار شدن عده زیادی از انسانها در گردابهای نوعی بت پرستی و هلاکت خودشان و یا هلاکت دیگران بدست آنها در اصل از بردگی برای دنیا نشأت می گیرد. وقتی انسان از جاده حقیقی زندگی خارج شد، طبعاً در بیراهه ای قرار خواهد گرفت و یا از پرتگاهی سقوط خواهد کرد.

   شیطان بطور مستمر در روح انسان و قوای آن اختلال ایجاد می کند و روحی که تحت تأثیرات تخریبی شیطان قرار گرفته قدرت تشخیص صحیح خود را از دست می دهد و دانسته یا ندانسته در مسیری که شیطان آن را زینت داده قرار می گیرد و به دنبال او و افرادی از سپاهیان او حرکت
می کند و نظام زندگی چنین شخصی در هم خواهد ریخت و سرانجام وارد جهنم خواهد شد.

   تنها عاملی که سبب نجات انسانها از گردابها و چاه های شرک می شود، معارف دین خدا و احکام آن می باشد.

   معارف دین خدا انسانها را تا رسیدن به شاهراه هموار و روشن حیات و ادامه سیر در آن شاهراه هدایت می کند. با این وصف طبعاً دین خدا ارزش و قیمتی فوق حد محاسبه و ارزیابی خواهد داشت. لذا جا دارد که انسان برای برقراری نظام سیر و حرکت در صراط مستقیم ساخته شده از طرف دین خدا تمامی امکانات زندگی و تمام قدرت جسمی و روحی خود را به کار گیرد و در صورت لزوم و ضرورت حتی حق حیات خود را هم برای این هدف هزینه کند

  انسانها در صورت ورود به فضای امن و نورانی دین توحیدی با «پروردگار عالمیان» وارد تجارت می شوند، تجارتی که سود آن بهشت و جوار رحمت ذات قدوس «الله» و همسایگی با پیامبران است.

  خدای سبحان فرمود:

  «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» (التوبه آیه ۱۱۱) یعنی: الله خریداری کرد از مؤمنان جان ها و اموال آنها را برای رفتن به بهشت. آنها که در راه خدا می جنگند و [دشمنان خدا را] می کشند [و یا] کشته می شوند. وعده حقّی است که خدا آن را بعهده گرفته [و گفته شده] در تورات و انجیل و قرآن. کیست وفادارتر از الله نسبت به وعده خودش، پس بشارت باد بر شما این تجارتی که با الله [پروردگارتان] بستید و آن است همان رستگاری [و سعادت] عظیم.

جالب توجه است که در اول آیه کریمه کلمه « اشْتَرَى» به کار رفته است یعنی فعل ماضی! در صورتیکه اگر نکته خاصی مورد نظر نبود علی الظاهر لازم بود موضوع تجارت با خداوند بصورت «فعل مضارع» ذکر شود. و در آن صورت معنی این قسمت از آیه کریمه بصورت ذیل درمی آمد که خدای سبحان از بندگان خود دعوت می کند که در این تجارت پر سود وارد شوند. تجارتی که بنده های خدا جهت ورود در آن جانها و اموال خود را می پردازند و در مقابل جان و مال خود، بهشت و زندگی دائمی در آن را بعنوان سود این تجارت بدست می آورند.

    اما این تجارت و ورود در آن با کلمه ماضی یعنی « اشْتَرَى» ذکر شده است. ظاهراً علت و حکمت آن جهت تذکر این مطلب است که انسان در صورت ورود به پناهگاه امن توحیدی یعنی اسلام و ایمان، چنین تعهدی را با پروردگار عالمیان می پذیرد. یعنی یک مؤمن حقیقی، با ورود در فضای امن ایمان و بهره مندی از فواید و برکات و مزایای آن چنین تعهدی را بعهده می گیرد و در این تجارت بسیار پرسود وارد می شود.

  و این مطلب قریب المعنی با آیه کریمه ذیل می باشد که خداوند فرمود:

  «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ » (یس آیه ۶۰ و ۶۱) یعنی: آیا ای بنی آدم من با شما عهد نبستم که شیطان را عبادت نکنید که او دشمنی آشکار [و قطعی] برای شما است؟ و اینکه مرا عبادت [بندگی] کنید که این است صراط مستقیم.

   مراد از این عهد مذکور در آیه کریمه، پای بندی به فرمان ها و احکام و دستورات خداوند است که بندگان به محض ایمان آوردن به دین خدا، نسبت به آنها ملتزم و موظف می شوند، و جهاد در راه خدا و آماده شدن برای جنگ و دفاع از دین خدا یکی از آن وظایف می باشد و طبعاَ احتمال کشته شدن هم در جهاد وجود دارد و لازم است بندگان نسبت به آن هم در خود آمادگی به وجود آورند.

زیبایی های اصلی و حقیقی اشیایی که از ناحیه خلقت خدای سبحان به آن ها لباس وجود پوشانده شده از نوع تزیین خدایی می باشند و آن زیبایی انسان ها و گل ها و گیاهان و درختان و پرندگان و زیبایی خاص کودکان و امثال آن ها. به طوری که خدای سبحان در کتاب آسمانی فرمود:

«إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا»(الكهف، آیه ۷ و ۸) یعنی: در حقیقت ما آن چه را بر زمین است، زینتی برای آن قرار دادیم، تا آن ها را امتحان کنیم که کدام یک از آن ها بهتر عمل خواهند کرد – و ما آن چه را بر روی زمین است به صورت [خاک] و بیابانی خشک در خواهیم آورد.

مراد این است که زیبایی ظاهری اشیاء موجود در روی زمین را از آن ها می گیریم و آن ها را به صورت اولیه و بدون زیبایی ها و جاذبه های فعلی در می آوریم. چون در آن صورت امتحان خداوند و حکمت تزیین خدایی از آفرینش اشیاء دنیوی و زیبایی ها و ارزش های خلقتی آن ها تحقق یافته است. و در آن وضعیت زیبایی های حقیقی و دائمی اشیا و مخلوقات خداوند در عالم آخرت و در مقصد نهایی آفرینش تحقق و ظهور خواهد یافت.

بحث کامل درباره تزیین اشیاء و پدیده های عالم از طرف اراده و خلقت خدای سبحان احتیاج به تفصیلی دارد که با روش متداول در نوشتن این مقالات تناسبی ندارد و ما از روی ناچاری به اشاره کوتاهی درباره آن اکتفا می کنیم و در ادامه این بحث عرض می کنیم: تزیین خدایی شامل افکار و عقاید و روحیات انسان ها هم می شود. به طوری که خدای سبحان در کتاب آسمانی فرمود:

«وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ»(الحجرات، آیه ۷) یعنی: لیکن خدا ایمان را برای شما دوست داشتنی قرار داد و آن را در قلوب شما زینت داد و مکروه [و ناپسند] قرار داد برای شما کفر و فسوق و سرکشی را و آنان که چنینند رشد یافتگان هستند [به راه رشد رفته اند] و این فضلی از الله و نعمتی از اوست و خدا علیم و حکیم است.

مراد از تزیین در این آیه کریمه ارزش و مطلوبیت حقیقی و محبوبیت دائمی ایمان در قلوب مؤمنان و زشت و منفور بودن دائمی کفر و فسوق و عصیان در نظر آن ها است.

اما قابل توجه است که در آیه کریمه مراد محبوبیت و زیبایی عقلی ایمان و زشت و منفور بودن کفر و فسوق و سرکشی در قلوب اهل ایمان است و کسانی که دارای فطرت سالم انسانی هستند و نه کسانی که از ناحیه عدم دریافت آموزش های آسمانی دچار اعتیادها شده اند و سلامت قلبی و ادراکات حقیقی و فطری خود را از دست داده اند. یعنی این وضعیت مورد نظر در آیه کریمه و مورد بحث در این نوشتار و در قلوب سالم برقرار می باشد که سلامت آن ها از ناحیه آموزش های وحیانی استمرار پیدا می کند.

الیاس کلانتری

۱۴۰۳/۱۰/۶

برچسب ها
دکمه بازگشت به بالا
بستن